در روزهای گذشته، «کیوان رحیمیان»، مترجم و روانشناس بهایی، پس از ۷ ماه بازداشت موقت، محکوم به ۹ سال زندان شد که در صورت تایید در دادگاه تجدیدنظر، ۵ سال آن اجرا خواهد شد. تراژدی تکراری برای او که باید برای بار دوم، ۵ سال را به جرم اعتقادات دینی، در زندانهای جمهوری اسلامی بگذراند.
در ادامه، داستان کیوان رحیمیان را در جمهوری اسلامی مرور میکنیم.
***
چه اطلاعاتی از کیوان رحیمیان داریم؟
کیوان در سال ۱۳۴۴ در شهر تهران در خانوادهای بهایی به دنیا آمد. «رحیم رحیمیان»، پدر کیوان را در اردیبهشت ۱۳۶۲ در حین امتحانات نهایی سال چهارم دبیرستان دستگیر کردند. چند ماه پس از دستگیری پدر، دادگاه انقلاب حکم بر مصادره اموال او را داد و ماموران، کیوان، مادر و برادر کوچکش «کامران» را، از منزل مسکونیشان بیرون کردند.
رحیم رحیمیان پس از یازده ماه تحمل شکنجه و آزار، در فروردین ۱۳۶۳ بههمراه دو بهایی دیگر، بدون اطلاع خانواده اعدام شد. کیوان و خانواده او پس از هفت روز از اعدام پدر مطلع شدند. با پیگیریهای مادر، از پشت تلفن به او میگویند «چون از بهاییت برنگشت، اعدام شد.» خانواده کیوان تا امروز از چگونگی دادگاه پدر -اگر تشکیل شده باشد- و محل دفن او اطلاعی ندارند.
کیوان با معدل ۱۸ دیپلم گرفت، ولی او هم مانند سایر جوانان بهایی از تحصیل در دانشگاههای ایران محروم بود. کیوان برای تامین امرارمعاش خود و خانواده، به کار کردن مشغول شد. یکی از علایق کیوان، عکاسی بود. او با آنکه از تحصیلات آکادمیک محروم بود، اما با کار در لابراتوار عکاسی، مطالعه و گذراندن دورههای آموزش عکاسی، به یک عکاس حرفهای تبدیل شد.
کیوان در سال ۱۳۷۷، تحصیل در روانشناسی موسسه آموزش عالی بهاییان ایران معروف به (BIHE) را آغاز کرد. این موسسه برای رفع محرومیت تحصیلات دانشگاهی جوانان بهایی توسط جامعه بهایی ایران تشکیل شده بود. او در این موسسه تا سطح کارشناسی ارشد در رشته روانشناسی تربیتی ادامه داد و پس از فارغالتحصیلی از سال ۱۳۸۵، در همین موسسه مشغول تدریس به جوانان بهایی شد که سرنوشت مشابه با خودش داشتند و از تحصیل در دانشگاههای ایران ممنوع بودند.
کیوان رحیمیان چندین مرتبه بازداشت شده است. او در نامهای که در چهارمین سال درگذشت همسر فقیدش در زندان نوشته است، از نخستین بازداشت خود و همسرش «فرشته سبحانی» در سال ۱۳۸۳ یاد میکند.
دستگیری کیوان رحیمیان بهاتهام تدریس روانشناسی
ماموران وزارت اطلاعات در ۱خرداد۱۳۹۰ به منازل دهها تن از اساتید و دانشجویان بهایی در شهرهای مختلف ایران حمله کردند. وسایل و امکانات آموزشی موسسه آموزش عالی بهاییان ضبط شد و تعدادی از اساتید بهایی، دستگیر شدند.
در پی این عملیات، سرانجام در روز سهشنبه ۲۳شهریور۱۳۹۰، کیوان رحیمیان پس از دو بار احضار و بازجویی، بههمراه برادرش کامران و همسر برادرش، «فاران حسامی» و یکی دیگر از اساتید بهایی، به دادسرای شهید مقدس زندان اوین احضار و هر چهار تن بازداشت شدند. کیوان پس از یک هفته، با قرار وثیقه آزاد شد.
قابل ذکر است که کامران رحیمیان و فاران حسامی، ازجمله فارغالتحصیلان رشته روانشناسی در (BIHE) بودند که پس از اتمام تحصیلات خود در این موسسه، موفق به دریافت پذیرش برای ادامه تحصیل در دانشگاه کارلتون کانادا شدند. آن دو پس از پایان دوره کارشناسی ارشد در کانادا، به ایران بازگشته و در موسسه آموزش عالی بهاییان مشغول تدریس به جوانان بهایی محروم از تحصیل بودند.
اولین دوره پنج سال زندان
جلسه دادگاه کیوان رحیمیان در ۲۲خرداد۱۳۹۱ در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران برگزار شد. حکم دادگاه در عرض چند روز صادر شد و کیوان بهاتهام اجتماع و تبانی از طریق تدریس در دانشگاه آنلاین بهاییان، یا در واقع تدریس به جوانان محروم از تحصیل بهایی، به پنج سال زندان و پرداخت ۹۷ میلیون ریال محکوم شد. حکم صادره در دادگاه تجدیدنظر تایید شد و کیوان در ۹مهر۱۳۹۱، خود را جهت اجرای حکم به زندان معرفی کرد.
زمانی که کیوان به زندان رفت، چند ماه بیشتر از درگذشت همسرش براثر بیماری نگذشته بود و سرپرستی «ژینا»، دختر ۱۲ ساله ایشان بر دوش مادر مسن او قرار گرفت. در آن زمان مادر کیوان مسوولیت فرزند سه ساله کامران و «فاران» را هم به عهده داشت، زیرا پسر دیگر و عروسش هم در حال گذراندن حکم در زندان بودند.
کیوان در نامهای از زندان مینویسد: «...تمام تلاشهایمان در تدریس دروس روانشناسی در موسسه علمی آزاد به جوانان بهایی محروم از تحصیل، مشاورههای فردی، کلاسهای زبان زندگی، آموزش پیش از ازدواج، تربیت جنسی کودکان، نوجوانان و روابط زناشویی موثر و ترجمه و تالیف کتاب در این زمینهها که تماما با تایید وزارت ارشان چاپ و یا با تصویب سازمان بهزیستی مورد استفاده قرار گرفته است، با نیت خالص، صمیمانه و بیدریغ بوده است. آیا این فعالیتها شایسته چنین مجازاتی است که ما در گوشه زندان باشیم و آرتین و ژینا محروم از آغوش گرم والدین باشند و مادرم که باید در این سنوسال آسایش داشته باشد و بیشتر استراحت کند و ثمرات فداکاریهایش برای تربیت دو فرزند بدون پدر را ببیند، مجبور باشد فرزندانش را از پشت کابین زندان ببیند و نوههای بدون والدین را بزرگ کند...»
پنج سال بعد کیوان رحیمیان از زندان رجایی شهر آزاد شد و به جمع خانواده خود برگشت؛ خانواده رحیمیان آن روز نمیدانستند که این داستان بار دیگر شانزده سال بعد، تکرار خواهد شد.
کیوان رحیمیان، مترجم و روانشناس
فعالیتهای علمی کیوان رحیمیان منحصر به تدریس روانشناسی به دانشجویان موسسه آموزش عالی بهاییان نبود، او با مشاورههای فردی، برگزاری کلاسها و کارگاههای آموزش ارتباط بدون خشونت (زبان زندگی) و ترجمه کتب روانشناسی، به فعالیتهای آموزشی خود در خارج از زندان ادامه میداد.
«قلب تغییر اجتماعی» و «پرورش محبت آمیز به کودکان»، دو اثر «مارشال روزنبرگ»، توسط کیوان رحیمیان به فارسی ترجمه و چاپ شدهاند.
«چارلی و ساعت، چارلی و شنل قرمزی، چارلی و بالا پریدن روی کاناپه، چارلی و خوراک اسفناج، چارلی و سوفی و قطار اسباب بازی، روز دلپذیر سوفی، سوفی و لباس قرمز، سوفی و طوفان، جینی قورباغه خوبی باش»، مجموعه کتابهای کودکان روش ارتباط بدون خشونت هستند که کیوان آنها را ترجمه و منتشر کرده است.
ارتباط بدون خشونت (زبان زندگی) چیست
کامران رحیمیان، نماینده و معرف روش «ارتباط بدون خشونت» در ایران است. این روش در ایران به نام «زبان زندگی» شناخته میشود. مارشال روزنبرگ، روانشناس، معلم و صلحطلب، بنیانگذار روش «ارتباط بدون خشونت» در جهان ست.
کامران با همراهی تنی چند، ازجمله کیوان، با برگزاری کلاسهای آموزشی، مشاوره و تولید کتاب و وسایل کمک آموزشی، به معرفی این نگرش به ایرانیان پرداختند. کلیه اقدامات او و همکارانش قانونی و زیرنظر وزارت ارشاد انجام میگیرد. کامران برای معرفی این روش، گفتوگوهای متعددی با مطبوعات داخلی انجام داده است.
کامران رحیمیان در پاسخ به پرسش «زبان زندگی چیست؟» میگوید: «شاید این جمله معروف مارشال روزنبرگ را شنیده باشید "بیایید خودمان تغییری شویم که در دنیا جستوجویش میکنیم." اگر به این جمله باور داشته باشیم و بخواهیم که تغییر را از خودمان شروع کنیم، از کجا و چطور باید شروع کرد؟ روشی که مارشال در ارتباط بدون خشونت یا همان زبان زندگی پیشنهاد میدهد، یک راه بسیار عملی و کاربردیست که با تمرین و به کارگیری آن، چالشهایی که روزانه در روابطمان تجربه میکنیم، میتواند بهکلی تغییر کرده و هر روز بیشتر و بیشتر ما را در مسیر درک بهتر خود و اطرافیانمان قرار دهد.»
زبان زندگی تمرینی است برای همدلانه زیستن و برداشتن قدمهایی بزرگ و کوچک در جهت صلح با خود و دیگری.
دستگیری مجدد کیوان رحیمیان
بهدنبال افزایش فشار و سرکوب شهروندان بهایی که از دوران انقلاب مهسا در ایران شروع شده بود و هر روز خبر دستگیری بهاییان در رسانهها منتشر میشد، کیوان رحیمیان صبح روز سهشنبه ۲۷تیر۱۴۰۲ در منزل شخصی خود در تهران بازداشت شد. ماموران امنیتی ابتدا منزل او را تفتیش کرده و موبایل، لپتاپ، پرینتر، کتابهای مربوط به آیین بهایی، تعدادی از کتابهای منتشره در کشور و حتی یادگارهای دخترش مانند کلکسیون پاککن را، ضبط کردند.
کیوان پس از سه ماه و نیم بازداشت در بند امنیتی ۲۰۹ زندان اوین، با پایان بازجوییها به بند ۴ عمومی زندان منتقل شد. او همچنان بلاتکلیف در زندان به سر میبُرد که خبر بستری شدن مادرش در آیسییو منتشر شد.
با وخامت حال مادر، کیوان و خانواده او درخواست گذاشتن وثیقه برای مرخصی کوتاه مدت کردند، ولی دادگاه با آخرین دیدار مادر و پسر در بیمارستان موافقت نکرد.
درگذشت آفاق رحیمیان، مادر کیوان
بار دیگر، تراژدی برای کیوان رحیمیان تکرار شد. پیشتر او در آستانه زندان همسرش را از دست داده بود و اینبار در هنگام بازداشت، مادرش را از دست داد.
سرانجام دادگاه با مرخصی کیوان موافقت کرد و او در ۴آذر به مدت سه روز برای خاکسپاری مادرش به مرخصی میآید.
از ابتدای سال ۱۴۰۲ با فشار از طرف وزارت اطلاعات، «بهشت زهرا» از دفن اموات بهاییان در قبرستان بهاییان ممانعت میکند. ماموران بهشت زهرا اموات بهاییان را از سردخانه بدون اطلاع خانوادههایشان و انجام مراسم مذهبی، در محل گورهای دستهجمعی دفن میکنند.
خانواده رحیمیان اعلام میکنند که برای احترام به حریم روح خاوران که پدرشان هم بخشی از آن است، پیکر مادرشان را وقف دانش کرده و به دانشکده پزشکی اهدا میکنند.
کیوان به زندان برمیگردد. اما دو هفته بعد، پیکر مادر برخلاف پذیرش اولیه دانشگاه، توسط ماموران بدون اطلاع خانواده و انجام مراسم دینی در گورستان خاوران دفن میشود. ظاهرا، محرومیت از حقوق شهروندی بهاییان بعد از مرگ آنها هم ادامه دارد.
پنج سال زندان مجدد برای کیوان رحیمیان
جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات کیوان رحیمیان در روز شنبه ۱۶دی۱۴۰۲ در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران برگزار شد.
در روزهای گذشته حکم کیوان اعلام شد. بنابر رای صادره، آقای رحیمیان بهاتهام تبلیغ بهاییت طبق ماده ۵۰۰ مکرر به پنج سال زندان، شش سال محرومیت از حقوق اجتماعی، ۵۰ میلیون تومان جریمه نقدی و بهاتهام اجتماع و تبانی بنابر ماده ۶۱۰، به چهار سال زندان محکوم شد.
کیوان رحیمیان امروز در زندان اوین در انتظار رای دادگاه تجدیدنظر است. اگر کیوان رحیمیان بهایی نبود، آیا باز هم امروز او پشت میلههای زندان به سر میبرد، یا اجازه داشت تا دانش خود را با تدریس و تالیف در اختیار هموطنانش قرار دهد؟
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر