close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

مادران شهید پرور و مادران دروغگو پرور

۲۳ دی ۱۳۹۳
بلاگ میهمان
خواندن در ۴ دقیقه
مادران شهید پرور و مادران دروغگو پرور
مادران شهید پرور و مادران دروغگو پرور

سيمين گلی

سالگرد انقلاب بهمن 57 نزدیک است، انقلاب ایران 36 ساله می‌شود. به روال هر سال در این روزها گزارش‌های خبری و فیلم‌های مستند متعدد به مقایسه دوران قبل از انقلاب و پس از انقلاب خواهند پرداخت و جنبه‌های ناگفته این دو دوره را روشن خواهند کرد. بی مناسبت نیست که در این فرصت رفتار مادران قبل از انقلاب و بعد از انقلاب را در تربیت فرزند با هم مقایسه کنیم.

به فاصله کوتاهی پس از برقراری حکومت اسلامی در ایران جنگ با عراق آغاز شد، کودکان آن روزگار که اکنون میانسال شده‌اند خاطرات پخش مارش‌های جنگی از رادیو و تلویزیون، آژیر وضعیت قرمز، هجوم به پناهگاه‌ها و موشک باران شهرها را به خوبی به یاد دارند.  صحنه اعزام رزمندگان به جبهه‌ها و تشییع پیکر شهدا هم از یاد رفتنی نیست. اغلب شهرها و حتی روستاها یک پیشوند "شهیدپرور" دریافت کردند و هنوز هم در تابلوهای ورودی بسیاری از شهرها می‌توان این پیشوند را دید. نسلی که نه از سر اجبار، بلکه با شور وطن پرستی جنگیدند، در دامن مادرانی پرورش یافته بودند که دردوران ستمشاهی زندگی کرده و در انتخاب پوشش خود مختار بودند، گشت ارشاد و امر به معروفی در کار نبود، اگر چادر به سر داشتند خودشان آنرا پذیرفته بودند. می‌توانستند از تلویزیون رسمی کشور برنامه‌های مورد علاقه خود را ببینند و موسیقی دلخواه خود را گوش بدهند. هر چند در آن دوران روحانیت با حق رای زنان مخالف بود و پیروزی زنان در انتخابات را مصداق فحشا می‌دانست، و با وجود اینکه بسیاری از خانواده‌های متعصب با درس خواندن دختران و حضور آنان در اجتماع مخالف بودند، زنان در تحصیل یا اشتغال محدودیت حکومتی نداشتند.

کودکان و نوجوانان امروز را پدران و مادرانی بزرگ کرده‌اند که از دوران قبل از انقلاب خاطرات مبهمی دارند، پدران و مادرانی که شادترین آهنگی که در نوجوانی از رادیوی دولتی شنیده‌اند تصنیف اندک اندک شهرام ناظری بوده و به جای برنامه‌های ماهواره‌ای و فیسبوک و یوتیوب، با ترانه‌های درخواستی رادیو کویت و برنامه‌های ظهر جمعه رادیو بی‌بی‌ سی تفریح کرده‌اند. در کتاب‌های درسی‌شان به جای خاله مرجان، دندان شیری، شاهزاده خوشبخت و دوازده برادر، داستان کودک آواره فلسطینی، حجر بن عدی و تشنگان جنگ احد را خوانده‌اند. سر صف‌های صبحگاهی با تمام قوا مرگ بر آمریکا گفته‌اند، از دوران کودکستان با قرآن آشنا شده‌اند، در مدرسه نماز جماعت خوانده و به موعظه‌های مربیان پرورشی گوش کرده‌اند. با این تفاصیل ببینیم حاصل 36 سال زندگی در نظام اسلامی چه بوده است؛ کودکان ما که در کتاب فارسی خود به جای آشنایی با ادبیات فارسی و آیین نگارش، بیشتر با مفاهیم دینی مثل نماز اول وقت، امام جماعت، اهمیت دعا و زیارت و دانه دادن به کبوتران حرم آشنا می‌شوند، به لطف فشار حکومت و تلاش مادرانی که به صراحت اعلام شده دیگر نمی‌توانند شهیدپرور باشند، دروغگوهای ماهری شده و تظاهر کردن را به خوبی یاد گرفته‌اند. حتی به اعتراف غلامعلی افروز اگر قرار باشد دختران دانش آموز در مورد مزایای حجاب انشا بنویسند دختران بدحجاب انشاهای بهتری خواهند نوشت.

سال‌هاست که کودکان در مدرسه با تبلیغ فراوان به سن تکلیف پا می‌گذارند اما این مکلف شدن با آن حجم تبلیغات دروغین پشت در مدرسه جا می‌ماند، دختران 9 ساله و پسران 15 ساله نه تنها به مسجد محل پا نمی‌گذارند بلکه به تدریج به جمع غالب سایر جوانان کشور پیوسته و تا بتوانند امامان جماعت را دست می‌اندازند و فایل‌های تصویری سخنان مضحک آنان را در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک می‌گذارند. این‌ها نمونه گفتگوهایی است که در بسیاری از خانواده‌های ایرانی در جریان است:

  • مامان معلم‌مان گفته ساعت 8 اخبار هواشناسی را گوش کنیم و بنویسیم وضع هوای فردا چطوره.
  • نمیشه پسرم، ما تلویزیون ایران نداریم.
  • پس چی بنویسم؟
  • یک چیزی بنویس ولی بگو از تلویزیون دیدم.

- - -

  • مامان معلم‌مان گفته خاطره یک روز خوب را بنویسم، میشه بنویسم دیروز دسته جمعی رفتیم گردش، عمو گیتار زد و تو آواز خواندی؟
  • نه بچه جان مگر می‌خواهی نان ما را آجر کنی؟
  • پس چی بنویسم؟
  • چه می‌دانم، بنویس رفتیم جمعه بازار، بعد هم نماز جمعه.

     - - -

  • مامان من باید نماز تمرین کنم.
  • خوب تمرین کن
  • معلم قرآن‌مان گفته با مادرتان تمرین کنید و خودتان و مادرتان را هم در حال نماز نقاشی کنید.
  • من که نماز بلد نیستم، به معلم‌تان بگو تمرین کردیم ولی یادم رفت، دوتا کیسه گل گلی هم بکش که یعنی من و توئیم و با هم نماز خوندیم.
  • میشه بگم مامانم کار داشت، خودم تنهایی تمرین کردم؟
  • نه، همان که گفتم، یکوقت نگی مادرم نماز بلد نیست، حتی به دوستانت هم نگو.

 

نسل پنهان‌کار هر چه بیشتر در معرض آموزه‌های اسلامی قرار می‌گیرد دین گریزتر می‌شود. دختران این نسل که در مدارس فشار بیشتری را تحمل می‌کنند مدرسه را دوست ندارند و بسیاری از آنان - درست مثل پسران - پس از فراغت از تحصیل ترجیح می‌دهند مهاجرت کنند. کتاب‌های درسی ایران پس از عربستان و یمن، تبعیض‌آمیزترین کتب درسی دنیا هستند، در این کتاب‌ها به جز پروین اعتصامی هیچ زنی نام ندارد، زنان شخصیت مستقل ندارند؛ یا مادرند یا همسر یا دختر، مثلا مادر امام خمینی برای بزرگ کردن او خیلی فداکاری کرده یا مادر شهید رجایی با کارگری او را بزرگ کرده است. دختران دبستانی بارها از مادران پزشک یا مهندس خود پرسیده‌اند چرا هیچکدام از زن‌های کتاب‌های من مثل تو نیستند؟!

نسل پنهان‌کار یک ویژگی دیگر هم دارد؛ بروز دادن رفتارهای به شدت غیرمنتظره مثل پدیده مرتضی پاشایی و فروبردن جامعه‌شناسان در بهتی که پس از نزدیک به دو ماه هنوز از آن خارج نشده‌اند. هیچکس نمی‌تواند پیش‌بینی کند در شرایط اجتماعی غیر عادی مثل درگرفتن یک جنگ دیگر، رفتار این جوانان چگونه خواهد بود.   

 

 

 

 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

بلاگ

هدایای نامزدی را می شود پس گرفت؟

۲۳ دی ۱۳۹۳
سوال و جواب حقوقی
خواندن در ۷ دقیقه
هدایای نامزدی را می شود پس گرفت؟