با گذشت نزدیک چهار هفته از اعتراضات سراسری در ایران، گروههای مختلف مردم، از جمله دانشآموزان دبیرستانی به صف معترضان پیوستند.
بر اساس اطلاعاتی که به «ایرانوایر» رسیده است، ۳۰۰ کودک حاضر در اعتراضات دستگیر شده و در بازداشتگاههای متعلق به نگهداری مجرمین مواد مخدر نگهداری میشوند.
در لایو اینستاگرامی حقوق کودک «ایرانوایر»، با «صبا آلاله»، روانشناس و روان تحلیلگر سیاسی و اجتماعی در این مورد صحبت کردیم و پرسیدیم آیا کودکان باید در اعتراضات شرکت کنند؟ آیا والدین باید در کنار آنها حضور داشته باشند؟ پدیده دهه هشتادیها در اعتراضات نشانه بلوغ اجتماعی است یا هیجان کاذب؟
«ایرانوایر» هر چهارشنبه ساعت هشت و نیم شب به وقت ایران در اینستاگرام به صورت زنده در مورد حقوق کودکان با کارشناسان حوزههای مختلف گفتوگو میکند. خلاصه گفتوگو با صبا آلاله را در زیر میخوانید.
****
کودکان در اعتراضات باشند یا نباشند؟
آیا خانوادهها و والدین باید همراه کودکان در اعتراضات حضور داشته باشند یا کودکان را تنها به تجمعات رهسپار کنند و به تصمیمگیری آنها احترام بگذارند؟
«صبا آلاله»، روانشناس میگوید: «حتی بسیاری از همکاران روانشناس من در مقابله و اختلاف نظر با من میگویند قطعا باید کودکان را از این فضا دور نگه داشت، زیرا به دلیل عدم رشد مغزی و تکامل نیافتگی، آسیب میخورند. من تا این جای بحث با همکاران خودم موافق هستم، به این دلیل که روند رشد روانی و فکری کودکان به تکامل کامل نرسیده است و به دلیل داشتن تجربیات کم و نداشتن یک سری مهارتها، به طور قطع آسیبپذیری بیشتری نسبت به سایر ردههای سنی دارند. ولی از اینجا به بعد ما باید ارزیابی توانمندی کودکان را تغییر بدهیم. ما مجموعهای از توانمندی نوجوانان برای خود ساختهایم که کودکان و نوجوانان این مجموعه از توانمندیها را دارند. بعد آن را برای خود بستهبندی کردهایم و بر اساس همان میخواهیم رویکردهای درمانی بدهیم، بدون این که بستر و ساختاری را که در آن قرار داریم، در نظر بگیریم.»
این روانشناس اضافه میکند: «این سوال را از همکاران خودم و والدین کودکان دارم که کدام کودک و نوجوانی را در این شرایط میتوانید در یک اتاق قرار دهید و به هیچ عنوان به او اجازه ندهید وارد اخبار و فضای مجازی یا فضای خارج از خانه شود؟ کدام والد، معلم یا روانشناسی این توانایی را دارد که بتواند کاملا کودکان را از این فضا دور نگه دارد؟»
آیا این شرایط مناسبی برای پرورش بلوغ اجتماعی کودکان است؟ باید به آنها میدان داد و به آنها اعتماد کرد؟
این روانشناس و روانتحلیلگر سیاسی و اجتماعی میگوید الان بهترین شرایط است که کودکان و نوجوانان را با مسوولیتهای اجتماعی آنها بزرگ و همین موارد را به آنها یادآوری کنیم.
به گفته آلاله، نسلهای گذشته این طور آموزش ندیدهاند: «ما افراد محافظهکاری تربیت شدهایم و همه سعی ما این بوده است که از رویکردهای عقلانی تبعیت کنیم؛ یعنی چه چیزی به نفع من است و چه چیزی به ضرر من؟ هرآنچه به نفع من باشد، انجام دهم و هر آنچه به ضررم باشد، جلویش را بگیرم.»
آیا واقعا دهه هشتادیها با نسلهای گذشته تفاوت دارند؟
به گفته این روانشناس بالینی، بیشتر رویکرد متولدین دهههای ۵۰، ۶۰ و ۷۰ عقلانی است، چون به این شکل آموزش دیدهاند: «ولی کودکان امروز به دلیل گستردگی ارتباطات، در کنار رویکردهای منطقی و آن چیزهایی که یاد گرفتهاند، میخواهند عواطف، احساسات و هیجانات خودشان را هم ببینند. این نسل میداند نه تنها رویکرد منطقی و عقلانی برای آنها کارآیی دارد بلکه مجموعهای از احساسات و هیجانات در کنار همدیگر میتواند آنها را به موفقیت برساند.»
به گفته صبا آلاله، نسلهای قبلی، کودکان و نوجوانانی هستند که همیشه احساسات آنها نادیده گرفته شده است.
او میگوید نسل جدید حتی از خشم خود هم به درستی استفاده میکند و این خشم به کارآمدی رسیده است: «این نوجوانان به این نتیجه رسیدهاند که نه تنها خودشان بلکه هیجانات و احساسات خود را نیز نادیده نگرفتهاند. آنها به یک پیوستگی روانشناختی رسیدهاند؛ یعنی رفتارها، هیجانات، احساسات و بستر اجتماعی، سیاسی و فرهنگی خود را در قالب یک مجموعه به هم پیوند دادهاند. مثل نسلهای گذشته خیلی سیاسی نیستند، فردگرا نیستند، مفهوم آزادی برای این نسل با نسلهای قبل از آنها بسیار متفاوت است.»
آیا والدین باید کنار فرزندان خود در اعتراضات باشند؟
صبا آلاله، روانشناس بالینی میگوید والدین و مراقبین باید کنار فرزندان خود باشند.
او توضیح میدهد: «قطعا این گونه فرزندان درون حلقه امنی قرار دارند که احساس میکنند اگر در حال انجام یک فعالیت اجتماعی هستند و مسوولیت اجتماعی بر عهده گرفتهاند، از طرف امنترین افراد جامعه و زندگی خود که خانواده است، مورد حمایت قرار دارند.»
آلاله همچنین اضافه میکند: «زمانی که حکومت و سایر افراد جامعه ببینند والدین کنار کودکان خود هستند، آنها هم یاد میگیرند که کنار کودکان خود باشند. سیستم آموزشی ایران فاصله بزرگ و شکاف عمیقی بین والدین و فرزندان ایجاد کرده است. با برچسبهایی از جمله ما دهه شصتیها، شما دهه هشتادیها یا این که ما این طور میاندیشیم ولی شما طور دیگری فکر میکنید، ایجاد این فاصله، به فاصله احساسی و عاطفی هم منجر میشود.»
والدینی که سالها بازوی حکومت بودهاند، باید برگردند
صبا آلاله میگوید حکومت باید متوجه شود که فرزندان تنها نیستند و والدین آنها به مثابه نماینده حکومت، در نفی خواسته دانشآموزان عمل نمیکنند.
این روانشناس میگوید: «والدین برای سالهای بسیار زیادی به صورت پنهانی بازوهای حمایتی و پنهانی برای حکومت بودهاند؛ به این معنا که هرچه در جامعه به والدین و سرپرستان کودک القا میشد، والدین هم به اجبار و نادانسته به کودکان خود القا میکردند. حکومت فرزندان را سلطهپذیر و بله و چشمگو میخواهد، به همین دلیل مدام تبلیغ میکند به والدین باید احترام بگذارید و آنها صلاح شما را بهتر میدانند. به هیچ عنوان تاکید بر رابطه برابر نداشته بلکه همیشه تاکید بر یک رابطه سلطهگر و سلطهپذیر داشته است.»
صبا آلاله تصریح میکند که این رده سنی طالب چنین رابطه نابرابری نیست و این زنجیره را گسسته است.
آیا میتوان کودکان را از فضای اعتراضات دور کرد؟
صبا آلاله میگوید نمیتوان این رده سنی را از اعتراضات و شرکت در تجمعات دور کرد ولی باید از آسیبهای احتمالی آن برای کودکان حرف زد.
به گفته این روانشناس بالینی، تهدید در مدارس ایران برای دور نگه داشتن دانشآموزان از شرکت در تجمعات اعتراضی بسیار چشمگیر است: «مسوولان یک مدرسهای به دانشآموزان خود گفته بودند اگر در مدرسه تجمع اعتراضی برپا کنند، نمره انضباط آنها را صفر میدهند. والدی با من مشورت کرد که چه بکند، پاسخ من این بود که کودک را از شرکت در تجمعات منصرف نکنید بلکه با صداقت کامل به آنها بگویید گاهی برای حمایت از افرادی که مورد ستم و ظلم واقع شدهاند، باید تاوانهایی بپردازیم که خیلی هم ضرر ندارد. این موجب میشود از فردیت ما کاسته شود و بتوانیم به درد و رنج جامعه حساسیت داشته باشیم.»
به گفته آلاله، باید برای کودکان، هم از خطرات تظاهرات گفت و هم از خوبیها و ویژگیهای مثبت و اثرگذار فعالیتهای مدنی برای نوجوانان صحبت کرد. به آنها حق انتخاب داد که آیا میخواهند هزینه فعالیت مدنی را بپردازند یا خیر؟
دهه شصتیها؛ محرومیت کشیدههای ناامید
صبا آلاله، روانشناس و روان تحلیلگر سیاسی و اجتماعی میگوید: «دهه شصتیها یک دوره سخت محرومیت را تجربه کردهاند و یک سری از حق و حقوقها از آنها گرفته شد. آنها در بزرگسالی و زمانی متوجه شدند که ناامید بودند، چون برگشتپذیری نداشتند.»
او توضیح میدهد: «فضای آزادیهای اجتماعی برای متولدین این دهه بسته بود و زمانی که خودشان والد شدند، محدودیتهای اینگونه را برای فرزندان خود برداشتند. والدین متولد دهه شصت بر اساس آمال و آرزوهای برآورده نشده خود، آزادیهای بسیاری به فرزندان خود بخشیدند؛ به ویژه مادران به دختران خود.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر