هنوز چهار روز از اعدام عجولانه و فراقانونی «محسن شکاری»، جوان ۲۳ ساله معترض نگذشته که «مجیدرضا رهنورد»، یک شهروند معترض دیگر نیز سحرگاه دوشنبه۲۱آذر، در «ملاعام» اعدام شد. از سوی دیگر فعالان مدنی از ارسال پرونده «ماهان صدرات»، به اجرای احکام خبر دادهاند و خانواده او میگویند که جان او در خطر جدی است.
به جز ماهان، خطر اعدام برای دستکم ۱۰ نفر دیگر، از جمله یک نوجوان ۱۹ ساله هم جدی است. ۱۸ نفر دیگر هم، با اتهاماتی در حال محاکمهاند که ممکن است مجازات اعدام بگیرند. این فضا برای بسیاری، یادآور سالهای سیاه دهه ۶۰ و به خصوص تابستان ۶۷ است که هزاران زندانی که برخی در انتظار آزادی بودند، در زندانها به مسلخ برده شدند.
برای جلوگیری از تکرار فاجعه تابستان ۱۳۶۷ چه باید کرد؟ «ایرانوایر» با «لادن بازرگان»، خواهر دادخواه «بیژن بازرگان»، از زندانیان سیاسی کشته شده در سال۱۳۶۷، «حسن نایبهاشم»، فعال مدافع حقوقبشر و «محمد اولیاییفرد»، وکیل حقوقبشری ساکن تورنتو، گفتوگو کرده است.
***
آیا کشتار ۶۷ دیگری در راه است؟
شب گذشته درپی فراخوان برای دادخواهی محسن شکاری، خیابانهای تهران و کرج، دستخوش حضور معترضان بود. معترضان در خیابان ستارخان، شعار «خامنهای قاتل، ما همه محسن هستیم» سر میدادند. امروز اما مجید رضا رهنورد در مشهد و به گفته رسانههای حکومتی، در «ملاعام» به دار آویخته شد.
صدور اتهام «محاربه» و «افساد فیالارض» برای معترضان و اجرای حکم اعدام، بسیاری را شوکه کرده و یاد روزهای تلخ تابستان ۶۷ انداخته است. روزگاری که خانوادههای زیادی داغدار عزیزانشان شدند. جوانانی که به جرم هواداری، فروختن روزنامه و یا عضویت در گروههای مخالف نظام، بدون برگزاری دادگاه اعدام شدند و خانوادههایشان فقط ساکهای کوچک یادگاری و لباسهایشان را دریافت کردند؛ بدون این که بدانند عزیزانشان چگونه و چه زمانی اعدام شده و به خاک سپرده شدهاند. آیا روزهای تلخ تابستان ۶۷ در حال تکرار است؟
حسن نایبهاشم، پزشک و مدافع حقوقبشر میگوید، با توجه به حساسیت امروز جامعه ایران و اطلاعرسانی درباره افرادی که در معرض خطر اعدام هستند، تکرار فاجعه حقوقبشری چون کشتار تابستان ۶۷ در آن تعداد ممکن نیست.
او توضیح میدهد: «تکرار فاجعه ۶۷ در آن ابعاد تقریبا منتفی است. چون همانطور که معترضان در شعارهایشان میگویند هر یک نفر که کشته شود، هزار نفر پشتش است و این واقعیت است. همینحالا، از زمانی که محسن شکاری را اعدام کردهاند، اعتراضهای زیادی شکل گرفته و هر کشتهای از این نظر، برای جمهوری اسلامی بسیار هزینه آفرین است و احتمال اینکه بهراحتی بتواند این روند را ادامه دهند، با وجود اعتراضات مردمی در داخل و خارج از ایران، مشکل است.»
این فعال مدافع حقوقبشر با تاکید بر اینکه البته دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی تلاش خود را خواهد کرد، میگوید: «این به این معنا نیست که جمهوری اسلامی نمیتواند افرادی بیشتری را قربانی کند، بلکه منظور من این است که در آن ابعاد، نخواهد توانست و امروز حتی متحدانش در جهان به او این اجازه را نخواهند داد.»
اشاره این فعال حقوقبشر به کشتار تابستان سال ۱۳۶۷ در زندانهای ایران است که بنا به گزارش نهادهای حقوقبشری بیش از ۳ هزار زندانی سیاسی، در زندانهای شهرهای مختلف ایران با فتوای «روحالله خمینی»، رهبر وقت جمهوری اسلامی و به تشخیص هیاتی که به «هیات مرگ» معروف شده بود و «ابراهیم رئیسی»، رییس جمهوری اسلامی، یکی از اعضای آن بود، اعدام شدند.
تاکنون چندین تحقیق درباره کشتار سال ۶۷ انجام شده که نشان میدهد، اصولا آن احکام اعدام صادر شده در دوران حبس، مصداق بارز «جنایت جنگی» و «جنایت علیه بشریت» است.
تابستان سال جاری، دادیار زندان گوهردشت کرج، «حمید نوری»، معروف به «حمید عباسی» که پیشتر حین سفر به سوئد بازداشت شده بود، در دادگاهی در استکهلم، بابت جنایاتی که سال ۶۷ در آنها دست داشت، حکم حبس ابد گرفت.
محمد اولیاییفرد، وکیل حقوقبشری نیز معتقد است که اگرچه جمهوری اسلامی میخواهد که کشتاری به وسعت سال ۶۷ بهراه بیاندازد، ولی بهدلیل اطلاعرسانی خانوادهها، فعالیت رسانهها و سازمانهای حقوقبشری و حمایت ایرانیان خارج از کشور از اعتراضات مردمی، عملا چنین چیزی برای جمهوری اسلامی میسر نیست: «حکومت اراده آن سرکوب را دارد، ولی محدودیتهای آن نسبت به گذشته بیشتر شده است. با توجه به فضای رسانهها و شبکههای اجتماعی و ارتباطاتی که از طریق موبایل برقرار است و اینکه خانوادهها مطلع شدهاند که برای نجات جان عزیزانشان باید اطلاعرسانی کنند، این موضوع عملا امکانپذیر نیست، چون جامعه بینالملل چشم و گوشی به ایران دارد.»
در همینباره، لادن بازرگان که در زمان اعدام برادرش و هزاران زندانی دیگر نوجوان بوده، به «ایرانوایر» میگوید که خوشحال است که امروز به دلیل حساسیت جامعه ایران درباره کشتار و اعدام معترضان و به مدد شبکههای اجتماعی، جمهوری اسلامی نمیتواند مانند سال ۶۷، دست به جنایتی چنین گسترده بزند: «کشتار ۶۷ در سکوت خبری و انزوای خانوادهها صورت گرفت. یعنی به جز افراد بسیار نزدیک به ما، هیچکس، نمیدانست که عزیزان ما کشته شدهاند. حتی همسایههای ما نمیدانستند، چون رژیم به ما گفته بود که حق برگزاری مراسم ندارید و نمیتوانستیم که علنا اعلام کنیم. ما حتی پیکر عزیزانمان را هم نداشتیم که بتوانیم بر سر مزار آنها عزاداری کنیم. الان اما، خوشبختانه به دلیل رسانهها، شبکههای اجتماعی و اطلاعرسانیهایی که وجود دارد، صدای خانوادهها به گوش همه میرسد و مهمترین قسمت قضیه این است که خانوادهها پنهان نکنند، نترسند.»
برای جلوگیری از تکرار اعدامها، چه باید کرد؟
لادن بازرگان با تاکید بر اینکه جمهوری اسلامی از هیچ جنایتی ابایی ندارد، میگوید: «رژیم دارد ما را امتحان میکند تا ببیند وجدان جامعه چقدر به این جنایت عکسالعمل نشان خواهد داد. بنابراین، این وظیفه همه ماست که در داخل کشور و چه در خارج از کشور به این مساله عکسالعمل شدید نشان دهیم، اعتراض کنیم و با خانواده کشتهشده ابراز همدردی کنیم.»
بازرگان همچنین معتقد است که تلاشها در دو سطح داخلی و بینالمللی برای توقف اعدام آنها باید ادامه یابد: «باید آنها را تنها نگذاریم، صدای بقیه زندانیان باشیم و سعی کنیم که راجع به آنها بنویسم. با کشورهای خارجی تماس بگیریم، با نمایندگان در کشورهای دموکراتیک و با سازمان ملل متحد در ارتباط باشیم؛ باید با سازمانهای حقوقبشری همکاری کنیم و تا جایی که میتوانیم آبروی این رژیم اهریمنی را ببریم، تا در وهله اول خود رژیم بداند که خانوادهها و زندانیان تنها نیستند. باید هزینه این اعدامها را برای جانیان جمهوری اسلامی بالا ببریم تا بدانند که هر یک اعدامی که از ما بکنند، ضربه بزرگی به آنها خواهیم زد.»
محمد اولیاییفرد، وکیل حقوقبشری و از وکلای دخیل در محاکمه حمید نوری در استکهلم نیز بر این باور است که باید شبکهای از اطلاعرسانی از درون زندانها به بیرون از کشور و جامعه بینالمللی شکل بگیرد: «برای اینکه قتل معترضان به سمت کشتار سال ۶۷ نرود، باید همیشه این ملاحظات را در نظر گرفت که خانوادهها اخبار زندانیان را منعکس کنند، وکلا اخبار زندانیان را منتشر کنند و نهادهای حقوقبشری و افراد خارج از کشور بهعنوان پل ارتباطی و چشم و گوش زندانیان سیاسی، این اخبار را به مجامع بینالمللی و دولتها برسانند.»
او با تاکید بر اینکه شکلگیری هیات حقیقتیاب که اواخر ماه میلادی گذشته در شورای حقوقبشر سازمان ملل متحد به تصویب رسید، حاصل همین شبکه اطلاع رسانی بوده، میگوید: «همانطور که ملاحظه میکنید، هیات حقیقتیاب سازمان ملل نیز با همین سیستمی که گفتم تشکیل شد و قرار است موارد نقض حقوقبشر در ایران را ثبت و بررسی کند. زندانیان به خانواده، خانواده به وکلا یا مستقیما به رسانهها و رسانهها نیز از طریق نهادهای حقوقبشری ایرانی به نهادهای حقوقبشری خارجی و بعد هم ایرانیان خارج از کشور این موضوعات را به دولتها منعکس میکنند.
فضای امروز، فضایی نیست که جمهوری اسلامی بتواند مانند سال ۶۷ عمل کند. اگر سال ۶۷ هم این فضا وجود داشت، جمهوری اسلامی همانموقع به جنایت علیه بشریت محکوم میشد و همانزمان امکان داشت از طریق نیروهای خارجی، مداخله صورت بگیرد، ولی آن زمان این ارتباطها نبود و ایران کشوری منزوی بود که جامعه بینالملل راهی برای نظارت پیدا نمیکرد. ایران در حال جنگ بود و درها را بر روی ناظرین بینالمللی بسته بود.»
جمهوری اسلامی سنگدل است، اما دیوانه نیست!
حسن نایبهاشم، مدافع حقوقبشر نیز با تاکید بر اینکه اعدام محسن شکاری، نشان دهنده سنگدلی نظام جمهوری اسلامی است، میگوید: «ما در جهانی زندگی میکنیم که جمهوری اسلامی بسیار منزوی است و باید تک تک حرکتهایش را محاسبه کند. الان با نهایت سنگدلی دست به حرکت میزند و اگرچه این اقداماتشان تبعاتی دارد، ولی همچنان ادامه میدهد. ولی برای اینکه تبعات این اقدامات را چنان بالا ببریم که دیگر نتوانند دست به اعدام بزنند، باید پیرامون خانواده هر یک نفری را که جان او را میگیرند، جمع شویم. باید خانوادهها و مردم جلوی زندانها تجمع کنند و آزادی عزیزان خود را طلب کنند. واقعیت این است که جلوی زندانها باید محل تحصن همگانی بشود. باید در این راستا حرکت کرد تا بشود افراد تحت خطر را نجات داد.»
او ادامه میدهد: «در مورد هر یک از افرادی که در روند فراقضایی و برمبنای اعترافات اجباری، بدون تجدید نظر و کاملا خودسرانه حکم اعدام گرفته یا در شرف دریافت این حکم هستند، باید تلاش کرد و مانع شد که شتابزده دست به اعدام آنها بزنند.»
او با اشاره به کمپین جهانی درباره اعدام «نوید افکاری»، کشتیگیر شیرازی که در شهریور۱۳۹۹ به اتهام قتل یک مامور امنیت در جریان اعتراضات مرداد ۹۷، اعدام شد، میگوید: «در مورد نوید افکاری شاهد بودیم که حکم اعدام او تا چه حد با اعتراض در سطح جهانی مواجه شد و حالا محسن شکاری، نوید افکاری امروز ما است. باید تمام تلاشمان را بکنیم که جنایات جمهوری اسلامی دیگر تکرار نشود. بدون اینکه تضمینی وجود داشته باشد که دست به جنایات بیشتر نزند، باید با تمام تلاش جلوی اینکار را گرفت. خوشبختانه روحیه عمومی و همبستگی در حدی هست که بتواند مانع این اعدامها شود.»
این فعال مدافع حقوقبشر به تجمعهای گسترده در شهرهای مختلف جهان، از جمله در اروپا و آمریکای شمالی اشاره کرده و میگوید: «بعد از این اعدام شاهد هستیم که مردم تا چه حد همراهی کردهاند و اعتراضات ادامه و گسترش پیدا کرده است. در تداوم اعتصابها و اعتراضها، ممکن است شرایط دیگری به وجود آید و خلل در درون نیروهای سرکوبگر هم، از این حد بیشتر شود.»
رژیم زیر ذرهبین جهان است
لادن بازرگان، خواهر دادخواه بیژن بازرگان، زندانی سیاسی قربانی کشتار سال ۶۷ به «ایرانوایر» میگوید که برخلاف زمانی که برادر او و هزاران تن دیگر اعدام شدند، جهان امروز با دقت جنایات جمهوری اسلامی را نظاره میکند و در حمایت از مردم ایران در حال اقدام است: «بعد از کشتار ۶۷ وقتی ما هنوز سرگردان زندانهای اوین و گوهردشت بودیم و سعی میکردیم جوابی از مسوولان زندان بگیریم که رهبران کشورهای اروپایی به سرکردگی فرانسه، به دنبال عادیسازی روابط با جمهوری اسلامی بودند و هر کدام با هم مسابقه داشتند که کدام زودتر به ایران بیایند تا بتوانند از این خان گسترده ایران، سودی ببرند و با ایران وارد تجارت شوند. اما امروز، تمام کشورهای اروپایی، آمریکا و کانادا این جنایت دولتی را محکوم کردهاند.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر