close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

پرونده امر به معروف مهاجمان بسیجی در بیمارستان

۱۲ آذر ۱۳۹۳
سوال و جواب حقوقی,  
برزین
خواندن در ۷ دقیقه
پرونده امر به معروف مهاجمان بسیجی در بیمارستان

موسی برزین خلیفه لو

١. آیا نیروی بسیج قانونا می تواند افراد را به بهانه امر به معروف و نهی از منکر دستگیر و بازداشت کند؟  ٢. توهین در قوانین ایران چه حکمی دارد و چه مجازاتی بر آن مترتب است؟ ٣. حکم ضرب و جرح در قوانین ایران چیست و چگونه می توان آن را در دادگاه ها اثبات نمود؟  ٤. اخلال در نظم عمومی چه مجازاتی دارد ؟ شرایط اثبات آن چست؟ موسی برزین خلیفه لو، وکیل دادگستری در این بلاگ پرونده یکی‌ از موکل‌های خود را  مرور کرده و به این سوال‌ها پاسخ می دهد.

به سالن دادسرا که وارد شدم صدای مشاجره چندین نفر توجه من را جلب کرد. ابتدا فکر کردم مانند همیشه طرفین یک دعوا با هم مشاجره می کنند. از کنارشان که گذشتم، متوجه شدم یکی از همکارانم در آنجا حضور دارد و عده ای که از ظاهر آنها می شد تشخیص داد که به کدام گروه وابسته هستند، به سوی همکارم حمله ور شده و وی را با رفتارها و گفتارهای خشونت آمیز و موهن مورد خطاب قرار می دهند. وظیفه حکم می کرد وارد جمع شده و در کنار همکارم باشم. پس از اندکی متوجه شدم که طرف دعوای همکارم، نیروهای بسیج هستند. در سالن دادسرا با صدای بلند همکارم را مورد اهانت قرار داده و مرتبا تهدید می کردند. ازدحام کم کم زیاد می شد، به طوری که نظم دادسرا را برهم ریخته بود. مسئولین حفاظت دادگستری نیز برای اتمام قائله چندان مصمم نبودند. به همکارم گفتم که ادامه مشاجره خوب نیست و بهتر است محل را ترک کنیم زیرا بسیجی ها قصد ضرب و شتم همکارم را داشتند.

پس از ترک دادگستری، همکارم ماجرا را چنین شرح داد: «یک ماه پیش خانواده یکی از اقوام بنده که در بیمارستانی بستری شده بود برای عیادت مریضشان به بیمارستان مراجعه می کنند. در سالن عمومی بیمارستان، فردی به دختر جوان خانواده نزدیک شده و وی را به دلیل نوع پوشش مورد سرزنش قرار می دهد و از وی می خواهد که آرایش خود را پاک کرده و موهای سرش را کاملا بپوشاند. دختر جوان به مشاجره با این مرد می پردازد و به وی متذکر می شود که حق ندارد در امور خصوصی او دخالت کند. برادر این خانم متوجه مساله شده و از آن مرد می خواهد که مزاحم خواهرش نشود. آن مرد اظهار می کند که از نیروهای بسیج است و می تواند امر به معروف و نهی از منکر کند. با بالا گرفتن مشاجره مرد بسیجی لفظ زشتی را نسبت به دختر جوان به کار می برد. به همین دلیل برادر دختر جوان عصبانی شده و چندین مشت به مرد بسیجی می زند به طوری که استخوان بینی وی می شکند. پس از این قضیه مرد بسیجی به دوستان خود اطلاع داده و آنها را به بیمارستان فرا می خواند. برادر دختر را بدون حکم قضایی بازداشت کرده و به پایگاه بسیج می برند. در آنجا یک شب وی را نگه داشته و مورد ضرب و شتم قرار می دهند و سپس به کلانتری محل تحویل می دهند. علیه وی شکایتی تنظیم کرده و علاوه بر عنوان ضرب و شتم اظهار می کنند که برادر دختر به مقدسات اسلام و رهبر هم توهین کرده است. به هر حال با این پرونده سازی، بازپرس پرونده نیز قرار بازداشت موقت را صادر کرده و وی را راهی زندان می کند. بنده به دلیل رابطه فامیلی از قضیه مطلع شده و وکالت وی را بر عهده گرفتم که در جلسه بازپرسی آن ماجرا پیش آمد.»

همکارم از بنده خواست که پرونده را مشترکا قبول کنیم و من هم قبول کردم. تصمیم گرفتیم که شکایتی علیه بسیجی هایی که در قضیه دخالت داشتند، تنظیم کنیم. شکایت ما مبنی بر بازداشت غیر قانونی و ضرب و جرح عمدی و همچنین توهین بود. با توجه به اینکه نیروهای بسیج صرفا در امور خاص ضابط دادگستری هستند، نمی توانند مانند نیروی انتظامی آن هم بدون حکم بازداشت فردی را دستگیر و بازداشت کنند. این رفتار بسیجی ها کاملا نمونه بارز بازداشت غیر قانونی بود و بر اساس قانون مجازات اسلامی مجازات حبس را برای مرتکبین در پی داشت. همچنین ضرب و جرح نیز به هر بهانه ای مگر دفاع مشروع، جرم است. نیروهای بسیج موکل را مورد ضرب و جرح قرار داده و به خود و خواهرش توهین کرده بودند. از خواهر وکالت گرفته و برای تنظیم وکالتنامه از برادر وی به زندان مراجعه کردم. آثار ضرب و جرح در بدن وی وجود داشت. شکایتنامه را به دادستانی برده و معاون دادستان موضوع را به همان شعبه بازپرسی که به شکایت فرد بسیجی رسیدگی می کرد، ارجاع داد. به پیوست شکایتنامه مدارک لازم از جمله استشهادیه ای مبنی بر توهین به دختر جوان را ضمیمه کردیم. از بازپرس خواستیم که هم از جهت اینکه آیا توهینی به مقدسات و رهبری شده و هم از جهت توهین به دختر جوان دستور تحقیق محلی را صادر کند. علاوه بر آن خواستار ارسال موکل به پزشکی قانونی برای معاینه آثار ضرب و جرح شدیم. همچنین تقاضا کردیم که قرار بازداشت موقت را به قرار دیگری تبدیل کند. زیرا دلیل قانونی برای بازداشت موقت وجود نداشت. به هر حال پس از یک هفته موکل به قید قرار ١٠٠ میلیون تومانی آزاد شد. بازپرس پس از ٢٠ روز قرار معاینه پزشکی را صادر کرد که این تاخیرغیر قانونی و بدون دلیل بود. به دلیل اینکه آثاری در بدن وی نمانده بود، پزشکی قانونی نیز نتوانست ضرب و جرح را تأیید کند. با توجه به اینکه ضرب و جرح در داخل پایگاه بسیج اتفاق افتاده بود نیز کسی به جز بسیجی ها شاهد آن نبودند. تحقیقات محلی نیز صورت گرفت و مشخص شد که توهین به مقدسات و رهبری صحت ندارد البته توهین آن فرد بسیجی به دختر جوان نیز پذیرفته نشد. تنها امری که توانستیم به بازپرس بقبولانیم بازداشت غیر قانونی بود. در این بین متوجه شدیم که بازپرس پرونده  نسبت به مشتکی عنهم قرار کفالت!! صادر کرده است. به هر حال کاری نمی شد انجام داد. در جلسه اخذ آخرین دفاع حاضر شدیم. در آن جلسه نیز مشاجره اتفاق افتاد و با تهدید نیروهای بسیج مواجه شدیم. به هر حال قرار مجرمیت صادر شد. موکل ما به ایراد ضرب و جرح عمدی و اخلال در نظم عمومی متهم شده و بسیجی ها به بازداشت غیر قانونی. کیفرخواست نیز بر این اساس تنظیم شده و پرونده به دادگاه عمومی ارسال شد.

پس از دو ماه به جلسه دادگاه دعوت شدیم. بنده و همکارم به همراه موکل به دادگاه رفتیم. بسیجی ها نیز به همراه یک وکیل حضور داشتند. قاضی دادگاه جزائی ابتدا تفهیم اتهام کرد که موکل و بسیجی ها اتهامات را نپذیرفتند. قاضی ماجرا را پرس و جو کرد. مرد بسیجی که در بیمارستان مزاحم خواهر موکل شده بود اظهار داشت که من به وظیفه دینی و اخلاقی خود عمل کرده و امر به معروف و نهی از منکر کردم!! دیگر بسیجی ها نیز اذعان داشتند که موکل را برای تحویل به پلیس برده اند. وکیل بسیجی ها نیز با قرائت آیات و روایات دینی به تمجید و تعریف از فریضه الهی امر به معروف و نهی از منکر پرداخت و با اشاره به قانون اساسی و دیگر قوانین عمل موکل خود را مشروع دانست. در مقابل ما استدلال کردیم که نیروهای بسیجی ضابط نیستند و علاوه بر آن نمی توانند مزاحم مردم شوند. همچنین قانون به کسی اجازه نداده که مزاحم مردم شود. از طرف دیگر به لشکر کشی بسیجی ها و بازداشت غیر قانونی موکل اشاره کردیم و عنوان کردیم که بدون مجوز قانونی موکل را دستگیر و ساعت ها حبس کرده اند. همچنین در مورد اتهام اخلال در نظم توضیح دادیم که در این مورد نمی توان گفت که نظم مختل شده است و از طرف دیگر اگر نظمی هم مختل شده باشد از طرف بسیجی ها اتفاق افتاده است. به هر حال شرایط اخلال در نظم عمومی را بیان کرده و این اتهام را بی اساس خواندیم. محاکمه چندین ساعت طول کشید. پس از اتمام محاکمه منتظر ابلاغ دادنامه شدیم.

دادنامه بالاخره ابلاغ شد. قاضی دادگاه موکل را به اتهام ضرب و جرح عمدی و اخلال در نظم عمومی به دیه و ٢٠ ضربه شلاق و مجموعا شش ماه حبس تعزیری محکوم کرده بود. در مقابل بسیجی ها به اتهام بازداشت و حبس غیر قانونی صرفا به ١٠٠ هزار تومان جزای نقدی محکوم شده بودند. قاضی دادگاه با استدلال اینکه بازداشت غیر قانونی در اثر عمل به فریضه الهی امر به معروف و نهی از منکر اتفاق افتاده است،  بسیجی ها را مشمول تخفیف دانسته و آنها را به مجازات سبک و نامناسبی محکوم کرده بود. قطعا دادنامه ناعادلانه صادر شده و امکان نفوذ بسیجی ها نیز وجود داشت. علاوه بر آن عدم برخورد جدی با کسانی که به بهانه امر به معروف و نهی از منکر مزاحم مردم می شوند موجب هرج و مرج و ناامنی شده و امنیت مردم را به خطر می اندازد.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

بلاگ

کودکان کار؛ دور از مهر و مدرسه

۱۲ آذر ۱۳۹۳
شما در ایران وایر
خواندن در ۵ دقیقه
کودکان کار؛ دور از مهر و مدرسه