توافق هسته ای از منظر یک معامله بین المللی و یا از دریچه منافع ملی، چگونه ارزیابی می شود؟ پیام ها و پیامدهای چنین توافقی چیست؟ نمونه چنین سوال هایی در روزهای اخیر در بسیاری از محافل سیاسی و رسانه ای شنیده می شود. ایران وایر کوشیده در گفت و گو با چند صاحب نظر داخل و خارج از ایران، برای این سوال ها، پاسخ بیاید. امروز و فردا این مجموعه نظرخواهی ها منتشر می شوند. در بخش دوم این مجموعه، صادق زیباکلام و هرمیداس باوند، دو استاد دانشگاه ساکن ایران به این پرسش ها پاسخ داده اند.
صادق زیباکلام: نگرانی اصولگرایان درباره تنش زایی است نه برنامه هسته ای
از روزشنبه یعنی اولین روز کاری بعد از تعطیلات نوروز، حملات اصولگرایان اعم از تندرو یا میانهرو درباره توافق هستهای شروع شد. ابتدا گفتند: این توافق موافقت نامه است یا یک تعهد الزام آور؟ یک سند تفاهم است یا یک سند همکاری؟ بعد از طرح این سوالات هم وارد جزئیات توافق شدند و شروع به نقد کردند. مثلا حالا میگویند بند چندم در قسمت تحریمها این را میگوید و این به ضرر ایران است.
اگر یک نگاه کلی به این توافق داشته باشیم، متوجه میشویم که بالاخره این توافق یک مصالحه بوده یعنی یک جاهایی ایران عقب نشینی کرده و امتیازاتی به غربیها داده و یک جاهایی متقابلا غربیها یک امتیازاتی را به ایران دادهاند. اما کاری که اصولگرایان میکنند این است که فقط روی بخش هایی که ایران به غرب امتیاز داده، انگشت میگذارند تا نشان بدهند که این توافق چه توافق بدی بوده است.
اما به نظر من آنچه که مسئله اصلی آنها است، اتفاقا نکات فنی توافق نیست بلکه مسئله اصلی این است که ظرف ده سال گذشته دعوا یا مناقشه هستهای به عنوان یک ابزار، در دست تندرویان بوده و آنها از آن به عنوان یک مستمسک یا به عنوان سوختی برای گرم نگه داشتن تنور غرب ستیزی، استکبار ستیزی، آمریکا ستیزی استفاده میکردند و حالا احساس میکنند با توجه به این توافقی که صورت گرفته فرش بهرهبرداری از مناقشه هستهای به عنوان ابزاری در جهت غرب ستیزی دارد از زیر پایشان سر میخورد. آنها نگران این هستند که چه بسا رسیدن به تفاهم وتوافق هستهای ممکن است زمینه ساز توافقات دیگر و نزدیکتر شدن کلی ایران به غرب و آمریکا شود.
واقعیت این است که با توجه به توافق صورت گرفته، این سوال علی القاعده مطرح میشود که وقتی ما بتوانیم با آمریکاییها بر سر موضوع هستهای که اینقدر پیچیده و دشواره بوده، به توافق برسیم، چرا نمیتوانیم سر چیزهای دیگر با امریکاییها به توافق برسیم؟
بنابراین من فکر میکنم که نگرانی اصلی تندروها بیشتر تبعات سیاسی این توافق است. درست است که آنها دست روی جزئیاتی از توافقنامه میگذارند، اما به نظر من مشکل و ناراحتی اصلی تندرویان این است که در نتیجه توافق هستهای یک نوع تنش زدایی به وجود می آید.
ملاحظه دیگر این است که به هرحال تحریمها واقعا برای عدهای یک کار و کسب بود؛مثلا: برای آنها که تحریمها را دور میزدند و با نام کاسبان تحریم معروف شده بودند. بنابراین اگر تحریمها برداشته شود این که یک عده بیایند و بخواهند تحریمها را دور بزنند و چیزی گیر خودشان بیاید از حیز انتفاع میافتد و این هم دلیل دیگری است برای مخالفت برخی با توافقنامه هستهای.
اما اگر سراغی از مردم بگیریم. مردم به شدت از این توافق استقبال کردند. استقبال مردم را میتوانستیم به بهترین وجه در ایام تعطیلات نوروز ببینیم. آنها شبانهروز با اشتیاق، اضطراب و با بیم و امید مذاکرات هستهای را تعقیب میکردند. به همدیگر که میرسیدند به جای احوالپرسی میگفتند از مذاکرات چه خبر؟ خبر جدیدی نیامده؟ این شور و اشتیاق برای چه بود؟ برای اینکه مذاکرات به نتیجه نرسد؟ قطعا این طور نبوده. شور و اشتیاق و اضطرابشان برای این بود که مبادا یک وقت مذاکرات مثل گذشتهها بی نتیجه بماند. پایکوبی و شادمانی ای مردم در پنجشنبه شب و شوق و اشتیاق آنها در ایام عید مبین این است که مردم میخواستند غل و زنجیری که هستهای به پای کشور بسته بود، باز شود.
با اینحال روز شنبه آقای حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان نوشته بودند که در نتیجه این توافق کام ملت تلخ شد. خیلی ساده میتوانیم یک نظر سنجی برگزار کنیم و بپرسیم: ملت آیا شما خواهان تداوم برنامههای هستهای هستید یا نه؟ ایا فکر میکنید برنامه هستهای برای کشور مفید بوده یا نه؟ آیا شما از توافق لوزان راضی بودید یا نه؟ من معتقدم که کسر قابل توجهی از مردم در مورد مسئله هستهای خواهان رسیدن به یک توافق بودند و واقعا خسته شده بودند از فشارهایی که تحریمها بر کشور به وجود آورده بود. من در مجموع فکر میکنم که هم خود توافق، توافق بسیار خوبی بوده و هم تبعات سیاسیاش در بلندمدت برای کشور بسیار مطلوب خواهد بود.
داود هرمیداس باوند: هرکس میخواهد موضع مخالفش را تعدیل کند
سیاست خارجه دولت جمهوری اسلامی در هشت سال گذشته، سیاست تهاجمی، مقاومتی و نگاه به شرق یعنی جذب روسیه و چین و هند بود اما این سیاست فرآیند مطلوبی نداشت و همواره با نافرجامیهایی رو به رو شد. مضاف بر این، سوء مدیریت در داخل و افزایش تحریمها در خارج باعث شد که جامعه به لحاظ اقتصادی با تنگناهای شدیدی رو به رو شود. در تبلیغات انتخاباتی، اقای روحانی در برنامههایشان مذاکرات سازنده را عنوان کردند. ایشان گفتند که با هرکسی و در هر جایی برای خروج از بن بست اقتصادی و مالی باید مذاکره کرد. این موضوع مورد استقبال رای دهندگان قرار گرفت و ۱۸ میلیون نفر تائيد کردند که این سیاست دنبال شود.
پیرو انجام این سیاست که در هر حال باید به سازشی منتهی شود و طرفین مواضعشان را تعدیل کنند تا به یک نتایج نسبتا قابل قبولی برسند، دو مرحله را پشت سر گذاشته شد. مرحله اول بیانیه ژنو بود که موفقیت آمیز بود و مرحله دوم هم توافق نامه لوزان است. به عقیده من آنچه انجام گرفته در جهت منافع و مصلحت ملی و مردمی است. البته اما و اگرهایی هم در پیش دارد چون باید به یک موافقتنامه جامع و کاملی منتهی شود که احتمالا تا ماه ژوئن توافق نهایی هم صورت میگیرد.
البته توضیح و توجیهی که از سوی هر یک از طرفین مطرح شده طوری صورت گرفته که مواضع مخالفانشان را تعدیل کند. یعنی هم آقای اوباما و جان کری و هم فابیوس وزیر امور خارجه وفرانسه و یا آقای ظریف، هرکس سعی میکند با توجه به مشکلات و مخالفان داخلی موضوع را طوری توضیح دهد که تا حدودی نگرش مخالفان را تعدیل کند. در آمریکا لابی شدید اسرائیل در کنگره وجود دارد و حزب جمهوری خواه هم مواضع متفاوتی با خط مشی اقای اوباما دارند بنابراین توضیحی که اوباما می داد سعی میکرد موضع آنها را تعدیل کند. یا فابیوس که از ابتدا خط مشیای در راستای نگرش اسرائیل را در نظر گرفته بود در توجیهاتش همین خط مشی را دنبال میکرد. آقای ظریف هم در توضیحاتش سعی میکند تاحدوید اصولگرایان داخلی را که بیشتر در جهت منافع جناحی حرکت میکنند راضی کند.
اما به هرحال آنچه صورت گرفته در شرایطی که جامعه ما با تنگناهای مالی و اقتصادی رو به رو بو ددر جهت خیر و مصلحت منافع ملی و مردم بوده و انتظار این است که در موافقتنامه کلی و جامعی که مد نظر است و این مذاکراتی که بعدا جریان خواهد داشت این روند ادامه داشته باشد.
اگر علاقهمند هستید میتوانید بخشهای دیگر این گفتگوها را بخوانید:
بخش اول: فریبرز رئیس دانا: مصدق علیه استعمار بود، ظریف نئو امپریالیسم را نوازش کرد
بخش سوم: پیامدهای توافق هسته ای، جامعه مدنی و حقوق بشر
بخش چهارم: پیامد توافق هسته ای در سیاست داخلی
بخش پنجم: پیامدهای توافق هسته ای، نگاه از داخل
بخش ششم: سود و زیان توافق هسته ای، دیدگاه سه تحلیل گر
بخش هفتم: توافق هسته ای و بیم و امیدهای حقوق بشری
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر