close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
فرهنگ

فرزانه میلانی: «صدای سیمین بهبهانی در تاریخ ایران ماندنی است»

۷ شهریور ۱۳۹۳
محمد تنگستانی
خواندن در ۵ دقیقه
فرزانه میلانی: «صدای سیمین بهبهانی در تاریخ ایران ماندنی است»

فرزانه میلانی، استاد ادبیات در دانشگاه ویرجینیا و رئیس بخش خاور میانه و جنوب آسیا و یکی از منابع معتبر شناخت شعر سیمین بهبهانی است. 

خانم میلانی نه تنها در سال ۱۳۷۲ شماره‌ای از نشریه «نیمه دیگر» و پس از آن یک شمارۀ ایران نامه و Journal of The International Society For Iranian Studies را به سیمین بهبهانی، زندگی و شعر او اختصاص داد، بلکه گزیده‌ای از اشعار بهبهانی را هم با همکاری کاوه صفا به انگلیسی ترجمه کرد. در شهریور ماه ۹۲ جایزه معتبر «یانوش پانونیوش» به سیمین بهبهانی تعلق گرفت. مبنای داوری این جایزه ترجمه میلانی و صفا از اشعار سیمین بهبهانی بود. 

سیمین بهبهانی بارها در گفت‌و گوهایی که انجام داده است، از دشمنی و ضدیت حاکمیت گلایه کرده بود. گفته می‌شود که غزل: «خواهی نباشم و خواهم بود دور از دیار نخواهم شد/تا گود هست، میاندارم، اهل کنار نخواهم شد» را هم در پاسخ به سید علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی سروده بوده است. حتی پس از مرگ سیمین‌بانوی غزل ایران هم علیرضا قزوه، از شاعران صله‌بگیر بیت رهبری از توهین به او فروگذار نکرد. 

در مجموعه‌ای که گرد آورده‌ایم تلاش کردیم در گفت‌و‌گو با صاحب‌نظران نه تنها با دنیای شعری و دستاوردهای سیمین بهبهانی بیشتر آشنا شویم، بلکه به دلایل دشمنی و ضدیت گروهی از حاکمان ایران با سیمین بهبهانی هم پی ببریم.

از خانم فرزانه میلانی ابتدا پرسیدم که چگونه با سیمین بهبهانی آشنا شده است؟ 

  حدود سه دهه پیش بود که تصمیم گرفتیم یک شمارۀ ویژۀ نشریه «نیمه دیگر» را به خانم بهبهانی اختصاص بدهیم. برای تهیه آن ویژه‌نامه از طریق دوست نازنین و زنده یادم سیمین دانشور با سیمین بهبهانی آشنا شدم وافتخار دوستی با ایشان نصیبم شد. این از بخت خوب من بود که به کرات با خانم بهبهانی عزیز همسفر بودم و از فیض دوستی اشان مستفیض.

غزل را غالباً یک شعر مردانه می‌دانند. سیمین بهبهانی آیا غزل را زنانه کرد؟

سیمین بهبهانی فقط غزل را از انحصار مردان به در نیاورد بلکه حیاتی نو در آن دمید و اين آشناترين و قديمي ترين شکل شعر فارسي را امروزی کرد. غزل را به مضامین و و شکل و سبک و مخاطب تازه آراست و  یک فرم سنتی را غیر سنتی کرد. او با تصرف کامل در بنيان غزل نه تنها به معشوق مفهومي نو داد بلکه رابطه سنتي زن و غزل را دگرگون کرد. در اشعار غنائی بهبانی مرد حضوري جسماني دارد و هاتف و موضوع عشق می شود. چنین است که زن شاعر نيز حق انتخاب و قدرت بيان پیدا می کند. معشوق را برمی گزيند و غزلسرا می شود. دیگر نمی توان گفت غزل، شعری است که یک مرد برای معشوق زن یا زنانه می سراید. می خواهم بگویم خانم بهبهانی در غزل فارسی از مردان کشف حجاب کرد.

کاری که خانم بهبهانی با غزل کرده، در نوع خودش بی‌سابقه است. دیگر نمی‌شود در مورد غزل در ادبیات ایران حرف زد و فقط از حافظ و مولانا و سعدی  سخن گفت.  سیمین بهبانی در ادبیات فارسی و حتی می خواهم بگویم در ادبیات جهان جای خود را باز کرد و صدای حق طلب و حق گویش ماندگار خواهد بود.

البته این تنها نوآوری ادبی ایشان نبود. اجازه بدهید فقط چند تایی را یادآوری کنم. از نظر محتوا، بهبهانی مضامین کاملاً تازه ای را وارد غزل کردند. غزل دیگر تنها یک شعر عاشقانه نیست. از جنگ و انقلاب سخن می‌گوید. از خشونت و بی‌عدالتی صحبت می کند. از مرگ نوۀ نازنینی که به سرطان مبتلا بود گلایه می کند. در سوگ مادری که پسر سربازش از جبهه ناز نگشته سهیم می شود. به اضافه، غزل را خانم بهبهانی تبدیل به حدیث نفس و شاید از همه مهمتر تبدیل به مدرکی تاریخی و یگانه می کند. معتقدم که اگر بخواهیم به تاریخ دقیق ایران، به‌ویژه در چهار دهۀ اخیر پی ببریم، اشعار خانم بهبهانی بهترین مدرکی‌ست که در دست داریم. شعر سیمین بهبهانی مسئله‌اش فقط زن و زنانگی نیست، شعر سیمین بهبهانی شعری است که تاروپودش از حق گویی، عدالت‌طلبی، آزادی و آزادگی تنیده شده است. مبارزۀ این شاعر توانا با هر نوع خشونت چه از نوع خانگی و چه از نوع اجتماعی و سیاسی بود و اسلحه اش شعر. خشونت و خونریزی را بر نمی تافت.

به اعتقاد شما دلیل دشمنی رسانه‌های دولتی با شعر و غزل سیمین بهبهانی چیست؟  

به نظرم یکی از دلایلی که سیمین بهبهانی هیچ‌وقت موردتوجه دستگاه‌های دولتی نبوده است حق گویی و حق طلبی اوست. بهبهانی هرگز زیر علم و کتل هیچ حزب و گروه سیاسی نرفت. قلمش را هم هرگز بر سر کوی و برزن برای فروش نگذاشت. همانطور که خود او در مصاحبه‌ های فراوانی گفته‌است  در حق او بی‌محبتی و بی‌مهری خیلی شد: به او القاب شرم آوری دادند؛ پاسپورتش را گرفتند؛ به اشعارش ارج ننهادند؛ و از هر گونه بی مهری در حق او ابا نکردند. ولی این شیر زن که از خشونت و کینه جویی گریزان بود به راه خودش ادامه داد. او ایمان راسخ داشت که شعر توانا تر از شمیر است. زندگی خود او و اشعارش گواه است که او درست می گفت و درست می پنداشت.  

سیاسیون و دولت‌مداران می‌آیند و می‌روند ولی شعر سیمین بهبهانی می‌ماند. او در ادبیات ایران و جهان جاودان شده. صدای رسای او را نه می‌توان زندانی کرد؛ نه می‌توان به زنجیر کشید و در پرده ای از سکوت تحمیلی ناپدیدش کرد. به راستی، همان‌طور که فروغ فرخزاد گفته است تنها صداست که می‌ماند. صدای عزیز سیمین بهبهانی ماندگار است.

 تجددخواهی در شعر سیمین بهبهانی چه جلوه‌ای داشت؟ 

به گمان من اشعار سیمین بهبهانی نمونۀ درخشان تجدد در ادبیات فارسی است. او که هرگز تجدد را در انحصار غرب نمی دانست، آن را خانگي کرد. با شکیبایی و سخت کوشی مفاهيم و مقولات به ظاهر ناهمگون شرق و غرب، نو و کهن و الگوهاي مردانه و منظر زنانه را با هم آشتی داد و پيوند زد.  تجدد در اشعار سیمین بهبهانی از‌‌ همان آغاز کارش شروع شد. در درجه اول، به خاطر اهمیتی که به فرد و کرامت انسانی داد. در شعر او زن یا مرد بودن مطرح نیست، انسان بودن مد نظر است. در درجه دوم اهمیتی است که خانم بهبهانی برای عدالت و برابری قائل بود. خانم بهبهانی یک عمر با تفکیک جنسی مبارزه کرد و به نظر من یکی از مهم‌ترین شاخص های تجدد در ایران نپذیرفتن تفکیک جنسی است. خانم بهبهانی نه در زندگی خصوصی‌اش و نه در اشعارش تفکیک جنسیتی را نپذیرفت و آزادی تحرک را حق مسلم زن دانست. 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان تهران

ژانت لازاریان، گالری دار و منتقد هنری درگذشت

۷ شهریور ۱۳۹۳
خواندن در ۱ دقیقه
ژانت لازاریان، گالری دار و منتقد هنری درگذشت