close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

۱۵ سال تقلا برای هیچ؛ داستان نبرد من با قانون حمایت از معلولان

۱۶ بهمن ۱۳۹۸
بلاگ میهمان
خواندن در ۴ دقیقه
۱۵ سال تقلا برای هیچ؛ داستان نبرد من با قانون حمایت از معلولان

کیوان روستایی، روزنامه‌نگار

در این یادداشت، «کیوان روستایی» تجارب خود را در برخورد با «قانون جامع حمایت از معلولان» نوشته است؛ قانونی که به گفته این روزنامه‌نگار، تره هم برای معلولان خرد نمی‌کند.

***

تازه پشت لبم سبز شده بود و وارد دانشگاه شده بودم. سر پرشوری داشتم و می‌خواستم از همه ۱۶ ماده قانون جامع حمایت از معلولان بهره‌مند شوم. با خودم می‌گفتم وقتی در کشورمان قانونی به این روشنی داریم که کلی از معلولان حمایت می‌کند، چرا نباید از این فرصت استفاده کنم؟»

آستین همت را بالا زدم و برای شروع کار، به سازمان فنی و حرفه‌ای رفتم. با اعتماد به نفس بالا، سراغ دفتر مسوول آموزش را گرفتم و گفتم: «من معلولیت جسمی دارم و طبق قانون، باید آموزش‌های فنی و حرفه‌ای برایم رایگان باشد.»

آن روزها می‌خواستم دوره چند ماهه آموزش طلاسازی را بگذرانم. از دوستانم شنیده بودم که بازار کار خوبی دارد و خیلی به درد کار دانشجویی می‌خورد.

اما مسوول آموزش اصرار داشت که چنین الزام قانونی نداریم و خودم باید همه هزینه کلاس‌ها را پرداخت کنم. برگه چاپ شده قانون حمایت از معلولان را که قبلا آماده کرده بودم، به او نشان دادم. باز هم زیر بار نرفت و گفت: «تا وقتی بخش‌نامه از بالا نیاید، آموزش فنی و حرفه‌ای برای معلولان رایگان نیست.»

 با اعصابی خرد شده، از سازمان فنی و حرفه‌ای بیرون آمدم. فعلا یک هیچ از قانون جامع جامع حمایت از معلولان شکست خورده بودم.

چند ماه بعد در آزمون استخدامی یکی از بیمارستان‌های دولتی تهران شرکت کردم. آن بیمارستان از بین افراد با حداقل مدرک دیپلم، نیروی دفتری می‌خواست. طبق قانون هم باید سهمیه سه درصد اشتغال در مراکز دولتی و عمومی به معلولان تعلق می‌گرفت. آزمون کتبی را دادم و بین صدها شرکت کننده، نمره قبولی گرفتم.

نوبت به روز مصاحبه که رسید، مسوول آن بخش بیمارستان یک نگاهی به نمره من و نگاهی هم به عصاهایم انداخت و با صراحت گفت: «شرمنده‌ام، ما نیاز به نیرویی داریم که از سلامت جسمی کامل برخوردار باشد.»

انگار که دنیا روی سرم آوار شد. با بغض و ناراحتی گفتم: «ولی شما این موضوع را از قبل اعلام نکرده بودید و تازه طبق قانون، باید سهمیه سه درصد اشتغال معلولان در آزمون‌های استخدامی را هم رعایت کنید.»

به نظر می‌رسید که اسم این قانون هم به گوشش نخورده باشد. با خونسردی گفت: «چنین بخش‌نامه‌ای نداریم. طبق قانون بیمارستان ما، همه کارکنان استخدامی باید از سلامت کامل جسمی و روانی برخوردار باشند.»

دوباره دست از پا درازتر به خانه برگشتم. حالا دو بر صفر از قانون جامع حمایت از معلولان شکست خورده بودم؛ یعنی نه تنها سهمیه قانونی استخدام معلولان به من تعلق نگرفته بود، همان فرصت شغلی را هم که خودم بدون سهمیه به دست آورده بودم، از من دریغ کردند.

چند بار دیگر برای آموزش رایگان و سهمیه استخدام معلولان، در جاهای مختلف دست و پا زدم اما نتیجه‌ای حاصل نشد. خلاصه چند ماه طول کشید تا قید آموزش رایگان و سهمیه استخدام معلولان را بزنم. البته از دوستان دارای معلولیتم هم شنیده بودم که هیچ کدام از این دو امتیاز قانونی در مقام عمل به معلولان تعلق نمی‌گیرد و بهتر است خودم را خسته نکنم. اما انگار دلم می‌خواست خودم هم این «نه» را بشنوم تا بعدها شرمنده خودم نشوم و حداقل وجدانم راحت باشد که تلاشم را کرده‌ام.

بعد از آن چندین بار به وزارت راه و شهرسازی مراجعه کردم تا طبق قانون جامع حمایت از معلولان، مسکن استیجاری و ارزان قیمت بگیرم. آن‌جا هم به در بسته خوردم و کسی تره برای این قانون خرد نمی‌کرد. روز آخر که دیگر از این همه پی‌گیری در وزارت‌خانه خسته شده بودم، مدیر دفتر یکی از مسوولان، جمله سنگینی گفت که هیچ وقت فراموشش نکردم. کنارم نشست و با لحن دلسوزانه‌ای گفت: «ببین پسرم، من خوبی تو را می‌خواهم و برای خودت می‌گویم. این قوانین حمایتی را خیلی جدی نگیر و انرژی خود را جای دیگری بگذار!»

شاید داستان نبرد من با قانون جامع حمایت از معلولان دقیقا در همین نقطه عطف به پایان رسید. پرچم سفید را بالا بردم و از آن روز به بعد، به طور کلی وجود قوانین حمایت از معلولان را نادیده گرفتم. انگار که نه خانی آمده و نه خانی رفته است.

حالا بعد از گذشت حدود ۱۵ سال از تصویب قانون جامع حمایت از معلولان، این روزها قانون دیگری تحت عنوان «قانون حمایت از حقوق معلولان» برای اجرا ابلاغ شده است که گفته می‌شود موارد حمایتی بیشتری در آن گنجانده‌اند. اما دیگر نه پشت لبم تازه سبز شده است و نه آن‌قدر خام هستم که دوباره گول این قوانین زیبا را بخورم. به لطف تجربه، می‌دانم که امیدی به اجرای این قانون جدید هم وجود ندارد و نباید قوانین حمایت از معلولان را در ایران خیلی جدی بگیرم.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

بلاگ

توییت‌های چینی ظریف و ویروس کرونا؛ سرمایه‌گذاری بدفرجام بر روی چین

۱۶ بهمن ۱۳۹۸
پشت صحنه یک توییت
خواندن در ۳ دقیقه
توییت‌های چینی ظریف و ویروس کرونا؛ سرمایه‌گذاری بدفرجام بر روی چین