«ایرانوایر»، اولین جلد از کتاب «زنان تاثیرگذار ایران» را منتشر کرد. این کتاب، روایت صد زنی است که بر پیرامون خود، جامعه، علم، هنر، سیاست، فرهنگ، ورزش، اقتصاد و تکنولوژی تاثیر گذاشتهاند، از موانع نظام نابرابر جنسیتی نهراسیدهاند و مسیری را برای رشد و دستیابی زنان ایران به حق برابر انسانی خویش هموار کردهاند. انتخابکنندگان این فهرست، مخاطبانی هستند که باور دارند از این زنان تاثیر گرفتهاند.
ما در جلدهای بعدی، به خدمات دیگر زنان ایرانی که در این مبارزه سهم داشتهاند هم میپردازیم. شما هم میتوانید در این انتخاب سهیم شوید، نظرات خود را برای ما بفرستید و اگر اطلاعات بیشتر و دقیقتری دارید، با ما در میان بگذارید. این نسخه دیجیتال است و تاثیر نظرات و پیشنهادات خود را میتوانید در نسخه چاپی که در ماه آبان منتشر خواهد شد، ببینید.
بهعلاوه، جلد دوم کتاب با نامهایی بیشتر در دست تهیه است. اگر نام زنی که بهنظر شما تاثیرگذار بوده است را در این فهرست نمیبینید، نام و دلیل آنکه او را تاثیرگذار میدانید را برای ما به ایمیل [email protected] بفرستید.
فراموش نکنید که مجموعه کتابهای «زنان تاثیرگذار ایران»، برپایه انتخابهای شما گردآوری میشوند و منتخبانتان میتوانند در هر عرصهای، از فرهنگ، علم، آموزش، پژوهش و کنشگری گرفته تا هنر، ورزش، فعالیتهای خیریه، سیاست، تکنولوژی، کارآفرینی، نوآوری، اقتصاد و ادبیات، گامهای موثری برداشته باشند.
«کتاب زنان تاثیرگذار ایران را میتوانید از این لینک دانلود کنید»
***
سیارهی «زهره»، با اهله و رنگ گداختهاش، آذین آسمان شبهایی است که شکارچیانش با دوربینهای دوچشمی گاه تا سپیدهدم انتظار طلوعش را میکشند. این سیارهی همسایه درههای عمیق و قلههایی ملتهب را زیر جو خود خانه داده است که برخی نام دارند و برخی فقط مختصات. بر درهای به قطر ۳۰ کیلومتر با قلهای مرکزی در جنوب سیارهی زهره، نام زنی گذاشته شده است که یک قرن پیش در رشت به دنیا آمد و عمرش را صرف یافتن راههایی علمی برای زنده و سلامت نگهداشتن بشر کرد: «آذر اندامی»، میکروبیولوژیست ایرانی، تنها زنی از ایران است که آوازه و نامش تا به «ناهید» رسید.
آذر اندامی روز ۱۶ آذر ۱۳۰۵ در محلهی «ساغریسازان»، قدیمیترین محلهی رشت، به دنیا آمد. او سه برادر داشت و تنها دختر خانواده بود. هوش سرشار آذر از همان کودکی آشکار بود و او از دبستان «بانوان» رشت با یک سال جهش تحصیلی به دبیرستان «فروغ» رفت. اما زمانی که سیکل کلاس نهم را گرفت، پدرش با ادامهتحصیل او مخالفت کرد و عقیده داشت همین اندازه تحصیلات برای دختر بس و مناسبترین شغل برای زن آموزگاری است. از این رو، آذر را به دانشسرای مقدماتی رشت فرستاد.
آذر در سال ۱۳۲۵، یک سال پس از اتمام تحصیل در دانشسرا، به استخدام وزارت فرهنگ درآمد و معلمی پیشه کرد. شوق آذر به تحصیل دانش فروکش نکرد و او، همزمان که آموزگار بود، ادامهتحصیل داد و چهار سال بعد در امتحانات متفرقه شرکت کرد و در رشتهی علوم طبیعی دیپلم گرفت.
دو سال بعد در رشتهی پزشکی «دانشگاه تهران» پذیرفته شد و ظرف شش سال تحصیلاتش را به پایان رساند و پزشک عمومی شد. او بلافاصله برای دریافت مدرک تخصص اقدام کرد و متخصص زنان و زایمان شد. سپس به وزارت بهداری رفت و در «انستیتو پاستور ایران» شروع به کار کرد.
ذهن خلاق و کاشف آذر و تحصیلات عالیهاش او را به سمت پژوهشگری هدایت کرد. آذر اندامی پژوهشی در زمینهی باکتریشناسی عفونتهای بیمارستانی را هدایت کرد و به سرانجام رساند و توانست نتایج این پژوهش را در مجلههای معتبر پزشکی منتشر کند. این دستآورد حاوی پیامی به آذر تیزهوش و دانشپژوه بود که بر اساس آن راه زندگی خود را تعیین کرد. او از طریق بورس تحصیلی انستیتو پاستور، برای ادامهتحصیل در رشتهی باکتریشناسی راهی پاریس شد و در سال ۱۳۴۶ مدرک خود را گرفت.
سرمایهی علمی و پژوهشی آذر دستآوردی شخصی نبود بلکه همهی این سرمایه را وقف کاری عظیم کرد. او در انستیتو پاستور، که حاضر شده بود تمام امکانات آزمایشگاه میکروبشناسی خود را برای تهیهی واکسن وبا به کارگیرد، به عنوان رئیس پروژه به تهیهی واکسن مخصوص وبای «التور» پرداخت که چند سالی بود همهگیر شده بود.
این واکسن نهتنها توانست به همهگیری وبا در ایران پایان دهد بلکه با تولید انبوه، به کشورهای همسایه هم فرستاده شد. آذر، در نتیجهی این دستآورد بزرگ که در خدمت بشریت قرار گرفت، به ریاست بخش وبا و دیفتری انستیتو پاستور رسید و به او نشان علمی اعطا شد.
کسب دانش با هدف نجات انسانها دغدغهی بیپایان آذر بود. از این رو او در سال ۱۳۵۳، زمانی که ۴۸ سال داشت، موفق به دریافت دانشنامهی تخصصی علوم آزمایشگاهی بالینی شد. آذر اندامی مرتب به کشورهای بلژیک و فرانسه سفر میکرد و به مطالعه و پژوهش میپرداخت و حاصل آن را در مقالات علمی متعدد در مجلات معتبر علمی جهان منتشر میکرد.
آذر اندامی در آستانهی انقلاب ۱۳۵۷ بازنشست شد اما پس از بازنشستگی نیز تاب خانهنشینی نیاورد و ریاست آزمایشگاه تخصصی «بیمارستان باهر» را پذیرفت و در مطب زنان و زایمان که متعلق به همسرش، «منصور خلعتبری»، بود به مداوای بیماران میپرداخت.
چندی نگذشت که توموری در مغزش موجب شد که او در حین معاینهی بیمار نقش زمین شود. مبارزهی بدنش با تومور مغزی با چشم فرو بستن او از جهان در ۵۷سالگی پایان یافت و آذر روز ۲۸ مرداد ۱۳۶۳، در اثر آمبولی ریه حاصل از رشد تومور درگذشت و پیکرش در قطعهی ۱۸ «بهشت زهرا» تهران آرمید.
دختر آذر، «آذرمیدخت خلعتبری»، پس از درگذشت مادر دستآوردهای بزرگ و چشمگیر او برای بشریت را به «اتحادیهی بینالملی ستارهشناسی» فرستاد و این اتحادیه به پاس خدمات بزرگ آذر اندامی نامش را بر درهای در سیارهی زهره گذاشت تا همانطور که بر سنگ مزارش نوشته شده، «راهش در این سرا دانش و مهر و نیکی» چراغی فروزان برای رهروانش شود و یادش بر جبین تاریخ زنان دانشمند جهان جاودان. رشت نیز نام این ستارهی خود را بر خیابانی در محله «دیلمان گلسار» گذاشت و تندیسی از او برافراشت.
ثبت نظر