close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

تظاهر به مشروعیت با پر کردن خیابان!

۲۹ دی ۱۳۹۸
شراگیم زند
خواندن در ۴ دقیقه
تظاهر به مشروعیت با پر کردن خیابان!

خامنه ای در سخنرانی خود که در خطبه های نماز جمعه این هفته تهران انجام داد، بارها با اشاره به جمعیتی که برای تشییع سردار سلیمانی آمده بود برای خود، سپاه پاسداران و جمهوری اسلامی مقبولیت و مشروعیت مردمی خرید. این در حالی ست که در جمهوری اسلامی حتی آوردن اسم «رفراندوم» نیز به نوعی جرم تلقی می‌شود. سالهاست که تصاویر راهپیمایی‌های حکومتی شده است سندی برای اثبات اینکه جمهوری اسلامی پایگاه قوی مردمی دارد. البته این تصاویر فقط مصرف داخلی ندارند و مشتریهای ثابتی نیز در میان برخی رسانه های غربی پیدا کرده‌اند. رسانه هایی که با واسطه گری برخی خبرنگاران و تحلیلگران به ظاهر مستقل، اجناس بُنجل جمهوری اسلامی که در داخل ایران نیز خریدار چندانی ندارد را می‌خرند و آن را به مخاطبین غربی عرضه می‌کنند.
نمونه اخیر آن گزارش یک روزنامه نگار ایرانی در «نیویورک تایمز» درباره راهپیمایی تشییع پیکر سردار قاسم سلیمانی در اهواز است.

 این روزنامه نگار، مسیر یک و نیم کیلومتری راهپیمایی را ۳۰ کیلومتربه این رسانه قالب کرد. این در حالی ست که طول و عرض اهواز و جمعیت این شهر اصلا به شکلی نیست که حتی در مقام تئوری و روی کاغذ هم یک راهپیمایی اینچنینی شدنی و عملی باشد. اما چطور یک خبرنگار حرفه ای می‌تواند در یک رسانه معتبر غربی چنین چیزهایی را منتشر کند؟ جواب شاید این باشد که بسیاری از رسانه های غرب به دنبال خبرهای جنجالی درباره ایران هستند و واقعیت ماجرا برایشان در درجه دوم اهمیت قرار دارد. وقتی خبرنگاری ایرانی در حوزه ایران برایشان فعالیت می‌کند، دیگر گزارش خبرنگار برایشان سند و حجت است. چه بسا اگر به جای راهپیمایی ۳۰ کیلومتری، راهپیمایی ۱۰۰ کیلومتری هم نوشته بود، مطلب به همین شکل منتشر می‌شد.

به خاطر وجود چنین خبرنگاران و روزنامه نگارانی‌ست که امروز جمهوری اسلامی در غرب هنوز نقابی از مردمی بودن به چهره دارد. اما صرف نظر از پروپاگاندا، واقعا جمهوری اسلامی چقدر در ایران مقبولیت دارد؟ در یک نظرسنجی که به تازگی توسط موسسه گمان انجام شده است، از حدود ۱۸۰ هزار نفر از ساکنین داخل ایران در مورد برگزاری رفراندوم سوال شد. ۸۰ درصد از شرکت کنندگان گفتند در یک رفراندوم آزاد، به جمهوری اسلامی «نه» خواهند گفت. گفتنی ست این نظرسنجی قبل از شلیک به هواپیمای مسافربری توسط سپاه و همچنین سرکوب خونین آبان ماه که به کشته و زخمی شدن صدها معترض از جمله زنان و کودکان منجر شد؛ انجام شده است و بسیار محتمل است این آمار بعد از چنان فجایعی به شکل چشمگیری بیشتر هم شده باشد.

نکته قابل توجه این است که حتی تعداد افراد شرکت کننده در تجمعات و راهپیمایی های حکومتی نیز برخلاف هیاهوی تبلیغاتی که انجام می‌شود، موید همین ادعاست. جمهوری اسلامی در بهترین حالت و با بسیج تمام امکانات حکومتی و تبلیغات گسترده ، تنها می‌تواند حدود ده درصد از جمعیت را برای اعلام حمایت از نظام و انقلاب به خیابانها بیاورد. محاسبات نگارنده نشان داد که در شهر اهواز کمتر از صد هزار نفر در مراسم تشییع قاسم سلیمانی شرکت کرده بودند. در تهران نیز آنطور که تصایر هوایی نشان می‌داد مسیری حدود ده کیلومتری (از میدان امام حسین تا میدان آزادی) برای تشییع قاسم سلیمانی مملو از جمعیت شده بود.  برآورد اولیه از تعداد شرکت کنندگان با توجه به ابعاد خیابانها و تراکم جمعیت، در نهایت ما را به رقمی حدود یک میلیون نفر می‌رساند. که این تعداد هم باز همان نسبت تقریبی ده به یک از جمعیت کل استان تهران است.

واقعیت این است که امروز جمهوری اسلامی پایگاه مردمی اش همین اندازه است و نه بیشتر. جمعیتی که تعدادشان گرچه در اقلیت است اما آنقدر هست که بتواند در یک فراخوان حکومتی حیثیتی، خیابانهای اصلی شهرها را از این سو تا آن سو پر کند و خوراکی برای دستگاه پروپاگاندای جمهوری اسلامی فراهم نماید. اگر روزی مخالفان جمهوری اسلامی هم بدون ترس از کشته شدن و سرکوب بتوانند فراخوان راهپیمایی بدهند؛ در مورد آن اطلاعرسانی کنند و به خیابانها بیایند، آنگاه عیار مردمی بودن یا نبودن جمهوری اسلامی به بوته آزمایش سپرده خواهد شد. برای همین هم هست که جمهوری اسلامی تجمعات خیابانی مخالفین و حتی معترضین را با بی‌رحمی و با توسل به انواع سلاحهای جنگی سرکوب میکند. جمهوری اسلامی می‌داند اگر روزی مخالفان اجازه خودنمایی در خیابان پیدا کنند، آنگاه تجمعاتی چندین برابر بزرگتر از تجمعات حکومتی شکل خواهد گرفت و به دنیا مخابره خواهد شد. چنین تجمعاتی نه تنها مثل عصای موسی می‌تواند، نمایش شعبده بازی خیابانی آنها را ببلعد که می‌تواند زمینه ساز سقوط حکومت نیز بشود.
هرچه که هست این روزها جمهوری اسلامی برگ دیگری به جز راهپیمایی حکومتی برای نمایش مشروعیت مردمی در آستین ندارد و با همین تک برگ تا جایی که بتواند بازی خواهد کرد.  به خصوص اینکه به نظر می‌رسد نمایش انتخابات و انتخاب بین «بد و بدتر» هم بعد از تجربه دولت بنفش و حوادث اخیر، دیگر بین مردم خریداری نداشته باشد و حکومت با این شگرد دیگر نخواهد توانست مردم را به پای صندوق های رای بیاورد تا رهبر ایران رای های ریخته شده را رای به خود و جمهوری اسلامی تعبیر و تفسیر کند.

 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر