close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
فرهنگ

سلام به صلح، نه به جنگ: گزارشی از روز آغوشِ آزاد در برلین

۲۶ فروردین ۱۳۹۳
ایلیا مشتاق
خواندن در ۴ دقیقه
سلام به صلح، نه به جنگ: گزارشی از روز آغوشِ آزاد در برلین
سلام به صلح، نه به جنگ: گزارشی از روز آغوشِ آزاد در برلین
سلام به صلح، نه به جنگ: گزارشی از روز آغوشِ آزاد در برلین
سلام به صلح، نه به جنگ: گزارشی از روز آغوشِ آزاد در برلین
سلام به صلح، نه به جنگ: گزارشی از روز آغوشِ آزاد در برلین
سلام به صلح، نه به جنگ: گزارشی از روز آغوشِ آزاد در برلین
سلام به صلح، نه به جنگ: گزارشی از روز آغوشِ آزاد در برلین
سلام به صلح، نه به جنگ: گزارشی از روز آغوشِ آزاد در برلین
سلام به صلح، نه به جنگ: گزارشی از روز آغوشِ آزاد در برلین
سلام به صلح، نه به جنگ: گزارشی از روز آغوشِ آزاد در برلین
سلام به صلح، نه به جنگ: گزارشی از روز آغوشِ آزاد در برلین

در محوطه باز ساختمان «اکوتکی» پارلمان آلمان، یعنی دقیقا جایی که کم‌تر از صدسال پیش سربازان حزب نازی در صفوف منظم و هولناک می‌ایستادند و به هیتلر که بالای پله‌ها ایستاده بود سلام و درود می‌دادند، جشنی برای درآغوش کشیدن انسان‌ها برگزار شده است.

عصر یک روز بهاری است. به عادت همیشه، مردم برای در کردن خستگی یا فرار از تنهاییِ حصارِ خانه، به فضای باز پارلمان آمده‌، روی چمن ولو شده‌اند و دنبال آفتاب از این دنده به آن دنده می‌شوند. همین‌ها که شاید به عصرهای پرماجرای برلین عادت دارند و به بالا رفتن توریست‌ها از پله‌های گنبد شیشه‌ای پارلمان و گرفتن عکس‌های یادگاری نگاه می‌کنند، به خواب هم نمی‌دیدند که کسی برای در آغوش کشیدن‌شان منتظر ایستاده باشد.

دختر هلندی همین‌طور که مشغول عکاسی از ساختمان پارلمان است، با محو شدن تصویر ساختمان و جایگزین شدن رنگ قرمز پیراهن یک پسر جوان در ویزور دوربین، سرش را بالا می‌آورد تا بفهمد جریان چیست. پسر می‌گوید برای در آغوش گرفتنش آماده است. دختر اول فکر می‌کند اشتباه شنیده اما بعد خشم صورتش را می‌پوشاند و حالا دیگر وقت دعوا است.

 از پسر که تقریبا خودش هم از رفتار دختر هلندی شوکه شده، می‌پرسم آیا انتظار دارد مردم به همین سادگی آغوش او را بپذیرند؟

او که عضو گروه «آغوش آزاد» است، می‌گوید شاید اگر آدم‌ها کمی با هم مهربان‌تر باشند، متوجه می‌شوند که در آغوش کشیدن فقط دادن یک حس خوب است و نه خواستن شماره تلفن!

دوستان دیگر او کنار پله‌های ساختمان «بوندستاگ» ایستاده‌اند؛ گاه هم‌دیگر را بغل می‌کنند و در حال برنامه‌ریزی هستند که چه طور کارشان را شروع کنند. یکی از آن‌ها تابلویی در دست دارد که رویش نوشته شده «آغوش آزاد». میان جمعیت می‌رود و با لبخند می‌گوید:«می‌شود شما را در آغوش بگیرم؟»

مرد هندی یا نمی‌دانم شاید هم پاکستانی جا می‌خورد اما مثل کسی که می‌فهمد مقابل دوربین مخفی قرار دارد، قاه قاه می‌خندد. پسر هم او را در آغوش می‌گیرد و با هم عکس می‌اندازند. دوستان پسر، از خدا خواسته به مرد خارجی یورش می‌آورند و هر کدام در آغوشش می‌گیرند، دست روی شانه هم می‌اندازند و مثل بازی «عمو زنجیرباف»، سراغ چمن‌نشینان دیگر می‌روند.

در این حلقه شش نفری، رنگ پوست و موهای آدم‌ها متفاوت است اما حسابی با هم جور شده و خوش هستند. یک‌سری دختر نوجوان که گویا نمایشی را تمرین می‌کنند، به‌این خنده و بازی زل می‌زنند. یکی از دخترها که موهای مجعد و دندان‌های موشی دارد، داد می‌زند «برگرد به خونه‌ات» و رو بر می‌گرداند. گروه، حرف دختر را نادیده می‌گیرد و به راهش ادامه می‌دهد؛ هر چند بعضی از خارجی‌های جمع معذب شده‌اند.

گروه، زوج‌های جوانی که مشغول گرفتن عکس‌های یادگاری هستند را  متعجب می‌کند؛ برخی خلوت دونفره را ترجیح می‌دهند و برخی دیگر جذب این بازی می‌شوند. همه می‌خندند و دست بر گردن هم، پاهای خود را در هوا تکان می‌دهند و ادای بال‌های هلی‌کوپتر را در می‌آورند.

از یکی از آن‌ها که برای آوردن دوربین عکاسی از گروه جدا شده، می‌پرسم این آغوش گرفتن جز ابراز حس محبت، چیز دیگری هم دارد؟

می‌گوید: «جهان را خطر جنگ تهدید می‌کند. اکنون تمام آلمان از تظاهرات علیه جنگ پر شده است اما شاید تظاهرات کارکرد خود را از دست داده باشد. ما برنامه‌ای جهانی با عنوان "آغوش باز" داریم که علیه جنگ طراحی شده است. به همین دلیل تصمیم گرفتیم تا با اعلام فراخوان، تا سه هفته ‌این جا بیاییم و مردم را در آغوش بگیریم.»

می‌‌پرسم این حرکت را چه کسی ابداع کرده است؟

می‌گوید: «ما آن را ابداع نکرده‌ایم ولی برایم تعریف کرده‌اند که در روز عشق، دختری در یکی از خیابان‌های برلین تابلویی در دست داشت که روی آن نوشته بود "لطفا مرا در آغوش بگیرید". او که نمی‌دانم الان کجا است، نشان داد که انسان‌ها نیازمند عشق هستند. ما هم برای دادن عشق به انسان‌ها، بدون در نظر گرفتن این که اهل کجا هستند، این جا آمده‌ایم.»

حلقه عمو زنجیرباف گروه «آغوش آزاد» برلین، بزرگ و بزرگ‌تر شده است و آدم‌ها شاد و سرخوش‌اند. مردم از در آغوش گرفتن‌ها فیلم و عکس می‌گیرند، خجالت را کنار گذاشته‌اند و حتی با هم می‌رقصند. اما در هر حال، زمان رفتن فرا می‌رسد؛ مثل دوران مدرسه نیست که بگویی «با من دوست می‌شوی؟» و تا آخرش با هم دوست بمانید. حالا یک غریبه را در آغوش می‌گیری و با تکان دادن دست‌هایت به نشانه خداحافظی، او را تا به آخر در ذهنت ثبت می‌کنی.

برنامه «آغوش آزاد» از سال 2004 در امریکا شروع شد. در این حرکت، انسان‌ها هم‌دیگر را در آغوش می‌گیرند تا عشقی بدون وابستگی را به هم هدیه دهند؛ عشقی که تنها از روی شناخت یا به واسطه روابط از پیش تعریف شده نیست.

برنامه «آغوش آزاد» برلین اما داستان جلوگیری از اختلاف و بی‌مهری‌های جهانی و در راستای جلوگیری از جنگ است. این برنامه، هر چهارشنبه به مدت 3 هفته برپا می‌شود تا شاید در آغوش کشیدن انسان‌ها و سلام دادن به آن‌ها، جایگزین سلام سربازان نازی شود.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان سیستان و بلوچستان

روحانی:هیچ تفاوتی میان پیروان مذاهب، اقوام و جنسیت‌ها قایل نیستیم

۲۶ فروردین ۱۳۹۳
خواندن در ۲ دقیقه
روحانی:هیچ تفاوتی میان پیروان مذاهب، اقوام و جنسیت‌ها قایل نیستیم