close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
فرهنگ

هنر هفتم در دولت رئیسی؛ وقتی سینمای زیرزمینی ایران متولد شد

۲۷ خرداد ۱۴۰۳
شهره مهرنامی
خواندن در ۹ دقیقه
یکی از اتفاقات مهم در دولت رئیسی، رویکرد برخی از فیلم‌سازان به ساخت فیلم‌هایی خارج از دستورات و سانسورهای وزارت ارشاد بود
یکی از اتفاقات مهم در دولت رئیسی، رویکرد برخی از فیلم‌سازان به ساخت فیلم‌هایی خارج از دستورات و سانسورهای وزارت ارشاد بود
«محمدمهدی اسماعیلی»، از همان وقتی که در تابستان ۱۴۰۰ برای تصدی بر وزارت ارشاد انتخاب شد و برنامه خود را ارائه داد، هنرمندان سرشناس زیادی را عصبانی کرد
«محمدمهدی اسماعیلی»، از همان وقتی که در تابستان ۱۴۰۰ برای تصدی بر وزارت ارشاد انتخاب شد و برنامه خود را ارائه داد، هنرمندان سرشناس زیادی را عصبانی کرد
بسیاری از تحلیلگران معتقدند یکی از غافلگیری‌های جنبش «زن، زندگی، آزادی»، حمایت سینماگران از این جنبش بود
بسیاری از تحلیلگران معتقدند یکی از غافلگیری‌های جنبش «زن، زندگی، آزادی»، حمایت سینماگران از این جنبش بود
یکی دیگر از اتفاقات مهم و دردناک سینمای ایران در دوران ریاست‌جمهوری ابراهیم رئیسی، مرگ مشکوک «کیومرث پوراحمد» و داریوش مهرجویی، دو کارگردان سرشناس ایران و «وحیده محمدی‌فر»، همسر مهرجویی بود
یکی دیگر از اتفاقات مهم و دردناک سینمای ایران در دوران ریاست‌جمهوری ابراهیم رئیسی، مرگ مشکوک «کیومرث پوراحمد» و داریوش مهرجویی، دو کارگردان سرشناس ایران و «وحیده محمدی‌فر»، همسر مهرجویی بود

سینمای ایران در دولت «ابراهیم رئیسی»، با تحولات غیرقابل انتظاری روبه‌رو بود؛ تحولاتی که از یک سو موجب حذف بخشی از سینمای مهم داخلی شد و از سوی دیگر، به درخشش وجه دیگری از سینمای ایران در جهان منجر شد. تحلیلگران معتقدند که اگر هر یک از نامزدهای کنونی به ریاست‌جمهوری برسند، احتمالا سانسور و فضای بسته سینما ادامه خواهد یافت و فقط دولت «مسعود پزشکیان» تحت شرایطی، با اهالی سینما کمی مدارا خواهد کرد.

***

وزیر که نیامده صدای هنرمندان را در آورد

«محمدمهدی اسماعیلی»، از همان وقتی که در تابستان ۱۴۰۰ برای تصدی بر وزارت ارشاد انتخاب شد و برنامه خود را ارائه داد، هنرمندان سرشناس زیادی را عصبانی کرد. او شمشیر را از رو بسته بود. اسماعیلی در برنامه خود آورده بود: «در سال ۱۳۹۷، از ۷۷ فیلم رصد و تحلیل شده، ۵۹ فیلم مروج سبک زندگی غیراسلامی ایرانی و تخریب‌کننده انقلاب اسلامی، ۶۱ فیلم ارائه کننده تصویر مثبت از زن بی‌حیا، ۵۰ فیلم سیاه‌نما و ناامیدکننده، ۶۰ فیلم مروج وادادگی و تحقیر ملی، ۵۵ فیلم القاکننده واگرایی دینی و ملی و قانون‌گریزی و نمایش ناکارآمدی نهاد‌ها بوده‌اند.»

این ادعاها درحالی بود که هنرمندان حتی پیش از روی کار آمدن دولت رئیسی، از سانسور و کار کردن تحت فشارهای ممیزی خسته شده بودند.

کمی بعد از انتشار این برنامه‌ها، هنرمندان واکنش تندی به آن نشان دادند. افرادی چون «حمیدرضا نعیمی، آتیلا پسیانی، همایون اسعدیان، همایون غنی‌زاده، رضا صادقی، رضا کیانیان، مهدی کرم‌پور، علی اصغر دشتی، کیومرث پوراحمد»‌و بسیاری دیگر از اهالی هنر و فرهنگ نیز، به برنامه‌های وزیر پیشنهادی واکنش‌ها نشان دادند. 

«علی مصلح»، روزنامه‌نگار و منتقد سینما به «ایران‌وایر» گفت که دولت رئیسی در حوزه فرهنگ و هنر، با وعده تشدید سانسور روی کار آمد و این موضوع را به‌صورت خیلی علنی اعلام کرد. محمد‌مهدی اسماعیلی برنامه‌های خودش را به مجلس ارائه داد، برای هنرمندان خط و نشان کشید و این سیاست را در همان سال ۱۴۰۰ اجرا کرد.

فشار بر سینماگران و عملکرد تبعیض‌آمیز بین سینماگران مستقل و فیلم‌سازان وابسته به حکومت چنان بالا گرفت که «اقتصاد نیوز» در تحلیلی نوشت: «نه‌فقط سینماگران منتقد دولت، که سینماگران حامی آن نیز در یک رخوت و رکود حرفه‌ای به‌سر می‌برند.»

هنوز دولت «حسن روحانی» به یک سالگی نرسیده بود که «داریوش مهرجویی»، کارگردان سرشناس ایران به‌خاطر لغو مجوز پخش آخرین فیلمش، «لامینور»، ویدیو اعتراض‌آمیزی علیه وزارت ارشاد منتشر کرد و گفت که دیگر تحمل این فشارها را ندارد.

سینما و جنبش زن، زندگی، آزادی

بسیاری از تحلیلگران معتقدند یکی از غافلگیری‌های جنبش «زن، زندگی، آزادی»، حمایت سینماگران از این جنبش بود. صدور احکام متعدد و گاه عجیب قضایی برای زنان سینماگر که در همراهی با معترضان پست‌هایی منتشر کردند و حجاب از سر برداشتند و جلوگیری از نمایش فیلم‌هایی که بازیگران معترضی چون «ترانه علیدوستی» در آن نقش بازی کردند، نشان می‌دهد که حکومت از واکنش سینماگران به اعتراضات سال ۱۴۰۱ شوکه شده بود.

علی مصلح درباره تحولات آن روزهای سینمای ایران گفت که بعد از تقابل تعدادی از چهره‌های سرشناس سینمای ایران با حکومت، مسوولان وزارت ارشاد برای عادی جلوه دادن شرایط، تمام تلاش خود را کردند که هنرمندان در جشنواره‌های هنری فجر سال ۱۴۰۱ شرکت کنند، اما هنرمندان این کار را نکردند. 

به گفته مصلح، از سال ۱۴۰۲ و با فروکش کردن اعتراضات، برخورد با سینماگران از شکل غیرعلنی به برخوردهای آشکارا تبدیل شد. او به ممنوع‌الکار شدن حدود ۲۰ بازیگر در این سال به‌دلیل کنار گذاشتن حجاب اجباری، یا موضع گرفتن در حمایت کردن از مردم معترض در اعتراضات ۱۴۰۱ اشاره کرد.

یکی دیگر از اتفاقات مهم و دردناک سینمای ایران در دوران ریاست‌جمهوری ابراهیم رئیسی، مرگ مشکوک «کیومرث پوراحمد» و داریوش مهرجویی، دو کارگردان سرشناس ایران و «وحیده محمدی‌فر»، همسر مهرجویی بود. 

دستگاه قضایی، مرگ پوراحمد را خودکشی و مرگ مهرجویی و همسرش را قتل به‌خاطر دزدی اعلام کرد، اما علی مصلح درباره این اتفاقات به ایران‌وایر گفت که برخورد‌های حذفی از توقیف، سانسور و ممنوع کردن، رسید به حذف فیزیکی رسید. این روزنام‌ نگار و منتقد سینما گفت: «بالاخره بخشی از جامعه هنوز معتقد است که این قتل‌ها تصادفی نیست. در روزهای اخیر هم دیدیم که یک فیلم‌ساز جوان حوزه فیلم‌های کوتاه مستند، به‌صورت مشکوکی به قتل رسید. این میراثی است از دولت رئیسی تا پیش از مرگ او؛ پکیج کاملی از تمام اتفاق‌های بد چهار دهه گذشته است. یعنی به‌طور فشرده تمام کارهایی که جمهوری اسلامی در حق هنرمندان، روشنفکران اهل فرهنگ و قلم کرد، به‌صورت فشرده در این سه سال به‌طور خیلی آشکار تکرار شد.»

سینمای اجتماعی حذف شده است

اگرچه دولت ابراهیم رئیسی در یک سال گذشته سعی کرد دستاورد بزرگی از خود در تولید و فروش فیلم ارائه کند، اما آمار نشان داد که نه‌تنها محدودیت‌ها و فشارها باعث حذف بخش مهمی از آثار سینمایی ایران شده، بلکه آنگونه که محمدمهدی اسماعیلی، وزیر ارشاد، بارها گفته، فروش سینما در ایران رکورد نزده است. جالب اینکه فروش سینما ایران در دولت ابراهیم رئیسی حتی به فروش سینما پیش از کرونا فاصله زیادی داشته است. 

از سوی دیگر در دولت ابراهیم رئیسی، حضور نهادهای امنیتی در سینما افزایش یافت. سال ۱۴۰۱، سازمان سینمایی اوج وابسته به سپاه پاسداران اعلام کرد که قرار است ۱۰ فیلم سینمایی تولید کند؛ اتفاقی که نشانه تلاش دوباره این سازمان برای افزایش حضورش در سینمای ایران بود. این درحالی بود که سانسور و سرکوب، موجب تغییرات اساسی در روند سینمای رسمی ایران شد.

علی مصلح  در مورد تاثیر فشارها بر سینمای رسمی ایران گفت که این فشارها باعث شد که این سینما به سمت سینمای کمدی عامه‌پسند برود. به گفته این منتقد سینما، در طول این یک سال، یک سال و نیم اخیر، چهره‌های سرشناس سینمای ایران، کارگردانان و تهیه‌کنندگان، از حذف و تعطیلی سینمای اجتماعی خبر دادند. آن سینمایی که جمهوری اسلامی سعی می‌کرد بگوید این سینما آیینه اجتماع است و این فیلمها فیلم‌هایی هستند که هم منتقدان می‌پسندند و هم مردم به تماشای آن می‌روند، دیگر نیست.

مصلح گفت: «الان فیلم‌سازان آشکارا می‌گویند که نه توان آن را داریم که تصویر تغییر کرده از اجتماع ارائه بدیم، نه مسوولان می‌خواهند که چنین فیلم‌هایی ساخته شود.»

به اعتقاد او، در‌حال‌حاضر دو جریان کلی در سینمای ایران وجود دارد؛ سینمای کمدی عامه‌پسند و دو دوره اخیر ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲، سینمای سفارشی ایدئولوژیکی که نهادهای  فرهنگی و نظامی و امنیتی سرمایه‌گذار آن هستند و در جشنوار فجر شرکت می‌کنند.

به گفته علی مصلح، در واقع جریان سومی که همیشه سعی می‌کرد خودش را در بین این سینمای عامه‌پسند و سینمای ایدئولوژیک سفارشی زنده نگه دارد، کاملا از بین رفته است و می‌شود گفت که شاید سینمای زیرزمینی از نظر اهمیت و تاثیر‌گذاری، جایگزین آن شده است.

سینما زیرزمینی و اقبال جشنواره‌ها

در دو سال گذشته، سینمای ایران به‌نوعی دیگر در جشنواره های بین المللی مطرح شد. یکی از اتفاقات مهم در دولت رئیسی، رویکرد برخی از فیلم‌سازان به ساخت فیلم‌هایی خارج از دستورات و سانسورهای وزارت ارشاد بود. فیلم‌هایی که به‌طور مخفیانه و بدون مجوز ساخته شد و در فستیوال های خارجی به نمایش درآمد. بعضی از آن‌ها جایزه گرفتند و حضورشان به‌طور کلی، سینمای رسمی را از جشنواره خارجی بیرون راند. 

فیلم‌های «کیک محبوب من»، ساخته «مریم مقدم» و «بهتاش صناعی‌ها»، «آیه‌های زمینی»، ساخته «علی عسگری» و «علیرضا خاتمی»،‌ «منطقه بحرانی»، ساخته «علی احمدزاده»، «کافه»، ساخته «نوید میهن‌دوست»، «من، مریم، بچه‌ها و ۲۶ نفر دیگر»، ساخته «فرشاد هاشمی» و «آشیل» ساخته «فرهاد دلارام»، ازجمله فیلم‌های مهم جریان سینمای زیرزمینی و غیررسمی ایران در سال ۱۴۰۲ بودند که بدون رعایت قواعد سانسور ساخته شدند و در جشنواره‌های خارجی چون «لوکارنو»، «کن»، «برلین»، «روتردام»، «تورنتو» و «تسالونیکی» به نمایش درآمدند. 

برخی از این فیلم‌ها توجه داوران جشنواره‌ها را هم به خود جلب کرد. فیلم منطقه بحرانی، جایزه پلنگ طلایی جشنواره لوکارنو را کسب کرد و فیلم من، مریم، بچه‌ها و ۲۶ نفر دیگر، برنده جایزه «اینگمار برگمن» جشنواره گوتنبرگ سوئد شد.

برخی از تحلیلگران، این افزایش این نوع فیلم‌سازی را، مقاومت مدنی سینماگران در برابر حکومت می‌دانند و استقبال جشنواره‌ها را، تقدیر از این مقاومت مدنی.

به گفته علی مصلح، هرچند مخاطبان داخلی به این فیلم‌ها دسترسی ندارد، ولی فیلم‌ها در رویدادهای بین‌المللی حضور پیدا می‌کند و تصویر جدیدی بعد از چهل و چند سال، از جامعه ایران ارائه می‌دهد.

نامزدهای ریاست‌جمهوری و سیاست‌های سینمایی

گفته‌های نامزدهای ریاست‌جمهوری انتخابات پیش رو نشان می‌دهد که اگرچه دولت ابراهیم رئیسی به‌خاطر مرگ او در سقوط بالگرد زودتر از موعد به پایان راه رسیده است، تقریبا تمام نامزدهای حاضر در انتخابات، همان سیاست‌های رئیسی را در وزارت ارشاد و سینما دنبال خواهند کرد. 

تقریبا تمام نامزدها، حتی «مسعود پزشکیان»، نامزد اصلاح‌طلبان، اعلام کردند که سیاست‌های کلی و راه و مسیر دولت، از طرح رهبر جمهوری اسلامی تعیین شده و مشخص است. بنابراین نمی‌توان انتظار تغییر عمده‌ای در وضعیت سینمای ایران در دولت آینده داشت؛ به‌ویژه اینکه دست‌کم پنج تن از نامزدها، «محمدباقر قالیباف»، «سعید جلیلی»، «علیرضا زاکانی»، «مصطفی پورمحمدی» و «امیرحسین قاضی‌زاده هاشمی» از نظر ایده اداره کشور، جزو همفکران رئیسی محسوب می‌شوند.

«علی افشاری»، تحلیلگر سیاسی درباره وضعیت احتمالی وزارت ارشاد و حوزه سینما در دولت مسعود پزشکیان به ایران‌وایر گفت که پزشکیان هم در همان روز اول اعلام کرد که سیاست‌های دولت رئیسی را ادامه می‌دهد و اگر در آینده اصلاحی لازم باشد انجام می‌دهد، البته این به آن معنا نیست که سیاست سینمایی پزشکیان دقیقا عین دولت رئیسی باشد. 

افشاری برخورد با سینماگران در دولت را به دو بخش تقسیم کرد و گفت که تصمیم‌گیری اصلی در مورد هنرمندان و سینماگران، به‌خصوص آن‌هایی که وارد حوزه‌هایی می‌شوند که از نگاه نهادهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی خط قرمز محسوب می‌شود، خارج از قوه مجریه است و اینکه پزشکیان یا قالیباف یا جلیلی انتخاب شوند، تغییری در آن صورت نمی‌گیرد. 

این تحلیلگر سیاسی درباره تفاوت احتمالی دولت پزشکیان با دولت رئیسی و دیگر نامزدها در مورد سینما گفت: «اگر پزشکیان رییس دولت شود، ممکن است که فشارها بر سینماگران فعال کم شود، ولی این شرطی دارد و آن اینکه وارد حوزه رادیکال نشوند؛ یعنی اگر دوباره اعتراضات خیابانی شروع شد این‌ها سمت‌گیری نکنند. در چنین شرایطی اگر پزشکیان رییس‌جمهور باشد، مدیران سینمایی او سهل گیری‌هایی به نسبت نامزدهای دیگر خواهند داشت.»

علی افشاری توضیح داد که اگر پزشکیان بر سر کار بیاید، در حوزه سینما محدودیت نسبت به هنرپیشه‌ها، کارگردانان و دیگر عناصر سینما کمتر خواهد شد و تعامل با آن‌ها بیشتر خواهد شد؛ ولی دولت نمی‌تواند مساله اساسی را حل کند. سینماگران استقلال نهادی در تصمیم‌گیری‌ها پیدا نمی‌کنند و سانسورها به‌شکل قابل اعتنایی کمتر نمی‌شود؛ اما آن دسته از افرادی که وارد اعتراضات نشده‌اند و محرومیت و محکومیت نگرفته‌اند، ممکن است دستشان بازتر شود. یعنی دولت به‌نوعی آن‌ها را قانع می‌کند که در ازای یک سری امکانات و فضای مساعد‌تر کار، دست از برخی از خواسته‌های خود بردارند.

علی مصلح هم گفت که با روی کار آمدن دولت جدید، گفته می‌شود که این سرکوب و سانسور در حوزه سینما ادامه خواهد یافت. او معتقد است که ادامه دادن سیاست‌های دولت رئیسی در حوزه فرهنگ و هنر، هیچ نتیجه‌ای به‌جز اینکه این فضای رسمی بسته‌تر و بی‌خاصیت‌تر شود و در کنارش جریان فرهنگ و هنر غیررسمی و زیرزمینی رشد کند، ندارد.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

اخبار

پلیس فتا: انتشار نظرسنجی‌های کاذب و دعوت به تجمع انتخاباتی جرم است

۲۷ خرداد ۱۴۰۳
ایران‌وایر
خواندن در ۲ دقیقه
پلیس فتا: انتشار نظرسنجی‌های کاذب و دعوت به تجمع انتخاباتی جرم است