close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
فرهنگ

"دست‌نوشته‌ها نمی‌سوزند" نمونه سینمایی "محاکمه" کافکا

۲۷ آبان ۱۳۹۲
زهرا علی‌پور
خواندن در ۷ دقیقه
"دست‌نوشته‌ها نمی‌سوزند" نمونه سینمایی "محاکمه" کافکا
"دست‌نوشته‌ها نمی‌سوزند" نمونه سینمایی "محاکمه" کافکا

"دست‌نوشته‌ها نمی‌سوزند" نمونه سینمایی "محاکمه" کافکا

«الهام گرفته شده از واقعیت». این نخستین جمله‌ای بود که با شروع نمایش ویژه فیلم «دست‌نوشته‌ها نمی‌سوزند»، ساخته محمد رسو‌‌ل‌اف، تماشاگران حاضر در سینما فروم دِ-زیماژ (Forum des images) در پاریس دیدند؛ اولین روایت سینمایی از قتل نویسندگان و هنرمندان ایرانی در دهه ۷۰ که به قتل‌های زنجیره‌ای مشهور شد.

فیلمی بدون تیتراژ

در توضیح پخش کننده این فیلم آمده بود که کارگردان، در زمان نمایش ویژه این فیلم، حضور خواهد داشت؛ مساله‌ای که البته پس از بازگشت رسول‌اف به ایران و اعلام ممنوع‌الخروجی او منتفی شد.

«دست‌نوشته‌ها نمی‌سوزند»، فیلمی است بدون تیتراژ؛ در آغاز یا پایان فیلم اثری از نام عوامل یا بازیگران این فیلم دیده نمی‌شود. امری که ناشی از مسایل امنیتی پیرامون محمد رسول‌اف، عوامل این فیلم در داخل ایران و فیلم‌نامه آن است، که با دست گذاشتن بر یکی از دوره‌‌های حساس سیاسی و فرهنگی در جمهوری اسلامی، برای نخستین بار روایتی سینمایی از قتل نویسنده‌ها و هنرمندان ایرانی در دهه 70 ارایه می‌کند.

 روزنامه ایندیپندنت، پیش از این در گزارشی نوشته بود که پنهان کاری درباره ساخته شدن این فیلم تا زمانی که تیری فرمو (Thierry Frémaux)، مدیر فستیوال کن، اعلام کرد فیلمی جدید از رسول‌اف که «به صورت مخفیانه در ایران و سایر نقاط جهان ساخته شده» در جشنواره کن نمایش داده خواهد شد، ادامه داشته است.

رسول‌اف نیز در گفت و گویی با بی‌بی‌سی فارسی با اشاره به وجود "احساسات و اندیشه‌های متعارض" در زمان ساخت این فیلم گفته بود: "می دانستم ساختنش دیوانگی محض است... می دانستم با ساخت این فیلم در رویارویی با گروه های افراطی، سرنوشت من می تواند شبیه یکی از سه شخصیت اصلی داستان شود، مرگ هر سه شخصیت ریشه در واقعیت دارد."

حساسیت‌ها پیرامون این فیلم باعث شد تا برای مثال، عوامل و بازیگران فیلم در جشنواره کن از حضور در برنامه فرش قرمز اجتناب کنند.

فیلمی که مخفیانه ساخته شد

"دست‌نوشته‌ها نمی‌سوزند" نمونه سینمایی "محاکمه" کافکا

در زمان نمایش ویژه «دست‌نوشته‌ها نمی‌سوزند» در پاریس، چهار تن از بازیگران این فیلم، بدون آن‌که خود را معرفی کنند، صحبت‌های کوتاهی کردند و در پایان نیز به سوالات تماشاگران پاسخ دادند. این فیلم که پیش از این نیز در جشنواره‌های مختلف مورد تقدیر و تحسین قرار گرفته است، در شب نمایش ویژه‌اش در پاریس با سالنی مواجه شد که تمام صندلی‌های آن پر شده بود. عده زیادی از تماشاگران، فرانسوی بودند.

 یکی از تماشاگران فرانسوی در پایان فیلم از بازیگران حاضر در سالن سینما پرسید چه بخش هایی از این فیلم در خارج و چه بخش هایی در داخل ایران ساخته شده است. بازیگران با توضیحی کوتاه از پاسخ کامل به این سوال خودداری کردند. محمد رسول‌اف نیز در مصاحبه‌ای با بی‌بی‌سی فارسی در پاسخ به چگونگی ساخته شدن این فیلم در ایران گفته بود: «خبرنگاری در مصاحبه‌ای این را از من پرسید و من به شوخی گفتم که این سوال را نمی‌توانم جواب بدهم، چون ممکن است بخواهم دوباره از همین روش برای ساخت فیلم دیگری استفاده کنم.»

هم‌چنین یکی دیگر از تماشاگران فرانسوی با اشاره به شخصیتی که در فیلم به عنوان "معاون پرتیراژترین روزنامه دولتی ایران" معرفی شد، پرسید که آیا این شخصیت واقعی است. به او پاسخ داده شد: «در این مورد بخصوص خیر. اما موارد مشابه او در واقعیت زیاد داشته‌ایم.»

رامین پرهام٬ بازیگر نقش «کیان»٬ و حمید جاودان٬ بازیگر نقش "کسری"٬ به ایران‌وایر می‌گویند که یکی از مهم‌ترین دلایل آن‌ها برای پذیرفتن بازی در این فیلم٬ سناریوی آن بوده است.

سرخورده از جامعه روشنفکری

"دست‌نوشته‌ها نمی‌سوزند" نمونه سینمایی "محاکمه" کافکا

رامین پرهام٬ نویسنده٬ که بیش از این سابقه حضور در سینما را نداشته، می‌گوید که شخصیت کیان، شخصیت نویسنده‌ای است که «در ایران زندگی می‌کند٬ از کشور خارج نشده و مسایل کشورش برای او مهم است؛ با این حال از جامعه روشنفکری فاصله گرفته. در یکی از دیالوگ‌های‌اش هم می‌گوید که "من را با این طایفه قاطی نکن". سرخورده از جامعه‌یِ روشنفکری است و اتوریته این جامعه را قبول ندارد».

ولی دلایل جذابیت چنین نگاهی برای رامین پرهام در چیست؟ می‌گوید: «خود من نیز در زندگی واقعی خودم به این شکل هستم. به شدت از جامعه روشنفکری ایران پس از انقلاب دل‌زده هستم و اتوریته این جامعه روشنفکری را قبول ندارم.»

رامین پرهام، درباره چالش‌هایی که برای ایفای این نقش با آن مواجه شده اضافه می‌کند: «من خودم را در شخصیت کیان بازیافتم و د‌ل‌زدگی او از جامعه روشنفکری ایران را بلافاصله درک کردم. شاید هم به این دلیل که من چون پسر باقر پرهام هستم٬ جامعه روشنفکری ایران را از درون شناختم. حرف‌های جامعه روشنفکری و دغدغه‌های آن‌ها به نظر من هیچ ارتباطی با اولویت‌های واقعی ایران و جامعه ایران ندارد.

شخصیت «کیان» به نوعی تاثیرگرفته از محمد مختاری٬ شاعر و نویسنده‌ای است که در جریان ماجرای معروف به قتل‌های زنجیره‌ای در سال ۷۷ کشته شد. به گفته پرهام: «حس دیگری که با رسول‌اف درباره اش حرف زدم و سعی کردیم آن را در نقش کیان دربیاوریم، تنفری بود که کیان از کراهت و زشتی فکری، سیاسی و اجتماعی جامعه به تمام معانی کلمه دارد و اهمیت زیبایی برای او. کیان در "دره‌های یوش" خود است. این بخش از شخصیت کیان نیز من را مجذوب کرد»

رامین پرهام در بخشی از صحبت‌های خود با اشاره به جذابیتی که سناریوی این فیلم برای او داشته، درباره چالش‌هایی که پس از بازی در نقش «کیان» با آن روبرو بوده می‌گوید: «با قتل‌های زنجیره‌ای آشنایی داشتم ولی مواجهه با آن از زاویه سینما برای من شکل دیگری داشت. وقتی بخشی از کار که مربوط به من بود تمام شد٬ برای حدود دو ماه افسرده بودم. کیان دست از سر من برنمی‌داشت و آن‌چه بر سر کیان در فیلم آمد٬ از ذهن من خارج نمی‌شد».

نقش از من قوی‌تر بود

"دست‌نوشته‌ها نمی‌سوزند" نمونه سینمایی "محاکمه" کافکا

حمید جاودان، بازیگر سینما٬ که در فیلم رسول‌اف٬ نقش «کسری» را بازی کرده٬ نیز می‌گوید که سناریوی فیلم یکی از مهم‌ترین دلایلی بوده که بازی در این فیلم را پذیرفته: «احساس می‌کردم این کار ادای دینی است به قربانیان قتل‌های زنجیره‌ای. علاوه بر آن مطرح شدن این اثر در قالب هنری برای من اهمیت زیادی داشت. فکر می‌کنم هنرمند بر قدرت است نه با قدرت.»

نقش جاودان در این فیلم٬ به نوعی تاثیر گرفته از شخصیت «سیامک پورزند» است. او درباره چالش‌هایی که پیرامون ایفای نقش خود داشته، می‌گوید: «ما نمی‌خواستیم طابق النعل بالنعل شخصیت کسری را نشان دهیم. برای من اصولا نزدیک شدن به نقش، مهم‌تر از این است که ادای آن را در بیاورم. نقش از من قوی‌تر بود و بنابراین باید خودم را در اختیار نقش قرار می‌دادم. در این صورت چالشی باقی نمی‌ماند و تنها مساله آن بود که چگونه بتوانیم به صداقت در بازی برسیم. نمی‌دانم تا چه اندازه در این مساله موفق بوده ام.»

کارگردان ممنوع‌الخروج

"دست‌نوشته‌ها نمی‌سوزند" نمونه سینمایی "محاکمه" کافکا

محمد رسول‌اف، به دنبال حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 88، در اسفند همان سال در منزل جعفر پناهی، به همراه او بازداشت شد. در دادگاه محاکمه‌اش در آذرماه سال 89، اتهام او «اقدام علیه امنیت کشور از طریق اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت عمومی و فعالیت تبلیغی علیه نظام» اعلام شد و به ۶ سال حبس تعزیری و ۲۰ سال محرومیت از فیلم‌سازی محکوم شد که حکم زندان او بعدها به ۱ سال کاهش پیدا کرد.

این کارگردان در سال 2011 ، با فیلم «به امید دیدار»، برنده جایزه بهترین کارگردانی در بخش «نگاه دیگر» جشنواره کن شده بود. جایزه‌ای که به علت ممنوع‌الخروج بودنش که تا چند روز پیش از آغاز جشنواره در جریان بود، نتوانست شخصا آن را دریافت کند. «به امید دیدار»، فیلمی است درباره یک وکیل ایرانی که برای دریافت روادید به منظور خروج از ایران تلاش می‌کند.

رسول‌اف اما این بار در کن 2013 حضور داشت و با فیلم «دست نوشته ها نمی سوزند»، جایزه فیبرشی (فدراسیون منتقدین بین‌المللی) این جشنواره را بدست آورد. او در اکتبر سال جاری نیز، به عنوان رییس افتخاری جشنواره حقوق بشر نورمبرگ برگزیده شد. در آن زمان نیز پاسپورت رسول‌اف توقیف شده بود و او نتوانست در این جشنواره حاضر شود. مقامات شهری، مسئولان حقوق بشری و برگزارکنندگان و سینماگران حاضر در این جشنواره، در غیاب‌اش، از او تقدیر کردند.

در سپتامبر امسال، چهلمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم تلوراید که با حمایت آرشیو حفاظت ازفیلم آمریکا برگزار شد نیز در طول دو شب از برگزاری این جشنواره، «دست‌نوشته‌ها نمی‌سوزند» را به نمایش گذاشت. در این جشنواره همچنین مراسمی در بزرگداشت این کارگردان برگزار شد که در بخشی از آن مارک دانر(Mark Danner)، منتقد سینما، این فیلم را «معجزه» خواند. بروشور فستیوال تلوراید نیز، این فیلم را با رمان «محاکمه»، نوشته فرانتس کافکا (Franz Kafka) مقایسه کرده بود.

«دست‌نوشته‌ها نمی‌سوزند»، به زودی نمایش عمومی خود را آغاز خواهد کرد.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان آذربایجان شرقی

هوای تبریز هم در شرایط هشدار قرار گرفت

۲۷ آبان ۱۳۹۲
شهرام رفیع زاده
خواندن در ۱ دقیقه