شایا گلدوست
من، «شایا گلدوست»، زن ترنس و کنشگر جامعه رنگینکمانی، هر هفته دوشنبه در اینستاگرام «ایرانوایر» با یکی از اعضای جامعه رنگینکمانی درباره مسایل و مشکلات مربوط به این قشر گفتوگو میکنم. میهمان این برنامه، «آریا یکتا»، کنشگر حقوق جامعه «الجیبیتیکیوپلاس» است و درباره کارزاری که با هدف عذرخواهی از اقشار مختلف جامعه، مخصوصا جامعه رنگینکمانی به راه افتاده است، صحبت میکنیم. همچنین به این موضوع میپردازیم که لایههای هویتی افراد رنگینکمانی چه امتیازاتی به آنها داده و یا این که چهگونه آنها را در معرض تبعیضهای مضاعف قرار میدهند.
همه افراد به واسطه هویتها و لایههای هویتی مختلفی که دارند، در جوامع با امتیازات و تبعیضهایی روبهرو هستند؛ امتیازات و تبعیضهایی که میتوانند حتی دو شخص که متعلق به یک گروه هستند را نیز در موقعیتهای متفاوت با یکدیگر قرار دهند. توجه به لایههای هویتی و امتیازات و تبعیضهایی که افراد به واسطه آنها تجربه کرده و آن را زندگی میکنند، در روند تحول و تغییر یک جامعه بسیار اهمیت دارد. حال این لایهها و امتیازات و تبعیضها میتوانند در مقایسه جامعه رنگینکمانی نسبت به عموم جامعه باشند و یا حتی در مقایسه افراد در درون جامعه رنگینکمانی؛ افرادی که علاوه بر رنگینکمانی بودن، لایههای هویتی مختلفی دارند.
همین موضوع باعث میشود که با کمی تفکر به نقطهای برسیم که ما به دلایل مختلف یک عذرخواهی به برخی از افراد بدهکاریم؛ افرادی که شاید آنها را ندیدهایم، درک نکردهایم و تبعیضهای مضاعفی که بهواسطه هویتهای مختلف خود داشتهاند را نادیده گرفتهایم، به این دلیل که تجربه ما نبودهاند. از میهمان برنامه درباره این موضوع و کارزار «عذرخواهی تاریخی» پرسیدم.
آریا یکتا در پاسخ به این پرسش گفت: «ایده اصلی کارزار عذرخواهی از کامنت جنسیتزده لیلی گلستان به شهناز تهرانی آمد. این هشتگ از اینستاگرام شروع و بعد وارد توییتر فارسی شد و مورد استفاده و استقبال کاربران قرار گرفت. این موضوع شروعی شد تا به ما یادآوری کند که فرقی ندارد چند ساله هستیم و به کدام طبقه اجتماعی تعلق داریم، از کدام اتنیک و مذهب هستیم و جنسیت یا گرایش جنسیمان چیست، آن چیزی که حلقه گم شده بین همه ما است، تبعیض و ستمی است که گروههای اجتماعی مختلف میبینند ولی راجع به آن با یکدیگر صحبت نمیکنند. بنابراین خیلی از ما در شرایط بحرانی، فقط خودمان و تاثیری که مشکلات بر ما و زندگی ما گذاشتهاند را میبینیم. اما در حال حاضر ما در یک شرایط انقلابی هستیم. در وضعیت انقلابی، مطالبه خواستهها شکل متفاوتی را به خود میگیرد و برای رسیدن به هدف مشترکی که داریم، باید از تفاوتها عبور کنیم؛ از این که تنها به خود و مشکلات خود تمرکز کنیم و انتظار داشته باشیم همه دنیا تنها مشکل ما را بفهمند و درک کنند.»
او در ادامه با تاکید بر این که حالا به نقطهای رسیدهایم که باید پای حرفهای هم بنشینیم و ببینیم این نظام استبدادی با هر کدام از ما چه کرده است، گفت: «باید نقاط اشتراکی که میتوانند ما را به هدف برسانند، بررسی کنیم. در واقع، ایده این عذرخواهی تاریخی نیز از همین جا آمد؛ از آنجایی که احساس نیاز کردیم تا بدانیم رنجها و تبعیضهای مشترکمان چه هستند تا تبدیل به نقطه شروعی برای ادامه مسیر باشند.»
حالا که در این نقطه هستیم و احساس میکنیم جامعه به سوی یک تحول و تغییر پیش میرود، نکتهبینی و پرداختن به جزییاتی که معمولا به آنها بیتفاوت هستیم و از آن رد میشویم، تا چه اندازه اهمیت دارد؟
یکتا پاسخ به این سوال را با پرسشهایی که برای افراد تحت ستم مطرح میشود، آغاز میکند: «برای بسیاری این پرسش وجود دارد که من به عنوان اقلیتی تحت ستم، به عنوان مثال، یک گروه اتنیکی یا فردی دارای معلولیت، تحت ستم و تبعیض قرار گرفتهام، چه لزومی دارد که به تبعیضها و ستمهای گروههای دیگر واکنش نشان داده و به عنوان مثال، از اعضای جامعه رنگینکمانی به دلیل همه تبعیضها و نادیدهگرفته شدنها عذرخواهی تاریخی انجام دهم و این موضوع چهقدر موثر است؟ بگذارید با مثالی از خودم شروع کنم؛ من به عنوان یک فرد ترنسجندر نانباینری پنسکشوال، با ستم و تبعیض در جامعه مذهبی ایران که در آن متولد و بزرگ شدهام، مواجه بودم؛ جایی که نه تنها هویت جنسیتی بلکه گرایش جنسیام هم به رسمیت شناخته نشده و وجود من به تنهایی عاملی برای تهدید بنیان خانواده در ایران به حساب آمده است. در واقع، نه تنها من بلکه تمام افراد خانواده الجیبیتیکیوپلاس که هویت جنسی و جنسیتی آنها فارق از دوگانههای مرسوم است، در بیش از چهار دهه حکومت جمهوری اسلامی به رسمیت شناخته نشدهاند. علاوه بر این، تلاش شده است تا این افراد، بیمار و مجرم نشان داده شوند. تمامی این افراد روزانه و به صورت مداوم در معرض خشونت و آسیب قرار دارند. این مثالها را زدم که بگویم گروههای اتنیکی، دارای معلولیت، اقلیتهای دینی و غیره با این بخش از خشونت و تبعیضهایی که جامعه الجیبیتیکیوپلاس با آن مواجه هستند و آن را تجربه میکنند، آشنا نیست و آن را درک نمیکند.»
موضوع دیگری که یکتا به آن اشاره کرد، موضوع اطلاعرسانی بود: «بخش دیگری که بسیار اهمیت دارد، آموزش است. بسیاری از افراد جامعه الجیبیتیکیوپلاس به دلیل فشارهای خانوادگی، اجتماعی و قانونی، از تحصیل محروم میشوند اما بار اطلاعرسانی و آموزش صحیح به جامعه نیز برعهده همین افراد است. افرادی که خود از دسترسی به منابع آموزشی محروم هستند، میبایست جامعه را در حوزه جنس، جنسیت و گرایشهای جنسی آگاه کنند. به همین دلایل، من معتقد هستم که باید نکتهبین باشیم، صحبت کنیم و به همه جزییات بپردازیم.»
آیا گروههای تحت ستم و اقلیتهای به حاشیه رانده شده در جامعه ما به این نتیجه رسیدهاند که میبایست شرایط جامعه رنگینکمانی را درک کنند و به آنها بپردازند و با توجه به این کارزار، از این قشر به دلیل همه نادیده گرفته شدنها عذرخواهی کنند؟
من فکرمیکنم بخشی از جامعه ما به این نتیجه رسیده است. در این کارزار به شکلی شاهد این موضوع بودهایم؛ به حساسیت و توجه افراد به جامعه رنگینکمانی. این نقطه روشنی است که نوید آینده بهتر را میدهد و میتوانیم امیدوار به گفتوگو باشیم.
در خود جامعه رنگینکمانی، در بین اعضای این جامعه نیز لایههای مختلفی وجود دارد که به افراد امتیازاتی داده یا این که آنها را با تبعیضهای مضاعف روبهرو میکنند، آیا ما به عنوان عضوی از جامعه رنگینکمانی، در درون این جامعه نیز این شکل از عذرخواهی را به یکدیگر بدهکار هستیم؟
دقیقا این یکی از مسایلی بود که من را به عنوان کنشگر به این فکر انداخت که لازم است پا پیشبگذارم و بگویم جاهایی رنج و تبعیض افراد دیگر در این جامعه را ندیدهام و از آن لایه دفاعی که در مقابل آسیبهای اجتماعی به دور خودم پیچیده بودم، بیرون بیایم و ببینم به غیر از من، چه افرادی در معرض آسیب بیشتر قرار دارند و چهگونه میتوانم به آنها کمک کنم. در واقع، این موضوع برای من دریچهای شد که به اتنیکها، گروهها و اقلیتهای دیگر نگاه کنم، از آنها حرف بزنم و صدای آنها باشم.
او در این مورد مثال هم میزند: «من در دوران مدرسه خشونتها و تبعیضهای زیادی را تجربه کردهام، با این حال توانستم تحصیل کنم ولی چه بسیارند افرادی که حتی مدرسهای ندارند تا در آن درس بخوانند. این افراد میتوانند از جامعه الجیبیتیکیوپلاس باشند یا نباشند. یا افراد بهایی که در مقایسه با من که از خانوادهای شیعه هستم. من به واسطه شیعه بودن چه امتیازاتی داشتم و افراد بهایی تا چه اندازه تبعیض را زندگی کردهاند؟ من از بدن سالمی برخوردار بودم و شاید دقت نکردم که فردی که با معلولیت زندگی میکند، از دسترسی به چه امکاناتی محروم است؛ خواه این فرد از جامعه الجیبیتی باشد یا نه. اینها مواردی هستند که ما به عنوان فردی از جامعه الجیبیتی میبایست در درون جامعه خود به آن توجه کرده و یا دقت بیشتری به گروههای و اقلیتهای دیگر داشته باشیم.»
مطلب مرتبط:
لغتنامه مختصر اصطلاحات حوزه جنس و جنسیت
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر