close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
فرهنگ

عباس کیارستمی: خوش شانس بودم که به مدرسه سینما نرفتم

۸ خرداد ۱۳۹۳
محمد عبدی
خواندن در ۶ دقیقه
عباس کیارستمی: خوش شانس بودم که به مدرسه سینما نرفتم
عباس کیارستمی: خوش شانس بودم که به مدرسه سینما نرفتم

عباس کیارستمی که ریاست داوری بخش مسابقه فیلم های کوتاه و سینه فونداسیون ( فیلم های کوتاه دانشجویان) جشنواره کن را بر عهده داشت در یک جلسه غیر رسمی با فیلمسازان کوتاه شرکت کرد و به سوالات آنها پاسخ داد. مشروح حرف های کیارستمی را بخوانید.

تجربه یا تحصیل؟

از بیست سالگی تا سی سالگی چیزی حدود صد و پنجاه تا دویست فیلم تبلیغاتی ساختم که به من خیلی کمک کرد. تحصیل سینما نکردم اما ساخت این فیلم های یک دقیقه ای بسیار مهم بود. بعد در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان این شانس را داشتیم که هر طور که می خواهیم فیلم بسازیم و تجربه کنیم و تهیه کننده هیچ دخالتی نمی کرد. من خوش شانس بودم که سینما نخواندم و به هیچ مدرسه سینمایی نرفتم و هیچ وقت نرفتم که به طور حساب شده فیلم تماشا کنم و سینما را مطالعه کنم. همه چیز همین طور آمد. البته این اشتباهات زیادی را به همراه می آورد، اما حداقل مال خودم است.

وفاداری به شیوه فیلمسازی

در شیوه  کاری که من دنبال کرده ام، چشم و نوع نگاه خیلی مهم است. این یکدستی ای که در کار می بینید، وفاداری به خودم بوده. وقتی اولین فیلم ام را ساختم نمی دانستم که فیلم دوم ام چقدر به آن شبیه خواهد شد. اما اگر یکدستی ای در کار می بینید به دلیل وفاداری به نوع نگاهم به سینماست که تا به حال ادامه پیدا کرده. این یکدستی ای که دوست مان اشاره می کند در مورد تماشاگران هم بوده. من از همان روز اول دو دسته تماشاگر داشته ام: دسته ای که می گفتند این اصلاً سینما نیست و دسته دوم که می گفتند این سینمایی است به روش خاص خودش. این را گفتم که اشاره کنم اگر به خودتان وفادار باشید طبیعتاً بسیاری از تماشاگران تان را از دست خواهید داد. من فکر کردم که باید رشته ای که در آن تحصیل کرده ام یعنی نقاشی را رها کنم چون سینما مدیوم بهتری است برای گفت و گوی من با خودم و با تماشاگرم.

ساخت فیلم کوتاه و ترس از ساخت فیلم بلند

من هم مثل همه شما یا اغلب شما با فیلم کوتاه شروع کردم. چیزی حدود بیست تا فیلم کوتاه کار کرده بودم. خیلی می ترسیدم که بروم سراغ فیلم بلند سینمایی. یک پروفسور سینما اهل چک بود که جزو داروان بود و من با او احساس نزدیکی می کردم به دلایلی. یک بار در بیمارستان به من گفت که چرا فیلم بلند شروع نمی کنی؟ گفتم می ترسم و فکر می کنم تجربه ام را در فیلم های کوتاه به دست آورده ام و ساخت فیلم بلند خیلی سخت است. گفت فکر کن فیلم بلند مجموعه ای است از سکانس های چند فیلم های کوتاه، چند سکانس از فیلم کوتاه بساز، آنها را کنار هم بگذار، می شود فیلم بلند. این ترس من را ریخت. مدت ها بود که پیشنهاد ساخت فیلم بلند داشتم اما می ترسیدم. وقتی فکر کردم فیلم بلند مجموعه ای است از چند فیلم کوتاه، ترسم ریخت. حالا باید بگویم فیلم های کوتاه اصلاً راحت تر از فیلم بلند نیستند. در فیلم بلند شما فرصت دارید که یک سکانس بد را با یک سکانس خوب بعدی جبران کنید. حرف پروفسور ترس من را ریخت، اما حالا فکر می کنم تعریف جامعی نیست. یک فیلم کوتاه یک فیلم کامل است. باید بگویم سرودن شعر کوتاه رباعی بسیار دشوارتر از غزل و قصیده است.

لذت از ساخت فیلم کوتاه

من شخصاً لذتی که از ساخت فیلم کوتاه می برم، از ساخت فیلم بلند نمی برم. الان دو سال است که فیلم بلند نساخته ام. فیلم های کوتاه من در خانه ام می ماند و محدود می شود به تماشای خودم و دوستانم. . الان چهار سال است که فیلم های کوتاهم را نشان نداده ام. وقتی فیلم کوتاه می سازم نیازی ندارم که فیلم دیده شود. الان نزدیک به ده فیلم کوتاه دارم که کسی ندیده. شاید وقتی که به شکل یک مجموعه دربیاید، به یک تهیه کننده پیشنهاد کنم که آنها را دربیاورد. اگر عقلم را از دست نداده باشم قاعدتاً باید بروم سراغ ساخت یک فیلم بلند دیگر،اما از ساخت فیلم کوتاه لذت زیادی می برم. خودم را وارد دنیای حرفه ای ها کرده ام، حالا برگشته ام به همان دنیایی که شما در آن کار می کنید. فیلم های بلند آزادی کمتری به شما می دهند. من شیوه هایی ابداع کرده ام که در ساخت فیلم کوتاه نیازی به تهیه کننده ندارم و با پول توجیبی ام می توانم فیلم کوتاه بسازم. این شیوه را باید یاد بگیرید. در فیلم کوتاه لذتی هست که در فیلم بلند نیست چون سلیقه تماشاگر عام را از فیلمسازی تان حذف کرده اید و سینما تبدیل می شود به یک هنر شخصی. اما اگر به دنبال این می گردید که تهیه کننده را با فیلم کوتاه راضی کنید، بهتر است به فکر فیلم بلند باشید.

زبان جهانی سینما

زبان سینما یک زبان جهانی است ومسائل انسان، مسائل جهانی است. هر جور که کار کنید به مشکل فرهنگی برخورد نمی کنید. یک جغرافیا داریم که جهان است، یک زبان داریم که سینماست و یک موضوع داریم که انسان است. وقتی این سه موضوع را عمیقاً باور کنید نیاز ندارید که پلی بین فرهنگ ها بزنید. انسان دو وجه بیشتر ندارد: شادی اش و رنج اش. شادی و رنج انسان هم برای همه فرهنگ ها یکسان است. به این دلیل مسائل فرهنگی در برابر شادی و رنج چندان جواب نمی دهد. اگر شادی و رنج را خوب روایت کنید، می توانید به مسائل فرهنگی با دیده اغماض نگاه کنید.

مربی فوتبال

فکر می کنم کار من مثل مربی فوتبال است. موقع فیلمبرداری من می نشینم و نگاه می کنم. هر چه هست پیش از بازی است که تاکتیک بازی را باید طراحی کنی. بازی که شروع شد، وسط دویدن مربی بی فایده است. کاری که مربی می توان بکند لذت بردن یا حرص خوردن است. اگر پشت صحنه فیلم های من را ببینید، می فهمید که در طول فیلمبرداری من بی کارترین آدم صحنه هستم و کسی با من کاری ندارد. اگر چیزی هست، در ایده است، در پیدا کردن لوکیشن و بازیگر است و فیلمبرداری که شروع می شود کار من دیگر تمام می شود.

کار با تهیه کننده

چیزی که در تمام طول کارم به من کمک کرده این است که من همیشه فیلم که تمام می شود بخشی از بودجه فیلم را برمی گردانم به تهیه کننده! به جای این که پول بیشتری طلب کنم، بخشی از پول را هم برمی گردانم. شاید به این دلیل محبوب تهیه کننده ها هستم. برای این کار دو راز دارم: تابه حال نمایی نگرفته ام که در فیلم استفاده نکنم. این روش خوبی است برای صرفه جویی در وقت و هزینه. می دانم که دقیقاً چه می خواهم. نکته دوم این که فرآیند تدوین در فیلم من بسیار کمتر از فیلم های دیگر است. "کپی برابر اصل" را همان شب های فیلمبرداری تدوین می کردم. یعنی روز، فیلمبرداری داشتیم و همان شب تدوین اش می کردم. مجموعه این ها باعث شده که در زندگی ام هیچ وقت مشکل مالی در امر تهیه فیلم نداشته ام. هیچ تهیه کننده ای با من تابه حال پولش را از دست نداده.

داوری در جشنواره کن 

من حدود بیست سال داوری کرده بودم اما برای پنج سال این کار را ترک کرده بودم. همین جا از کسانی که در بخش فیلم های کوتاه و سینه فونداسیون فیلم دارند عذر می خواهم. برای این که داوری کار دشواری است و ما حتماً دچار اشتباه می شویم. فیلم های خوب ممکن است جایزه نگیرند. از این که باید فیلم های شما را قضاوت کنم متاسفم. این تاریخ است که قضاوت درست را خواهد کرد. این بار قبول کردم چون فکر می کنم در بخش های دیگر با انتخاب های غلط می توانیم سرنوشت ساز باشیم و سرنوشت فیلمسازان را تغییر دهیم، اما در این بخش فیلم های کوتاه به این شدت نیست.    

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

سیاست

کارگردان هپی آزاد شد

۸ خرداد ۱۳۹۳
ایران وایر
خواندن در ۱ دقیقه
کارگردان هپی آزاد شد