شایا گلدوست
پژوهش در حوزه جامعه رنگینکمانی نیازمند دانش حرفهای و اشراف کامل به علم روز دنیا در حوزه جنس و جنسیت است اما متاسفانه در ایران محدودیتهای فرهنگی، قانونی و علمی و عدم دسترسی به اطلاعات صحیح و نیز تولید محتوای ناکارآمد و در عین حال مخرب، از عوامل آسیب زننده به اعضای جامعه رنگینکمانی هستند.
«ربکا سنائیکیا»، زن ترنس و دانشجوی دکترای فلسفه از «دانشگاه راچستر» امریکا که در حال انجام تحقیقی با موضوع «عدالت در حوزه تحقیق و سلامت افراد ترنسجندر» است، در گفتوگو با «ایرانوایر» از انگیزه خود برای پژوهش درباره این موضوع میگوید: «من دانشجوی معماری بودم و به این دلیل به فلسفه علاقهمند شدم که همواره عمیق سوالاتی را میپرسد و سعی بر فهم ریشههای موضوعات مختلف دارد. پس از ورود به دوره دکترا، به خاطر هویتم عملا موضوعات انتزاعی برایم از رنگ و رو افتاد و تنها دغدغهمند موضوعات زندگی واقعی، مانند فلسفه سیاسی و اخلاقعملی بودم. در این حین، در مورد اخلاق هوش مصنوعی مشغول به تحقیق بودم که متوجه شدم حوزه افراد ترنس نه فقط در ایران بلکه در سطح امریکا نیز بسیار جای کار دارد. این شد که در حال حاضر دو سالی است روی موضوعات مختلف که همگی به نوعی مرتبط به افراد ترنسجندر هستند، تحقیق میکنم.»
او اخیرا در تحقیقات خود به نکاتی مهم و مرتبط با عدالت در حوزه تحقیق و سلامت افراد ترنسجندر پرداخته است؛ نکاتی که عموما در فضای آکادمیک نادیده گرفته میشوند.
ربکا معتقد است هویت جنسیتی چیزی نیست که از طریق روانپزشکان تشخیص داده شود. او به محققان و پژوهشگران توصیه میکند که نباید انتخاب جامعه آماری آنها بر مبنای «اختلال» هویت جنسیتی باشد و صرف این که فردی خودش را به عنوان ترنسجندر یا نانباینری هویتیابی میکند، کافی است.
او میگوید: «محققان میبایست این اصل مهم را در نظر بگیرند که افراد ترنسجندر موش آزمایشگاهی نیستند و وقتی در حال انجام تحقیق هستند، نیاز است که نتایج را با افراد ترنسجندر در جامعه به اشتراک بگذارند تا آنها کیفیت یافتهها را در تمامی مراحل پژوهش و یا تحقیقات مورد ارزیابی قرار دهند و نقطه نظرات خود را مبنی بر حیات زیسته خود اعمال کنند. در غیر این صورت، مطمئن باشید که با وجود سیس هترو نورماتیویتی، تحقیق شما چه بسا که به ترنسفوبیا، ترنسمیساژنی، انبیفوبیا و سیسسکسیسم دامن بزند.»
ترنس یا ترنسجندر یک واژه چتری است و در واقع به شخصی گفته میشود که هویت جنسیتی خود را مغایر با جنسیتی که در بدو تولد بر اساس ظاهر اندام جنسی به او نسبت داده شده است، تعریف میکند.
به زبانه سادهتر، زن ترنس به شخصی گفته میشود که با جسم و اندام جنسی منتسب به مردانه متولد شده است و جنسیت مردانه به او نسبت داده میشود، در صورتی که او خودش را یک زن میداند و هویت جنسیتی خویش را زنانه تعریف میکند.
مرد ترنس به شخصی گفته میشود که با جسم و اندام جنسی منتسب به زنانه به دنیا آمده است و جنسیت زنانه به او نسبت داده میشود، در حالی که او هویت جنسیتی خود را مردانه تعریف میکند و خویش را یک مرد میداند.
البته ترنسها میتوانند هویت جنسیتی «غیردوگانه» یا «نانباینری» نیز داشته باشند و با وجودی که جنسیت نسبت داده شده به خود را نمیپذیرند اما خودشان را متعلق به هیچکدام از دو قالب زنانه و مردانه ندانند.
در گذشته، ترنسبودگی به عنوان یک اختلال جنسیتی یا اختلال هویتی شناخته میشد اما طبق آخرین نسخه طبقهبندی بیماریهای سازمان جهانی بهداشت (ICD-11)، ترنسبودگی از لیست بیماریها خارج و یک ناهمگونی مستمر بین جنسیتی که فرد خود را با آن میشناسد و جنسیتی که از بدو تولد بر اساس ظاهر اندام جنسی به او نسبت داده شده است، تعریف میشود.
توجه به این امر، بسیار اهمیت دارد که همه افراد ترنسجندر شبیه به هم نیستند، پس محققان نباید دسترسی خود را صرفا محدود به موسسات درمانی کنند، زیرا این مساله باعث میشود تنها با کسانی در ارتباط قرار بگیرند که پروسههای طولانی ایران را طی کردهاند، در صورتی که خیلی از افراد ترنس اصلا وارد این پروسهها نمیشوند. این موضوع باعث میشود که روایت و منطق تحقیقاتی محقق روایت و منطق «ترنسمدیکالیستی» این موسسات باشد، نه روایت افراد جامعه ترنس.
ربکا در این باره که معمولا ادبیات و واژههای صحیح در حوزه تحقیق و پژوهش درباره افراد ترنس و جامعه رنگینکمانی به کار برده نمیشوند، میگوید: «ادبیات تخصصی مورد استفاده، در متنها منسوخ و از رده خارج شده است. برای دسترسی به نسخههای به روز شده و شکل استفاده صحیح از کلمات تخصصی، محققان میبایست با افراد کنشگر ترنسجندر و محققان ترنسجندر در این حوزه تماس گرفته و نظر تخصصی آنها را جویا شوند. لازم به ذکر است وقتی مشاوره توسط افراد ترنس برای کار پژوهشی و تحقیقاتی انجام میشود، باید حتما از این افراد ترنس که به این پروژه و تولید فرهنگ و دانش کمک کردهاند، قدردانی و نام آنها البته با تایید خودشان در متن ذکر شود که چه سهمی در متن داشتهاند. با وجود این که افراد ترنس و نان باینری سالیان سال تحت ستمهای مضاعف بوده، در عین حال در موضعی قرار گرفتهاند که مجبور به آموزش به افراد سیس-هت شدهاند. بنابراین، هنگامی که از دانش و تجربه زیسته و جمعیشان استفاده میشود، اخلاقی است که از آنها تشکر شود.»
نکته دیگری که بسیار حائز اهمیت است، نگاه محقق در نگارش تحقیق است. به محققان توصیه میشود که از نگاهی به داخل برای داخل جامعه ترنس بنویسند و نگاهی از خارج به جامعه ترنس نداشته باشند؛ مثلا وقتی یک انسانشناس فرهنگ یک قبیله را مطالعه میکند، به آنجا سفر و همراه با آن قبلیه سالها زندگی میکند تا با فرهنگشان آشنا شود و با احتیاط و مشورت آنها مینویسد. حالا شما هم وقتی تصمیم به تولید مطلبی میگیرید، پیش از آن از فرهنگ افراد ترنس آگاه باشید که لازمه آن، حضور فعال و بدون آسیب در آن جامعه است.
ربکا سنائیکیا در پایان نیز به این امر اشاره میکند که مخاطب متن تحقیق نباید افراد سیسجندر باشد: «باید در ذهن داشته باشید که وقتی یک فرد ترنسجندر هم مطلب شما را میخواند، آیا با محتوا موافق است یا خیر؟ به همین دلیل اهمیت دارد که افراد جامعه ترنس مخاطب اصلی تحقیق شما باشند.»
امید بر این است که نکات ذکر شده در به پیشبرد پژوهشها و تحقیقات در حوزه جنسیت و ترنسجندرهای ایرانی به شکلی صحیح و علمی مفید باشند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر