ماهیت و ساختار و رفتار مخالفان جمهوری اسلامی طی بیش از چهار دهه عمر این نظام ایدئولوژیک تغییراتی زیادی کرده و مناسبات این نظام با مخالفان خود را وارد فاز جدیدی کرده است.
ترکیب کلی معترضانی که بیش از ۳۰ روز است در خیابانها و مدارس و دانشگاههای برخی از شهرهای ایران مشغول سر دادن شعار علیه جمهوری اسلامی و ضرورت گذر از این نظام هستند، نمونه روشنی از این تغییر ماهوی است.
فصلنامه «جامعهشناسی سیاسی ایران» در یکی از تازهترین شمارههای خود تحقیقی با عنوان «بازشناسی مواجهه جمهوری اسلامی ایران و اپوزیسیون» منتشر و تلاش کرده تصویری کلان از ماهیت مخالفان قدیمی و جدید نظام مستقر در ایران ارائه کند.
***
جریانهای سیاسی و اپوزیسیون پس از انقلاب
این تحقیق در دیباچه بحث خود به معرفی جریانهای سیاسی در نظام جمهوری اسلامی پرداخته و آنها را در چهار طیف سیاسی احزاب و گروههای بنیادگرا (راست مذهبی)، احزاب و گروههای رادیکال اسلامگرا (چپ مذهبی)، احزاب لیبرال دموکراتیک (راست سکولار) و احزاب و گروههای هوادار سوسیالیسم (چپ سکولار) تقسیم کرده است.
مهمترین گروههای تشکیلدهنده این نیروها از نظر این تحقیق هم «سلطنتطلبان»، «اسلامگرایان»، «ملیگرایان و لیبرالها»، «چپگرایان» و «التقاطیها» معرفی شدهاند.
این تحقیق نوشته فعالیت مخالفان نظام جمهوری اسلامی در سالهای نخست انقلاب، بیشتر نظامی و براندازانه بود، اما به تدریج با به قدرت رسیدن اصلاحطلبان در ایران رویکردی انتقادی در چارچوب قانون اساسی پیدا کرد و حالا هم با اتحاد و هماهنگی بیشتری با گفتمان براندازی پیش میرود.
چهار دهه فرهنگ سیاسی مخالفت در جمهوری اسلامی
این تحقیق در بخش مذکور به سیر تطور جریانهای خودی در نظام پرداخته و نوشته که برخی از این گروهها و جریانها به تدریج از بدنه حاکمیت جدا و به منتقد آن تبدیل شدند.
این تحقیق درباره افکار و اندیشههای گروههای مخالف جمهوری اسلامی هم نوشته که آنها به غرب نزدیک هستند و دموکراسیخواهی، جمهوریخواهی، حقوقبشر، جدایی دین و دولت از مهمترین شعارهای آنهاست که از حمایت نهادهای غیردولتی بینالمللی هم برخوردارند.
در بخش دیگری از این تحقیق اضافه شده که این جریانهای مخالف جمهوری اسلامی «با منافع و تمایلات قدرتهای بزرگ و جامعه جهانی هماهنگی و همسویی دارند.»
به نوشته این تحقیق، اغلب این گروهها «افکار و اندیشههای برخاسته از انقلاب اسلامی را موجب افول موقعیت بینالمللی ایران و منزوی شدن آن میدانند.»
این تحقیق ادامه داده در گروههای مخالف جمهوری اسلامی تغییر گفتمان نسلی رخ داده که استفاده گسترده از امکانات ارتباط جمعی از جمله اینترنت از مهمترین ویژگیهای آن است که منجر به این مساله شده که «تشخیص عوامل داخلی و خارجی موثر در شکلگیری افکار، اندیشهها و حرکتهای اجتماعی سختتر» شود.
دستهبندی جدید اپوزیسیون جمهوری اسلامی
این تحقیق با این مقدمه سراغ ساختار کلان گروههای مخالف جمهوری اسلامی رفته که در سالهای اخیر تغییر ماهیت داده و پوستاندازی کردهاند.
جریانهای اصلاحطلب و قدرتطلب در داخل ایران در این تحقیق در زمره مخالفان قانونی جمهوری اسلامی معرفی کرده که امکان فعالیت و مشارکت در انتخابات دارند و در مقابل طیفی از مخالفان را براندازانی معرفی کرده که خارج از کشور هستند و همکاری با آنها میتوند عواقب سختی برای هر فرد و جریانی داشته باشد.
این تحقیق در بخش دیگری از نوشتار خود از «احزاب اپوزیسیون غیرقانونی بسیار متنوعی» در ایران سخن به میان آورده که «هر کدام برای خود رسانه مختص خود را دارند، فعالیت این احزاب غیرقانونی است و فعالان و هواداران آنها همه به صورت مخفی به کار خود ادامه میدهند.»
این تحقیق در عین حال هیچ نامی از این جریانها نبرده و توضیح نداده که چه گروههایی با چه گرایشهای فکری و سیاسی هستند که به طور غیرقانونی در داخل ایران فعال هستند.
در بخش دیگری از این تحقیق آمده که «در حال حاضر، رویکردهای گروهها و جریانات اپوزیسیون در داخل و خارج از کشور از وضعیت سنتی خارج شده و حالت ژلاتینی یا سیال به خود گرفته است.»
این تحقیق میگوید که این گروهها «فعال نمودن گسلهای قومی- مذهبی و بهرهبرداری از ظرفیتهای نهفته در مطالبات صنفی و همچنین موجسواری سیاسی بر سازمانهای غیردولتی» را در دستور کار خود دارند.
در ادامه، این تحقیق به بررسی تغییر و تحولات کلی اپوزیسیون بعد از دهه ۷۰ شمسی در ایران پرداخته و مشخصات این تغییرات را چنین صورتبندی کرده است:
الف: تغییر ساختار تشکیلاتی از سلسلهمراتبی به گروهی: آنطورکه در این تحقیق آمده است قبل از دهه ۷۰ ساختار تشکیلاتی اکثریت گروههای اپوزیسیون به صورت سلسلهمراتبی بود، بدین معنی که در راس هر گروه یک قوه عاقله (متشکل از یک یا چند نفر) قرار میگرفت، این قوه عاقله دارای چند زیرمجموعه بود و هر کدام از این زیرمجموعه نیز خود به زیرمجموعههای کوچکتر تقسیم میشدند تا به افراد میرسید. اما، بعد از دهه ۷۰ این روش به کلی منسوخ و ساختار تشکیلاتی آنها از سلسلهمراتبی به گروهی تغییر کرد.
ب: تغییر شیوه فعالیت از مخفی به آشکار: این تحقیق در این بخش نوشته که قبل از دهه ۷۰ فعالیت اکثریت اپوزیسیون به صورت مخفیانه انجام میگرفت. خانههای تیمی، اجرای قرارها، نوشتن مقالهها، اماکن تشکیلاتی و اسامی اعضای سازمان اغلب به صورت مخفی و با پوشش انجام میگرفت؛ اما بعد از دهه ۷۰ این مسائل تغییر یافت و اکثریت مسائل سازمانی صورت کامل آشکار به خود گرفت.
در این میان اسامی مستعار از بین رفت و اسامی واقعی اعضای سازمان جای آن را گرفت، جلسات سازمانها با حضور رسانهها و نماینده سایر گروهها تشکیل و اطلاعیهها نیز با نام و امضا نویسنده آنها منتشر میشود.
ج: تغییر فعالیت از شیوه براندازی سخت به براندازی نرم: این تحقیق نوشته که قبل از دهه ۷۰ فعالیت اپوزیسیون در قالب براندازی سخت صورت میگرفت؛ اما بعد از دهه ۷۰ گروههای اپوزیسیون از این مسائل دست برداشتند و به تاسیس انجمنهای علمی گوناگون، برگزاری کلاسهای آموزشی در تمامی زمینهها برای اعضای سازمان و حتی سایر اعضای جامعه پرداختند. آنها همچنین سعی میکنند از امکانات شهری و اجتماعی که به صورت قانونی استفاده کرده و نگاه و بخشی از جامعه را به سوی خود جلب کنند.
د: تغییر گرایش فعالیت از سلولی به اتحاد و ائتلاف: سازمانها و گروههای اپوزیسیون قبل از دهه ۷۰ هرکدام به صورت سلولی یا مستقل عمل میکردند، بدین معنی که هر گروهی خود را به تنهایی آلترناتیو جمهوری اسلامی میدانست و تلاش میکرد با سرنگونی جمهوری اسلامی، نظام مورد علاقه خود را جایگزین آن کند، اما با گذشت زمان و مهاجرت اجباری اعضا و کادرهای این گروهها به خارج از کشور، به سمت اتحادهای مختلف گرایش پیدا کردند که هدف همگی آنها براندازی جمهوری اسلامی است.
ه: تغییر نگرش از حکومتهای اتوپیایی به سمت جمهوری و دموکراسی: به نوشته این تحقیق سازمانها و گروههای اپوزیسیون قبل از دهه ۷۰ به دنبال حکومتهای آرمانی بودند، اما بعد از دهه ۷۰ و با تغییر شرایط داخلی و خارجی و تاثیرپذیری از کشورهایی که به آنجا مهاجرت کرده بودند تغییر نگرش فکری در آنها پدید آمد و به این نتیجه رسیدند که اینگونه حکومتها حداقل با شرایط کنونی ایران همخوانی ندارد و باید به سمت واقعیتها حرکت کنند که همین تغییرات باعث شد آنها به دنبال حکومتی مانند همه حکومتهای جمهوری در غرب باشند.
تحقیق حاضر در پایان گزارش خود به مهم ترین علل و عوامل تغییرات در گروههای اپوزیسیون پرداخته و نوشته که تغییر شرایط بینالمللی یکی از مهمترین آنهاست.
این تحقیق هرچند پیش از آغاز اعتراضهای سراسری در ایران انجام و منتشر شده است، اما در بخشهایی از آن رگههای روشنی از تبیین اعتراضها و گروههای حاضر در خیابانها و علل و عوامل این حضور دیده میشود.
اعتراضهای سراسری در ایران که بیش از یک ماه است از آن میگذرد، یکی از فراگیرترین و گستردهترین اعتراضها در تاریخ جمهوری اسلامی است که بازتاب جهانی بینظیری نیز داشته است.
از زنان و جوانان و نوجوانان به عنوان موتورهای اصلی این حرکت اعتراضی نام برده میشود که هدف آن تنها گذر از جمهوری اسلامی و زندگی براساس ارزشهای جهانی است که بیش از چهار دهه است از مردم ایران دریغ شده است.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر
با درود فراوان به تمام هممیهنان و پارسی زبانان،
آیا با وجود قوانین و اصول شرعی مانند تقیه و خدعه امکان گفتمان با مسولین جمهوری اسلامی جهت حل مشکلات وجود دارد ؟
مردم ایران چه تضمین اجرایی در مقابل کنار گذاشتن اعتراضات خواهند داشت ؟
سران فاسد جمهوری اسلامی اهداف اولیه تغییر رژیم را فراموش کرده به مال اندوزی می پردازند. خمینی به راحتی با گفتن « خدعه کردم » از زیر بار وعده وعیدهای خود فرار کرد.
میتوانیم به افراد مسلحی که خود را محق به دروغگویی میدانند اعتماد کنیم ؟ ... بیشتر