در هفتههای گذشته انتشار لیست روانشناسان بدون مدرک تخصصی در افکار عمومی سروصدا کرد. سازمان نظام روانشناسی با انتشار لیستی از افرادی که بدون تخصص اقدام به روان درمانگری میکنند، هشدار داد که آنها را تایید نمیکند.
انتشار این لیست از سوی برخی از شهروندان پذیرفته نشد و حتی آن را زیر سوال بردند. در این لیست نام چند نفر از افرادی در خارج ایران نیز به چشم میخورد که در شبکههای اجتماعی مردم را روانکاوی میکنند. یک از این نامها، «فرهنگ هولاکویی» است که خود او با انتشار پستی در اینستاگرامش توضیح داد روانشناس نیست.
به گفته «محمد حاتمی»، رییس سازمان نظام روانشناسی ایران، مراجعه برخی شهروندان و اظهار آسیبدیدگی از سوی روانشناسان بدون مدرک باعث پیگرد و انتشار این لیست شده است.
او گفته است که این آسیبها گسترده مالی، اخلاقی و فرهنگی را شامل شدهاند.
در گفتوگوی این هفته با «شهرزاد پورعبدالله»، روان درمانگر، به آسیبهای مراجعه به افرادی صحبت کردیم که تخصص ندارند.
در ادامه، مختصری از این گفتوگو را میخوانید:
با توجه به گستردگی افرادی که به ویژه در شبکههای اجتماعی مشاوره میدهند و مردم را روانکاوی میکنند، چهطور میتوان تشخیص داد که فردی تخصص روانکاوی دارد یا خیر؟
- متاسفانه دنیای مجازی علاوه بر تمام امکانات خوبی که در اختیار همه ما میگذارد، افرادی از آن سوءاستفاده میکنند. بخشی از این مساله به باور عمومی هم برمیگردد که اگر کسی تعداد زیادی فالوئر دارد، کارشناس است. تعداد لایکها هم همین تصور را ایجاد میکند. در حالیکه ممکن است بخشی از این فالوئرها خریده شده باشند. کافی است در شرایط سختی بوده و به دنبال راهی آسان برای پیدا کردن راهحل باشیم، تمایل ذهنی به این است که راه را با یک کارشناس اینگونه به دست آوریم. روانشناسی زرد و عامهپسند بدون پشتوانه علمی است. در حالی که این مدل افراد میدانند چهگونه نان را به نرخ روز بفروشند. این مدل افراد مسایل پیچیده زندگی انسانها را با راهحلهای خیلی ابتدایی در زمانی بسیار کوتاه و با هزینه کم یا بدون هزینه حل میکنند؛ مثلا میگویند «درمان افسردگی در پنج دقیقه» یا «درمان اختلال شخصیتی در پنج جلسه»! در حالیکه هیچ روانپزشکی نمیتواند صد در صد مطمئن باشد که دارویش برای یک بیمار جواب میدهد. برای همین است که میگویند بعد از دو هفته مراجعه کنید تا تاثیر دارو را بررسی کنند. وقتی پزشک برای تشخیص بیماری آزمایشهای مختلف میدهد، روانشناس و روانکاو هم باید با گفتوگو مداوم با مراجعهکننده، به مشکلات او پی ببرد. متاسفانه بسیاری فکر میکنند با گوش کردن به یک برنامه رادیویی یا تماس با یک برنامه تلویزیونی میتوانند به مشکل خود پی ببرند. این تصور اشتباه است و این کار تخصصی نیست. روانشناسی زرد یا عامهپسند به افراد درمانده این توهم را میدهد که مشکلات مهم زندگیشان را به آسانی حل میکنند. این افراد بازار خوبی برای روانشناسان زرد فراهم میکنند که بروند پشت تریبون و حرفهایی را بزنند که پشتوانه علمی ندارند. پیجهای اینستاگرامی یا پادکستهایی که به وفور پیدا میشوند، از همین نمونه هستند. فرض کنید من با مراجعهکنندهام ماهها یا سالها کار کرده و زحمت کشیدهام تا حالش بهتر شده باشد، و به نظر خودم در حال پیشرفت هستیم، ناگهان مراجعهکننده میگوید فهمیدم مشکل من کجا است، این ویدیو را دیدم و متوجه مسالهام شدم! یعنی فکر میکنند من این مسایل بدیهی را هم نمیدانم. فرق رواندرمانگری و دکانی که یکسری باز کردهاند، این است که پکیجی به مراجعهکننده نمیدهیم. اساس کار ما بر رابطه با طرف مقابل است. در آن رابطه هست که تغییر ایجاد میشود. رابطهای رندوم نیست، رابطه همکاری، دوستی و فامیلی نیست بلکه رابطه درمانگر و درمانجو است. هر رابطه با رابطه درمانجویی دیگر متفاوت است. در نتیجه، کار درمانگر این است که مورد به مورد را بشناسد، سابقهاش را بفهمد و بر اساس ارزیابی خود، طی جلسات با سوالاتش مراجعهکننده را به سمتی ببرد که خودش کلید حل مشکل را پیدا کند. رواندرمانگر کمک میکند که مراجعهکننده خودش را بشناسد. در این ویدیوهای غیرمتخصصانه، به افراد انگ میزنند. متعجبم چرا آنها تشکر هم میکنند.
در بسیاری از این تماسهای تلفنی در فضای عمومی، مسایل خصوصی مراجعهکننده را میپرسند یا کلمات و عبارات توهینآمیز از افراد غیرمتخصص بیان میشوند. نوعی رفتار بالا به پایین به مراجعهکننده اعمال میشود. کسی که متخصص است، چه ویژگیهایی دارد؟
- به هیچوجه رابطه از بالا به پایین نیست. متاسفانه در این برنامههای رادیویی، به تماسگیرنده احساس نادانی و نفهمی داده میشود. به راحتی میگویند شما بیمار هستید و بروید درمان شوید! در عرض چند دقیقه چهطور چنین ارزیابی میکنند، معلوم نیست. این افراد راهحلهای عامهپسند ارایه میدهند، برای همین افراد بیشتری احساس همزادپنداری میکنند. معتقدم این پادکستها منبع علمی محسوب میشوند اما این امکان را میدهند که افراد غیرمتخصص از این طریق درآمد کسب کنند و شهرت به هم بزنند. این مساله در پیجهای اینستاگرامی به شدت رایج است.
پس فردی که توهین میکند، روان درمانگر نیست. گفتید پاسخهای تکجملهای یا پکیج ارایه دادن، کار روان درمانگر نیست. روان درمانگری اصولی چه فاکتورهای دیگری دارد؟
- ما خودمان را با مراجعهکننده برابر میدانیم. احترام متقابل برقرار است. صادق و خالص بودن از ملزومات کار ما است. من در اتاقم یک کاناپه دارم و با مراجعهکنندهام در یک سطح مینشینیم. مراجعهکننده مقابل من است اما حتی ۱۵ سانتیمتر از او بالاتر نمینشینم. محرمانه بودن یکی از اصول ما است. این گفتوگوها در نهایت رازداری انجام میشوند. مراجعهکننده پیش ما روحش را عریان میکند. باید مطمئن باشد که هیچکس دسترسی به این عریانی ندارد. ما با مراجعهکننده در چهارچوب کاری صحبت میکنیم و نه این که در کافه و محیط عمومی. ما با مراجعهکننده قرارداد امضا میکنیم. از بندهای قراردادهای من این است که پیش از جلسه، مواد مخدر مصرف نکرده باشد، محتوای جلسات ضبط نمیشوند و لغو قرار چهطور باید انجام شود. من بسیار شنیدهام که درمانگرهای غیر حرفهای وارد رابطهای غیر از حرفهای میشوند و به دوست خانوادگی تبدیل میشوند. اولین اصل ما این است که وقتی با کسی کار میکنیم، تحت هیچ عنوانی نمیتوانیم رابطه دوستی، مالی، عاطفی، جنسی و کاری داشته باشیم. تمام این مسایل، فاکتورهای اخلاقی ما هستند. متاسفانه بسیار فکر میکنند روانشناسی یعنی بروی نزد کسی و حرف بزنی. این افراد نه علم آن را دارند و نه قسم حرفهای خوردهاند.
مراجعه به افرادی که متخصص نیستند، چه آسیبهایی دارد؟
- از نمونهای بگویم که روان درمانگر تخصص نداشت و در تشخیص مشکل فرزند یک خانواده اشتباه کرده بود. والدین آن کودک تا زمانی که متوجه تشخیص اشتباه شدند، آسیب روانی بسیاری دیدند. شما اگر به فرد غیرمتخصص مراجعه کنید، آسیب خواهید دید. اگر به پادکست یا ویدیویی گوش بدهید که منبع نامشخص است و راهحلها را در زندگی خود پیاده کنید، احتمالا به رابطهتان آسیب میزنید. بعضی افراد ذهن پویا و منتقدی دارند و به دنبال تحقیق هستند و هرچیزی را به راحتی قبول نمیکنند. اما افراد بسیاری هستند که منتقدانه نگاه نمیکنند و به راحتی هرچه میشنوند را میپذیرند.
برخی از این روانکاونماها هم با تکیه بر تعداد سفرهای خارجی یا زندگی در کشورهایی غیر از ایران، برای خود اعتبار کسب میکنند.
- بله، هرکسی که خارج از ایران زندگی میکند، دلیلی بر متخصص بودن او نیست. این که من به چند جا سفر کردهام، آیا به معنی تخصص من در روانکاوی است؟ احتمالا اطلاعات خوبی درباره جاهایی که به آن سفر کردهاند، دارند اما متخصص حرفهای نیستند. بخشی از این مساله، مسوولیت ما است که این افراد را دنبال میکنیم و فالوئر آنها میشویم. آیا چشم و گوش بسته باید قبول کنید یا ذهن انتقادگرایانه باید داشته باشیم؟
درباره تربیت کودک، بیشمار کتاب هست. بعضی از آنها خوب هستند اما به نظر من هر بچهای روش خودش را میخواهد. شاید روشی سازگار برای یک کودک، برای کودک دیگر کارساز نیست. اطلاعاتمان را با منابع مختلف چک کنیم. درباره افرادی که مراجعه میکنید یا به صحبتهایش گوش میکنید، حتما تحقیق کنید.
الان هیچ کاری ندارد که چند جمله از چند شخصیت کنار هم بچینیم و این تصور را ایجاد کنیم که شخص بامطالعهای هستیم. این کار را به راحتی میتوانیم در چند دقیقه انجام بدهیم. کسانیکه در رشته ما متخصص نیستند، مراجعهکنندههای بیشتری دارند. حتی صحبتهای آنها را برای ما میفرستند.
یک نوع دیگری در برخوردها هست که معمولا بسیار دیده میشود، جدا از تحقیر و توهین، لیبلهایی از اختلالهای روانی میزنند؛ مثلا میگویند شما روانپریش هستی یا طرف مقابلت خودشیفته است! این لیبلها و قضاوتها چه مدل آسیبهایی پیش میآورند؟
- اگر والد هستید و این چیزها را گوش میدهید، میتواند به شما ارزیابی نادرست از فرزندتان به دست دهد که رابطهتان را تحتالشعاع قرار میدهد. من کودک ۱۳ یا ۱۴ سالهای را میدیدم که در گذار از کودکی به نوجوانی بود. تا پیش از این دوره، والد قهرمان کودک است. در نوجوانی این مساله توسط کودک زیر سوال میرود. میگویند انسان در تقابل و تعامل رشد میکند؛ یعنی در دوران رشد، اگر محیط مناسبی داشته باشیم، در تقابل با کسانیکه دوستمان دارند و ارزش میدهند به ما، هویت خودمان را میسازیم. نوجوانی که میدیدم، در این دوره رشدی خود قرار داشت. مادر ناراحت و نگران این تقابل بود. من مدتها با آنها صحبت میکردم. یک بار تماس گرفتند با یکی از این رادیوها اما یکی از والدین موافق نبود. در ۱۰ دقیقهای که مادر مشکل خود را توضیح داد، آن مراجعهشونده گفته بود که فرزند شما روانپریش است و نیاز به روانپزشک دارند. والدین به شدت نگران شده بودند و به بچههای خود نگاه بیمار داشتند. اما منی که با این نوجوان کار میکردم، با این ۱۰ دقیقه فایل صوتی رادیویی توافق نداشتم. من موارد بسیاری مثل این نمونه داشتم. یک تلفن رادیویی این ادعا را دارد که کمککننده است اما این افرادی که در شهرهای مختلف هم سمینار میگذارند، بخشی برای کسب درآمد است و بخشی هم برای ۴۰ دقیقه ۴۰۰ - ۵۰۰ پوند شارژ میکنند. تقریبا هم هیچ مراجعهکنندهای به نتیجه نمیرسد. در نهایت من و همکارانم در سراسر دنیا باید کار درمان را انجام دهیم. اما انگار یک سری افراد نیاز دارند زمان و پول خود را چنین خرج کنند.
برخی از مخاطبان نام آقای «فرهنگ هولاکویی» را مطرح میکنند. البته خود ایشان گفتهاند که دکترای روانشناسی ندارند.
- اگر من جای منتشرکننده این لیست بودم، نام افراد خارج از کشور را نمیگذاشتم. این لیست متعلق به افرادی است که در ایران کار میکنند و کارگاه و پکیج و سیدی میگذارند. کسی که در خارج از ایران است، لزومی ندارد با سازمان نظام روانشناسی مرتبط باشد. از این کنار هم قرار گرفتن اسامی متعجب شدم. اما خود آقای هولاکویی گفته است که دکترای روانشناسی ندارد. ولی خب، خیلی از مخاطبان میتوانند به این فکر کنند که اگر شما مدرک ندارید، چهطور در چند دقیقه تشخیص میدهید یک نفر دوقطبی یا روانپریش است؟ اگر این تخصص را ندارید، شاید بهتر بود که در تمام این سالها نظرهای تخصصی هم نمیدادید. البته ایشان گفتهاند تنها کسانی میتوانند روان درمانگری کنند که دکترای روانشناسی داشته باشند. این هم اطلاعاتِ نادرست است. کسانی که روانشناسی بالینی خواندهاند، میتوانند درمانگری کنند. تمام کسانی که در مکاتب روانکاوی و رواندرمانگری درس خواندهاند، میتوانند مراجعهکننده داشته باشند. این افراد باید از سازمانهای معتبر هم تایید شده باشند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر