در پادکست «یادگار» در«ایرانوایر» به شرایط زندگی جاری انسانها در زندان میپردازیم؛ شرایطی مثل حقوق اولیه، از قبیل خوراک، پوشاک، جای خواب، سرگرمی، تعاملات، ارتباطات و… در حقیقت در این پادکست درباره واژههایی صحبت کنیم که در زندان معنا مییابند یا در چهاردیواری سلولها مفهوم دیگری دارند. ما هربار تلاش میکنیم صدای افرادی را که به دلایل مختلف مدتی در زندان زندگی کردهاند، بشنویم.
در اولین اپیزود پادکست یادگار در مورد بهداشت در زندان حرف میزنیم؛ سادهترین و اولین مضامین مرتبط با بهداشت که به ذهنتان خطور میکنند، استفاده از سرویس بهداشتی و حمام، شستن لباس و اقامت در جایی با حداقل امکانات بهداشتی هستند.
در این اپیزود، «سولماز ایکدر»، روزنامهنگار و فعال حقوق زنان و کودکان که به خاطر فعالیتهای مدنی مدتی را در حبس گذرانده است، درباره وضعیت بهداشت در بند ۲۰۹ زندان «اوین» در تهران و بند قرنطینه زندان «قرچک» در ورامین صحبت میکند.
«میلاد عبدی»، یکی از دانشجویانی که در جریان اعتراضات ۱۴۰۱ بازداشت شد و مدتی را در بازداشتگاه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و سپس زندان تهران بزرگ (فشافویه) گذراند، از وضعیت بهداشت در این زندانها میگوید.
هر پنجشنبه اپیزود جدید پادکست یادگار در «ایرانوایر» و سایر پادگیرها نظیر «کست باکس»، «اسپاتیفای»، «ساندکلاد» و «گوگل پادکست» منتشر میشود.
***
رفتن به دستشویی، استفاده از حمام، شستن و نظافت لباسها، جای خواب تمیز؛ شاید در زندگی روزمره به هیچ کدام از این موارد فکر نکنیم اما در زندان همه چیز فرق میکند.
من، «سجاد شهرابی»، نویسنده و راوی پادکست یادگار اردیبهشت ۱۴۰۱ بازداشت شدم. مدتی را در بند ۲۰۹ و مدتی را در بند عمومی زندان اوین گذراندم. بخشی از مواجههام با مقوله بهداشت را در اپیزود اول پادکست یادگار روایت میکنم: «توالتهای ۲۰۹ عجیبترین توالتهایی هستند که میتوانید تصور کنید. شما فرض کنید باید از سه پله بالا بروید و بعد به مکانی برسید که یک توالت ایرانی در آن تعبیه شده است.»
در بند ۲۰۹ زندانیان تخت ندارند و هر زندانی سه پتو میگیرد که باید از آن به عنوان زیر انداز و روانداز استفاده کند: «نه در بند عمومی ۲۰۹ تخت وجود دارد و نه در سلولهای انفرادی.»
سولماز ایکدر در بخشی از این پادکست به مشکلات زنان در استفاده از دستشویی هنگام عادت ماهیانه میپردازد: «جلسه دوم بازجویی، بازجوی وزارت اطلاعات لگدی توی شکمم زد و باعث شد خونریزی شدیدی پیدا کنم. آن زمان در بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات ماهی یک بسته نوار بهداشتی میدادند که اصلا جوابگوی نیاز من نبود. توی بند ۲۰۹ ما دو دفعه در هفته اجازه حمام کردن داشتیم و دو دست لباس هر بار میتوانستیم لباس قبلی را بشوییم و خشک کنیم. در آن موقعیت اما من شاید دو سه ساعت احتیاج داشتم لباسهایم را عوض کنم. هر سه پتویم هم کثیف شده بودند. اما نه این امکان را به من میدادند که لباسهایم را بیشتر بشویم، نه اجازه میدادند بیشتر حمام کنم و نه راهحلی برای پتوهای کثیف وجود داشت.»
او اما بدترین قسمت بند ۲۰۹ را حمام این بند توصیف میکند: «زندانهای سیاسی معمولا زندانهای تمیزتری هستند. ۲۰۹ هم جای خیلی کثیفی نبود اما آن موقع فاضلاب حمام توالت بود؛ یعنی با آب گرم حمام میکردی و آب گرم وارد کاسه و بعد چاه توالت میشد. در زندگیام هیچوقت تجربهای چندشاورتر از این نداشتم که در حین حمام کردن، آب گرم باعث میشد تمام بوهای نامطبوع از آن چاه بیرون بزنند و هر بار حمام کردن برای من حداقل به معنای بیشتر کثیف شدن بود.»
میلاد عبدی یکی از صدها دانشجویی است که در جریان اعتراضات اخیر بازداشت و زندانی شد و او را به بازداشتگاه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی انتقال دادند و اعدام مصنوعی کردند. میزان شکنجههای جسمی و ضرب و شتم میلاد به قدری بود که پرده گوش او پاره شد. بعد از بازداشتگاه سپاه، میلاد را به زندان تهران بزرگ منتقل کردند و حالا در اولین اپیزود پادکست یادگار از تجربه خودش در مورد وضعیت بهداشت در دوران حبس میگوید: «سرویسهای بهداشتی و حمامها در زندان تهران بزرگ در یک سالن بودند. ۱۲ حمام داشتیم اما حمامها سردوش نداشتند. آب تهران بزرگ بسیار خاک دارد و قابل خوردن نیست. برای آشامیدن، آب میخریدیم اما گاهی بعد از حمام هم لای موهایمان خاک پیدا میکردیم. چاه توالتها هم معمولا میگرفت و هیچ کس به آن توجهی نمیکرد. یعنی ۱۲ حمام داشتیم اما همیشه چهار یا پنج تای آنها گرفته بودند و غیر قابل استفاده.»
به گفته میلاد عبدی، در بازداشتگاه سپاه هیچ وسیلهای برای اصلاح ریش و مو در اختیار زندانی قرار نمیگیرد اما در زندان تهران بزرگ با یک آیینه کوچک و یک برس و ماشین ریشتراشی زندانیان اصلاح میکردند.
بند قرنطینه به دلیل تردد زیاد زندانیان، یکی از کثیفترین بندهای زندانها است. هر زندانی برای ورود به بند عمومی باید یک یا چند روز در بند قرنطینه بگذراند. سولماز ایکدر که چند روز را در بند قرنطینه زندان قرچک گذرانده است، میگوید: «در بند قرنطینه زندان قرچک سه تا دستشویی و دو تا دوش حمام داشت. یکی از معضلات بند قرنطینه این است که افرادی که به مواد مخدر اعتیاد دارند، در دورانی که در بند قرنطینه هستند، باید فرایند ترک اعتیاد خود را هم سپری کنند. در خیلی مواقع زندانیانی بودند که به کرهخوری میافتادند و یا دچار مشکلات گوارشی میشدند و استفاده از توالت و حمامهای باقیمانده تقریبا امری نزدیک به محال بود. کثافتی که در زندان قرچک بود، چیزی باور نکردنی بود.»
نسخه کامل اپیزود اول پادکست یادگار را هم میتوانید در سایت «ایرانوایر» و هم با جستوجوی نام «یادگار» در پادگیرهای دیگر بشنوید.
اگر شما یا اطرافیانتان تجربه گذراندن دوران حبس در زندانهای ایران را دارید، در بخش کامنتهای شبکههای اجتماعی و یا ایمیل [email protected] میتوانید تجربیات خود را با ما به اشتراک بگذارید.روایتهای زندان علاوه بر واقعی کردن تصور شهروندان از زندگی در زندان، به مستند شدن نقض حقوق زندانیان نیز کمک میکند.
ثبت نظر