close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

مشروب، بطری چند؟

۳۰ مهر ۱۳۹۳
شما در ایران وایر
خواندن در ۶ دقیقه
مشروب، بطری چند؟

امیر کلهر

اینجا منطقه سعادت آباد تهران است. چهار دوست 24 تا 29 ساله، که همگی شاغل هستند، در اندیشه تفریح هستند. مثلا آخر هفته‌ها در خانه یکی از بچه‌های اکیپشان جمع می‌شوند و مشروب می‌خورند یا به ویلای پدر یکی از بچه‌ها در لواسان می‌روند و در آنجا مشروب می‌خورند. می‌گویند دلیل اینکه آخر هفته‌ها مشروب می‌خورند این است که به آن‌ها آرامش می‌دهد و می‌توانند هفته جدید را با انرژی بیشتری شروع کنند. طبق روال پنجشنبه‌ها، ساعت چهار با کامران تماس می‌گیرند. هر تعداد شیشه مشروب که بخواهند به درب خانه آن‌ها می‌آورد یا در جایی منتظر کامران می‌شوند تا برایشان بیاورد. کامران سه شیشه ویسکی را با خود به داخل خانه می‌برد و در پاسخ به این سوالم که آیا باز هم مشروب داخل ماشین دارد یا نه؟ می‌گوید: «مگر دیوانه‌ام که چیز اضافه با خودم بیاورم، نمی‌خوام ضرر بدم و بعدشم این ماشین رو تازه گرفتم و اصلا دوست ندارم که توی پارکینگ کلانتری بخوابه.» می‌گوید خودش در کار قاچاق مشروب نیست، نه موقعیتش را دارد و نه توانایی‌اش را، مشروب‌ها را از واسطه‌ ها با قیمت عمده می‌خرد و به مشتری‌ها می‌فروشد. فارغ‌التحصیل کار‌شناسی فلسفه است، می‌گوید هدفش شاد کردن مردم است و از خوشحالی مشتری‌ها خوشحال می‌شود، برای همین نمی‌خواهد جنس تقلبی که برایش سود بیشتری به همراه دارد به مشتری‌هایش بدهد: «خوشبختانه مردم این منطقه که من به‌ آن‌ها مشروب می‌فروشم بیشتر و بهتر پول می‌دهند و اصراری برای تخفیف گرفتن ندارند.» از او در مورد حلال یا حرام بودن درآمد از این راه می‌پرسم: «دوره این حرف‌ها گذشته است. امروز همه در تلاش هستند تا از یک راهی پول در بیاورند. مگر در اروپا و کشورهای خارجی که مشروب می‌فروشند چه اتفاقی برای فروشنده‌ها می‌افتد. این همه اختلاس و دزدی می‌شود آن‌ها حرام نیست و پول کار من حرام است.» غیر از ویسکی‌ها و ودکاهای شیشه‌ای و وارداتی، شراب هم دارد، شراب‌های دست سازی که خودش در زیرزمین خانه درست می‌کند. او هر شیشه‌ ویسکی را به قیمت ۱۹۰ هزار تومان به فروش می‌رساند.

اینجا تهرانپارس است؛ محله‌ای در شرق تهران. این طور که یکی از ساکنان جوان این محله می‌گوید، هر چیزی که بخواهی در اینجا پیدا می‌شود: «پنجشنبه‌ شب‌ها برخی محله‌های تهران‌پارس تبدیل به دیسکو می‌شود. دیسکوهای سیاری که جوان‌ها با ماشین‌هایشان به راه می‌اندازند. بعد از ظهر که می‌شود صدای خواننده‌های غیرمجاز و مجاز در خیابان‌ها و کوچه‌های این محله می‌پیچد. بعضی‌ داخل‌‌‌ همان ماشینی که هستند در حال حرکت مشروب می‌خورند، بعضی‌ هم داخل ماشین می‌خورند اما در کوچه‌ای تاریک و خلوت. ما هم شب‌ها سر کوچه مشروب می‌خوریم. اینجا بیشتر تمایل دارند تا مشروب دست‌ساز بخورند، چرا که هم ارزان و هم سازنده‌اش مطمئن است.» در تهرانپارس توزیع‌کنند‌ه‌های مختلفی وجود دارد. با او به محل فروش مشروب دست‌ساز می‌روم، جایی که ادعا می‌کند بهترین مشروب‌های دست‌ساز را می‌فروشد. رستورانی قدیمی و خلوت به مدیریت یک پیرمرد ارمنی که مشروب‌های دست‌ساز داخل دبه‌های چهار لیتری را ۶۵ هزار تومان می فروشد، برای افراد آشنا تا 50 هزار تومان هم حساب می کند.

پیرمرد فقط عرق کشمش درست می‌کند. مشتری‌ها در ماشین‌های خود به انتظار می‌نشینند تا شاگرد مغازه با دست به آن‌ها اشاره کند و بعد ماشین‌ها به جلوی مغازه می‌روند، شاگرد دبه‌های چهار لیتری را که داخل کیسه‌های مشکی زباله پیچیده شده است به داخل صندلی عقب اتومبیل‌ها می‌گذارد و پول را می‌گیرد و نوبت به خودروی بعدی می‌رسد.

در منطقه‌ دیگری در انتهای تهرانپارس، جلوی یک قهوه‌خانه‌، موتورسیکلت‌های زیادی پارک شده، جوانی با هیکلی درشت از قهوه‌خانه بیرون می‌آید. می‌گوید ویسکی خیلی سخت پیدا می‌شود اما جنسی که آن را ساندیسی معرفی‌ می‌کند و می‌گوید که محتوایش ودکا است، را هشت هزار تومان تا ۱۲ هزار تومان می فروشد: «آبجو با مارک توبورگ ۲۰ هزار تومان و هر بطر عرق هم ۱۵ هزار تومان است. عرق‌هایی که در کیسه‌های فریزری ریخته و به دست مشتری داده می‌شود. ویسکی و ودکا شیشه‌ای یا‌‌‌ همان وارداتی، از ۱۴۰ هزار تومان شروع می‌شود به بالا.»

توزیع‌کننده‌ دیگری در تهران پارس خودش را مملی معرفی می‌کند. او فقط در کار مشروب‌های شیشه‌ای و پلمب شده است. جنس بد به مشتری نمی‌دهد و برای همین فروشش خوب است. شیشه‌های شراب‌ی که مدعی است ساخت فرانسه است را ۱۳۰ هزار تومان قیمت می‌دهد و می‌گوید: «اگر غریبه بخواهد ۱۵۰ هزار تومان هم می‌فروشم. ودکاهای شیشه‌ای روسی را ۱۳۰ هزار تومان می‌دهد و می‌گوید قیمتش نسبت به جاهای دیگر کمتر است.» مملی شیشه‌های پلمب شده مشروب‌ را داخل کارتن و در صندوق عقب ماشینش گذاشته است. او می‌گوید: «فقط پنجشنبه‌ها که مشتری زیاد است این‌ها را داخل صندوق می‌گذارم برای اینکه سریع کار مشتری را راه بیاندازم اما باقی روز‌ها خودم برای مشتری‌ها با موتور می‌برم.»

برویم چهار راه استانبول. جوانی سوار بر موتورسیکلت. با نگاه‌هایش مردم در حال تردد را دنبال می‌کند. آنقدر نگاه می‌کند تا مشتریش را پیدا کند. آبجو و ودکا ساندیسی می‌فروشد: «آب جو ۲۸ هزار تومان و ویسکی ساندیسی ۱۴ هزار تومان. ویسکی مدل قوطی ندارد و دو مدل ودکا شیشه‌ای دارد، ودکا هم قیمتش از ۱۵۰ شروع می‌شود تا ۱۸۰ هزار تومان.»

این بازار پر رونق و پر مشتری مختص تهران نیست، مثلا در محمودآباد، علاوه بر اینها، برخی سوپرمارکت‌ها، الکل‌های گندم و خوراکی دارند، الکل‌هایی که بطری‌های بعضی از آن‌ها کتابی است و به راحتی در جیب جا می‌شود. در یکی از سوپرمارکت‌ها الکلی فروخته می‌شود که بو و مزه نعنا می‌دهد و فروشنده با خنده می‌گوید: خوش خوراک است. حوالی ‌نوشهر، یکی از افرادی که ویلا اجاره می‌دهد آدرس سوپرمارکتی را می‌دهد که هر مشتری می‌تواند برای خرید مشروب تنها از یک جمله استفاده کند تا مغازه‌دار متوجه خواسته او شود. اسم رمز را که می گویم، اطلاعات دقیق تر دریافت می کنم: «شیشه‌های مشروب و قوطی‌های ویسکی طبقه پایین یخچال چیده شده‌اند، خنک هستند.» مارک مشروبی که در تهرانپارس ۱۳۰ هزار تومان قیمت داشته، ۲۱۰ هزار تومان است. مدعی می‌شود جنسش اصل است و خنک. ودکاهای ساندیسی با طعم سیب دارد و می‌گوید این‌ها را با قیمت ۱۹ هزار تومان می‌فروشد. آبجو ندارد اما یک شیشه شراب دارد، ۲۱۰ هزار تومان. در جواهرده هم بازار فروش گرم است. در اینجا هم جوانانی هستند که سر گذر‌ها بیکار نشسته‌اند و به مسافران چشم دوخته‌اند. یکی از جوانانی که کنار یک مشاور املاک نشسته انگار که در انتظار مشتری است. پس از چند دقیقه‌ای انتظار بالاخره مشتری را پیدا می‌کند. ودکاهای ساندیسی را ۲۱ هزار تومان و شیشه‌ای را هم ۱۹۰ هزار تومان به فروش می‌رساند. سریع هم جنسش فروش می رود.

برخی در این میان خودکفا شده اند. یکی از دوستانم، خودش آبجو درست می‌کند. می‌گوید یکی دو بار اول خیلی از بطری‌ها ترکید و همه جا کثیف شد، اما بعد کم کم راه و روش کار دستش آمده و اکنون برای خود آبجو تهیه می‌کند و به دوستانش هم گاهی هدیه می‌دهد. در کوچه‌ ما برخی موتور‌سوارها در پخش مشروبات الکی کار می‌کنند، مثل یک پیک موتوری. برای هر رفت و آمد پولی می‌گیرند و اگر هم مشتری جور کنند پورسانت دارند. چندین بار به برخی از آن‌ها پیشنهاد کار دادم، کار در کتاب فروشی و رستوران جزو پیشنهاداتم بود اما گفتند اینجا پول بیشتری در می‌آورند و برایشان بهتر است. بطری‌های مشروب‌هایی که سوراخ شده یا ضربه خورده‌اند یا شیشه‌های مشروبی که در حمل شکسته شده‌اند، آخر هر شب نصیب این‌ها می‌شود و برای خود سور و ساتی راه می‌اندازند. سورت و سات شان با بچه های سعادت آباد فرق دارد ولی خب مشروب خواری است و تفریح دیگر!

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

تصویری

ایران از نگاه عکاس فرانسوی

۳۰ مهر ۱۳۹۳
ایران از نگاه عکاس فرانسوی