close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

آیا جنایت کارولینای شمالی در آمریکا یک حرکت تروریستی بود؟

۲۵ بهمن ۱۳۹۳
بلاگ میهمان
خواندن در ۵ دقیقه
آیا جنایت کارولینای شمالی در آمریکا یک حرکت تروریستی بود؟

علی نصر اصفهانی

یک آمریکایی سفید پوست که خود را "ضد خدا" می داند و طی ماه های گذشته در صفحه ی فیسبوکش مطالبی در نقد دین بازنشر می کرده و در کاور پروفایلش خود را حامی گروه «خداناباوران برابری طلب» و «شبه نظامیان آتئیست» معرفی کرده است، سه جوان دانشجو و مسلمان آمریکایی را که در همسایگی وی زندگی میکردند بدنبال یک مشاجره و دعوای مکرر بر سر جای پارکینگ بقتل می رساند. روش قتل شبیه اعدام های گروه های تروریستی بوده آنطور که آنها را بر زمین نشانده و با اسلحه‌ی کلت به سرشان شلیک کرده است. او دو هفته پیش عکس اسلحهء خود را در فیسبوکش منتشر کرده بود. همچنین در لیست خریدهای آینده وی در سایت "آمازون" تعدادی سلاح و لوازم جانبی آن وجود داشت. برخی همسایه ها و اهالی محل اعلام کرده اند که قاتل یک فرد همیشه عصبانی بوده که با بسیاری همسایه های دیگر هم سابقهء پرخشاگری و جر و بحث داشته است.

در این جنایت ضیا شادی برکات، دانشجوی بیست و سه ساله دندانپزشکی، و همسرش یُسر محمد ابوصالحه که ۲ ماه پیش با هم ازدواج کرده بودند، بهمراه خواهر زنش رزان محمد ابوصالحه، که هر سه در کارهای خیر از قبیل کمک به بی خانمان ها و سایر اقدامات انسان دوستانه فعال بوده اند به قتل می رسند.

تمام رسانه های غربی این جنایت را پوشش خبری دادند، اما هیچ کدام آنرا ترور و اقدامی تروریستی خطاب نکردند و تنها از قتل و جنایت نام بردند. شاید در ذهن خواننده‌ این سوال ایجاد شود که تعریف ترور چیست و چه موقع می توان اقدام به قتل یک نفر یا یک گروه را ترور و تروریسم قلمداد کرد و آیا اساساً این اقدام یک حرکت تروریستی بود؟

متاسفانه تاکنون هیچ تعریف جامع و کاملی در این خصوص بین مجامع آکادمیک و بین المللی بتوافق نرسیده است و دولت ها و مراجع قضایی تعاریف متفاوتی برای معنای تروریسم بکار برده اند و سیاستمداران و دولت ها نیز تمایلی جدی برای دستیابی به تعریفی واحد نشان نداده اند. یکی از دلایل مهم اینست که خود کلمه‌ی تروریسم دارای بار معنایی سیاسی و احساسی زیادی است که رسیدن به تفاهم بر سر تعریف واحد را دشوار میکند. در یک گزارش منتشر شده به ارتش ايالات متحده در سال ۲۰۰۳حدود ۱۰۹تعريف موجود برای تروریسم ارائه شده است که این خود نشان از تعدد تعابیر و تفاسیر این واژه‌ی نحس در تاریخ معاصر است.

در طی دهه های ۷۰ و ۸۰ میلادی، سازمان ملل طی جلسات متعددی سعی کرد تا به یک تعریف جامع از تروریست دست یابد اما بدلیل تعدد و تکثر نظرات و دیدگاه های گوناگون از سوی کشورهای مختلف، هرگز موفق به چنین امری نشد.

در سال ۱۹۹۴ مجمع عمومی سازمان ملل متحد تروریسم را اینگونه تعریف کرده است: « هر گونه اقدام جنایی سازمان یافته و مخفیانه که قصدش ایجاد ترس، نفرت، رعب و وحشت عمومی علیه یک گروه خاص با هرگونه هدف سیاسی، فلسفی، ایدئولوژیک، نژادی، قومی و مذهبی باشد....»

در نهایت می توان از بین تعاریف رایج برآیند موارد زیر را خلاصه کرد:

۱) اقدام تروریستی حرکتی سازمان يافته است و شامل اقدامی شخصي یا گروهي و از پيش طراحی شده میشود. وجود ديدگاه سياسي و ايدئولوژيكِ محرك گروه تروريستي ضروری است كه آن را از زورگيري، قتل و دزدي به قصد اخذ مال یا خصومت شخصی متمايز مي كند. شاید تاکید رسانه های جمعی غرب راجع به انگیزه‌ی جدال و نزاع بر سر پارکینگ در جنایت اخیر در آمریکا بجهت اشاره کردن بر همین موضوع باشد.

۲) عمل تروريستي منجر به مرگ یا جراحت و صدمات فیزیکی به اشخاص مي شود. البته بسياري از منابع حقوق بين الملل خسارت به اموال را نيز از جمله دیگر شرايط تعریف تروريستي مي دانند.

۳) فرد یا افراد تروریست با هدف و قصد مشخص دست به این عمليات مي زنند و جنگ رواني و ايجاد جو وحشت در ميان مردم، گروههاي خاص، سیاستمداران و يا سازمان هاي خاص، بخش مهمي از اهداف عمليات آنان مي باشد. (قطعنامه 1566 سال 2004 شوراي امنيت سازمان ملل). بعبارتی دیگر، هدف اصلی ترور ایجاد رعب و وحشت بین گروهی خاص است. به همین دلیل بسیاری از فعالین مسلمان و نهادهای اسلامگرا در آمریکا طی روزهای گذشته خواهان بررسی انگیزه های این جنایت شده اند. هرچند که در نهایت پلیس انگیزه‌ی این قتل ها را جدال بر سر پارکینگ اعلام کرد!

۴) طعمه اهداف تروريستي لزوما يك شخص يا گروه معين نيست بلكه در بسياري از موارد افراد بصورت تصادفي مورد هدف قرار مي گيرند (مانند بمب گذاري هاي مختلف در اماکن عمومی). لازم بذکر است که آنچه در زبان فارسی بعنوان ترور یک فرد سیاسی گفته میشود با معنای ترور در انگلیسی متفاوت است.در زبان انگلیسی کشتن هدفمند و برنامه ریزی شدهء یک فرد خاص را اَسَسینِیشن Assassination میگویند و نه ترور. دلیل آنهم عدم وجود قصد ایجاد رعب و وحشت در این اقدام به قتل است ولی در فارسی از همان لغت ترور برای این نوع قتل استفاده میشود.

واقعیت این است که در حال حاضر هیچ کس بجز شخص قاتل انگیزه‌ی حقیقی قتل سه جوان مسلمان آمریکایی را نمی داند. شاید براستی یک خشم و جنون آنی باعث این اقدام وی شده باشد اما بهر حال هرآنچه که محرک اصلی این اقدام خشونت آمیز بوده است، و فارغ از تعدد تعاریف و عدم توافق بین المللی بر سر معنای تروریسم، همچنان سوالات زیادی در خصوص نحوه‌ی پوشش رسانه ای این اتفاق پابرجاست.

سوالاتی از این دست که آیا اگر قاتل مسلمان و مقتولین غیرمسلمان و سفیدپوست بودند، رسانه های غربی همچنان در اطلاق واژه‌ی "ترور" به این اقدام تا این حد احتیاط و پرهیز میکردند؟

آیا براستی اگر قاتل انگیزه‌ی خود را نفرت از مسلمانان اعلام کرده بود، رسانه ها وی را تروریست خطاب می کردند؟

آیا رویکرد دوگانه‌ی رسانه های جمعی خود به عدم اعتماد و همچنین ایجاد تفرقه و نفرت میان جوامع مختلف کمک نمی کند؟

مسلما انتظار این نیست که باید قطعا این جنایت را تروریسم تلقی کرد چرا که از انگیزه های واقعی این قتل هنوز اطلاعی در دسترس نیست اما آنچه بنظر میرسد این است که اغلب رسانه های جمعی دستشان برای اطلاق لفظ تروریسم به جانیان مسلمان بازتر است.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

سیاست

حصر؛ تاوان «نه» به ولایت مطلقه فقیه

۲۵ بهمن ۱۳۹۳
مرتضی کاظمیان
خواندن در ۵ دقیقه
حصر؛ تاوان «نه» به ولایت مطلقه فقیه