شایا گلدوست
ماه نوامبر میلادی به مناسبت «هفته آگاهیرسانی درباره افراد ترنس» و همچنین «روز یادبود جانباختگان ترنس»، بهشکلی به ترنسها و پرداختن به مسائل و مشکلات آنها اختصاص دارد.
روز ۲۰نوامبر، مصادف با ۲۹آبان، روز یادبود همه افراد ترنسی است که براثر خشونت و بهواسطه هویت و بیان جنسیتیشان، جان خود را از دست دادهاند. شرایط افراد ترنس در جوامع مختلف بهدلایل فرهنگی، مذهبی، سیاسی و اجتماعی متفاوت است و متاسفانه آمار و اخبار نشان میدهد که ترنسستیزی در بسیاری از نقاط جهان وجود داشته و افراد ترنس زیادی به این دلیل، جان خود را از دست میدهند. خشونتهای آشکار و پنهانی که گاه از سوی قانون، گاه به نام دین و مذهب، گاه توسط جامعه ناآگاه و گاه به دست اعضای خانواده بهبهانه غیرت و ناموس، جان این انسانها را میستاند.
***
«تشکل رنگینکمانان ایرانی»، «ششرنگ» شبکه لزبینها و ترنسجندرهای ایرانی و «سازمان کوییرهای ایرانی سیمرغ»، در یادروز جهانی افراد ترنس، با انتشار بیانیهای، یاد تمام افراد ترنسی را که در ایران و هرجای جهان قربانی جهل، تعصب و تابوهای کاذب اجتماعی شدهاند را گرامی داشتهاند. در بخشهایی از این بیانیه آمده است:
«در شرایطی که جهان امروز ما شاهد موجی جدید از ترنسستیزی و نشر اطلاعات کذب درباره گذار جنسیتی است، جنبش ترنس در ایران و سراسر جهان، با تکیه بر امیدی که از پیروزی مبارزات خود در گذر دههها به دست آورده، تلاش و کنشگری خود را برای آگاهیآفرینی و کمک به ساختن جهانی عاری از ظلم و تبعیض ادامه میدهد.جامعه ترنس ایران درحالی در مقابل تعصبات اجتماعی ایستاده و شجاعانه به شکستن چارچوبهای کهنه جهل ادامه میدهد، که جمهوری اسلامی با سرکوب بیان جنسیتی کوییر و ترنس از یک سو، و بهرهبرداری تبلیغاتی از حجم گسترده جراحیهای اجباری بازتایید جنسیت از سوی دیگر، کمر به سرکوب و نقض سیستماتیک حقوقبشر این شهروندان بسته است.»
در ادامه این بیانیه آمده است: «درحالیکه زنان و مردان ترنس در ایران در فرایند گذار جنسیتی، حجمی هولناک از فشارهای اجتماعی و اقتصادی را از سر میگذرانند، حکومت استبداد دینی نیز افراد ترنس نانباینری و با جنسیت غیردوگانه و بسیاری از افراد ترنس که نیازی به جراحی بازتایید جنسیت ندارند را، بین دوراهی جراحی اجباری یا تعلیق وضعیت مدارک هویتی قرار داده و همین امر، بسیاری از افراد جامعه ترنس و کوییر را با انتخابهای نامتناسب و غیرقابل بازگشت مواجه کرده است.
اکنون که با جنبش انقلابی «زن، زندگی، آزادی»، جامعه ایران با حرکت به سوی پذیرش حقوق همه گروههای به حاشیه رانده شده، گامی تاریخی را برداشته، جامعه کوییر و ترنس ایران بیش از پیش مصمم است که در کنار سایر هموطنان خود، به شکستن ساختارهای تعصبآمیز ادامه دهد و سالبهسال شاهد جامعهای آگاهتر و پذیراتر باشد. ما معتقدیم رفع تبعیض و ستم از جامعه ترنس، با تضمین حقوق همه جامعه الجیبیتیکیوپلاس گره خورده و جزیی جدانشدنی از مطالبات و حقوق کل این جامعه است.»
یادروز افراد ترنس هرساله درحالی برگزار میشود که متاسفانه همچنان شاهد خشونتهای اجتماعی و قتل افراد ترنس هستیم. از میان افراد ترنسی که جان خود را از دست دادهاند، بیشترین آمار مربوط به زنان ترنس است. همچنین بیش از نیمی از این افراد کارگران جنسی بودهاند که بهدلایل مختلف به این کار روی آوردهاند، قشری آسیبپذیر که بیشتر در معرض خشونت و آسیب قرار دارند. به همین دلیل جا دارد تا از افراد ترنسی که در سالهای گذشته بهواسطه هویت جنسیتی خود جانشان را از دست دادهاند، یادی کنیم.
افرادی مانند «مهسا»، زن ترنس ۲۷ سالهای که در دی۱۳۹۷ در شادگان، به دست مردان خانواده به قتل رسید. طبق اطلاعات یکی از همشهریان مهسا، پدر، برادرخوانده و مردان خانواده عمو مهسا، از جریان قتل مهسا خبر داشتند و به طرق مختلف در این قتل شرکت کردهاند. چاقو، آلت قتالهای است که مهسا بهوسیله آن به قتل رسید. بنابر شواهد، بهنظر میرسد که برادر مهسا عامل اصلی این قتل بوده است. همان زمان پدر و برادر مهسا بهخاطر مشارکت در قتل عمد و بهدلیل اعمال قتل، توسط پلیس محلی شادگان دستگیر شدند.
رسانهها در آن زمان خبر دادند که پدر مهسا بهعلت نداشتن شاکی خصوصی از زندان آزاد شد و پسرش به جرم قتل، هنوز در زندان و در انتظار رای دادگاه تجدید نظر است. مهسا چهار سال پیش از به قتل رسیدن موفق به انجام عمل تصدیق جنسیت شده بود و پس از اینکه توانسته بود بهصورت قانونی بهعنوان یک زن به رسمیت شناخته شود، از تبعیضهای ساختاری نسبت به زنان نیز علاوهبر ترنسستیزی موجود در جامعه رنج میبرد.
البته کم نیستند افراد مانند مهسا که قربانی جهل و تعصب اعضای خانواده شدهاند. مانند «دوسکی آزاد»، زن ترنس ۲۳ ساله در اقلیم کردستان که پس از آشکارسازی در شبکههای اجتماعی و بیان کردن اقدام برای انجام ترنزیشن و جراحیهای موسوم به تصدیق یا بازتایید جنسیت، به دست برادرش به قتل رسید. یا «حسین بیرانوند» که به دست پدرش به قتل رسید. حسین مرد ترنس ۲۳ ساله، معروف به «سیاوش»، مرداد۱۳۹۶ در خرمآباد به ضرب گلوله، توسط پدرش به کشته شد.
اما همیشه قتل به دست یکی از نزدیکان و اعضای خانواده جان ترنسها را نمیگیرد. بیماری، عدم دسترسی به امکانات بهداشتی و درمانی و تبعیض مضاعفی که این افراد تجربه میکنند نیز، عامل قتل آنهاست و حتی در مواقعی، فشارهای اجتماعی برای فرد ترنس تا اندازهای زیاد میشود که به زندگی خود پایانمیدهد.
«مرجان محمدی» که بیشتر او را با نام «مرجان اهورایی» میشناسند، زن ترنس ایرانی پناهندهای بود که بهدلیل هویت جنسیتی خود و فشارهای وارده در جامعه ایران، به ترکیه گریخت و بهدلیل تشخیص دیرهنگام اچآیوی، در آوریل سال ۲۰۱۳، مصادف با ۱۴فروردین۱۳۹۳ در ترکیه از دنیا رفت. یا «الا نیکبیان»، زن ترنس ایرانی ساکن برلین آلمان است که سپتامبر۲۰۲۱ در میدان «الکساندرپلاتز»، خود را به آتش کشید و باوجود انتقال به بیمارستان، جان خود را از دست داد. همچنین «ریبوار ابراهیمی»، شهروند ترنس ساکن مریوان که بهدلیل «مخالفت شرعی با دریافت مجوز جراحی تصدیق جنسیت»، با مصرف قرص افزایش تپش قلب در بهمن۱۴۰۰ به زندگی خود پایان داد.
«امیلی»، نام زن ترنس ایرانی ساکن استرالیا است که خبر خودکشی او در آبان۱۳۹۹ در شبکههای اجتماعی منتشر شد. او پس از جراحیهای بازتایید جنسیت نیز مورد خشونت ترنسستیزانه و عدم به رسمیت شناختن هویت جنسیتیاش قرار میگرفته است.
به نقل از یکی از دوستان نزدیک امیلی، او از ترنسستیزی موجود در جامعه و برخورد ترنسستیزانه اطرافیان و برخی از همجنسگرایان اطرافش تحت فشار قرار گرفته و تاثیر جراحیهایی که از آنها راضی نبود نیز به این مشکلات افزوده بود. امیلی ۴۰ ساله، تبعیضهای متفاوتی را تجربه کرده بود، بهعنوان یک مهاجر تحت فشار نژادپرستی جامعه میزبان بود و بهعنوان یک زن ترنس، تحت فشار ترنسستیزی در جامعه خود و جامعه جدید وارد شده به آن بوده و هویت او به رسمیت شناخته نمیشد. دوست امیلی میگوید: «امیلی را ترنسفوبیا کشت. کاش آدمها قبل از نفرتپراکنی علیه ترنسها کمی به حرفهایشان فکر کنند، تا زمانی که زنان ترنس را زن ندانیم و مردان ترنس را مرد، این خودکشی و قتلها پایان نخواهد داشت.»
نمونهای دیگر از این اتفاقات دلخراش، خبر خودکشی یک ترنس جوان در ایران به نام «صدرا» است که دوستان او را در ناباوری فرو برد. صدرا نیز مانند بسیاری از افراد ترنس باوجود اینکه امید به داشتن یک زندگی عادی بعد از عمل را داشت، با این واقعیت مواجه شد که زندگی عادی برایش بدون حمایت قانون و تغییر فرهنگ جامعه ممکن نیست. این فشارها و تحقیر نهادینهشده، افرادی مانند او را به دام افسردگی و در برخی موارد، خودکشی میکشاند.
لطفا اگر دچار افکار خودکشی هستید، قبل از هر اقدامی، از متخصصان کمک بگیرید. شمارههای تماس در ایران برای کمک به افرادی که دچار افکار جدی خودکشی شدهاند:
اورژانس اجتماعی: ۱۲۳
اورژانس شهری: ۱۱۵
صدای مشاور: ۱۴۸۰
اورژانس روانپزشکی تهران: ۴۴۵۰۸۲۰۰
مطلب مرتبط:
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر