close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

زنان تاثیرگذار ایران؛ صدیقه دولت‌آبادی

۲۴ خرداد ۱۴۰۲
ایران‌وایر
خواندن در ۷ دقیقه
صدیقه دولت‌آبادی یکی از شناخته‌شده‌ترین فعالان حقوق زنان در ایران
صدیقه دولت‌آبادی یکی از شناخته‌شده‌ترین فعالان حقوق زنان در ایران

«ایران‌وایر»، اولین جلد از کتاب «زنان تاثیرگذار ایران» را منتشر کرد. این کتاب، روایت صد زنی است که بر پیرامون خود، جامعه، علم، هنر، سیاست، فرهنگ، ورزش، اقتصاد و تکنولوژی تاثیر گذاشته‌اند، از موانع نظام نابرابر جنسیتی نهراسیده‌اند و مسیری را برای رشد و دستیابی زنان ایران به حق برابر انسانی خویش هموار کرده‌اند. انتخاب‌کنندگان این فهرست، مخاطبانی هستند که باور دارند از این زنان تاثیر گرفته‌اند. 

ما در جلدهای بعدی، به خدمات دیگر زنان ایرانی که در این مبارزه سهم داشته‌اند هم می‌پردازیم. شما هم می‌توانید در این انتخاب سهیم شوید، نظرات خود را برای ما بفرستید و اگر اطلاعات بیشتر و دقیق‌تری دارید، با ما در میان بگذارید. این نسخه دیجیتال است و تاثیر نظرات و پیشنهادات خود را می‌توانید در نسخه چاپی که در ماه آبان منتشر خواهد شد، ببینید.

به‌علاوه، جلد دوم کتاب با نام‌هایی بیشتر در دست تهیه است. اگر نام زنی که به‌نظر شما تاثیرگذار بوده است را در این فهرست نمی‌بینید، نام و دلیل آنکه او را تاثیرگذار می‌دانید را برای ما به ایمیل [email protected]  بفرستید.

فراموش نکنید که مجموعه کتاب‌های «زنان تاثیرگذار ایران»، برپایه انتخاب‌های شما گردآوری می‌شوند و منتخبان‌تان می‌توانند در هر عرصه‌ای، از فرهنگ، علم، آموزش، پژوهش و کنشگری گرفته تا هنر، ورزش، فعالیت‌های خیریه، سیاست، تکنولوژی، کارآفرینی، نوآوری، اقتصاد و ادبیات، گام‌های موثری برداشته باشند.

«کتاب زنان تاثیرگذار ایران را می‌توانید از این لینک دانلود کنید»

***

«صدیقه دولت‌ آبادی» در سال ۱۲۶۱ خورشیدی در اصفهان به دنیا آمد. پدرش «حاج میرزا هادی دولت‌آبادی» و مادرش «خاتمه بیگم» بودند. حاج میرزا هادی از روحانیان متجدد آن زمان بود که اجازه داد دخترانش نیز تحصیل کنند و صدیقه در کنار «یحیی» و «محمدعلی»، دو برادرش که از پایه‌گذاران «انجمن معارف» و مشروطه‌خواهان بودند، ادامه‌تحصیل داد.

با وجود آزادی‌های نسبی که در خاندان دولت‌آبادی وجود داشت، به‌خاطر فقدان مدرسه‌ای برای دختران، صدیقه مجبور شد در ۱۵سالگی به عقد اعتضادالحکما درآید، ازدواجی که خیلی زود از هم گسست و او از آن به بعد یکی از شناخته‌شده‌ترین فعالان حقوق زنان در ایران شد. صدیقه دولت‌آبادی یکی از زنانی بود که از روزی که وارد مبارزات برابری‌خواهانه‌ی زنانه شد تا زمان مرگ یک لحظه دست از تلاش برنداشت.

همزمان با امضای فرمان مشروطه در تهران به دست «مظفرالدین شاه قاجار» صدیقه دولت‌آبادی که بعد از ازدواج در تهران ساکن شده بود به همراه گروهی از زنان پیشرو «انجمن مخدرات» را بنیان گذاشت، انجمنی که ریاست آن را زنی به اسم «بانوآغا بیگم» برعهده داشت که بسیاری او را همسر و برخی دختر حاج هادی نجم‌آبادی می‌دانند. صدیقه دولت‌آبادی سِمت منشی هیأت مدیره را داشت. این انجمن در ابتدا جزو انجمن‌های سری بود. اعضای این انجمن در ابتدا در کنار مردان به پیشبرد مشروطه کمک کردند. علی‌رغم همه‌ی تلاش‌های این انجمن، قانون‌نویسان ایرانی هیچ جایی برای زنان قائل نشدند و حتی برخی از نمایندگان ملت که با حمایت زنان به مجلس آمده بودند در برابر اجازه‌ی تحصیل دختران ایستادند و با آن مخالفت کردند. این‌ها دلایل خوبی بود تا انجمن‌های زنانه برای برابری زنان دست به اقدام جدی بزنند. انجمن مخدرات هم به همین دلیل تأسیس شد. ساخت مدارس دخترانه، کم‌کردن جهیزیه‌ی سنگین دختران و حمایت از تولیدات داخلی و کمک به بازگشایی بانک ملی از مهم‌ترین اقدامات این انجمن بود. صدیقه دولت‌آبادی به همراه یکی دو نفر از زنان فعال در انجمن به قهوه‌خانه‌ها و جاهایی که مردان بودند می‌رفتند و آن‌ها را به استفاده از اجناس داخلی تشویق می‌کردند. این انجمن در آذر ۱۲۸۸، زمانی که روسیه به ایران به خاطر استخدام مستشاران مالی از جمله «مورگان شوستر» اولتیماتوم داده بود، در یک میتینگ بزرگ که در مجلس برگزار کردند، به حالت کفن‌‍‌پوش، اسلحه زیر چادرهای خود بستند و به نمایندگان ملت گفتند که اگر نمی‌توانند کشور را اداره کنند و در مقابل زور بیگانه بایستند، بروند و اداره‌ی کشور را به آن‌ها بسپارند.

صدیقه دولت‌آبادی در حدود سال ۱۲۹۴ به اصفهان بازگشت و درخواست انتشار روزنامه‌ی «زبان‌ زنان» را به وزارت معارف داد. او پیش از این زمان عضو انجمن «آزادی زنان» نیز بود که بیشتر از سایر انجمن‌ها به احقاق حقوق زنان و شکستن سنت‌های مردانه‌ی زمانه‌ی خود می‌پرداخت. در این انجمن «تاج‌السطنه»، دختر ناصرالدین شاه قاجار، نیز عضویت داشت. او در اصفهان به همراه «بدرالدجی رخشان»، که از فارغ‌التحصیلان مدرسه‌ی امریکایی تهران بود، مکتب‌خانه‌ی شرعیات را راه ‌انداخت. این مدرسه، که از مدارس پیشروی زمان خود بود، بیشتر از سه ماه دوام نیاورد. مدرسه‌ی بعدی یعنی «ام‌المدارس» هم دوام نیاورد. بعد از این بود که صدیقه دولت‌آبادی به همراه تعدادی از زنان اصفهان شرکت «خواتین اصفهان» را تأسیس کرد. بیشترین تلاش این انجمن در جهت آگاه‌سازی در مورد حقوق زنان بود. دولت‌آبادی قبل از پاسخ وزارت معارف روزنامه‌ی زبان زنان را در چهار صفحه منتشر کرد. دفتر روزنامه در خانه‌ی دولت‌آبادی بود. او این روزنامه را سه ‌سال بعد از روزنامه‌ی «شکوفه» به سردبیری «مریم عمید» راه انداخت.

«زبان زنان» نخستین ارگان زنانه‌ای بود که از حقوق زنان می‌گفت و اعلام کرد: «تنها نـوشته‌های‌ دختران‌ و زنان پذیرفته می‌شود.» زبـان زنـان در آغاز مانند بیشتر مجلات اختصاصی زنان در آن‌ دوره، به‌ لزوم‌ تحصیل‌ دختران‌ و ضرورت تأسیس مدرسه‌ برای‌ آنان و مباحث مربوط به حوزه‌ی خصوصی مانند شرایط انتخاب همسر، روابط زن و شوهر، اصول خانه‌داری و غیره می‌پرداخت. مناسبات مردسالارانه‌ و روابط سنتی‌ را در این حوزه نقد و بررسی‌ می‌کرد‌ و می‌کوشید‌ طرحی‌ نو‌ برای تحول آن ارائه کند.

زبان زنان حتی فراتر از این‌ها، به نقد برخی رفتارهای دولتمردان پرداخت و به قرارداد ۱۹۱۹ و نفوذ انگلیسی‌ها اعتراض کرد. این باعث شد تا برخی از تندروهای مذهبی به دفتر روزنامه حمله کنند و صدیقه دولت‌آبادی و زنانی را که در آن‌جا کار می‌کردند تهدید کنند. این تهدید عاملی برای توقف آن‌ها نبود. سرانجام «سپهدار تنکابنی» نامه‌ای به نظمیه‌ی اصفهان زد و دستور توقیف مجله را صادر کرد. رئیس وقت نظمیه اصفهان که این حکم را به صدیقه دولت‌آبادی ابلاغ کرد، به او گفت: «خانم، شما صد سال زود به دنیا آمدید.» صدیقه در حالی که نامه‌ی توقیف را در کیفش می‌گذاشت، به او گفته بود: «اشتباه می‌کنید آقا؛ من صد سال دیر به دنیا آمدم. چون در این صورت نمی‌گذاشتم امروز زنان چنین خوار و خفیف در زنجیر شما مردان اسیر باشند.»

بعد از توقیف زبان زنان، صدیقه دولت‌آبادی به تهران بازگشت و بار دیگر فعالیت‌های اجتماعی خود را از سر گرفت. او به همراه گروهی از زنان انجمن آزمایشی زنان را بنیان گذاشت و مدرسه‌ای برای دختران بی‌بضاعت افتتاح کرد. او در سال ۱۳۰۱ راهی فرانسه شد و در یک کالج شبانه‌روزی آغاز به تحصیل کرد و همزمان در روزنامه‌هایی مانند «تایم» مقالاتی درباره‌ی استقلال زنان نوشت.

او در سال ۱۳۰۵ در کنگره‌ی بین‌المللی زنان در پاریس شرکت و درباره‌ی زنان نطق مهمی را ایراد کرد. صدیقه دولت‌آبادی بعد از بازگشت به ایران در کنار مبارزاتش برای کسب حقوق برابر به دفاع از کشف حجاب پرداخت. او یکی از بنیان‌گذاران «کانون بانوان ایران» بود که در سال ۱۳۱۴ راه‌اندازی شد. در سال ۱۳۳۰ که دکتر «محمد مصدق» لایحه‌ی انتخابات را بازبینی کرد، صدیقه دولت‌آبادی نامه‌ای به او نوشت و از او خواست تا حق رأی زنان را در آن لایحه بیاورد.

هرچند مصدق علی‌رغم تلاش‌های فراوان نتوانست درخواست صدیقه دولت‌آبادی را پاسخ دهد، تلاش او و همفکرانش کم نشد و سرانجام در سال ۱۳۴۱ در اصل پنجم «اصول انقلاب شاه و مردم» حق رأی و انتخاب‌شدن به زنان داده شد، حق رأیی که صدیقه دولت‌آبادی آن را ندید و نتوانست رأی خود را به صندوق بیندازد. او در سال ۱۳۴۰ در اثر بیماری درگذشت و به گفته‌ی برخی به خواسته‌ی خود او پیکرش از کانون بانوان تشییع و در «زرگنده» دفن شد. او وصیت کرده بود هیچ زنی با حجاب در مراسمش شرکت نکند. این دستاویزی شد برای تندروها که سال ۱۳۵۷ به گورستان بریزند و قبر او، برادرش «محمدعلی دولت‌آبادی» و «محمود نریمان» را خراب کنند. سال‌ها بعد در دوران شهرداری «محمود احمدی‌نژاد» در آن‌جا پارکی ساخته شد تا نشانی از گورها نماند. با این که گوری برای این فعال زن نمانده اما تلاش او برای برابری حقوق زنان نام او را در تاریخ زنان ایران ثبت کرده است.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

اخبار

انتقاد تند افشاگر رشوه به نمایندگان مجلس از قالیباف

۲۴ خرداد ۱۴۰۲
خواندن در ۱ دقیقه
انتقاد تند افشاگر رشوه به نمایندگان مجلس از قالیباف