close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

روایت جنگ ایران و عراق در نیویورک

۹ تیر ۱۳۹۵
اهالی ایران وایر
خواندن در ۴ دقیقه
 پشت اتاقک شبیه سازی شده اسامی سیاستمداران ایرانی، عراقی و آمریکایی که به طور مستقیم یا غیر مستقیم به  جنگ ایران و عراق دامن زدند، مثل تیتراژ فیلم به سرعت از مقابل چشم مخاطبان می‌گذرد .
پشت اتاقک شبیه سازی شده اسامی سیاستمداران ایرانی، عراقی و آمریکایی که به طور مستقیم یا غیر مستقیم به جنگ ایران و عراق دامن زدند، مثل تیتراژ فیلم به سرعت از مقابل چشم مخاطبان می‌گذرد .
 نریشن داستان زندگی نسلی است که کودکی‌شان در روزهای جنگ گذشت و موسیقی مربوط به سرودهای انقلابی و نوحه‌های متداول آن‌روزها است.
نریشن داستان زندگی نسلی است که کودکی‌شان در روزهای جنگ گذشت و موسیقی مربوط به سرودهای انقلابی و نوحه‌های متداول آن‌روزها است.
 این اولین پروژه او در رابطه با جنگ نیست. او به عشق عکاسی جنگ، در ایران لیسانس عکاسی گرفته و در جنگ‌های عراق و افغانستان عکاسی کرده است.
این اولین پروژه او در رابطه با جنگ نیست. او به عشق عکاسی جنگ، در ایران لیسانس عکاسی گرفته و در جنگ‌های عراق و افغانستان عکاسی کرده است.
 یک قطعه موسیقی هفت دقیقه‌ای که بر اساس گردش سیال ذهن تنظیم شده، داخل این اتاقک کوچک پخش می‌شود.
یک قطعه موسیقی هفت دقیقه‌ای که بر اساس گردش سیال ذهن تنظیم شده، داخل این اتاقک کوچک پخش می‌شود.

شیما شهرابی

این‌جا یک اتاقک کوچک است، در و دیوارهایش با روزنامه‌های کیهان و اطلاعات پوشیده شده، روزنامه‌هایی که تیترهای بزرگش مربوط به خبرهای جنگ است، از بمباران و موشک باران غرب تا آزادی خرمشهر. داخل اتاقک نمور و گرم و تاریک است، درست شبیه پناهگاه‌ها و در که بسته می‌شود شما می‌مانید و همه صداهایی که شما را می‌برد به روزهای جنگ ایران و عراق.

 یک قطعه موسیقی هفت دقیقه‌ای که بر اساس گردش سیال ذهن تنظیم شده، داخل این اتاقک کوچک پخش می‌شود. نریشن داستان زندگی نسلی است که کودکی‌شان در روزهای جنگ گذشت و موسیقی مربوط به سرودهای انقلابی و نوحه‌های متداول آن‌روزها است. همه این صداها چند ثانیه یکبار با صدای آژیر قرمز قطع می‌شوند.  این بخشی از پروژه مولتی مدیا اینستالیشن مهگامه پروانه است که در نمایشگاه اس وی ای گالری در منطقه چلسی منهتن درحال برگزاری است. او می‌خواهد مردمی را که به دیدن نمایشگاهش می‌آیند در موقعیتی که در روزهای جنگ نصیب او و همنسلانش شده قرار دهد: «دلم می‌خواست مردمی که به دیدن این نمایشگاه می‌آیند موقعیت ما را در آن هشت سال تجربه کنند. خیلی از مردم دنیا نمی‌دانند در آن هشت سال بر ما چه گذشت. در جایی مثل آمریکا مردم دائم درباره یازده سپتامبر حرف می‌زنند، یا از هلوکاست و جنگ جهانی دوم می‌گویند، جنگ ویتنام را هنوز فراموش نکرده‌اند اما نکته عجیب برایم این بود که چرا ایرانی‌ها حرفی از این هشت سال نمی‌زنند.»

این اولین پروژه او در رابطه با جنگ نیست. او به عشق عکاسی جنگ، در ایران لیسانس عکاسی گرفته و در جنگ‌های عراق و افغانستان عکاسی کرده است. او به تازگی مدرک کارشناسی ارشد هنرهای تجسمی‌اش را از دانشگاه اس وی ای نیویورک گرفته، دغدغه جنگ و تاثیراتش روی آدم‌ها اما حتی زمان تحصیل در این رشته هم او را رها نکرده است: «کل سال گذشته روی پروژه‌ای با عنوان «صدمات جنگ روی زندگی زن‌ها» کار کردم و در ادامه آن پروژه به این مولتی مدیا اینستالیشن رسیدم.»

اما علاقه او برای انتخاب موضوعات مرتبط به جنگ از کجا می آید؟: «جنگ زندگی هم نسلان من را کاملا تحت تاثیر قرار داد، من هم از این قاعده مستثنی نبودم. هشت نه ساله بودم که ماجرای حسین فهمیده سر زبان‌ها افتاد. همان کودکی که نارنجک به خودش بسته بود و جلوی تانک دشمن رفت. در مدرسه و جامعه این‌قدر مانور و تبلیغات روی این قضیه زیاد بود که من واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم. یادم می‌آید یک روز که به خانه آمدم به پدرم گفتم: من می‌خوام برم جنگ... پدرم فقط یک جمله در جوابم گفت: «دخترها نمی‌توانند به جنگ بروند.»

دوم دبیرستان بودم که جنگ تمام شد ولی هیچ‌وقت دوران جنگ از ذهن من پاک نشد. پای قصه خیلی از بازماندگان جنگ نشستم، مفاهیمی مثل وطن و ایستادگی و ... برایم جالب بود و دلم می‌خواست بودن در آن میدان را تجربه کنم. به خاطر همین فکر می‌کردم یا باید عکاس شوم و یا پرستار. عکاسی خواندم و می‌خواستم عکاس جنگ باشم نه عکاس پرتره یا مدلینگ و ...»

او پروژه جدید را شخصی‌ترین پروژه زندگی‌اش در رابطه با جنگ می‌داند: «من در این پروژه از آرشیو عکس‌های خانوادگی‌ام استفاده کردم. مردم قبل از ورود به اتاقکی که شبیه سازی کرده‌ام عکس‌های یک دختر بچه دبستانی را می‌بینند. عکس‌هایی که شبیه عکس کودکی همه بچه‌هاست، عکس تولد، سفر، مدرسه و ... وقتی وارد اتاقک می‌شوند صداهایی را که این بچه در آن زمان می‌شنیده و در یادش مانده می‌شنوند و وقتی از در اتاقک خارج می‌شوند عکس‌هایی را می‌بینند که از کودکی در حافظه ما به خوبی باقی مانده است. عکس‌هایی از جبهه، رزمندگان و شهیدان. عکس‌هایی که من آن‌ها را ثبت نکرده‌ام و توسط عکاسان جنگ در آن دوران ثبت شده و من آن‌ها را یا از کتاب‌هایشان بر داشته‌ام و یا از خودشان گرفته‌ام و با ذکر نام عکاس روی در خروجی اتاقک نصب کرده‌ام. این عکس‌ها تصاویری هستند که من را تحت تاثیر قرار می‌داد. همان عکس‌هایی که من را به این فکر وا می‌داشت که می‌خواهم عکاس جنگ شوم.» او در این پروژه بنای قضاوت ندارد: « در دوران جنگ من آن‌قدر بچه بودم که قدرت تجزیه و تحیلیل نداشتم ولی آنقدر بزرگ بودم که همه این صداها در ذهنم مانده. شناخت ایرانی‌ها از آمریکایی‌ها و برعکس بر اساس پروپاگاندای مطبوعاتی است اما روایت من صرفنظر از این که چه کسی محق بوده یا نبوده روایت روزهای جنگ از چشم یک کودک است.»

آخرین قسمت از پروژه او یک تشکر کنایه آمیز است. پشت اتاقک شبیه سازی شده اسامی سیاستمداران ایرانی، عراقی و آمریکایی که به طور مستقیم یا غیر مستقیم به  جنگ ایران و عراق دامن زدند، مثل تیتراژ فیلم به سرعت از مقابل چشم مخاطبان می‌گذرد و نوشته دیگری  پشت سر آن‌ها ظاهر می‌شود: «از همه  آن‌ها تشکر می‌کنم که ساخت این قطعه هنری را برای من امکان‌پذیر کردند.»

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

تصویری

مقام معظم: از هنرمند ولنگار تجلیل نشود. هنرمند غیر ولنگار

۹ تیر ۱۳۹۵
مقام معظم: از هنرمند ولنگار تجلیل نشود. هنرمند غیر ولنگار