close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
صفحه‌های ویژه

خانواده دادخواه فریدون فرجی؛ مقاومت مقابل تهدیدهای امنیتی در سوگ

۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
شما در ایران وایر
خواندن در ۴ دقیقه
یکی از خانواده‌هایی که تاکنون مقابل پذیرفتن خون‌بهای عزیز از دست داده‌ خود در ازای سکوت مقاومت کرده و این روزها زیر تهدید به سر می‌برد، خانواده «فریدون فرجی» در سقز است
یکی از خانواده‌هایی که تاکنون مقابل پذیرفتن خون‌بهای عزیز از دست داده‌ خود در ازای سکوت مقاومت کرده و این روزها زیر تهدید به سر می‌برد، خانواده «فریدون فرجی» در سقز است
فریدون جوانی کارگر بود که برای کار به شهر بانه می‌رفت؛ او در پنجم آبان ۱۴۰۱ توسط نیروهای جمهوری اسلامی کشته و شبانه پیکرش به خاک سپرده شد
فریدون جوانی کارگر بود که برای کار به شهر بانه می‌رفت؛ او در پنجم آبان ۱۴۰۱ توسط نیروهای جمهوری اسلامی کشته و شبانه پیکرش به خاک سپرده شد

هیوا بێسارانی، شهروند خبرنگار، سقز

یک سال پس از جنبش «ژینا» و برگزاری سال‌روز کشته‌ها در پستوهای خانه‌ها یا بر مزار کشته‌های اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، جمهوری اسلامی همچنان به تهدید خانواده‌ها مشغول است. یکی از خانواده‌هایی که تاکنون مقابل پذیرفتن خون‌بهای عزیز از دست داده‌ خود در ازای سکوت مقاومت کرده و این روزها زیر تهدید به سر می‌برد، خانواده «فریدون فرجی» در سقز است. 

فریدون جوانی کارگر بود که برای کار به شهر بانه می‌رفت. او در پنجم آبان ۱۴۰۱ توسط نیروهای جمهوری اسلامی کشته و شبانه پیکرش به خاک سپرده شد. 

خانواده‌اش می‌گویند تنها انگیزه‌ای که آن‌ها را سرپا نگه داشته‌، دادخواهی برای فریدون است. 

***

«صبح که می‌شود، چشم‌مان به در است تا غروب که یکی بیاید و دقایقی ما را از تنهایی درآورد. بعضی روزها این اتفاق می‌افتد اما خیلی از روزها چشم‌انتظاری ادامه دارد.»

این صحبت‌های «پری بادسار»، مادر «فریدون فرجی»، جوان اهل سقز و از کشته‌ شدگان جنبش «ژینا» است. فریدون که در یک رستوران در شهر بانه کارگری می‌کرد، روز پنجم آبان ۱۴۰۱ با شلیک مستقیم ماموران جمهوری اسلامی کشته شد.

مزارش را می‌توان در آرام‌گاه «آیچی» سقز یافت؛ چند ردیف پایین‌تر از مزار «فریدون محمودی»، دیگر کشته شده اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ در ضلع شرقی آرامستان. 

پیکر فریدون فرجی شبانه و با فشار نیروهای امنیتی به خاک سپرده شد. 

شعرخوانی پدرش بر مزار فرزند، یکی از ماندگارترین عزاداری‌های خانواده‌های دادخواه است. 

«مصطفی فرجی» با زبان کُردی بر مزار پسرش سوگند یاد کرده بود: «فریدون! هرگز فراموش نخواهی شد. به جانت قسم برایت سیاه‌پوش شده‌ام. لباس سیاه را هرگز در نخواهم آورد. تا روز موعود هرگز نخواهم خندید.» 

حالا بیشتر از یک سال از آن تاریخ و سوگند یاد کردن گذشته است. پدر همچنان سیاه بر تن دارد و غم بر چهره، مادر هم قاب عزیز کشته‌ شده‌اش را در آغوش دارد و با پسرش سخن می‌گوید. هر دو می‌گویند تنها چیزی که آن‌ها را سر پا نگه داشته، دادخواهی برای فریدون است. 

این پدر و مادر داغ‌دیده اما از تنهایی‌های خود هم می‌گویند و این‌ که هر روز منتظرند تا هم‌شهریان سقزی به دیدن‌شان بیایند و مطمئن باشند که در این راه تنها نیستند. 

مادر فریدون می‌گوید: «لطف مردم را هرگز فراموش نمی‌کنم؛ این‌ که آن‌ها بعد از یک سال ما را فراموش نکرده‌اند و هر از گاهی با ما ملاقات می‌کنند و ما فرصتی پیدا می‌کنیم که هم از فرزندمان یادی کنیم و هم کم‌تر در تنهایی غوطه‌ور شویم.»

او هنوز بغض دارد و پیدا است که چه قدر دلتنگ پسرش است: «می‌دانم که در این وانفسای اقتصادی و خفقان سیاسی، هرکس گرفتاری خود را دارد. اما هرچه باشد، ما جگرگوشه‌مان را از دست داده‌ایم و آن‌ها باید بدانند که فریدون، دانیال، مهسا و... تنها متعلق به ما یا خانواده پابندی یا خانواده امینی نبوده و نیستند، آن‌ها متعلق به همه ما هستند. پس در کنار هم بودن‌مان بار غم را سبک‌تر می‌کند.»

خانواده‌های دادخواه سقزی با دیگر خانواده‌های دادخواه کردستان همواره در تماس و ارتباط هستند؛ انگار که سوگ فردی را در سوگ دیگری مرهم می‌شوند. «نسرین مصطفوی»، مادر «دانیال پابندی»، دیگر کشته شده اعتراضات ۱۴۰۱ در سقز نه تنها با خانواده سایر کشته‌شدگان در رفت‌و‌آمد است بلکه هفته گذشته به نمایندگی از خانواده‌های دادخواه سقزی، نزد خانواده «شهریار محمدی» در شهر بوکان رفته بود و آن‌ها مراسم تولد ۳۰ سالگی شهریار را برگزار کرده بودند.

با این وجود، غمی که در درون این خانواده‌ها ریشه دوانده، نگذاشته است که بی‌خبر از اوضاع سایرین باشند. خانواده‌های دادخواه همواره پی‌گیر زندانیان سیاسی هستند.

پدر و مادر فریدون در لابه‌لای حرف‌های‌ خود از «توماج صالحی» و «رضا رسایی» می‌گویند؛ دو زندانی سیاسی که هر دو به اعدام محکوم شده‌اند. 

کاک «مصطفی» که هنوز لباس سیاه را از تن نکنده است، می‌گوید: «توماج فرزند پدر و مادرش و فرزند پدر و مادر تمام کشته‌شدگان و تمام مردم ایران است. ما به‌عنوان خانواده دادخواه فریدون فرجی هر حمایتی را که لازم باشد، از توماج خواهیم داشت.» 

او ادامه می‌دهد: «اما مبادا حالا که توجه و تمرکز افکار عمومی روی توماج است، ما از سایر زندانیانی که زیر تیغ اعدام هستند و حالا که حکومت دنبال گردن یا گردن‌هایی برای انبوه طناب‌هایش است، از امثال رضا رسایی غافل شویم.» 

خانواده‌های دادخواه کماکان از سوی عوامل جمهوری اسلامی تهدید و تطمیع هم می‌شوند. در این مدت خانواده فریدون فرجی که به لحاظ اقتصادی وضعیت مناسبی ندارند، بارها تطمیع شده‌اند که در ازای خون‌بها، دیگر از کشته شدن فرزندشان صحبت نکنند. ولی والدین فریدون همواره پاسخ داده‌اند: «ما خون یکی از فرزندان‌مان را به خورد بقیه فرزندان‌مان نمی‌دهیم.» 

جمهوری اسلامی پس از یک سال که قانع شده است خانواده فریدون فرجی حاضر به پذیرفتن خون‌بها نیست، به تهدید آن‌ها روی آورده است تا ساکت‌شان کند. اما این خانواده دادخواه همچنان مقابل تهدیدها مقاومت می‌کند. 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

اخبار

واکنش آمریکا به سخنان خرازی: ایران هرگز به سلاح هسته‌ای نخواهد رسید

۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
خواندن در ۲ دقیقه
واکنش آمریکا به سخنان خرازی: ایران هرگز به سلاح هسته‌ای نخواهد رسید