close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

اسد سیف؛ شاملو از این شهامت استقبال کرد

۴ خرداد ۱۳۹۶
ادبیات و شما
خواندن در ۴ دقیقه
اسد سیف؛ شاملو از این شهامت استقبال کرد

بخش دوم
محمد تنگستانی
در بخش
اول این گفتوگو اسد سیف در مورد خودسانسور و علتهای عدم موفقیت ناشران مستقل ایرانی در جلب رضایت مخاطب گفتیک واقعیت وجود دارد و آن این است که ما از یک دنیای کوچک به یک دنیای بزرگ پرتابشدهایم و از این دنیای بزرگ باید آموخت. اگر میخواهیم در این دنیا زندگی، کار و  فعالیت کنیم باید یه سری چیزها را از غرب یاد بگیریماین یادگیری در عرصه چاپ و نشر هم نیاز است ما نمیتوانیم مثلاً در اروپا  زندگی کنیم اما  با مترو معیارهای موجود و اشتباه در ایران کار کنیمدر ادامه بخش پایانی این گفتوگو را میخوانید:

عمومیت شبکههای اجتماعی و گستردگی کتابهای الکترونیک در از بین رفتن سانسور اهمیتی دارد؟
ـ  در دنیای مجازی هم موارد و نکات خوب زیاد وجود دارد و هم، چیزها و مواردی منفی، اما برای جامعه‌ای مثل جامعه ما  یکی از بزرگ‌ترین مزایاش این است که می‌تواند سانسور را از بین ببرد. چیزی که ما تابه‌حال موفق به انجام آن نشده‌ایم. برای نمونه ما در خارج از کشور « کانون نویسندگان ایران در تبعید" را داریم، من خودم سال‌ها عضو هیئت دبیران این کانون بودم ولی این کانون حتی موفق نشد سایتی داشته باشد که آثار سانسور شده  داخل کشور  یا آثاری که اجازه نشر در داخل کشور ندارند را منتشر کند. این آثار به‌هرحال در یک جا باید حفظ و منتشر شوند. جایی باید این سانسورشکنی آغاز شود.  خب دنیای مجازی دنیایی است که در آن به شکل گسترده می‌توان این کار را کرد. این کار باید خیلی زودتر از این‌ها  شروع می‌شد. اما متأسفانه تابه‌حال مجرای درستی  پیدا نکرده است. 
برای عدم موفقیت و استفاده درست از سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی یک نمونه خیلی روشن‌تر بگویم به فرض نویسنده‌ای، مثلاً محمود دولت‌آبادی که در سال ۱۳۶۱ رمانی می‌نویسد به نام "زوال کلنل". فکر می‌کنم یکی از سیاسی‌ترین رمان‌های نوشته‌شده در سال‌های گذشته، در ایران است. البته این را هم در پرانتز بگویم، به نظر من، ازلحاظ ادبی یکی از ضعیف‌ترین آثار آقای دولت‌آبادی است. ولی خب این آدم شهامت به خرج می‌دهد و  زوال کلنل که در واقع، شیپور مرگ انقلاب است، را می‌نویسند، از سوی دیگر؛ سال‌هاست که  دارد با جمهوری اسلامی چانه می‌زند که اجازه انتشار این اثر را به او بدهند. معلوم است که  جمهوری اسلامی اجازه نشر به او نمی‌دهد. اما سؤال اینجاست که چرا نویسنده‌ای چون دولت آبادی شهامت به کار نمی‌گیرد و جسارت نمی‌‌کند در دنیای مجازی و یا توسط ناشران خارج از کشور این اثر را  منتشر کند؟ هر اثری به‌هرحال باید یک جایی منتشر شود. از نویسنده‌های مطرح  انتظار می‌رفت که این کار را بکنند و فرهنگ‌سازی کنند.  به خوبی به یاد دارم شخصی مثل احمد شاملو با شهامت از این امکان استقبال کرد و این کار را شروع کرد. گفت اگر در داخل کشور به من اجازه انتشار ندهند من  آثارم را در خارج از کشور چاپ می‌کنم و شروع کرد با یک  سری از ناشران خارج از کشور در این رابطه  صحبت کردن. هوشنگ گلشیری هم چندین اثر خود را در خارج از کشور انتشار داد. ای‌کاش این کار ادامه پیدا می‌کرد و عده‌ای از این نویسندگان و شاعران مطرح آغاز می‌کردند به انتشار بدون سانسور آثارشان در  خارج از کشور. بعدها یعنی در زمان حال، نشر این آثار ادامه می‌یافت به سوی انتشار کتاب‌های الکترونیک. این‌طوری هم به سانسور اعتراض کرده بودند و هم تن به سانسور نداده بودند و هم در مورد مطالعه  کتاب الکترونیک مبلغ فرهنگی نو شده بودند. متأسفانه چنین نشده و ما تابه‌حال از این امکانات بهره درست نگرفته‌ایم. 

قاعدتاً تاکنون خودسانسوری داشتهاید. تمایل دارید یک نمونه از خودسانسوریهایتان را همرسانی کنید؟
ـ سال ۱۹۹۹ کتابی از من با عنوان "اسلامی نویسی- بررسی دو دهه ادبیات حکومتی در ایران " توسط نشر باران در  سوئد منتشر شد. در این کتاب به این موضوع پرداخته بودم که چرا و چگونه جمهوری اسلامی به‌عنوان یک دولت ایدئولوژیک کتاب‌ها را  سانسور می‌کند و از نویسندگان می‌خواهد که چه و چگونه بنویسند. در این اثر به آثاری که نویسندگان پیرامون حکومت طی دو دهه نخست عمر این جمهوری تولید کرده بودند، پرداخته بودم می‌خواستم در فصلی از این کتاب از همسانی و عملکرد ادبیات ایدئولوژیک در اتحاد شوروی و جمهوری اسلامی چیزی بنویسم و تشابه رئالیسم سوسیالیستی را با اسلامی نویسی نشان دهم، اما این کار را نکردم. کتاب منتشر شد و نقدهایی بر آن نوشته شد. دریکی از نقدها، منتقدی به این اشاره‌کرده بود که ‌ای کاش سیف به این موضوع هم اشاره می‌کرد. من خود بر این امر واقف بودم. واقعاً  دچار خودسانسوری شده بودم. فقط به این علت که خودم زمانی طرفدار دولت شوروی بودم. می دانستم ادبیات ایدئولوژیک زادگاهش چه شوروی باشد و چه ایران تولیدی یکسان خواهد داشت. البته بعدها در یک  مقاله با عنوان "رئالیسم اسلامی" که در نشریه "چشم‌انداز" چاپ پاریس منتشر شد، مفصل به این موضوع پرداختم.

 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

بلاگ

پیشکسوت پرسپولیس فوت کرد

۴ خرداد ۱۳۹۶
گفتگوی ورزشی
خواندن در ۱ دقیقه
پیشکسوت پرسپولیس فوت کرد