شایا گلدوست
از هفته گذشته کارزاری با عنوان «من_کوئیر_هستم» در بین کاربران رنگینکمانی شبکههای اجتماعی به راه افتاده است. این کارزار که در اعتراض به حذف و نادیده گرفته شدن این قشر در طی سالها و بهویژه در جنبشهای سیاسی و اجتماعی جامعه ایران به راه افتاده، نه تنها اعضای جامعه رنگینکمانی بلکه بسیاری از کاربران غیر رنگینکمانی را نیز با خود همراه کرده است.
کاربران شبکههای اجتماعی با استفاده از هشتگ #من_کوئیر_هستم، روایتهای خود را از سرکوب، خشونت و تبعیض در خانواده، مدرسه، محل کار، خیابان و غیره به اشتراک گذاشتهاند و نشان میدهند که جامعه رنگینکمانی ایرانی با وجود دههها تبعیض و به حاشیه رانده شدن، همچنان قدرتمند موجودیت خود را فریاد میزند؛ همانگونه که در چند ماه گذشته با آغاز خیزش ملی ایرانیان شاهد آن بودهایم.
کوئیر (Queer) واژهای است که در بسیاری از مواقع برای معرفی جامعه رنگینکمانی استفاده میشود و در یک تعریف کلی، اشاره به تمامی افرادی دارد که خود را در دوگانه جنسی و جنسیتی تعریف نمیکنند.
«نیما نیا»، هنرمند و کنشگر کوئیر در حساب کاربری توییتر خود نوشته است: «آشکارسازی برای من به عنوان یک نانباینری به مراتب سختتر و کشندهتر از آشکارسازی از گرایش جنسیام به عنوان یک فرد گی بود. انگار زمین و زمان در این دنیای باینری با هم متحد میشوند که تو را انکار کنند و تو دائما در پی توضیح و اثبات خودت هستی.»
او در توییتی دیگر نوشته است: «در کشوری که حتی کتلت پختن یه امر سیاسی و امنیتی است، کوئیر بودن یه جدال و مبارزه هر روزه است.»
توییت او به بازداشت «نواب ابراهیمی»، آشپز سرشناس در فضای مجازی اشاره دارد؛ فردی که به دلیل انتشار پستهایی درباره آموزش چند غذای ایرانی، از جمله «کتلت»، در شامگاه ۱۳ دی ۱۴۰۱، همزمان با سالمرگ «قاسم سلیمانی»، فرمانده کشته شده نیروی «قدس» سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دستگیر، کافهاش پلمب و حساب کاربری او از دسترس خارج شد.
«امیرا ذوالقدری»، کنشگر برابری جنسی و جنسیتی هم میگوید: «خونم همه جا هست، اثرم هیچ جا نیست. تاریخ سازم اما از تاریخ حذف شدم. با علم و دانشم دنیای جدیدی ساختم اما به رسمِ قدیم حذف شدم. با هنرم فضاسازی کردم اما از فضای شهر حذف شدم. در خانواده از خودم گذشتم ولی خانواده از من گذشت. #من_کوئیر_هستم، هم معنی تغییرم، این را نیز بگذارنم.»
جامعه رنگینکمانی در طی همه این سال، نه تنها خشونت و تبعیض را به واسطه فرهنگ، سنت، مذهب و نظام فکری مردسالارانه، در لایههای مختلف جامعه تجربه کرده است بلکه با روی کار آمدن جمهوری اسلامی، بر اساس «قانون مجازات اسلامی»، تبعیضهای سیستماتیک به قیمت جان خود را زندگی میکند؛ قانونی که در آن رابطه جنسی رضایتمندانه بین دو فرد همجنس را مستحق مرگ میداند.
کاربری با اشاره به این قانون غیر انسانی، از تجربه خود اینطور نوشته است: «تا حالا شده توی کلاس نزدیکت درباره اعدام کردنات حرف بزنند و تو برای اینکه نفهمند کوئیر هستی و برایت دردسر نشود، مجبور باشی چیزی نگی و فقط آروم گریه کنی؟»
در آخرین نسخه «قانون جدید مجازات اسلامی»، مصوب سال ۱۳۹۲ نیز همچون قانون مجازات اسلامی پیشین، رابطه جنسی دو مرد یا دو زن با یکدیگر در زمره «حدود» قرار داده شده است. این قوانین با درنظر داشتن جنسیت متهمان و کیفیت و تکرار رابطه جنسی، کیفر ۱۰۰ ضربه شلاق یا اعدام را برای آنها تعیین کرده است.
اشکهای پنهان این کاربر، مثال کوچکی از روایت هزاران فرد رنگینکمانی ایرانی است که سرکوب و مجبور به پنهان کردن گرایش جنسی و هویت و بیان جنسیتی خود، نه تنها در جامعه بلکه در بین نزدیکان و اعضای خانواده میشوند؛ مانند کاربری که ناگفتههای خود را با توییتی در همراهی با کارزار من_کوئیر_هستم، اینطور بازگو میکند: «یک بار گفته بودی من از این ناراحتم که چرا این بچه دردش رو پیش من نمیگه؟!" راست گفته بودی! من تنها بچهای بودم توی خونه که بین اون همه هیاهو، جایی نبود که بیام کنارت و بگم دردم چیه و بعدا متوجه شدم که هیچ وقت نمیتونم بهت بگم که دردم چیه!»
کاربر دیگری نوشته است: «بعضی اوقات از غم اینکه بعد از کاماوت (آشکارسازی) کردن، اعضای خانوادم دیگه مثل قبل دوستم نخواهند داشت و نگاهشون نسبت به من عوض میشه و حتی غصه میخورن که چی کار کردن که من "مشکل دار" شدم، تا صبح گریه میکنم و میشکنم.»
در چنین فضایی که اکثریت اعضای این جامعه به دلیل ضربههای گذشته و مشکلاتی که روزانه با آن دست و پنجه نرم میکنند، نیازمند دسترسی به خدمات سلامت روان و مشاوره هستند، متاسفانه فضای پزشکی و روانپزشکی جامعه ایران نیز در موارد بسیاری، خالی از تعصبات و غرضورزیهای شخصی و یا متاثر از فرهنگ و قانون نیست؛ قضاوتها و انگانگاریهایی که گاهی حتی افراد را از دسترسی به خدمات حرفهای و تخصصی محروم میکنند و برچسبها و تهدیدهایی که جامعه رنگینکمانی از آنها نوشتهاند؛ مانند «بهخاطر فشار روانی باید بری پیش روانشناس!»، «کسی که رَحِم ندارد، زن نیست!»، «اگه این کار رو نکنی، به بقیه میگم قضیه رو!»، «انقدر موقعی که بچه بودی لوست کردن، فکر کردی دختری!»، «میخوای با این کارات جلب توجه کنی!» و هزاران هزار مثال مشابه.
همه اینها باعث شدهاند تا امروز صدای اعتراض جامعه رنگینکمانی ایرانی به همراه دیگر اقشار جامعه علیه این همه ظلم، ستم و نادیدهانگاری بلند شده است.
این جامعه هزاران دلیل دارد تا برای آزادی مبارزه کند؛ هزارن «برای» که شاید «شروین حاجیپور» نیز فراموش کرد تا در آهنگش آنها را بخواند اما کاربران رنگینکمانی همیشه به یاد دارند: «برای کفن و دفنِ چنین قوانین ارتجاعی و کثیف و وحشیانهای، برای آزادی کامل اقلیتهای جنسی و جنسیتی از استبداد اکثریت چه در سطح قوانین و حقوق و چه در سطح عرف و نگاه اجتماعی، برای…»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر