close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

چهار دهه تبعیض؛ گفت‌وگو با محمد قدمی، استاد علوم سیاسی اهل سنت

۲ آذر ۱۴۰۰
ما ایرانیم
خواندن در ۷ دقیقه

 

مهدی نخل‌احمدی

در چهار دهه‌ حاکمیت جمهوری‌اسلامی در ایران، اقلیت‌های دینی، قومی و مذهبی با تبعیض‌های گوناگونی مواجه بوده‌اند. برخی از این تبعیض‌ها در قوانین و برخی در تفسیر مسئولان از قوانین و اجرا قابل پیگیری است. با نگاهی گذرا به وضعیت استان‌هایی که جمعیت اقلیت‌ها در آن‌ها بیشتر است و تفاوت سطح توسعه‌یافتگی در آن‌ها به نسبت دیگر استان‌ها، به‌سادگی می‌توان نشانه‌های این تبعیض را مشاهده کرد.

در اولین قسمت از برنامه لایو اینستاگرامی «ما ایرانیم»، با  دکتر «محمد قدمی»، شهروند کُرد و اهل سنت ساکن بانه و استاد علوم سیاسی درباره این تبعیض‌ها گفت‌وگو کرده‌ایم. «ما ایرانیم» عنوان لایو اینستاگرامی «ایران‌وایر» با موضوع اقلیت‌های مذهبی، دینی و قومی است. این برنامه هر شنبه ساعت ۱۹ به وقت ایران آغاز می‌شود. ایران‌وایر تلاش می‌کند با کمک کارشناسان، تصویر روشنی از آن‌چه در این سال‌ها بر سر اقلیت‌ها آمده، ارائه دهد.

***

آقای دکتر، شما در سال‌های گذشته چندین‌بار برای نمایندگی مجلس و ریاست‌جمهوری کاندیدا شده‌اید و در تمام این سال‌ها صلاحیت شما از سوی شورای نگهبان رد شده است. بنا بر اصل ۱۱۵ قانون اساسی، اقلیت‌های دینی-مذهبی امکان کاندیدا شدن برای تصدی ریاست‌جمهوری را ندارند. دلیل این مساله را چه می‌دانید؟

  •  متاسفانه در کشورهای جهان سوم مثل ایران که قانون اساسی آن‌ها بر اساس قوانین شریعت و ایدئولوژیک نوشته شده است، این قوانین به شکل عینی اقلیت‌های مذهبی و دینی را از تصدی مقام ریاست‌جمهوری باز می‌دارد و البته قوانین نانوشته‌ای هم داریم که اقلیت‌های قومی مثل کُرد‌ها و دیگر اقوام را از تحصیل بسیاری از مناسب اجرایی در کشور محروم می‌کند. این محدودیت‌ها را معمولا شوراهای تامین، شورای نگهبان و گزینش‌ها اِعمال می‌کنند. اوایل انقلاب آقای «خمینی» در رابطه با این محدودیت‌های قانونی گفت، بگذارید این رفراندوم برگزار شود، بعدا محدودیت‌ها را نخواهیم داشت، اما متاسفانه ایشان برخلاف وعده‌ خود عمل کرد.

 

چرا در طول سال‌ها، اقلیت‌ها از عضویت در نهادهایی مثل شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام و مجلس خبرگان (به‌جز چند مورد محدود) باز مانده شده‌اند؟ 

  • اولا من با واژه‌ اقلیت موافق نیستم و فکر نمی‌کنم این واژه‌ درستی برای بخشی از شهروندان یک کشور باشد. در پاسخ به شما، در حوزه‌ انتصابات در چند دهه‌ گذشته، هیچ‌گاه از پیروان ادیان و مذاهب و اقوام دیگر در رده‌های متوسط به بالا استفاده نشده است. خصوصا در نهادهایی که مرتبط با سیاست‌های کلان، اقتصاد و امنیت هستند، این محذوفی بیشتر دیده می‌شود. حتی در جایگاه‌های متوسط و متوسط به پایین، مانند استانداری و فرمانداری، هم تاکنون از این بخش از جامعه استفاده نشده است. در مورد جایگاه‌های انتخابی هم عرض کردم که قوانین نوشته شده و نوشته نشده در طول سال‌های گذشته مانع کسب جایگاه‌هایی مثل ریاست‌جمهوری برای اهل سنت و دیگر پیروان ادیان و اقوام کشور شده‌اند. شما ببینید در طول سال‌های گذشته حتی یک وزیر اهل سنت هم انتخاب نکرده‌اند. حتی یک استاندار از اهل سنت یا دیگر پیروان نداشته‌ایم. راه حل این مساله، تغییر قانون اساسی و حذف این بخش از اصول قانون اساسی است که باعث تبعیض به شهروندان می‌شود.

 

اهل‌سنت ایران عموما در استان‌های مرزی کشور مثل سیستان و بلوچستان، خوزستان و کردستان سکونت دارند. بر اساس آمار، شاخص‌های توسعه‌یافتگی در این استان‌ها، تفاوت معناداری با دیگر استان‌ها دارد. از طرفی جمهوری‌اسلامی با برگزاری هفته‌ وحدت و تاسیس نهادهایی مانند مجمع تقریب مذاهب، ادعا می‌کند که بین شهروندان تبعیضی قائل نمی‌شود. آیا این ادعای نظام را درست می‌دانید؟

  •  از زمان صفویه، قومیت‌ها و اهل سنت را به بخش‌های مرزی کشور کوچ دادند تا حافظ مرزهای کشور باشند. آمایش سرزمین بحث بسیار مهمی است که متاسفانه جمهوری‌اسلامی حتی برای استان‌های مرکزی هم آن را رعایت نکرده است؛ مثلا صنایع سنگینی مثل فولاد و پتروشیمی را که بسیار نیازمند آب هست، در استان اصفهان می‌سازند و آب استان‌های خوزستان و کهگیلویه و بویراحمد و این‌ها را می‌برند آن‌جا، برای اداره‌ این صنایع. در همین حال باز مردم اصفهان به دلیل مشکل آب اعتراض می‌کنند. این یعنی یک‌جور بی‌تفاوتی و بی‌برنامگی در مجموع وجود دارد؛ اما نسبت به مناطق حاشیه تبعیض‌هایی هم وجود دارد. اگر شاخص‌هایی مثل فلاکت یا طلاق و امثال این را ببینید، استان‌های مرزی معمولا شرایط بدتری دارند. حتی مسئولان این استان‌ها را هم از مردم استان‌های مرکزی مثل تهران و سمنان و اصفهان نصب می‌کنند که واقعا جای تاسف دارد.

 

  وضعیت اقلیت‌ها در زمان جمهوری‌اسلامی نسبت به دوران پهلوی چه تغییری کرده است؟

  •  در زمان پهلوی هم تبعیض بود. برخی از شخصیت‌های مذهبی و قومی را اعدام می‌کردند یا می‌کشتند. سیاست پهلوی و جمهوری‌اسلامی هر دو، مرکزگرا است. شاه به دنبال مدرن کردن کشور با الگوی وارداتی بود و نه درون‌زا. البته برخی خدمات در آن دوران بهتر بود، به نسبت حالا. آقای «خامنه‌ای» و سیاست‌های او و نهادهای زیرمجموعه‌اش باعث این تبعیض‌ها است. حالا آقای خامنه‌ای از خروج نخبگان از کشور گلایه می‌کند. در صورتی که سیاست‌های نادرست و ناعادلانه خودشان باعث دلسردی و کوچ جوان‌ها و نیروهای موثر از کشور می‌شود. البته شاید به ایشان اطلاعات غلط می‌دهند و ایشان هم بر اساس همین اطلاعات غلط اظهار‌نظر می‌کند.

 

در اصل ۱۲ قانون اساسی آمده که دین، مذهب و زبان رسمی کشور را اسلام، تشیع اثناعشری و فارسی مشخص کرده است. این در حالی است که در قانون اساسی کشورهای توسعه‌یافته چنین چیزهایی تعیین نشده است. تعیین دین و مذهب و زبان رسمی چه آسیبی به وحدت و حقوق شهروندی افراد جامعه می‌زند؟

  •  وقتی صحبت از دولت-ملت می‌کنیم، باید یک پلورالیسمی در کشور حاکم باشد. حقوق شهروندی باید بدون درنظر گرفتن عقاید و قومیت و این موارد برای همه یکسان و برابر باشد. وقتی چنین نگاهی وجود نداشته باشد به طور طبیعی گرایش به فدرالیسم و حتی تجزیه‌طلبی در جامعه افزایش می‌یابد. وقتی کسانی صحبت از این حقوق می‌کنند بلافاصله آن‌ها را متهم به ضدانقلاب بودن می‌کنند و این خود باعث افزایش تضادها بین جامعه و حکومت می‌شود.

 

سیاست‌های کشور در رابطه با اقلیت‌ها در کجا تعیین می‌شود؟

  •  طبیعی هست که سیاست‌های کلانی مثل این، توسط نهادهای بالادستی مثل رهبری و مراجع اتخاذ می‌شوند. اما این‌طور نیست که دولت هم کاملا بی‌اختیار و دست‌بسته باشد. دولت‌ها هم همیشه در طول این دوران کم‌توجهی‌های بسیاری به اقلیت‌ها کرده‌اند و در رفتار آن‌ها هم کاملا این تبعیض مشخص است. در انتخابات گذشته اهل سنت ایران همیشه از طیف‌های اصلاح‌طلب که شعار برابری و تساوی می‌دادند، حمایت کرده‌اند و قاطبه‌ اهل سنت افرادی آگاه هستند و از افرادی مانند «رئیسی» حکایت نمی‌کنند. البته در این انتخابات که «مولوی عبدالحمید» با توجیهاتی از رئیسی حمایت کرد، مورد استقبال و حمایت اکثریت جامعه اهل سنت قرار نگرفت.

 

مولوی عبدالحمید بعد از آمدن طالبان در افغانستان به شکل علنی از آن‌ها حمایت کرد و حتی از جامعه بین‌المللی خواست که طالبان را به رسمیت بشناسند. این موضع مولوی چه آسیبی به تفکر جامعه، نسبت به اهل سنت ایران زد؟ 

  • ما اهل سنت هستیم و طبیعتا از عقاید و هم‌کیشان خود حمایت می‌کنیم، اما نه هر اهل سنتی. گروه‌هایی که قائل به حکومت دموکراتیک، حقوق بشر، حقوق زنان و قواعد امروز جامعه جهانی باشند. البته خود جمهوری‌اسلامی در حمایت از طالبان پیش‌دستی کرد و البته اشتباه بود. مولوی عبدالحمید هم احتمالا با محاسباتی این حمایت را انجام داد که بسیار کار غلط و نابه‌جایی بود و انتقادات زیادی از بدنه‌ روشنفکران و روحانیون اهل‌سنت هم در مورد موضع ایشان انجام شد.

 

مطالبات اتنیکی و اقلیت‌ها چقدر می‌تواند با مطالبات معیشتی که دغدغه‌‌ بخش قابل توجهی از جامعه ایران را شامل می‌شود، هم‌پوشانی پیدا کنند؟ 

  • مساله‌ معیشت بر اساس هِرَم «مازلو» مهم‌ترین نیاز هر فرد و جامعه است. اتنیک‌ها و اقلیت‌ها هم اتفاقا با توجه به کم‌توجهی حاکمیت به مناطقی که آن‌ها در آن مستقر هستند، جزء آسیب‌پذیرترین اقشار جامعه به لحاظ معیشتی هستند. پس افزایش مشکلات معیشتی، مطالبات همه‌ جامعه اعم از اتنیک یا غیراتنیک هم افزایش پیدا می‌کند و نهایتا هم به اعتراض می‌انجامد.

 

   چرا در آماری که از سوی مرکز آمار ایران منتشر می‌شود، هیچ‌وقت آمار تفکیکی از اهل سنت یا دیگر ادیان و اقوام وجود ندارد؟

  • اگر آمار دقیق منتشر شود، طبیعتا انتظار و توقع هم ایجاد می‌شود؛ مثلا اگر بگویند اهل سنت این‌قدر جمعیت دارند، آن‌وقت باید به تناسب همین آمار و جمعیت برای اهل‌سنت حقوق و جایگاه دولتی و حکومتی قائل باشند. وقتی آمار منتشر نکنند، می‌شود به سلیقه خودشان برخورد کنند که البته این هم بسیار ناپسند و نادرست است.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان‌وایر

عضو اتاق بازرگانی: در تجارت آزاد از طالبان هم عقب‌تریم

۲ آذر ۱۴۰۰
خواندن در ۲ دقیقه
عضو اتاق بازرگانی: در تجارت آزاد از طالبان هم عقب‌تریم