این گزارش روایتی تکاندهنده از رواج دزدی از موزههای ایران و غارتگری اموال ملی ایران در ۴۵ سال اخیر پس از انقلاب بهمن ۵۷ است. روندی که دزدیده شدن دومین مجموعه فرش نفیس جهان از کاخ سعدآباد، گوشهای از آن را خبرساز کرده است:
***
در ۴۵ سالگی رفتن خاندان پهلوی از ایران، گم شدن آثار نفیس و قیمتی از کاخها و گنجینههای شاهنشاهی همچنان خبرساز است. برای سالها، انقلابیون اصرار داشتند که خانواده شاه سابق ایران جواهرات و اموال قیمتی را از این کاخها با خود بردهاند. این در حالی است که همزمان، در تمام این سالها اخبار متعددی از گم شدن آنچه در این کاخها مانده بود منتشر شده است؛ از غارت کاخها به دست مردمی که پس از انقلاب به اماکن هجوم بردند تا آخرینشان، گم شدن فرشهای نفیس کاخ سعدآباد.
اموال کاخ سعدآباد هر روز غارت میشد
یکی از بازماندگان خدمه دربار که پس از انقلاب نیز به نگهداری و حفاظت از اموال کاخ منصوب شده بود در گفتوگویی با یکی از وبسایتهای خبری گفت بعد از پیروزی انقلاب، کاخها مورد حمله قرار گرفت، عدهای از مردم عادی حمله کرده بودند به قصد غارت.
به گفته «محمدرضا مرادی»، سعدآباد سه روز بهطور مداوم غارت شد. چون نگهبان نداشت و بهطبع هر کسی داخل میآمد و هر چه میتوانست میبرد. طی سه روز خیلیها آمدند و خیلی چیزها بردند. او توضیح داد که با ادامه هجوم برخی افراد برای بردن اموال، این وسایل در كاخ سفید (موزه ملت فعلی) جمعآوری شد تا نگهداری و محافظت از آنها امکانپذیر شود.
کارمند سابق کاخ سعدآباد به این نکته اشاره کرده یکی از مشکلات جابهجایی اموال کاخ، جابهجایی فرشهای آن بود چرا که آن فرشهای فوقالعاده بزرگ، بسیار سنگین بودند.
مجموعه تاریخیـ فرهنگی سعدآباد و موزه ملی ایران، رکورددار سرقت هستند، با این تفاوت که اشیای مسروقه موزه ملی کمتر پیدا شدند و اشیای موزه سعدآباد به خانه بازگشتند؛ البته به جز سه اثر «محمود فرشچیان».
چیزی از تابستان ۱۳۸۵ نگذشته بود که خبر مفقود شدن چند اثر موزه فرشچیان انتشار یافت و تحقیقات مشخص کرد که سرقت توسط یکی از خدمه موزه صورت گرفته است. متهم یک روز پس از سرقت دستگیر شد، ادعا کرد آثار را پاره کرده و از بین برده است.
اتهامزنی دوباره به شاه همزمان با دزدیده شدن فرشهای سعدآباد
دیماه پارسال برخی از رسانههای حکومتی وابسته به سپاه به مناسبت سالگرد خروج شاه از ایران نوشتند که شاه و فرح جواهرات سلطنتی را با خود بردند. برخی چهرههای حکومتی نیز به این خبر واکنش نشان دادند، از جمله سخنگوی دولت. «علی بهادری جهرمی»، سخنگوی دولت، گفت که باید دادگاهی تشکیل شود و به غارتگری خاندان پهلوی رسیدگی شود. این در حالی بود که بسیاری میدانستند جواهرات سلطنتی در موزه جواهرات نگهداری میشود.
در حالیکه مسوولان جمهوری اسلامی بهدنبال محاکمه خاندان پهلوی بودند، خبر مفقود شدن ۴۸ تخته فرش نفیس که در کاخ سعدآباد نگهداری میشدند، در رسانههای ایران منتشر شد؛ کاخی که فرح پهلوی در تبدیل آن به یک مجموعه هنری و فرهنگی نقش مهمی داشت. یکی از مهمترین عناصر بهکار رفته در تزیینات داخلی کاخ سعدآباد فرشهای نفیس و دستباف این مجموعه بود که با طرحها و الگوهای برگرفته از هنر صنعت فرش ایران، این مجموعه را به موزهای از فرشهای ایرانی تبدیل کرده و زیبایی و تاریخچه فرهنگی خاصی را به این مکان افزوده بود.
این مجموعه که آن را دومین مجموعه گرانقیمت فرش در جهان و دومین کلکسیون بزرگ فرش در دنیا لقب داده بودند، شامل فرشهای نفیسی از دوره قاجار و زندیه بود و کارشناسان قیمت، تنها ده تخته فرش از این چهل و هشت تخته فرش به سرقت رفته را ۱۳۰ میلیارد تومان برآورد کردهاند؛ فرشهایی که به گفته «محمدرضا مرادی»، کارمند سابق کاخ سعدآباد آنقدر سنگین بودند كه ۱۲-۱۰ نفر بهسختی میتوانستند آنها را بلند کنند.
بعد از انتشار اخبار مفقودی فرشها، «عزتالله ضرغامی»، وزیر میراث فرهنگی و گردشگری ایران، مسوولیت سرقت ۴۸ تخته فرش نفیس و تاریخی از کاخ سعدآباد را به گردن دولت قبلی انداخت. احتمالا اشاره او به نهاد ریاست جمهوری در دولت «حسن روحانی» بود که در آن دوره کنترل بخشی از کاخ سعدآباد را در دست داشت. دولت قبل اما مسوولیت خود را در دزدیده شدن فرشها رد کرد.
در واقع کاخ موزه سعدآباد چهار متولی دارد که در بخشهای مختلف آن مستقر هستند. بنا به اعلام روابط عمومی بنیاد مستضعفان، مالک زمین کاخموزه، بنیاد مستضعفان است اما از سی سال پیش تاکنون زمین و آثار داخل آن به میراث فرهنگی که متولی نگهداشت است، سپرده شده است.
بخشی از مجموعه کاخها در دست سپاه است، بخشی در اختیار ارتش، بخش بعدی در دست نهاد ریاست جمهوری و یک بخش دیگر آن نیز در دست وزارت میراث فرهنگی است. ساختمان حافظیه که این اشیا از آن محل ناپدید شده در اختیار نهاد ریاست جمهوری است و این مجموعه امین اموال مختص خود را دارند و لیستی به میراث فرهنگی ارائه نمیدهند.
دستگاه قضایی اطلاعاتی از جزییات پرونده دزدیده شدن دومین کلکسیون فرش نفیس دنیا ارائه نداده است، اما با توجه به ارسال پرونده مظنون اصلی به دادگاه ویژه روحانیت مشخص شده است که این فرد یک روحانی است.
موج دزدیها از موزههای ایران
دزدی از موزهها در همه کشورها اتفاق میافتد، اما بهنظر میرسد دزدی از موزهها و کاخموزههای ایران پس از انقلاب ۵۷ ابعاد بزرگتری پیدا کرده است
یکی از ارزشمندترین آثاری که طی ۴۵ سال اخیر از موزههای ایران به سرقت رفته، لوح زرین هخامنشی است. اثری که یکی از چهار لوح زرین و سیمین کاخ آپادانا به شمار میآید و در روز ۲۷ یا ۲۸ شهریور ۱۳۱۲، در تخت جمشید از زیر ستونهای اصلی کاخ آپادانا بهدست آمد.
دستبرد به موزه آبگینه و سفالینه هم که به ناپدید شدن ۲۱ قلم اشیای شیشهای و سفالی انجامید، آذر ماه ۱۳۷۹ اتفاق افتاد. تحقیقات پلیس درباره آنها تاکنون به نتیجه نرسیده است.
شهریور ۱۳۸۳ یک قالیچه پهلوی که در جریان جابهجایی تعدادی از فرشهای موزه سعدآباد گم شده بود، کنار جوی آب و زیر یک کیوسک واقع در ضلع جنوبی موزه فرش پیدا شد.
نقاشی پرتره «مظفرالدین شاه»، اثر «کمال الملک»، که ناپدید شدن آن در کاخ گلستان توسط یک تاریخدان فاش شد، بنابر برخی اطلاعات در حراج «کریستی» لندن به فروش رسید.
با این وجود، سرقت ۳۸۵ سکه طلا و شش قلمدان از بخش اسلامی موزه ملی، در میان سرقتهای هنری در ایران یک استثنا بود.
برخی از اشیا و عتیقهجات سوارکاری، و یادبودهای افتخارات ورزشی ایران که در موزه قصر فیروزه «کاخ فرحآباد» قرار داشت طی نقل و انتقال آن به موزه المپیک ناپدید شدهاند. قبل از انتقال، لیست کاملی از این اشیا تهیه و از آنها عکسبرداری شده بود، اما پس از انتقال به موزه جدید معلوم شد که برخی از آن اشیا ناپدید شدهاند.
سال ۱۳۸۱ در نمایشگاه «هفت هزار سال هنر ایرانی» بلژیک یک سنجاق مفرغی که از ایران به این نمایشگاه رفته بود از داخل محفظهاش به سرقت رفت. آخر سر هم پنج هزار دلار به ایران خسارت داده شد که آن زمان حدود چهار میلیون تومان ارزش داشت.
اینها نمونههایی از دزدی از موزهها و کاخ موزهها است. علاوه بر اینها، موارد متعددی نیز از دزدی از موزههای شهرستانها منتشر شده است.
مدیرانی که دلسوز میراث فرهنگی ایران نبودند
«مازیار کاظمی»، کارشناس مرمت آثار تاریخی در گفتوگو با «ایرانوایر» سه دلیل اصلی برای تعداد زیادی دزدی از موزههای ایران برشمرد. به گفته او، ضعف مدیریت و نبود برنامهریزی، نبود ساختار مدون و صحیح دسترسی به آثار و نگهداری در شرایط نادرست به دزدیها و گم شدن آثار موزههای ایران کمک کرده است.
او که از مدیران پیشین محوطه میراث جهانی «تختجمشید» است در مثالی گفت که یکی از اولین فاجعههایی که شاید امین اموال موزه، مسوول آن بود، دزدیدن و آب کردن لوح زرین تختجمشید بود.
مازیار کاظمی توضیح داد: «وقتی یک ساختار مدون آرشیو کردن برای اشیا موزه وجود نداشته باشد، هر کسی دسترسی پیدا میکند تا آثار را جابهجا کرده و دخل و تصرف کند.»
این کارشناس مرمت آثار تاریخی با مقایسه با شرایط ایران و موزهای که هماکنون در آن مشغول بهکار است، گفت: «دسترسی به گنجینه موزهای من در آن مشغول بهکار هستم، کوئینزلند میوزیم شهر بریزبین استرالیا، کاملا محدود است. یک نفر متولی نیست و برای دسترسی به یک بخش باید چندین نفر حضور داشته باشند. جابهجا شدن اشیا حتی در یک طبقه، در سابقهای که در نرمافزار آرشیو اشیا وجود دارد ثبت میشود. این باعث میشود که کسی به راحتی دخل و تصرف نکند.»
مازیار کاظمی، با توجه به تجربه خود و حضور در مجموعه میراث فرهنگی در دولتهای مختلف، به ایرانوایر گفت که بدنه کارشناسی میراث فرهنگی را افراد دلسوز، متخصص و متعهد تشکیل میدهند، اما در بدنه نظارتی و مدیریت سطح بالا، افراد لایق و دارای معلومات و تعهد به میراث فرهنگی کمتر دیده میشود.
به گفته او در دولت «محمد خاتمی»، تعدادی از مدیران دلسوز به مجموعه میراث فرهنگی اضافه شدند که تا حدودی مفید واقع شدند، اما از ابتدای دوره ریاست جمهوری «محمود احمدی نژاد»، به تدریج اهمیت کمتری به تخصص و تعهد در این حوزه داده شد و اوج نابهسامانی در دوره «رحیم مشایی» و «بقایی» بود. به اعتقاد او این نابهسامانی به اشکال مختلف در وزارت میراث فرهنگی و گردشگری ادامه پیدا کرده است.
مدیریت اتوبوسی برنامهریزی را از بین میبرد
مدیر پیشین محوطه میراث جهانی تختجمشید، بزرگترین ضعف در موزههای ایران را مربوط به ساختار مدیریت و نبود برنامههای درازمدت دانست.
او گفت: «کشورهایی که در نگهداری از آثار و گنجینهها موفق هستند، برنامههای درازمدتی برای اداره موزهها و نگهداری از آثار فرهنگی تهیه میکنند که اجرای آنها با تغییر مدیریتها متوقف نمیشود. اما ضعف موزههای ایران مدیریت اتوبوسی است. مدیری که میآید تمام افرادش را با خودش میآورد و آنها هم میخواهند کار و روش خود را پیش ببرند. به این ترتیب تمام برنامههایی که تا آن موقع برای آرشیو، طبقهبندی، ثبت و بسیاری از کارهای دیگر در موزه باید به صورت مداوم انجام شود، با اخلال مواجه میشود. وقتی اطلاعات مدون در این مجموعهها وجود نداشته باشد، عدهای ممکن است وسوسه شوند که بهراحتی اشیایی را از انبار و آرشیو بردارند و سابقه آن را در موزه دستکاری کنند.»
به گفته او این مشکلی است که در موزههای ایران وجود دارد.
در کنار این موضوع، نگهداری آثار تاریخی در موزههای ایران در شرایط استاندارد و اصولی صورت نمیگیرد. آثار تاریخی باید از نظر دما و رطوبت در شرایط خاصی قرار داشته باشند تا بتوان در درازمدت از آنها نگهداری کرد.
مازیار کاظمی گفت که نبود این شرایط یکی از ضعفهای موزه های ایران است. او توضیح داد: «در موزههای ایران فضاهای استاندارد کافی برای نمایش اشیا وجود ندارد. ضمن اینکه انبارهایی که موزهها برای نگهداری برخی از اشیا دارند هم جزو فاجعهترین بخشهای موزههای ایران است. چندی پیش گزارشی در مورد گنجینه موزه ملی منتشر شده بود که نشان میداد آب باران از محوطه وارد یکسری از این گنجینهها شده بود و روی آثار تاریخی ریخته بود.»
به همه اینها اگر نگاه ایدئولوژیک را اضافه کنیم میبینیم نابودی بخشی از نفیسترین گنجینههای باستانی ایران پس از انقلاب اصلا عجیب نبوده است.
مازیار کاظمی میگوید که بخشی از مدیران بهدلیل نگاه مذهبی و ایدئولوژیک به آثار پیش از اسلام اهمیت کمتری میدهند و آثار تاریخی پس از اسلام را در اولویت قرار میدهند، چرا که هویت حکومت را در برجسته کردن اسلام و آثار دوره اسلامی میدانند.
به گفته او مدیران حکومتی حتی به آثار پس از اسلام که ارزش تاریخی و هنری بالایی دارند، اما نظر عقیدتی همسو با ارزشهای تعیین شده حکومت نیستند کمتر اهمیت میدهند. با این نگاه عجیب نیست اگر اسباب و اثاثیه، مبلمان و فرشهای کاخهای محمدرضا شاه پهلوی یکییکی یا دستهدسته ناپدید شوند و پیگیری موثری صورت نگیرد.
برای مقامهای حکومتی، بهتر است که پیشینه و میراثی از حکومت پیش از جمهوری اسلامی به جا نماند و به چشم نیاید؛ از همین رو است که بازدیدکنندگان کاخموزههای سعدآباد وقتی به بازدید آنها میروند با اتاقهایی نسبتا خالی روبرو میشوند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر