شایا گلدوست
من، «شایا گلدوست»، زن ترنس و کنشگر جامعه رنگینکمانی، هر هفته دوشنبه در اینستاگرام «ایرانوایر»، با یکی از اعضای جامعه رنگینکمانی درباره مسایل و مشکلات مربوط به این قشر گفتوگو میکنم. مهمان این برنامه «میدا ملک» خواننده، نویسنده و بازیگر رنگینکمانی، از ترانه جدید خود در ارتباط با شرایط این روزهای ایران و تاثیر هنر اعتراضی صحبت میکند.
***
این روزها همزمان با خیزش ایرانیان علیه جمهوری اسلامی، برخی هنرمندان با خلق آثار هنری مرتبط، توجه جامعه جهانی و رسانههای بینالمللی را به اعتراضات مردم ایران جلب میکنند. در این میان، کم نیستند هنرمندان جامعه رنگینکمانی که هنر خود را به عرصهای برای رساندن صدای جامعه خود تبدیل کردهاند. صدایی که در دهههای گذشته، به دلایل مختلف قانونی، فرهنگی و مذهبی، هرگز شنیده نشده و تجربه آنها در فضای جامعه ایران تنها خشونت و ترس بوده است. ترس از سرکوب و حذفی که به واسطه هویت جنسی و جنسیتیشان متحمل شدهاند. «میدا ملک» ترانه تازهای به نام «سایه»، در ارتباط با شرایط این روزها ساخته است. او میگوید:
«متاسفانه ما که خارج از کشور هستیم در شرایطی قرار داریم که نه میتوانیم به شکل فعال در میدان، در خیابانهای ایران همراه مردم مبارزه کنیم و از سویی نیز میبایست به شکل حمایت و اعتراض خود دقت کنیم، چون من معتقد هستم که در خارج از گود نشستن و تشویق کردن هم کار درستی نیست. به همین دلیل مدتها دنبال راهی برای همراهی و حمایت از هموطنان داخل ایران بودم و این ترانه، وسیلهای برای بیان احساسم شد.»
میدا ملک درباره چگونگی ساخته شدن ترانه «سایه» میگوید:
«شعر آهنگ "سایه" را تقریبا از دو سال پیش نوشته بودم، اما در طی این دو سال اخیر، متاثر از اتفاقهایی که در کشور میافتاد و همه ما را به شکلی با خود درگیر میکرد، شکل گرفته و تکمیلتر شد. این شعر و این آهنگ در واقع تجربه من، تجربه تلخ من از زندگی در ایران است، حسی که شاید برای افراد به حاشیه رانده نشده، بهجز در سالهای اخیر خیلی آشنا نبوده است. اما متاسفانه ما اعضای جامعه رنگینکمانی، این حس را از زمانی که خودمان را شناخته ایم تجربه کردهایم. حس ترس، حس خفقان و حس پنهان شدن در سایهها، حسی بسیار آشنا است.
ساخت آهنگ برای این ترانه، اوایل سال میلادی آغاز شد و با همکاری دو تن از دوستان رنگینکمانیام شکل واقعیتری به خود گرفت. زیرصدای مویه و ناله و عزاداری که در این آهنگ استفاده شده است، حقیقت احساسی بسیاری از ماست که در این سالها عزادار عزیزانمان و سرزمینمان بوده و هستیم.
آهنگ ساخته و نگهداشته شد و پخش آن مصادف شد با اعتراضات سراسری در ایران. تصاویری که از خیابانهای ایران دیده میشد مرا به حرکت واداشت که این آهنگ را منتشر، و بدین وسیله احساس و حمایت خود را به مردم سرزمینم تقدیم کنم.»
اسم این آهنگ، «سایه»، برای من اشارهای غیرمستقیم به تجربه زیسته تکتک ما اعضای جامعه رنگینکمانی در ایران است، انسانهایی که عوامل مختلف دست به دست هم دادند تا همیشه در سایه و خفا زندگی کرده و خود حقیقیمان را سرکوب کنیم، یا حتی سایه شوم حکومتی که در این سالها بر زندگی ما گسترده شده است. از نظر تو فعالیت هنرمندان جامعه رنگینکمانی چه تاثیری بر بازگو کردن شرایط این قشر و مبارزه برای آزادی ایران میگذارد؟
داستان و روایتها چیزی است که ما را به یکدیگر وصل میکند. هنرمند اگر کار خود را به درستی انجام دهد، روایتگر داستان یک جامعه و یا بخشی از آن جامعه است. میتواند آن را بازگو کند و یا اینکه به تصویر بکشد. این وظیفهای است که من به عنوان یک هنرمند برای خود تعریف کردهام. این روایتها و داستانهای نه تنها باعث میشود که افراد با دردهای مشترک به یکدیگر احساس نزدیکی کنند، بلکه میتواند به عنوان سندی ثبت شده و در تاریخ بماند.
به نظر من چیزهایی که ما را از یکدیگر متفاوت میکند، بسیار کوچک و ناچیز هستند در مقایسه با نقاط مشترکی که ما به عنوان افراد یک جامعه با یکدیگر داریم. همانطور که در اعتراضات اخیر شاهد آن هستیم، چیزی که همه مردم میخواهند بسیار شبیه، هماهنگ و همسو با یکدیگر است و آن آزادی است.
در سبک کارهای تو و دیگر هنرمندان، مخصوصا در روزهای اخیر، اعتراض و خشم بسیار به چشم میخورد. ماهیت این هنر اعتراضی از کجا میآید و خشمی که همراه خود دارد چقدر تاثیرگذار و راهگشا است؟
چیزی که راجع به هنر اعتراضی من را به خود جذب میکند، همهگیر بودن آن است، شبیه بودن این هنرهای اعتراضی در تمامی جوامع انسانی. در هنر معاصر ما نیز آثار اعتراضی زیادی وجود دارد.
یکی از اولین بارهایی که من به سمت این سبک اعتراضی در موسیقی جذب شدم، سال ۱۳۸۸ و مصادف با اعتراضات آن سال بود. آن سالها سن کمی داشتم و همزمان با تحولاتی که در جامعه در حال اتفاق افتادن بود، خود را نیز به عنوان یک انسان میشناختم. در آن سال با گروههای موسیقی و خوانندگان و آثاری آشنا شدم که احوال جامعه را بازگو میکردند و شیوهای از بیان خشم و اعتراض نیز بودند. خوانندگان و آثاری که حس جنگیدن را القا میکردند، و به من نیز این قدرت را میدادند که خودم باشم. وقتی کار موسیقی را آغاز کردم، انگار که میبایست دین خود را ادا میکردم.
وقتی به پیشینه موسیقی جاز، که سبک موسیقیای است که من دنبال میکنم، نگاه میکنیم، میبینیم که از اعتراضات افراد رنگینپوست در آمریکا شروع شد. برای اینکه صدای اعتراض خود را بلند کنند، صدای اعتراض خود را به ظالمان نشان دهند، و افراد جامعه را با خود همراه کنند. افرادی که معترض بودند و درد مشترک داشتند، اما صدایی نداشتند.
موسیقی، هنر بسیار متحدکنندهای است. دلیل اینکه کشورها سرود ملی دارند، این است که همراهی، همبستگی و اتحاد خود را با موسیقی و سرود نشان دهند. این همراهی و اتحاد، قدرتی با خود دارد که برای افراد یک جامعه بسیار لازم و ضروری است. در اعتراضات اخیر مردم ایران نیز، «شروین حاجیپور» با ساخت ترانه «برای»، این احساس را در جامعه ایران و در بین مردم ایجاد کرد.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر