close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

فرزند دادگستری، راهکار مشترک در ایستگاه نظام

۲۵ اسفند ۱۳۹۷
بلاگ میهمان
خواندن در ۵ دقیقه
ماشین تبلیغات اصلاح‌طلبان که تا همین چندماه پیش ابراهیم رئیسی را مردی در هیئت مرگ می‌نامید، به یکباره فرش استقبال برای «فرزند دادگستری» پهن کرد
ماشین تبلیغات اصلاح‌طلبان که تا همین چندماه پیش ابراهیم رئیسی را مردی در هیئت مرگ می‌نامید، به یکباره فرش استقبال برای «فرزند دادگستری» پهن کرد

آزاد شریفی؛روزنامه‌نگار

ابراهیم رئیسی برای خانواده‌هایی که چکش قضاوت و تصمیماتش بر پیکره زندگی آنها فرود آمده، چهره‌ی ناشناخته‌ای نبود. قضاوتی که جان‌ها گرفت، مسیر و روح زندگی بسیاری را دستخوش تغییر کرد و چشمانی را برای همیشه در انتظار کاشت. اما ورود این نام به بطن جامعه و انتشار جنبه‌های حقیقی، حقوقی و عملی ابراهیم رییسی در گفتمان روزمره‌ی مردم، همزمان با دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری ایران (۱۳۹۶) کلید خورد.

ماشین تبلیغات اصلاح‌طلبان برای مخدوش کردن هر چه بیشتر وجهه‌ی سیاسی و یادآوری کارنامه اجرایی وی، کار نسبتا راحتی در پیش داشت. در داستان چهل ساله‌ی جمهوری‌اسلامی، ابراهیم رئیسی از آن تیپ‌های آماده‌ای ست که نیازی به تغییر و دستکاری ندارد. کافی بود رقبای انتخاباتی او را همانطور که هست در سطحی گسترده تکثیر نمایند. حسن روحانی به عنوان رییس‌جمهور و همزمان یکی از نامزدهای انتخابات، بدون هیچ ملاحظه‌ای ابراهیم رییسی را فردی معرفی می‌کند که «در طول ۳۸ سال فقط اعدام و زندان بلد بوده». رسانه‌ها  و فضای مجازی همه زوایای پیدا و پنهان اعمال و دیدگاههایش را بازگو می‌کنند. و در نهایت انتشار آن فایل صوتی تاریخی که در آن حسینعلی منتظری، او و چند نفر دیگر از دست‌اندرکاران اعدام زندانیان سیاسی (تابستان ۱۳۶۷) را جنایتکار می‌نامد. ابراهیم رییسی یکی از اعضای «هیئت مرگ». نقشی ماندگار در حافظه‌ی جمعی مردم.

با وجود این توصیفات، امروز ابراهیم رییسی، با دستور مستقیم رهبری رییس قوه قضاییه است. در واقع آنچه از دید مخالفان و جامعه جنایت است، از نگاه رهبری و هسته مرکزی قدرت در جمهوری‌اسلامی، عین پایبندی و تلاش برای استحکام اصل نظام در برابر بدکاران و دشمنان است. بنظر می‌رسد این انتصاب در همین راستا صورت گرفته و نظام می‌خواهد از این چهره تاریک، پیامی روشن به جامعه ارائه نماید.

امروز و در دهه چهلم از استقرار جمهوری اسلامی، میزان نارضایتی، ناامیدی و اعتراض به نظام حاکم، در بالاترین سطح ممکن قرار دارد. اعتراضات از همه جا به گوش می‌رسد، حاشیه و مرکز را در هم تنیده، دارای تنوع و گسترده‌گی‌ست و وابستگی‌ای به جریانات رسمی حزبی ندارد. اقتصاد ورشکسته و بیمار در مرز سقوط است، مطالبات زنان و مقاومت آنها به نسبت گذشته بیشتر شده، اعتراضات کارگری مستقل از مسیر دستوری و دولتی جریان دارد، مطالبات گروههای اتنیکی و قومی از وعده‌های بیهوده‌ی احزاب رسمی فارغ شده و علاوه بر اینها بحران زیست‌محیطی و خشکسالی بر اساس آمارها زندگی حداقل ۴۶ درصد از مردم را تحت شعاع قرار داده و هر روز به مرز بحران نزدیک‌تر می‌شود و به همه این‌ها باید تحریم‌ها را اضافه نمود، مسئله برجام عملا یک پروژه شکست‌خورده است و بازوی حمایتی اروپا هم حتی در صورت تمایل واقعی، امکانی برای کمک به نظام جمهوری اسلامی ندارد.

تجربه‌ی عملی حاکمیت نشان می دهد که هرگز برای هیچ سطحی از نارضایتی جامعه حاضر به تعامل و کوتاه آمدن نبوده به ویژه که در این برهه نشانه های متقنی برای شکل گیری یک سونامی از تظاهرات مردمی در آینده‌ای نزدیک وجود دارد. تظاهراتی که دیگر در گرو امید به اصلاح نیست و احتمالا از جنس براندازی‌ست. از این زاویه انتخاب ابراهیم ریئسی به ریاست قوه قضاییه، تمایل نظام است برای شدت بخشیدن به ایجاد فضایی امنیتی‌تر، جایی که هر شکلی از مخالفت و مقاومت می‌تواند نتایج بسیار وخیم تری حتی بیشتر از گذشته داشته باشد. پیام ابراهیم رئیسی هم در روز معارفه که گفت هر چیزی حتی عدالت، فرع بر امنیت است، به صراحت حامل همین تصمیم‌گیری مبتنی بر خفقان بیشتر است. به ویژه که تعریف دستگاه قضایی از امنیت آنچنان دم‌دستی است که به صورت پیش‌فرض، تقریبا تمام فعالیتهای سیاسی اجتماعی، کارگری، اتنیکی، زنان و حتی زیست‌محیطی، اقدام علیه امنیت ملی‌ست.  دریافت نشان دوالفقار قاسم سلیمانی از طرف رهبری را هم می توان از این جنبه بررسی نمود که سیاست منطقه‌ای جمهوری‌اسلامی قابل تغییر نیست و هزینه‌های اقتصادی تسلیحاتی برای حامیان خود را فارغ از معضلات معیشتی داخلی، ادامه می‌دهد.

 اما ماشین تبلیغات اصلاح‌طلبان که تا همین چندماه پیش ابراهیم رئیسی را مردی در هیئت مرگ می‌نامید، به یکباره فرش استقبال برای «فرزند دادگستری» پهن کرد و حسن روحانی نیز او را شایسته این مقام دانست. البته مصلحت اندیشی و بعبارتی استمرارطلبی اصلاح‌طلبان وجهه بارز و مشخص رفتار سیاسی این جریان از همان آغاز بوده و علاوه بر آن مسئله نقض حقوق انسانی و اشاره به مشی جنایتکارانه رئیسی در دوران انتخابات، مشخصاً کارکردی تبلیغاتی داشت. اما تقلیل حمایت اصلاح‌طلبان از رییسی به این دو مورد، ساده‌انگاری‌ست.

جریان اصلاحات یک نقطه اشتراک واضح و خدشه‌ناپذیری با هسته مرکزی قدرت دارد و آن حفظ اصل نظام در هر شرایطی‌ست. اتفاقا اصلاح‌طلبان بیشتر از هر طیفی می دانند زخم حاصل از  کاردی را که به استخوان جامعه رسیده است، دیگر نمی‌توان با صندوق رای و شور کاذب حاصل از انتخابات  و لو برای مدتی التیام بخشید. وضعیت جامعه به نقطه ای رسیده که محمد خاتمی رییس‌جمهور سابق با اشاره به وضعیت «فوق‌العاده سخت» کنونی هشدار می‌دهد که ریزش حامیان اصلاح‌طلبان به معنای پیوستن آنها به جریان‌های رقیب اصلاحات نیست، بلکه آنها به جمع براندازان اضافه می‌شوند. در واقع تایید این مسئله که اعتراضات کنونی بیش از گذشته در راستای براندازی‌ست، آنها را هم به تکاپوی مقابله با آن وا می‌دارد. اگر حفظ نظام نقطه اشتراک تمام جریان‌های رسمی داخلی‌ست، توافق بر سر یک راهکار اشتراکی آن هم با کارنامه‌ای که تقریباً در همه زمینه‌ها در آن مردود شده‌اند، امری اجتناب ناپذیر است. هرچند جریانات به اصطلاح میانه‌رو هنوز تمایلی برای اشاره مستقیم به این حمایت ندارند اما هرچه میزان اعتراضات گسترده‌تر و عملی‌تر شود، صراحت لهجه آنها هم برای سرکوب، بیشتر می‌شود. فراموش نکنیم یکی از خبرهای داغ چندماه پیش گفته‌های صادق زیباکلام، استاد دانشگاه و تحلیلگر اصلاح‌طلب بود که می گفت حتی اگر لازم باشد در مقابل «خیزش مردم» اسلحه به دست می‌گیرد و مدافع نظام برای جلوگیری از سقوط خواهد بود.

با همه تفاسیر و ابهامات موجود، برای جامعه‌ای که شواهد نشان می دهد روز به روز به نقطه امتناع از زندگی به هر قیمتی نزدیک‌تر می‌شود، دیگر تفاوتی ندارد کدام یک از این اسامی تاریک بر مسند قدرت و قضاوت بنشینند. همه آنها به یک اندازه فرزندان دادگستری جمهوری‌اسلامی هستند.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

بلاگ

یک شهروند آبادانی: دیدن خیابان‌های پر از فاضلاب جاذبه توریستی نیست

۲۵ اسفند ۱۳۹۷
شما در ایران وایر
خواندن در ۱ دقیقه
یک شهروند آبادانی: دیدن خیابان‌های پر از فاضلاب جاذبه توریستی نیست