close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

سفره خانه انقلاب!

۲۲ آبان ۱۳۹۵
شراگیم زند
خواندن در ۳ دقیقه
سفره خانه انقلاب!

یکی از برکات و معجزات انقلاب اسلامی این بوده که کشور تبدیل شده است به «سفره خانه» و هرگوشه اش را که نگاه کنی میبینی عده ای نشسته اند دور هم و دارند تند تند لقمه میگیرند و سهم خود را از سفره انقلاب به بدن میزنند و قدرتی خدا سیرمانی هم ندارند... ما و امثال ما هم که سهممان از این شکمچرانی ها تماشا و گاهی ابراز تعجب از بزرگی ارقام جابجا شده توسط این عزیزان است، مثل صمد پشت شیشه این سفره خانه ایستاده ایم و دستهایمان را حائل چشمها کرده ایم بلکه بتوانیم چیزی ببینیم و نهایتا میتوانیم تق تقی به شیشه بزنیم و توصیه کنیم که عزیزان گاهی کمی «پیاز» هم همراه غذایشان بخورند!

چند روز پیش دادستان دیوان محاسبات کشوری اعلام کرد که "غار علیصدر" در همدان با رقم سالیانه هفتصد هزار تومان! به بخش خصوصی اجاره داده شده بود در حالی که درآمد این غار در هر سال بالغ بر 19 میلیارد تومان بوده است... یعنی هجده میلیارد و نهصد و نود و نه میلیون و سیصد هزار تومانش رفته به جیب سفره نشینان انقلاب و هفتصد هزار تومانش هم احتمالا به عنوان اجاره، واریز به خزانه دولت شده است (یعنی امیدواریم شده باشد!)...  واقعا عقل جن هم نمیرسید که میشود از یک غار در دل کوه یک چنین لقمه های چرب و نرمی گرفت... جالب اینجاست که همین بخش خصوصی که این غار را به ثمن بخس اجاره کرده بود، برای اینکه این غار ثبت میراث جهانی نشود و احتمالا دردسری برای اداره آن و تناول ان 19 میلیارد برایش ایجاد نشود با دستکاری کردن و ساخت و ساز در مدخل غار مانع از این شد که این غار برای قرار گرفتن در فهرست میراث جهانی یونسکو واجد شرایط شناخته شود... میراث جهانی به چه درد میخورد...؟ سفره ی خودشان و میراث خودشان است و حتما چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است!

اینها گوشه هاییست که ما از این کنجی که ایستاده ایم گاهی بر حسب تصادف، یا به خاطر شهامت و جسارت یک خبرنگار و یا بر اثر اختلافات بین دو نهاد و یا اشخاصی که بر سر این سفره خیمه زده اند، میتوانیم ببینیم و از ان مطلع شویم... این سفره خانه پستوهای بیشمار و بخشهای وی آی پی و لژهای خانوادگی بسیار دارد که در معرض دید ما نیست... شاید اغراق نباشد اگر بگوییم هیچ فعالیت قابل توجهی در کشور انجام نمیشود، که از کنار آن یک آقازاده ای، سرداری، وزیری، وکیلی چیزی به آلاف و الوفی نرسد.

"ساشا بارون کوهن" فیلمی دارد به نام دیکتاتور...در یک صحنه از این فیلم، «ژنرال علاء الدین» که حاکم یک رژیم دیکتاتوری در یک کشور کوچک آفریقایی ست در حین یکی از سخنرانی هایش وقتی که می آید به شیوه مالوفِ تمامی دیکتاتورها،  پشت تریبون در مورد آزادی و دموکراسی در کشور خودش سخنرانی کند ناگهان خنده اش میگیرد و سخنرانی اش مختل میشود... این موقعیت کمیک البته برای ما که تجربه جمهوری اسلامی را داریم که خطبا و بزرگانش هر روز دارند از عدالت و تقوی و ساده زیستی و آخرت و خدمت به خلق دم میزنند بدون انکه خنده شان بگیرد، بیشتر جنبه تراژیک دارد...یعنی آدم را در برابر این پرسش قرار میدهد که چطور میشود عده ای بر سر این سفره اینطور چنبرک زده باشند و در لحظاتی که شاید برای آروغ زدن یا خلال کردن دندان از خوردن فارغ میشوند، از عدالت اجتماعی و خدمت به خلق و ساده زیستی و پاکدستی و چنین چیزهایی دم بزنند و خودشان خنده شان نگیرد.
ژنرال علاء الدین که با همه پدرسوختگی اش نتوانست... اینها ولی ظاهرا میتوانند!

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان‌وایر

بوشهر و خورموج در صدر باشگاههای کتابخوانی کشور قرار گرفتند

۲۲ آبان ۱۳۹۵
خواندن در ۱ دقیقه
بوشهر و خورموج در صدر باشگاههای کتابخوانی کشور قرار گرفتند