close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
صفحه‌های ویژه

محرم ۱۴۰۲ و غم نان؛ استعاره‌ای که واقعی شد

۱ مرداد ۱۴۰۲
خواندن در ۸ دقیقه
گزارش پیش‌رو،‌حاصل مشاهده میدانی گزارشگر «ایران‌وایر» در تهران،‌ و مصاحبه‌هایی جداگانه با چند شهروند است
گزارش پیش‌رو،‌حاصل مشاهده میدانی گزارشگر «ایران‌وایر» در تهران،‌ و مصاحبه‌هایی جداگانه با چند شهروند است
«مریم»، کارمندی است ۳۰ ساله و درآمد ماهیانه‌اش به بیست میلیون تومان می‌رسد. او می‌گوید گاهی در محل کار برای تهیه ناهار به فست‌فودهای اطراف، سفارش پیتزا به صورت برشی می‌دهد
«مریم»، کارمندی است ۳۰ ساله و درآمد ماهیانه‌اش به بیست میلیون تومان می‌رسد. او می‌گوید گاهی در محل کار برای تهیه ناهار به فست‌فودهای اطراف، سفارش پیتزا به صورت برشی می‌دهد
«امیر»، صاحب یک میوه‌فروشی در شرق تهران می‌گوید «زباله‌گردها و بی‌خانمان‌های این منطقه، معمولا به‌دنبال خرید گوجه و سیب‌زمینی‌های ضایعاتی هستند و سراغ بقیه جنس‌ها را نمی‌گیرند. برخی از شهروندان هم با هدف تهیه رب گوجه خانگی، از این نوع محصولات استفاده می‌کنند.»
«امیر»، صاحب یک میوه‌فروشی در شرق تهران می‌گوید «زباله‌گردها و بی‌خانمان‌های این منطقه، معمولا به‌دنبال خرید گوجه و سیب‌زمینی‌های ضایعاتی هستند و سراغ بقیه جنس‌ها را نمی‌گیرند. برخی از شهروندان هم با هدف تهیه رب گوجه خانگی، از این نوع محصولات استفاده می‌کنند.»
در علم اقتصاد، کالای «پَست»، تعریفی است برای کالایی که تقاضا برای آن با افزایش درآمد کاهش پیدا می‌کند و به همین ترتیب با کاهش درآمد مردم، بازار پررونق‌تری به‌دست می‌آورد
در علم اقتصاد، کالای «پَست»، تعریفی است برای کالایی که تقاضا برای آن با افزایش درآمد کاهش پیدا می‌کند و به همین ترتیب با کاهش درآمد مردم، بازار پررونق‌تری به‌دست می‌آورد
جوجه‌گردانی در گوشه پیاده‌رو گذاشته که روی آن کاغذی با این متن نصب شده: «مرغ از شما، پخت از ما – ۲۵ هزار تومان.»
جوجه‌گردانی در گوشه پیاده‌رو گذاشته که روی آن کاغذی با این متن نصب شده: «مرغ از شما، پخت از ما – ۲۵ هزار تومان.»
چند آگهی مشوق
چند آگهی مشوق
گوشت قرمز هم مدت‌هاست از سبد خانواده سیروس حذف شده. او پس از دادن این اطلاعات، با نیش‌خند می‌گوید: «تا حالا خورش قیمه را با قارچ خورده‌ای؟ خیلی خوشمزه است.»
گوشت قرمز هم مدت‌هاست از سبد خانواده سیروس حذف شده. او پس از دادن این اطلاعات، با نیش‌خند می‌گوید: «تا حالا خورش قیمه را با قارچ خورده‌ای؟ خیلی خوشمزه است.»
محرم ۱۴۰۲ و غم نان؛ استعاره‌ای که واقعی شد
محرم ۱۴۰۲ و غم نان؛ استعاره‌ای که واقعی شد
محرم ۱۴۰۲ و غم نان؛ استعاره‌ای که واقعی شد

فرامرز مساوات؛ شهروندخبرنگار

خورش قیمه، غذایی است که از سال‌ها پیش به‌عنوان انتخاب اصلی هیات‌های مذهبی در پذیرایی مراسم محرم، در کنار برنج، طبخ و توزیع می‌شود؛ اما امسال در زمانی که مراسم مذهبی دهه اول محرم با هزینه‌های هنگفت، به‌شکل گسترده و با هدررفت زیاد مواد غذایی در ایران برگزار می‌شود، خانواده‌هایی برای پختن قیمه باید به‌جای عنصر اصلی این خورش، یعنی گوشت، به‌ناچار و از روی تنگ‌دستی، از سویا و قارچ استفاده کنند.

تورم مواد غذایی براساس آمارهای رسمی دولتی در ایران،‌ به وضعیت نگران‌کننده‌ای رسیده است. این معضل در روزهای جاری، فشاری مضاعف بر دهک‌های پایین، یعنی افراد محروم و کمتر مرفه جامعه می‌آورد. از بهار ۱۴۰۱ به بعد و با آزادسازی قیمت برخی کالاهای اساسی، تغییراتی در بازار فروش غذا و الگوی خرید مواد غذایی در حال شکل‌گیری است که در سال‌های اخیر، کم‌سابقه بوده است.

گزارش پیش‌رو،‌حاصل مشاهده میدانی گزارشگر «ایران‌وایر» در تهران،‌ و مصاحبه‌هایی جداگانه با چند شهروند است.

***

پس‌سورت، آخرین چاره برای خرید میوه و تره‌بار

«امیر»، صاحب یک میوه‌فروشی در شرق تهران، درباره بازار فعلی شغلش به ایران‌وایر می‌گوید: «سیب‌زمینی و گوجه‌فرنگی، بیشترین تعداد مشتری ما را به خود اختصاص می‌دهند. فروش محصولات دیگر مثل میوه‌های فصل به‌اندازه گذشته نیست و ما هم برای جلوگیری از فساد بار براثر ماندن در مغازه و به‌حداقل رساندن تولید ضایعات، مجبوریم بار مرغوب‌تر و باکیفیت‌تر و در نتیجه گران‌تری را برای مغازه‌ تامین کنیم. میزان خریدمان هم از بازار به‌تبع این تصمیم، کمتر شده است.»

 او ادامه می‌دهد:‌ «میوه و تره‌باری را که مدتی باقی می‌ماند و شکل و رنگ اولیه خود را از دست می‌دهد، با قیمتی حدود یک چهارم هزینه خرید در جعبه‌های جلوی مغازه عرضه می‌کنیم و معمولا این‌ها در زمان کمتری فروخته می‌شوند. به این دسته از محصولات، "پس‌سورت" یا ضایعاتی می‌گوییم و در مورد سیب و پرتقال هم، صفت آب‌گیری به‌کار می‌رود.» 

او می‌گوید «زباله‌گردها و بی‌خانمان‌های این منطقه، معمولا به‌دنبال خرید گوجه و سیب‌زمینی‌های ضایعاتی هستند و سراغ بقیه جنس‌ها را نمی‌گیرند. برخی از شهروندان هم با هدف تهیه رب گوجه خانگی، از این نوع محصولات استفاده می‌کنند.»

در علم اقتصاد، کالای «پَست»، تعریفی است برای کالایی که تقاضا برای آن با افزایش درآمد کاهش پیدا می‌کند و به همین ترتیب با کاهش درآمد مردم، بازار پررونق‌تری به‌دست می‌آورد.

سیب‌زمینی، یکی از مثال‌های رایج از این نوع کالاهاست؛ اما همه مواد غذایی مثل سیب‌زمینی نیستند.

 

پروتیین، متاعی دست‌نیافتنی

حقوق ماهانه «سیروس» حدود ۱۲ میلیون تومان است. او ۳۹ ساله است و با کارمندی هزینه خانواده‌ سه‌نفره‌اش را تامین می‌کند. سیروس می‌گوید اخیرا ناچار شده برای حفظ حضور مواد غذایی‌ ضروری چون لبنیات در سفره خانواده‌اش، قید هزینه‌هایی مثل لباس، تفریح و سرگرمی را بزند. حتی تفریحات شبانه‌ای چون خرید ساندویچ فلافل به‌همراه خانواده، فعلا برایش تبدیل به فعالیتی لوکس شده و از آنجایی که بیش از نیمی از درآمد ماهانه‌اش صرف اجاره خانه در جنوب تهران می‌شود، ناچار است در هزینه غذا دقت بیشتری به خرج دهد.

سویا در حال حاضر مهم‌ترین منبع تامین پروتیین خانواده اوست و او در مواقعی هم، امکان خرید مرغ یخی[منجمد] را پیدا می‌کند. سیروس میوه و تره‌بار را از نوع ارزان و باکیفیت پایین، معمولا از فروشندگان وانتی می‌خرد؛ چون کودکی خردسال دارد، برای حفظ تنوع غذایی و تامین ضروریات مقتضی سن رشد او، ناچار است به‌بهای پایین آمدن کیفیت و طعم مواد اولیه، حفظ تنوع غذایی و تهیه ضروریات رشد کودکش را در اولویت قرار دهد.

گوشت قرمز هم مدت‌هاست از سبد خانواده سیروس حذف شده. او پس از دادن این اطلاعات، با نیش‌خند می‌گوید: «تا حالا خورش قیمه را با قارچ خورده‌ای؟ خیلی خوشمزه است.»

دود بازار آشفته پروتیین اما، فقط به‌چشم مصرف‌کننده نمی‌رود.

شغل داوود تا چند سال پیش، پرورش بوقلمون بود. او به ایران‌وایر می‌گوید چند سال پیش در زمین خانوادگی واقع در شمال شرق ایران، مزرعه پرورش بوقلمون تاسیس کرده، تا مدتی هم اوضاع فروش امیدوارکننده بوده، اما پس از چند ماه با بالا رفتن نهاده اصلی این صنعت یعنی خوراک دام، یا به‌اصطلاح بازار «دان»، ضربه مهلکی به کسب‌وکارش وارد شده است.

قیمت کالاهایی مثل انواع گوشت و لبنیات در ایران «دستوری» است و تولیدکننده در شرایط بحرانی در ابتدا برای حفظ کسب‌وکار، ناچار به کاهش حاشیه سود است؛ اما گاهی هزینه از درآمد بیشتر می‌شود و تنها راه پیش‌رو، تعطیلی واحد تولیدی است.

به گفته داوود، وقتی بیماری در بین حیوانات مزرعه شیوع پیدا می‌کند، بحران پیچیده‌تر می‌شود؛ چون تلفات زیاد است. داوود می‌گوید: «پس از شیوع بیماری در بین بوقلمون‌های مزرعه، هیچ حمایتی از سمت دولت دریافت نکردم، باوجود اینکه مدتی پیش از مشکلات، از سوی مقامات شهرستان به‌عنوان کارآفرین نمونه معرفی شده بودم، اما پس از برگزاری مراسم و گرفتن عکس یادگاری، به امان خدا رها شدم.»

داوود مدتی پس از بالارفتن هزینه نهاده‌ و بیماری دام‌ها، ناچار به تعطیلی مزرعه شد.

 

مشکلات مختص طبقه فرودست اقتصادی نیست

«سعید»، پزشک عمومی است و با همسر و دو دخترش در تهران زندگی می‌کند. او به ایران‌وایر می‌گوید آخرین باری که گوشت قرمز خریده، بیش از یک ماه پیش بوده است. ماهی مدت‌هاست از سبد غذایی خانواده‌اش حذف شده و تهیه آن حتی به‌صورت کنسروی برای او مشکل شده. به گفته سعید:‌ «کنسرو ماهی یک غذای اقتصادی-دانشجویی بود که تا چند ماه پیش حدود سی‌هزار تومان قیمت داشت، اما ناگهان این قیمت دو برابر شد و دیگر مثل قبل برای ما دست‌یافتنی نیست.»

او می‌گوید در ماه‌های اخیر، مصرف تخم‌مرغ در منزلشان بسیار بیشتر از قبل شده و پروتیین مورد نیاز فرزندانش، عمدتا از این طریق تامین می‌شود. این پزشک می‌گوید که پیش‌تر برای خرید برنج حساسیت زیادی در انتخاب نوع مرغوب و خوش‌عطر داشته، اما اخیرا از این ایده‌آل کوتاه آمده و هر‌چیزی که در بازار گیرش بیاید، می‌خرد. او می‌گوید امروز کسی که به طبقه متوسط رو به بالا تعلق دارد، هنوز کارد به استخوانش نرسیده، اما باید بیش از گذشته نگران حساب‌کتاب هزینه‌های زندگی و تناسب دخل‌و‌خرجش باشد. البته همین طبقه متوسط هم در حال محو شدن است.

«مریم»، کارمندی است ۳۰ ساله و درآمد ماهیانه‌اش به بیست میلیون تومان می‌رسد. او می‌گوید گاهی در محل کار برای تهیه ناهار به فست‌فودهای اطراف، سفارش پیتزا به صورت برشی می‌دهد. «قیمت این برش‌ها تقریبا با ساندویچ سرد سوپرمارکت برابر است، اما طعم بهتری دارد و صرف کمتر از ۲ برش از آن باعث سیری‌ام می‌شود.»

به گفته این شهروند ساکن تهران، ده سال پیش و در دوران دانشجویی، باوجود درآمد پایین، امکان رفتن به کافه و صرف وعده‌های غذایی در آنجا را داشته است. کافه‌نشینی او بعضا چندین بار در هفته بوده و بابت هزینه به زحمت چندانی نمی‌افتاده، اما در سال‌ها و ماه‌های اخیر، این تفریح به ماهی یکی-دوبار و به صرف قهوه و چای محدود شده است.

 او می‌گوید: «هفته گذشته برای خرید چند قلم محدود از مایحتاج منزل به یک فروشگاه زنجیره‌ای رفتم و هنگام خروج، دو و نیم میلیون تومان کارت کشیدم. یک قلم از کالاها، کیسه برنجی ۴.۵ کیلویی با قیمت ۶۰۰ هزار تومان بود.»

 البته همه کالاهای این فروشگاه‌ها گران نیستند. اخیرا پای محصولات جدیدی به یخچال فروشگاه‌های زنجیره‌ای ایران باز شده است. برای مثال، پای‌مرغ که زمانی به‌عنوان غذای حیوانات خانگی یا گاهی بابت طبخ غذاهای خاص دوران نقاهت برخی بیماران خریدار داشت، اکنون در کنار بسته‌های ماهی و مرغ و بوقلمون فروشگاه‌ها دیده می‌شود. نرخ این کالا به‌شکل چشمگیری کمتر از بسته‌های کناری است و برچسب قیمت بسته پانصد گرمی، عدد پانزده هزار تومان را نشان می‌دهد. این مبلغ برای گوشت چرخ‌کرده با همین وزن [تا لحظه تنظیم این گزارش]، به بالای دویست هزار تومان می‌رسد.

اما از پای مرغ در آشپزی چه استفاده‌ای می‌شود؟ کارمند یک فروشگاه زنجیره در پاسخ به ایران‌وایر می‌گوید: «برای پخت سوپ می‌توان از آن استفاده کرد و شکل پاک‌شده و بسته‌بندی تمیز، باعث کاهش بی‌رغبتی مشتری نسبت به خریدش می‌شود، ولی طبیعتا پای مرغ در حالت عادی انتخاب اول کسی نیست.»

 

تورم دامنه عمل خیریه‌ها را تنگ کرده

«حسین»، دغدغه کمک به اقشار آسیب‌پذیر جامعه دارد و گاهی به‌صورت داوطلبانه برای تامین بسته‌های معیشتی، اقدام به فراخوان کمک و خرید کالا می‌کند. او می‌گوید: «تا حدود دو سال پیش با ۱۵۰ هزار تومان می‌توانستیم بسته اقلام ضروری برای چند روز یک خانواده کوچک را تامین کنیم. این بسته شامل ماکارونی، روغن، برنج و گوشت سفید بود. پس از روی کار آمدن دولت رئیسی، ناگهان برخی از این اقلام رشد قیمتی چندصد درصدی به خود دیدند؛ مثلا روغن حدود ده برابر و ماکارونی پنج برابر شد. امروز همان بسته ۱۵۰ تومانی، با کمتر از ۶۰۰ تومان قابل تهیه نیست.»

حسین می‌گوید: «رئیسی در زمان مبارزات انتخاباتی،‌ روحانی را بابت تورم مواد غذایی مستقل از قیمت ارز ریشخند می‌کرد، اما پس از آن شاهد بودیم که به‌محض آغاز به‌کار دولت جدید، چه فاجعه‌ای در بازار مواد اساسی غذایی به‌وجود آمد.»

این شهروند مسوول اما مدتی‌ است که ناچار شده فعالیت خیریه را متوقف کند.

 

پرسه در شرق تهران

اگر تمرکز بر ثبت جزبیات مربوط به مواد غذایی باشد، با قدم زدن در یکی از خیابان‌های طولانی شرق تهران، می‌توان متوجه نکات ریز متعددی شد. در ساعات ابتدای شب، اغذیه‌فروشی‌ها، کبابی‌ها و فست‌فودها بازند، اما خلوت و در مواردی بسیار، بدون مشتری. یکی از این مغازه‌ها، جوجه‌گردانی در گوشه پیاده‌رو گذاشته که روی آن کاغذی با این متن نصب شده: «مرغ از شما، پخت از ما – ۲۵ هزار تومان.»

روی شیشه فروشگاه زنجیره‌ای که ارزان‌فروشی شعار تبلیغاتی‌اش است، چند آگهی مشوق نصب شده: «فروش اقساطی به بازنشستگان تامین اجتماعی، فروش مرغ با کالابرگ زیر قیمت با کارت شخصی سرپرست خانوار، تخفیف ویژه روی سویای ۴۵۰ گرمی و جایزه ویژه برای خرید بالای ۲۰۰ هزار تومان.»

گرانی مواد غذایی، دردی است که دیگر مختص طبقه تهی‌دست نیست. این غول درنده، پله‌پله در حال فتح زندگی حال و آینده طبقات اقتصادی جامعه ایران است و انگار چشم‌اندازی برای بهبودش، حداقل در کوتاه‌مدت دیده نمی‌شود. به قول یکی از مصاحبه‌شوندگان این گزارش: «غم نان استعاره‌ای بود که واقعی شد.»

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

اخبار

سیه‌مار، مرگ‌آورترین مار ایران در کمین کودکان سیستان‌و‌بلوچستان

۱ مرداد ۱۴۰۲
خواندن در ۲ دقیقه
سیه‌مار، مرگ‌آورترین مار ایران در کمین کودکان سیستان‌و‌بلوچستان