شایا گلدوست
من، «شایا گلدوست»، زن ترنس و کنشگر جامعه رنگینکمانی، هر هفته دوشنبه در اینستاگرام «ایرانوایر»، با یکی از اعضای جامعه رنگینکمانی درباره مسائل و مشکلات مربوط به این قشر گفتوگو میکنم. مهمان این برنامه «امیرا ذوالقدری»، کنشگر برابری جنسی و جنسیتی است و درباره جامعه رنگینکمانی و بحران خاورمیانه که کشورهای غربی را نیز به شکلی درگیر کرده است، صحبت میکنیم.
همزمان با حمله گروه حماس به خاک اسرائیل در هفتم اکتبر سال ۲۰۲۳ میلادی و آغاز جنگ میان دو طرف، تنشهای حاصل از این درگیری نظامی، جهان را تحتتاثیر قرار داده است. حامیان اسرائیل و مردمی که در سراسر دنیا نگران کشته شدن انسانهای غیرنظامی فلسطینی در غزه هستند، واکنشهای مختلفی از خود بروز میدهند. در این میان کم نیستند گروهها و حامیان و وابستگان گروه تروریستی حماس و اسلامگرایان تندرو، که فرصت را برای برهم زدن نظم عمومی در دنیا و تحتتاثیر قرار دادن افکار عمومی مغتنم شمرده و جوامع غربی را درگیر خشونتها و ناامنیهای مختلفی میکنند.
جامعه رنگینکمانی نیز به واسطه همه محرومیتها، خشونتها، سرکوبها و تبعیضهایی که در دههها و صدههای گذشته تجربه کرده است، همیشه حامی صلح و مخالف جنگ و خشونت بوده است، اما در میان گروههای حامی فلسطین، کم نیستند اسلامگرایان افراطیای که خشونت علیه قشر رنگینکمانی را نیز ترویج کرده و نفرتپراکنیهای آشکاری را بروز میدهند.
در آخرین نمونه میتوان به برهم زدن رژه افتخار رنگینکمانیها در فیلادلفیای آمریکا اشاره کرد. گروههای حامی حماس و اسلامگرایان تندرو با ایجاد اختلال در برگزاری رژه افتخار، مانع از حرکت گروههای رنگینکمانی در خیابان شده و با خشونت سعی در برهم زدن این رژه افتخار و به اصلاح توجه جامعه جهانی به بحران نظامی در غزه کردهاند، گروههای مذهبی تندرو که در اصل با جامعه رنگینکمانی مخالف و از فرصتی برای نفرتپراکنی علیه این قشر استفاده میکنند.
مهمان برنامه، «امیرا ذوالقدری» اتفاقات مشابه را نتیجه نفوذ سیاست و تفکرهای افراطی که عموما مذهبی هستند، در فرهنگ و دموکراسی غرب میداند، پیشآمدهایی که در جوامع آزاد، از دموکراسی علیه دموکراسی استفاده میکنند.
وی برای اعتراض به آنچه از هفتههای گذشته در بسیاری از دانشگاههای کانادا و آمریکا به نام حمایت از مردم فلسطین اتفاق افتاده است و در واقع امکان دسترسی و حضور بسیاری از دانشجویان در محیط دانشگاه را مختل و افکار عمومی را مشوش کرده است، تصمیم به حرکت اعتراضی و اعتصاب غذا در دانشگاه تورنتوی کانادا گرفته است، تا توجهها را به نفوذ اسلام سیاسی به جوامع غربی و خطری که این جوامع را تهدید میکند، جلب کند.
وی با انتشار بیانیهای در روز آغازین اعتصاب غذای خود، در روز ۱۲ ژوئن ۲۰۲۴، درباره این حرکت اعتراضی خود بیشتر توضیح میدهد.
«دوازدهم ماه ژوئن، در اعتراض به حمایت سیستماتیک از اسلامگرایی در نهادهای آموزشی غرب، در دانشگاه تورنتو، دست به اعتصاب غذای تر میزنم؛ تا با رنجی که بر جسمم میرود، جامعه را شاهد رنج مردم کشورم ایران زیر سایه جمهوری اسلامی و نابودی خاورمیانه تحت سلطه دژخیمان محور مقاومت کنم.
اعتصاب غذا در این راه در واقع آخرین انتخاب من بود تا صدا و تجربه زیستهام در سانسور دانشگاهی و رسانههای اجتماعی که این روزها تمام رنج خاورمیانه را به نفع جمهوری اسلامی، روسیه و چین وارونه نشان میدهند، هویدا کنم.»
وی در گفتوگو با ایرانوایر میگوید: «من همچنان بعد خروج از ایران، در برابر مردم کشورم احساس مسوولیت میکنم، بنابراین صدای آنها علیه آپارتاید جنسیتی را از طریق صفحاتم در شبکههای اجتماعی منتشر کردهام. اما متاسفانه بارها صفحات من و بسیاری از فعالین ایرانی شبیه به من، بدون هیچ توضیحی از دسترس خارج یا امکانات آن برای اطلاعرسانی محدود شده است.
فقط، به جرم آنکه صدای مردمی هستیم که میخواهند با عبور از یک حکومت اسلامگرا به لیبرال دموکراسی برسند. این محدودیتها بعد از حمله هفتم اکتبر و محکومیت اسلامگرایان توسط فعالین ایرانی بیشتر هم شد. برایم دردناک است که بگویم جمهوری اسلامی حق آزادی بیان شهروندانش را در داخل کشور میگیرد و در خارج از کشور میزان آزادی بیان آنها را بر اساس ارزشهایش در پلتفرمهای آمریکایی همچون متا و توییتر کنترل میکند.»
«امیرا ذوالقدری» در ادامه با اشاره به هویت جنسیتی خود به عنوان یک فرد رنگینکمانی تاکید میکند که من در ایران به دلیل هویت جنسیتیام و فعالیتهایم برای حقوق زنان و جامعه ال.جی.بی.تی از تحصیل منع شدم و زمانی که تنها هفده ساله بودم، مجبور به فرار از کشورم شدم. وقتی در کانادا باز اسکان شدم، شوق هیچ چیز جز تحصیل در یک کشور آزاد را نداشتم. من در دانشگاه تورنتو وارد رشته مطالعات جنسیت شدم تا فعالیتهایم را به دانشم گره بزنم. اما خیلی زود متوجه شدم مطالب درسی من همان توجیهات جمهوری اسلامی در خشونت علیه زنان و جامعه ال.جی.بی.تی است. من نتوانستم در برابر توجیه تجاوز و قتل ناموسی تحت عنوان نسبیگرایی فرهنگی سکوت کنم. من نتوانستم حجاب را عامل حضور گستردهتر زنان در جامعه ببینم. من نتوانستم تجاوز اسلامگرایان حماس در هفتم اکتبر را مقاومت مسلحانه بخوانم و پیشرفت جوامع غربی در زمینه حقوق افراد ال.جی.بی.تی را بیارزش کنم، و از آن طرف، به دروغ اسلامگرایانی که علنا خود را ضد زن و هموفوب هویتیابی میکنند را پیشرو بخوانم. به همین دلیل در مواجه با این مطالب که جای ستمگر و ستمدیده را در خاورمیانه برای غربیها عوض کرده، اعتراض کردم. و به دلیل اعتراضم از یکی از کلاسهایم که عنوان آن «زنان و انقلابهای خاورمیانه» بود، حذف شدم. استاد من با طرح شکایتی در دفتر دانشگاه که اساس آن بر پایه اتهاماتی دروغین بنا شده بود، مانع از حضور من در کلاس شد و من تا جلسه رسیدگی به اتهاماتم که در اواخر ترم برگزار شد عملا نتوانستم در کلاس شرکت کنم. اگرچه در آن جلسه من مقصر شناخته نشدم و تحقیقاتی در مورد من شروع نشد ولی من مجبور به حذف کلاس خود شدم چون نتوانسته بودم به جز چهار جلسه در اکثر جلسات کلاس حضور پیدا کنم. من رفع اتهام از خودم را پیروزی نمیدیدم، چرا که کاری نکرده بودم، اما استادم با سوءاستفاده از حق شکایتش در واقع من را وارد پروسه اداری کرد تا من نتوانم به کلاس بروم و پرسشهایم را مطرح کنم، به همین دلیل من عملا حذف شدم.
وی که تجربه خشونت از سوی گروههای حامی حماس را در هفدهم اکتبر، در خاک کانادا تجربه کرده است، میگوید: «در حالیکه از دانشگاه به خانه بر میگشتم، با صحنهای مواجه شدم که هرگز فکر نمیکردم در کانادا ببینم. افرادی با سربند کتائب القسام، پرچم طالبان و جمهوری اسلامی خیابان را بسته بودند. من نتوانستم این شرایط را تحمل کنم، با خودم گفتم من در ایران روبروی جمهوری اسلامی ایستادم؛ من در ترکیه به عنوان یک پناهنده در رژه سال ۲۰۱۵ جلوی باتوم رژیم اسلامگرای اردوغان و داعش که تهدید به بمبگذاری کرده بود ایستادم. چطور میتوانم در برابر حامیان تروریسم در کانادا سکوت کنم؟ این شد که به خانه رفتم، روی یک مقوا نوشتم «غزه را از دست حماس آزاد کنید» و به آنجا برگشتم. من به سرعت مورد هجوم افرادی قرار گرفتم که جلوی چشمان پلیس مرا کتک زدند، مورد آزار جنسی قرار دادند و تهدید به قتل کردند و واکنش پلیس تورنتو چه بود؟ حمله خشونت بار چندین افسر پلیس به من!»
او با شروع حرکت اعتراضی خود به عنوان یک مهاجر ترنس دست به اعتصاب غذا زده است تا مردم غرب را آگاه به تهاجم اسلامگرایان علیه لیبرالدموکراسی و سکولاریسم در پوشش مخالفت با اسرائیل کند. وی با این حرکت سعی میکند تا با صدای بلند بگوید که از ارزشهای غرب دفاع کنید، این ارزشها بر خلاف آنچه مارکسیسم فرهنگی در نهادهای آموزشی میخواهد به عنوان برتریطلبی نژادی یا مسیحی جا بزند، ارزشهای جهانشمولی هستند. ارزشهایی که به اعتقاد اودر ایران از زمان انقلاب مشروطه تا انقلاب «زن،زندگی،آزادی» مردم نسل به نسل، به دنبال به زیر کشیدن نهادهای قدرت اسلامی و جدایی دین از دولت بودهاند.
وی در ادامه میگوید: «مردم ایران در تاریخ معاصر از جان خود برای برپایی حکومت قانون که آنها را به چشم شهروند ببیند گذشتهاند، تا زندگی را به ملتشان برگردانند. پس نگذارید با وعدهی بهشت، یا آرمانشهری که مارکسیستها وعدهاش را میدهند، زندگی معمولی در غرب از بین برود. کانادا، آمریکا و اروپا بهشت نیستند، اما زندگی تحت حکومت اسلامگرایان و مارکسیستها یقینا جهنم است.»
«امیرا ذوالقدری» در بیانیه خود اشاره کرده است که این اعتصاب غذا را در حالی شروع میکنم که شرایط سلامتی کاملا مطلوبی ندارم و از بیماریهای کبدی رنج میبرم و چند سال پیش به دلیل سرطان مجبور به تخلیه کامل غده تیروئیدم شدهام. با این حال من مصمم هستم تا سکوت جامعه را علیه آنها که از آزادی بیان به عنوان یک ارزش لیبرال علیه لیبرال دموکراسی استفاده میکنند، بشکنم. من قصد دارم در طول اعتصاب غذای خودم در کمپوس «سنت جورج» در دانشگاه تورنتو بمانم، اما در این زمان با مسوولان دانشگاه و پلیس همکاری کامل خواهم داشت تا همزمان با نشان دادن اعتراضم، حق دانشجویان دیگر در استفاده از این فضا نقض نشود. در این مدت من تنها یک کیسه و پرچم ایران همراه خودم خواهم داشت و از زدن چادر خودداری میکنم.
وی اشاره میکند که من از از دست دادن زندگی نمیترسم، اما از زندگی تحت حکومت اسلامگرایان میترسم.
مطلب مرتبط:
لغتنامه مختصر اصطلاحات حوزه جنس و جنسیت
راهنمای گزارشنویسی و پرداخت به اخبار رنگینکمانیها
راهنمای حفظ حریم جنسی و جنسیتی رنگینکمانیها در مراجعه به پزشک
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر