close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

سیاسی بازی با کارگران افغان

۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۴
اهالی ایران وایر
خواندن در ۷ دقیقه
سیاسی بازی با کارگران افغان
سیاسی بازی با کارگران افغان

بهروز مینا

 

مطرح شدن حضور کارگران افغان در بازار کار ایران در مراسم روز کارگر پیش از آنکه یک تقاضای صنفی باشد، می تواند یک فرافکنی از جانب مسوولینی باشد که سال هاست منکر داشتن نقشی در شکست سیاست های اقتصادی و افزایش بیکاری در کشور هستند.
بر خلاف برداشت های عمومی، کارگران افغان نقش کوچکی در گسترش بیکاری در ایران دارند، واقعیتی که مسوولین آن را پنهان می کنند تا افکار عمومی اسیر کلیشه ها باقی بمانند.
اول ماه مه از راه رسید. روز کارگر، روزی که هنوز دو نیمه تاریخ ایران را در پیش و پس از انقلاب به هم پیوند می زند، از راه رسید. این روز به روشنفکران فرصتی می دهد تا از عدالت اجتماعی حرف بزنند و به کارگران مجالی تا تقاضاهای صنفی خود را مطرح کنند.
امسال کارگران پس از هشت سال وقفه توانستند در خیابان طالقانی راهپیمایی کنند و در میدان فلسطین تهران جمع شوند. خانه کارگر جمهوری اسلامی ایران که یک تشکل رسمی حکومتی به شمار می آید و بعنوان یک سازمان کارگری اصلاح طلب معرفی می شود، برگزار کننده مراسم بود. با اینحال مجامع و شورای های کارگری مختلفی بنا به پلاکاردهای موجود در این راهپیمایی پنج هزار نفری در این مراسم حاضر بودند. پلاکاردهایی که اکنون خبرساز شده اند.
تصویر روز کارگر در ایران اکنون پلاکارد زرد رنگیست که روی آن نوشته شده است " کارفرما حیا کن - افغانی را رها کن".
این درست است که پلاکاردهای دیگری هم در اعتراض به اشتغال اتباع خارجی در بخش ساختمان دیده می شدند ولی شعارهای مراسم به اعتراض به حضور کارگران افغان در ایران ختم نمی شدند.
در کنار این پلاکاردها، پلاکاردهایی با شعارهایی در حمایت از وزیر کار، در اعتراض به هر گونه تغییر در قانون کار، تقاضای لغو قراردادهای موقت و اجرای همسان سازی مستمری بگیران دیده می شدند.
کارگران در بیانیه پایانیشان خواهان افزایش دستمزدها و توجه دولت به اشتغال و امنیت شغلی شان شدند. هیچ بندی در بیانیه پایانی مراسم اشاره ای به اشتغال اتباع خارجی در ایران نداشت. ولیکن شعارهایی که بر علیه کارگران افغانی داده می شد بیش از همه شعارها توجه خبرگزاریها و ناظران را جلب کرد.
در این مراسم علیرضا محجوب دبیرکل خانه کارگر در 24 سال گذشته اعلام کرد "اشتغال اتباع خارجی در کارهای ساختمانی مهم‌ترین عامل تهدید معیشت کارگران ساختمانی است و این قشر ضعیف جامعه را به نان شب محتاج کرده است". 
برای او اشتغال کارگران ایرانی در بخش ساختمان موضوع جدیدی نیست. او در سال های گذشته هم در اعتراض به اشتغال "اتباع بیگانه" در این بخش اعتراض کرده و حضور کارگران افغانی را در بازار کار ایران باعث پرشدن مشاغل موجود و بیکار ماندن کارگران ایرانی دانسته است.
او که عضو شورای عالی تامین اجتماعی و نماینده مردم تهران در مجلس شورا نیز است، به نمایندگی از کارگران سخن می گوید، در نتیجه بسیاری از خبرگزاری ها، سخنان او را بعنوان خواسته های کارگران ایرانی منتشر کرده اند.
علیرضا محجوب در بهترین حالت، نماینده بخشی از کارگران است که در چهارچوب نظام جمهوری اسلامی ایران اجازه فعالیت دارند. حتی بسیاری او را بیشتر نماینده حاکمیت در امور کارگران می دانند تا نماینده و سخنگوی کارگران.
این شعارها و سخنان اعتراضات بسیاری را بدنبال داشته است. برای بسیاری از فعالان کارگری، اعتراض به حضور کارگران افغان در ایران بوی فاشیسم می دهد. برخی از این فعالان نگران این هستند که طرح حضور کارگران افغان در ایران در واقع بهانه ایست برای دنبال نکردن خواسته های حقیقی کارگران ایرانی مانند تقاضای افزایش دستمزد و امنیت شغلی.
بابک یکی از این فعالان در توئیتر می گوید: "تفرقه بیانداز و حکومت کن، یعنی کارگرای ایرانی و افغانی رو بذاری مقابل هم و از زیر بار مسئولیت و اجرای قانون کار شونه خالی کنی". 
هستند ناظرانی که مطرح شدن حضور اتباع خارجی در ایران را بیشتر سیاسی می دانند تا یک نگرانی کارگری. آنها به این اشاره می کنند که گروه وابسته به محمود احمدی نژاد از هم اکنون اخراج کارگران بیگانه از ایران را یکی از وعده های انتخاباتی خود در انتخابات مجلس اعلام کرده است.
همچنین شاید خانه کارگر می کوشد بیشتر عامل دولت در انتخابات باشد تا سخنگوی کارگران. کاری که برای انجامش احتیاجی به تصویری واقعی از حضور کارگران افغانی در ایران نیست.
درباره حضور کارگران افغانی در ایران آمار دقیقی وجود ندارد. آنچه که وجود دارد کلیشه هایی است که از زندگی در شهرهای بزرگ در ایران شکل گرفته است، شهرهایی که مهاجران افغانی در جستجوی امنیت و آرامش از کشور جنگ زده شان به حاشیه هایشان پناه آورده اند.
آنها به کارهای سخت و یدی روی می آورند تا امرار معاش کنند. شکی نیست که در ایران مشکل بیکاری وجود دارد و شکی نیست که بسیاری از کارگران ایرانی می توانند در بخش ساختمان یا در مشاغلی کار کنند که کارگران افغان بعهده می گیرند.  ولی این اشتباه است که کارگران ایرانی بخش ساختمان را آسیب پذیرترین بخش نیروی کار بدانیم.
طبق آمارهای منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران این زنان و جوانان شهری هستند که از بالاترین نرخ بیکاری ( زنان 39 درصد و مردان 18 درصد) رنج می برند.
این افراد معمولا به دنبال مشاغلی نیستند که کارگران افغانی در آنها کار می کنند. بیکاری گسترده جوانان دانش آموخته دانشگاهی و دبیرستانی را نیز باید به این گروه افزود.دولت های مختلف یا در حال انکار این معضل هستند یا از ایجاد اشتغال برای این گروه ها، ناتوان. در این شرایط قابل درک است که سیاستمداران یک عامل خارجی را دلیل گسترش بیکاری معرفی کنند و همینطور اعتراض برخی کارگران ایرانی.
خلیل پژواک نویسنده و تحلیلگر افغان در روزنامه جامعه باز می نویسد: "اعتراض کارگران ایرانی... قابل درک است. آن‌ها بیکارند" . او یادآور می شود که زندگی واقعی با آرمانگرایی متفاوت است  با اینحال از کارگران ایرانی دعوت می کند که بجای سرزنش کارگران افغان از خود بپرسند " چرا بازار کار از دست‌شان در رفته است؟"
او خود به این پرسش پاسخ می دهد " کارگر افغان حاضر است با کمترین معاش، سخت‌ترین کارها را انجام بدهد". او سپس می پرسد "آیا یک ایرانی حاضر است بدون هیچ نوع بیمه‌ای و با تحمل‌ناپذیرترین شیوه «فقط» کار کند؟" پاسخ به این پرسش منفی است. 
کارگران ایرانی از حمایت قانون کار برخوردارند و حتی کارگران پیمانی و قراردادی به نوعی از بیمه های اجتماعی استفاده می کنند. کارفرمایان ایرانی از روی بی حیایی به سراغ کارگران افغان نمی روند. در یک اقتصاد آشوب زده و گرفتار آفت دخالت های بی رویه دولت و حضور سازمان هایی مانند سپاه، برای بقا آنها ناچارند کم هزینه ترین و پرکارترین فرد را استخدام کنند.
جالب است که خانه کارگر هرگز تقاضا نکرده است که پوشش بیمه تامین اجتماعی به اتباع خارجی مشغول کار در ایران، چه با مجوز و چه بی مجوز، گسترش پیدا کند.
این نهاد همیشه خواسته های صنفیش را به نام کارگر ایرانی مطرح کرده است، بی خبر از آنکه قانون کار، بیمه تامین اجتماعی و سایر الزامات قانونی در عمل استخدام کارگر ایرانی را برای کارفرمایان گران و غیر ممکن کرده اند. 
اگر این نهاد نگران رقابت کارگران افغان در بازار کار ایران است باید بداند ساده ترین راه حل  این مشکل تعمیم امتیازات و حمایت های قانونی کارگران ایرانی به کارگران افغان است تا آنها دیگر در رقابت با کارگر ایرانی مزیتی نداشته باشند. کارفرمای ایرانی در شرایطی که هزینه استخدام کارگر افغان و کارگر ایرانی برایش یکسان باشد، دلیلی برای "بی حیایی" ندارد.
در هر حال در پی انتقادات و اعتراضات خانه کارگر اعلام کرده شعارها "اشتباه" نوشته شده بودند و در واقع در اعتراض به کارفرمایانی بوده اند که با استخدام اتباع بیگانه بدون مجوز باعث بیکاری کارگران ایرانی می شوند.
خانه کارگر اعتقاد دارد: "کارفرما با جذب کارگری که مجوز اشتغال در کشور را ندارد تخلف می کند". اصل قضیه "نظام مند کردن حضور کارگران افغانی در بازار ایران بوده است".
در هیچ بندی از بیانیه پایانی راهپیمایی روز کارگر چنین تقاضایی مطرح نشده است. در حالیکه علیرضا محجوب نماینده مجلس شورای اسلامی است و بیش از هر کسی می تواند چنین طرح یا قانونی را به مجلس ارائه کند تا بحال چیزی جز اعتراض از او شنیده نشده است. 
می توان گفت در روز کارگر خانه کارگر و دبیرکل دائمیش اسیر سیاست بازی جناح های داخلی ایران و  بی توجه به واقعیتهای اقتصادی هیزم به آتش اختلافات قومی ریختند تا کسی آنها را مسوول گسترش بیکاری و افزایش آسیب پذیری کارگران ایرانی نداند. حال آنکه واقعیت چیز دیگریست.

 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

جامعه مدنی

گرامیداشت روز کارگر با بازداشت کارگران

۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۴
مژگان مدرس علوم
خواندن در ۶ دقیقه
گرامیداشت روز کارگر با بازداشت کارگران