close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

هتل تک ستاره٬ یادداشت های روزانه زندان (بخش هفتاد و دوم )

۲۷ آبان ۱۳۹۳
عیسی سحرخیز
خواندن در ۷ دقیقه
هتل تک ستاره٬ یادداشت های روزانه زندان (بخش هفتاد و دوم )

شنبه 26/4/89

امروز قرار بود دو تن از وكلايم به ملاقاتم بيايند و در خصوص سياست واحدي كه بايد در دادگاه پيش بگيریم مشاوره و اتخاذ تصميم كنيم. ستوده اول صبح آمد، اما خبري از فقيهي نشد. آنها قرار گذاشته بودند كه تك تك بيايند تا وقت بيشتري براي رايزني و مشاوره وجود داشته باشد و نوعي تقسيم كار نيز صورت گيرد و در نهايت چهار وكيل اين پرونده عصر روز شنبه نشست مشتركي داشته باشند و براساس نتايج جلسات صبح سياست مشخصي را براي صبح روز يكشنبه تنظيم و سپس اجرا كنند.

در صحبت‌هايي كه با ستوده داشتيم، متفق‌النظر بوديم كه برگزاری دادگاه فرمايشي خواهيد بود و به توصیه بازجوها و مقام های سیاسی مافوق حداكثر ميزان محكوميت صادر خواهد شد. از اين رو، در ارائه ی دفاعيه هرگونه تلاش براي تخفیف مجازات كاري عبث و بيهوده است! بحث اصلی این است که بايد توجه شود آیا دادگاه براساس اصل 168 قانون اساسي برگزار خواهد شد يا نه. با توجه به اين دو پيش فرض، دو سناريوي مختلف طراحي شده است. سناريوی اول اين است كه اگر اصل 168 قانون اساسي رعايت نشود- دادگاه علني نباشد و هيات منصفه نیز حضور نداشته باشد- هم متهم و هم وكلا اعلام كنند كه دادگاه را به رسميت نمي‌شناسند و ضرورتي به ارائه ی دفاعیه حضوري نمي‌بينند و تنها نسخه ای از آن را به دادگاه ارائه خواهند داد. در این صورت باید در زمان برگزاری تمام فعالیت ها را متمرکز کرد روي خبررساني و کارهای تبليغاتي.

اين موضوع نيز مورد بحث قرار گرفت كه اين احتمال نيز وجود دارد كه دادگاه به دلايل مختلف، از جمله عدم حضور قاضي يا... تشكيل نشود. پرسش اصلی این بود که در صورت انتشار دفاعيه در این زمان، آیا آثار و پیامدهای منفي وجود خواهد داشت یا نه ؟ یکی از این موارد می تواند دسترسی پیش از موعد مقام‌هاي حكومتي، امنيتي و قضايي به دفاعیه ام باشد و آمادگي بيشتر آنها در زمان حضور در دادگاه آینده، دست کم یک هفته بعد. نظر من اين بود كه با توجه به احتمال شنود، امکان دسترسي داشتن به متن دفاعيه هم اكنون نيز وجود دارد، اما اين توانايي موجود است كه حتي در اين شرايط دفاعيه جديدي نوشته شود- همان‌گونه كه عدم تحويل دفاعيه ی گذشته كه جزو وسايل تحويل داده نشده پس از انتقال از بند 350 به رجايي شهر بود، باعث تغيير شكل دفاعيه نويسي شد.

با توجه به اين نكته قرار شد كه متن دفاعيه در ساعت 12 به وقت تهران به صورت كامل در رسانه هاي مورد نظر داخلی و خارجی منتشر شود و وکلا نیز ساعتی بعد در مورد نكات كليدي آن مصاحبه کنند.

علاوه بر اين، توافق شد كه از فضاي دادگاه به عنوان موقعيت مناسبی برای افشاگري، تبليغات و جنگ رواني استفاده شود و دل به تخفيف حكم صادره نبنديم! البته به این نکته نیز توجه شد که لازم است همگی تلاش کنیم که در دفاعيه‌هاي تقديمي و رايزني‌هاي غيرمستقيم با قاضي- با توجه به قدرت و دايره ی نفوذ هر يك از وكلا- ميزان مجازات را به حداقل برسانيم، به ويژه با تاكيد بر ماده 46 قانون مجازات اسلامي.

نکته ی مورد توافق دیگر این بود که پیش از برگزاری دادگاه به گونه‌اي به قاضي مربوطه اعلام شود كه "سحرخيز اهل تجديدنظرخواستن نيست و در زمان صدور حكم - همچون دادگاه های گذشته- مصاحبه خواهد كرد و خواهد گفت كه حكم صادره از سوي رهبر جمهوري اسلامي و دفتر آيت‌الله خامنه‌اي صادر و به قوه قضائيه ابلاغ شده است و در نتيجه فرقي بین حکم دادگاه بدوي و تجديدنظر وجود نخواهد داشت و موردي براي تجديدنظر خواهي باقی نخواهد ماند."

با توجه به راهبرد طراحي شده قرار شد كه من تلاش كنم موضوع پابند نزدن در زمان انتقال از رجايي شهر به دادگاه انقلاب منتفي شود و با پابند و دستنبد به تهران بیایم تا متعاقب آن بر روي اين عمل غیرقانونی و غیرانسانی نيز تبليغات لازم- از طريق اعتراض قضايي، انتشار عكس و خبر- صورت گيرد.

براين اساس متن زير به عنوان دفاعيه من در سناريوی اول- با منتفي دانستن سناريو دوم كه دفاعيه قرائت شود- تهیه و تنظيم شد که قرار است در چند نسخه دست‌نويس براي توزيع عمومی آماده شد. قرار شد در صورت امکان از دوربين تلفن همراه نيز براي تهيه عكس توسط آشنايان و حاضران استفاده شود.

به نام خداوند جان و خرد

رياست محترم دادگاه؛

اجازه دهيد سخنان خود را با اصل 168 قانون اساسي شروع كنم. اين اصل بنياني كه برپايه حقوق است در جهت صيانت از حقوق مردم در برابر حاكمان و ناقصان حقوق شهروندي در ميثاق ملت گنجانده شده، تاكيد دارد:"رسيدگي به جرائم سياسي و مطبوعاتي علني است و با حضور هيات منصفه در محاكم دادگستري صورت مي‌گيرد...".

همان گونه كه دو هفته پيش در بيانيه‌اي خطاب به ملت اعلام كردم: "من تنها در دادگاهي به دفاع از خود مي‌پردازم كه اين اصل در خصوص من كه اتهامم مطبوعاتي است؛ شغلم روزنامه‌نگاري است؛ ابزار كارم قلم و حيطه‌ي فعاليتم رسانه است، به طور دقيق اجرا شود كه ظاهرا قرار است نشود. نه دادگاه انقلاب كه اين شعبه از آن به جرائم امنيتي رسيدگي مي‌كند در جايگاه "محاكم دادگستري" قرار دارد، نه "هيات منصفه" در دادگاه حاضر است و نه "علني بودن" آن، به آن صورتي كه نويسندگان قانون اساسي منظورشان بوده است و ملت به آن راي داده‌اند، عملي شده است. لذا نسخه دفاعيه خود را به پيشگاه ملت كه به عنوان اصلي‌ترين قاضي و هيات منصفه هستند، تقديم خواهم كرد و تصوير آن را در جهت درج در پرونده خدمت شما تقديم مي‌دارم.

م عيسي سحرخيز 27/4/89

امروز باز بحث و شايعه ی انتقال ما به بند 350 اوين از منابع جديدتري به دوستان رسيد و اين نگراني را دامن زد كه ما را از اين مكان نسبتا مطلوب کنونی به جايي نامناسب‌ انتقال خواهند داد. اكثر قريب به اتفاق زندانيان سياسي مستقر در حسينيه سالن8 بند3، با انتقال خود به تهران، با وجود محدوديت و مشكلاتي كه خانواده‌ها در زمان ملاقات دارند، موافق نيستند.

در زمان گفت‌وگو با خانم ستوده هم بحث وضعيت زندانيان مطرح شد. وی مشتاق بود که در اين مورد اطلاعات بیشتري داشته باشد. به او گفتم كه واقعيت امر اين است كه بين اعتراض‌هاي ما و خانواده‌هايمان و آنچه كه در واقع در شرايط جديد رخ داده است، تفاوت وجود دارد، ولي طبيعي است كه ما در عمل بايد در هر شرايطي معترض وضعيت موجود خود باشيم و بر روي ضعف‌ها و كاستي‌ها انگشت بگذاريم و اعتراض خود را به مقام‌هاي زندان و قوه قضائيه بيان كنيم، چون اصولا تمام ما مورد ظلم قرار گرفته‌ايم چون حق‌مان نيست كه زندانی باشیم و در چنين شرايطي نگهداری شوم يا چنين احكام سنگیني عليه مان صادر شود و آزادي ما و رفاه خانواده‌مان نقض گردد.

براي او توضيح دادم كه در مقام مقايسه، اين زندان و شرايط جديدي كه براي زندانيان سياسي مستقر در حسينيه بند 3 در نظر گرفته شده، نسبت به بندهاي مختلف زندان اوين كه پیش از این در آنها بوده‌ايم بهتر است، حتي نسبت به زندان فرديس نيز اینجا برتري دارد. اضافه کردم که مشكلات اصلی حول چند محور مي‌چرخد:

- معضل تردد سخت خانواده‌ها در زمان ملاقات و فاصله ی زیاد تا زندان به ویژه برای آن گروه که رانندگی بلد نیستند یا نمی کنند یا اصولا وسیله ی نقلیه در اختیار ندارند و باید تا این نقطه ی دور افتاده بیایند

- زنانه و مردانه بودن ملاقات ها و شرایط ناعادلانه ی یک هفته در میان آن که در عمل تعداد ملاقات های سالیانه را نصف می کند.

- محدودیت زمانی دسترسی به تلفن در مقایسه با زندانیان عادی. هرچند این مشکل گويا برای کلیه ی زندانیان سیاسی امري همگاني است و فارغ از توان اثرگذاري رئيس زندان رجايي شهر و مسؤول بند3

- ضعف و كاستي‌هاي كادر پزشكي و درماني زندان و نبود نيروهاي متخصص و عدم امكان اعزام بيماران به بيمارستان‌ها و مراكز درماني مجهز و تخصصی خارج از زندان.

با توجه به این مشغله های فراوان، اين يك دو روزه در عمل فرصت مطالعه ی كتاب از من گرفته شده است. اميدوارم كه از روز دوشنبه- پس از برگزاري دادگاه- بتوانم به نظم گذشته بازگردم و از فرصت موجود در زندان نهایت استفاده را کنم و از هواخوري كارخانجات براي خواندن و نوشتن بهره ی بيشتري ببرم.

يكشنبه شب 27/4/89 ساعت 22:30 حسينيه سالن8 بند3 كارگري

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

گزارش

چرا ایران نمی تواند مناطق آلوده به مین را پاکسازی کند؟

۲۶ آبان ۱۳۹۳
فیروزه رمضان‌زاده
خواندن در ۹ دقیقه
چرا ایران نمی تواند مناطق آلوده به مین را پاکسازی کند؟