close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

جان دادن کودکان تشنه‌لب بلوچ  در سکوت؛ مرثیه برای محرم

۴ شهریور ۱۳۹۹
بلاگ میهمان
خواندن در ۵ دقیقه
طی روزهای اخیر تعدادی از کودکان بلوچ که از بی‌آبی ناچار بودند برای برداشت آب آشامیدنی به گودالچه‌های غیربهداشتی آب ( به نام هوتگ) بروند، شوربختانه به داخل گودالچه‌ها افتاده و جان داده‌اند.
طی روزهای اخیر تعدادی از کودکان بلوچ که از بی‌آبی ناچار بودند برای برداشت آب آشامیدنی به گودالچه‌های غیربهداشتی آب ( به نام هوتگ) بروند، شوربختانه به داخل گودالچه‌ها افتاده و جان داده‌اند.

عبدالستار دوشوکی

طی روزهای اخیر، از جمله روز دوشنبه ٣شهریور۱۳۹۹ مصادف با ٤ مُحرم، تعدادی از کودکان بلوچ که از بی‌آبی ناچار بودند برای برداشت آب آشامیدنی به گودالچه‌های غیربهداشتی آب ( به نام هوتگ) بروند، شوربختانه به داخل گودالچه‌ها افتاده و جان داده‌اند. اسفا که این یکی داستان پر آب چشم در کنار بقیه قصه‌های پر غصه بلوچستان، حکایتی است ممتد و قدیمی.

اما اندوه جگرسوز این جان دادن‌ها، هم‌زمانی آن با ماه محرم است که مسئولین و هموطنان شیعه و مرکزنشین در این ایام عزای عاشورایی برای «حسین» و یارانش ضجه و ناله می‌کنند که «عبیدالله‌ بن‌ زیاد» آب را بر آن‌ها بست و تشنه‌لب آن‌ها را به شهادت رساند. این روزها هم‌زمان با کشته شدن این کودکان به دلیل بی‌آبی، مداحان در سراسر کشور با مویه و زاری سوزناک، شیون سر می‌دهند: «ای تشنه لب عشق زینب، ای بی‌کفن.» یکی از فعالان رسانه‌ای بلوچ می‌نویسد: «چه تصادم تاریخی تلخی؟ زیرا در اول ماه محرم "زینب غلامی‌پور"، دختر تشنه لب ۸ ساله اهل روستای جکیگور راسک، در داخل گودالچه افتاد و جان داد. امروز صبح نیز دو کودک در روستای شیخان کرگ شهرستان دشتیاری جان دادند.»

بسیاری از کودکان مثل «امیرحمزه» ۷ ساله در روستای «هوت گت» شهرستان دشتیاری قربانی گاندو یا همان تمساح می‌شوند. هم‌زمان با این مرگ‌های دردناک کودکان بلوچ، مراسم معرفی فرماندار شهرستان جدیدالتاسیس دشتیاری با حضور استاندار غیربومی برگزار شد. مراسمی که در آن یک بسیجی اهل محمودآباد مازندران به نام «عادل عفتی» فرماندار یکی از محروم‌ترین مناطق کشور شد؛ او که نه زبان مردم آن‌جا را درک می‌کند و نه درد آنان را. حسرتا که اولین ماموریت فرماندار جدید، برگزاری پرهزینه و پرشور شهدای تشنه لب کربلا؛ یعنی عاشورای حسینی است که مردم سُنی‌مذهب و بلوچ روستاهای دشتیاری از آن حادثه ١٣٥٠ سال پیش در بیابانی برهوت در عراق فعلی کاملا بی‌خبر هستند. همان‌گونه که حاکمان زمان در سال ١٣٩٩ از تشنه‌لبی و پرپر شدن کودکان بلوچ در گودالچه‌های غیربهداشتی که به ناچار مورد استفاده حیوان و انسان است؛ کاملا بی‌خبر و به آن بی‌اعتنا هستند.

لابد می‌پرسید: «شاید آب نیست؟» نخیر، در جنوب استان و در منطقه دشتیاری حداقل سه سد بزرگ وجود دارد که لبریز هستند، اما مسئولین آب را احتکار کرده‌اند و آب در پشت سدها تبخیر می‌شود. وانگهی جمهوری اسلامی در چابهار در حال هزینه کردن هزاران میلیارد تومان برای شیرین کردن آب و انتقال آن به استان‌های خراسان جنوبی و خراسان رضوی است. در حالی که مردم بومی در لب دریا تشنه‌لب هستند. لابد می‌پرسید شاید بودجه نیست؟ نخیر، بودجه برای انتقال آب و یا برای طرح توسعه سواحل مکران و تغییر بافت جمعیتی و پروژه‌های نظامی و غیره فراوان است. همین روز دوشنبه استاندار در جلسه دیگری در چابهار با حضور مسئولین (قاعدتا غیربومی) شرکت کرد که در آن ۱۰۰۰ میلیارد تومان برای احداث فرودگاه جدید چابهار تصویب شد تا آقازاده‌ها و مسئولین از پایتخت و کلان‌شهرهای کشور به راحتی به چابهار سفر کنند و پروژه‌های عظیم خود را در منطقه آزاد چابهار مدیریت کنند. اگر باور نمی‌کنید سریال جدید و جاری «آقازاده » را ببینید که منعکس‌کننده ماهیت واقعی این نظام است؛ و اسم «پروژه در چابهار» در این سریال توسط «آقازاده‌ها» بارها ذکر می‌شود.

وانگهی با وجود داشتن یک فرودگاه عملی و کاربردی ٤٦ ساله در غرب چابهار (کنارک)، آیا ساخت یک فرودگاه مختص منطقه آزاد چابهار در شمال شهر نسبت به محرومیت‌زدایی و تامین آب آشامیدنی مردم بومی، ارجحیت و اولویت دارد؟ اگر بودجه نیست چه‌طور برای فرودگاه ثانوی منطقه آزاد چابهار بودجه هست؟ چه‌طور برای انتقال آب به خراسان بودجه هست؟

در مقاله اخیر «مریم طالشی» در «روزنامه ایران» تحت عنوان «آب به بهای جان، داستان غم‌انگیز غرق شدن کودکان سیستان‌و‌بلوچستان کی تمام می‌شود؟»، تاکید شده است که ما مشکل منابع آب نداریم و مشکل از زیرساخت و نبود مدیریت صحیح است. آب می‌آید پشت سد ذخیره می‌شود و در نهایت به زمین‌داران بزرگ داده می‌شود که هندوانه می‌کارند و به عراق و ترکیه صادر می‌کنند، در حالی‌ که مردم آب خوردن ندارند. نکته دیگر این است که در مورد پروژه بزرگ انتقال آب دریای مکران از چابهار به خراسان رضوی، متاسفانه در اجرای این پروژه حق بزرگی از مردم محلی ضایع شده است. پیمانکار پروژه طبق قانون باید برای جامعه محلی و مردم منطقه قبل از انتقال آب، شبکه آب‌رسانی ایجاد کند تا آن‌ها از این پروژه منتفع شوند، اما تا حالا که چنین اتفاقی نیفتاده است. هر بار می‌گوییم کاش بار آخر باشد، کاش دیگر کودکی قربانی نشود، اما باز همان اتفاق، به همان شکل می‌افتد. تا درد آب هست، بیم جان کودکان سیستان‌و‌بلوچستان هم هست؛ کودکانی که جان‌شان را بر سر آب می‌دهند.

شوربختانه لیست کودکان قربانی بلوچ برای قطره‌ای آب، طولانی و طولانی‌تر می‌شود و درجه قساوت و بی‌رحمی و بی‌اعتنایی مسئولین بیشتر و بیشتر. پسرک کوچکی به نام «علی‌اکبر بشکار» و دخترک کوچکی به نام «یسنا» دیگر قربانیان چند روز پیش بی‌دردی و بی‌مسئولیتی «مسئولین» بودند. این درد تاریخی برای خود نگارنده نیز تاسف‌بار و دردآور است. زیرا به خاطر دارم در دوران پهلوی، در اواخر سال ١٣٥٦، زمانی که دانشجو بودم، از یکی از ساکنان منطقه دشتیاری که دکه‌ای در بازار قدیمی چابهار داشت درخواست کردم مقداری از آب هوتگ (گودالچه) در بطری ریخته و به شهر چابهار بیاورد. سپس به همراه او به ملاقات فرماندار چابهار رفتیم و از فرماندار درخواست کردم اگر می‌تواند کمی از آن آب (نسبتا زرد رنگ و غیربهداشتی) را بنوشد و گفتم که در آن صورت ما مطالبه و حرفی نخواهیم داشت. اما فرماندار نتوانست بنوشد، ولی قول داد که به موضوع رسیدگی شود. در آن زمان رژیم پهلوی مشغول هزینه بین ٥ تا ١٠ میلیارد دلار به پول آن زمان برای احداث یکی از بزرگ‌ترین پایگاه‌های نظامی خاورمیانه در غرب چابهار (یعنی کنارک) بود. اما اراده‌ای برای خرید چند تانکر آب جهت تامین آب آشامیدنی مردم وجود نداشت، اراده‌ای که اکنون هم ندارد و علی‌رغم گذشت قریب به نیم‌قرن وضع بدتر شده است و این داستان پر آب چشم همچنان جاری است.

 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان‌وایر

کیوان امام بازداشت شد

۴ شهریور ۱۳۹۹
خواندن در ۱ دقیقه
کیوان امام بازداشت شد