close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

روزنامه نگاری در ایران

۱۶ آبان ۱۳۹۴
بلاگ میهمان
خواندن در ۳ دقیقه
روزنامه نگاری در ایران
روزنامه نگاری در ایران

 

نویسنده: پوریا عالمی

منبع: فیس بوک

 

کشورهای غربی هیچی ندارند و با این‌که همه‌چی دارند اما هیچی ندارند و هر چی نداشته باشند یک چیز دارد که خیلی مهم است. و آن رعایت قانون است. رفیق ایرانی ما می‌گفت توی آلمان که به رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی شهره است، یک‌بار بنا بر رسم و رسوم ما ایرانی‌ها داشته توی اتوبان عقب عقب می‌آمده که یکهو یک آلمانی از همه‌جا بی‌خبر شاتاراق از پشت می‌زند بهش.
تا اینجا هیچی. زنگ می‌زنند پلیس. پلیس هم بعد از شش دهم ثانیه می‌رسد. عینهو ایران. رفیق ایرانی ما هم توی ماشین نشسته بوده تا پلیس بیاید سر وقتش. عینهو ما. که پلیس از توی بلندگو می‌گوید پراید بزند کنار، همه پرایدها برای این‌که جریمه نشوند یا ماشین‌شان نرود پارکینگ یکهو همه می‌زنند کنار و از ماشین پیاده می‌شوند و با سر و دست بر سینه می‌دوند سمت ماشین پلیس که من بمیرم جریمه نکن. حالا کاری هم نکرده ها، داشته بین خطوط با سرعت مجاز رانندگی می‌کرده. اما یک‌طوری شده که پلیس ببیند جمله‌اش را با من بمیرم جریمه نکن شروع می‌کند. که جا دارد همین‌جا به عزیزان خسته نباشی بگوییم.
خلاصه پلیسه آمده بوده و این رفیق ما نشسته بوده توی ماشین و پرت پرت می‌لرزیده که توی غربت الان چه بلایی سرم می‌آید. پلیس می‌آید و تق تق می‌زند به شیشه و رفیق ما شیشه را می‌کشد پایین و تا می‌خواهد بگوید که من بمیرم جریمه نکن... عجله داشتم... اتوبان رو رد کردم مجبور شدم دنده عقب بگیرم... اما قبل از این‌که این حرف‌ها به زبانش بیاید، پلیسه می‌گوید خیلی معذرت می‌خوام قربان... رفیق ما دو تا شاخ درمی‌آورد. باورش نمی‌شد پلیسه بگوید معذرت می‌خواهد. کاری نکرده بوده که بخواهد. تازه کاری هم کرده باشد معذرت را باید رفیق ما می‌خواسته که پلیسه را به اشتباه انداخته و وقت باارزشش را گرفته. خب رفیق ما این‌طوری تربیت شده و عادت کرده و با رسم و رسوم کشورهای دیگر آشنا نیست. خلاصه پلیسه معذرت می‌خواهد و می‌گوید: جناب ببخشید... این راننده پشت سری که زده به شما... رفیق ما می‌گوید اون نزده به من ها... پلیسه می‌گوید: اوه اوه... واقعا شما شوکه شدید... بله... حق هم دارید... این راننده پشت سری که زده به شما خیلی در نوشیدن زیاده‌روی کرده و این‌قدر پاتیل است که می‌گوید شما داشتید توی اتوبان دنده عقب می‌آمدید... واقعا مشروب عقل آدم را زایل می‌کند. شما هم مصرف نکنید... من واقعا معذرت می‌خواهم.
آقا این رفیق ما چشم‌هاش می‌شود چهارتا. پلیسه اصلا باورش نمی‌شده یکی قانون را بشکند و توی اتوبان دنده عقب بگیرد، یکی هم گفته بوده این آقا داشته دنده عقب می‌آمده،‌ مبنا را گذاشته روی این‌که طرف دارد شلوغش می‌کند و پاپوش درست می‌کند.
بله. روزنامه‌نگاری هم این‌طوری است. تو داری راه خودت را می‌روی یکهو یکی پا می‌گذارد روی ترمز یا یهو دنده عقب می‌گیرد و تو شتلق می‌زنی بهش. بعد پلیس می‌آید و تو هر چی می‌گویی آقای پلیس طرف داشته دنده عقب می‌آمده، می‌شنوی که از عقب زدی و هر کی از عقب بزند مقصر است. بله. روزنامه‌نگاری این‌طوری است که بلندگو صدا بزند پراید بزند کنار همه زدند کنار و دست بر سینه از ماشین پیاده می‌شوند که من بمیرم جریمه نکن.

 

ثبت نظر

بلاگ

ایران سکولار؛ سال ۱۴۲۹/ کنترل بی نتیجه ۳۰۰ مقام ج.ا از طرف...

۱۶ آبان ۱۳۹۴
عزت تائب
خواندن در ۵ دقیقه
ایران سکولار؛ سال ۱۴۲۹/ کنترل بی نتیجه ۳۰۰ مقام ج.ا از طرف وزارت اطلاعات