چهار ماه پس از آغاز اعتراضات سراسری در پی کشته شدن «مهسا امینی» و شکلگیری خیزش مردمی با شعار «زن، زندگی، آزادی»، به تدریج صدای معترضان آسیبدیده که چشم یا چشمهایشان را از دست دادهاند، فراگیر شده است. پیشتر جمعی از پزشکان هشدار داده بودند که تعداد معترضانی که هدف گلوله سرکوبگران از ناحیه سر، صورت و چشم بودهاند، زیاد است؛ اما حالا خود آنها راوی شدهاند و از زندگی و مبارزه با جهانی که دیگر با یک چشم به آن مینگرند، روایت میکنند.
«ایرانوایر» در یک ماه گذشته پرونده برخی از آسیبدیدگان را بررسی کرده و با پزشکان و حقوقدانان، در اینباره به مشورت پرداخته است. آنچه میخوانید، در نخستین گزارش، خلاصهای از تحقیقات ما است؛ شلیک هدفمند و گسترده نیروهای سرکوب به صورت و چشمهای معترضان.
آیا میتوان جمهوری اسلامی را به «جنایت علیه بشریت» متهم کرد؟
***
«امشب بعد از ۱ ماه و ۲۰ روز توانستم تمام توان و جراتم را جمع کنم بیام توی این نقطه وایسم… یک ماه و ۲۰ روز پیش دقیقا همینجا ایستاده بودم که یک بچه بسیجی تصمیم گرفت با تیر بزنه توی چشمم و نور چشمم را بگیره. فکر میکردم وقتی بیام اینجا یا گریه میکنم یا میترسم، اما نشستم روی نیمکت روبهروی این دیوار.»
تصاویر دخترها و پسرهای جوان در شبکههای اجتماعی، چه آنها که در ایران ماندهاند و چه آنها که چشمهایشان را در ایران گذاشتند و وطنشان را ترک کردند، مملو از روزنوشتها و تجربههای مختلف است. برخی از آنها از آخرین تصاویری که چشمهایشان در تظاهرات ثبت کردهاند، میگویند و برخی دیگر، از دلتنگیشان برای چهرههایشان پیش از آسیب. گروهی هم زخمشان را به عنوان سندی از جنایت، به ابزاری برای ادامه مبارزه تبدیل کردهاند.
تجربههایی مثل کشیدن خط چشم: «یک بار خواستم برای چشم راستم خط چشم بکشم، مجبور شدم چشمم را ببندم، یهو همهجا تاریک شد.»
یا تجربهای مثل رانندگی: «قبلا اینجوری بودم که تا کسی میخواست تعریف کنه، میگفت چه چشمای قشنگی داری، دلم برای چشم قشنگم تنگ شده. اما سختترش اون لحظهایه که فراموش میکنی چی شده و یهو یادت میفته… مدتیه با یک کم سختی پشت فرمون میشینم. دیروز پشت فرمون متوجه شدم شیشه عینکم کثیفه. برش داشتم تمیز کنم. اون شیشهای رو تمیز کردم که چشمش آسیب دیده. فراموش کرده بودم… وقتی عینک رو گذاشتم فهمیدم که تاثیری نداشت کارم. فرو ریختم… .»
طبق تحقیقات «ایرانوایر»، در حال حاضر در شهرهای مختلف ایران، افرادی هستند که در اعتراضات سراسری، از ناحیه صورت و چشم آسیبهای جدی دیدهاند. برخی از آنها با نامهای مستعار روایتهای خود را برای ما شرح دادهاند که به مرور منتشر خواهیم کرد.
اما وقتی گمانهزنی درباره میزان شلیک به صورت و چشمهای معترضان و هدفمند بودن آنها مورد بحث قرار داشت، «حسین کرمانپور» مدیر اورژانس بیمارستان «سینا» در تهران، در گفتوگو با روزنامه «هممیهن» تایید کرد که بیشترین آسیبها در میان مجروحان این اعتراضات، از طریق شلیک ساچمه «اول به چشم بوده است و بعد به عضلات.»
پیش از او، پزشکان مختلفی در نامههای جمعی نسبت به شلیک سرکوبگران به چشمهای معترضان هشدار داده بودند.
در آبان ۱۴۰۱، «نیویورکتایمز» در گزارشی به نقل از پزشکان تنها در سه بیمارستان تهران نوشت که این پزشکان دستکم ۵۰۰ معترضان را با آسیب شدید در ناحیه چشم پذیرش کردهاند. همچنین پزشکان استان «کردستان» تا همین تاریخ، دستکم ۸۰ مورد آسیب شدید به چشم معترضان را خبررسانی کرده بودند.
در همان آبان، ۱۲۰ نفر از متخصصان و اساتید چشم پزشکی در حوزه شبکیه، در نامهای به «محمود جباروند»، دبیرکل انجمن چشم پزشکی ایران، خواستار منعکس شدن تبعات اصابت ساچمه و گلوله پینتبال به چشم معترضان شدند. بلافاصله نامه دیگری این بار از سوی فوق تخصصهای حوزه قرنیه ارسال شد و هشداری مشابه داد.
نشریه «گاردین» در آذر ۱۴۰۱ در گزارشی که بر اساس گفتوگو با پزشکان و پرستاران انجام داده بود، نوشت که نیروهای سرکوب اغلب به صورت، سینه و اندام جنسی زنان شلیک کردهاند.
تمامی این نامهنگاریها و اطلاعرسانیها نشان میدهد که مقامات جمهوری اسلامی میدانستند که سرکوبگران چنین رویهای در پیش گرفتهاند، اما نه تنها اقدامی برای جلوگیری از این فاجعه نکردند، بلکه «حسین کرمانپور» هم به خاطر اطلاعرسانیهایش برکنار شد.
آیا ضاربین هدفگیری کردهاند؟
«چرا من را زدی؟ چرا لبخند روی لبهایت بود؟»
این جمله «غزل رنجکش» است. دختری که از جمله نخستین آسیبدیدگان از ناحیه چشم بود و پرده از رنج خود برداشت. چشم غزل به خاطر این شلیک، تخلیه شد.
جدای از لبخندی که او دیده بود، تصویر منتشر شده از صورتاش هم گواه بر هدفگیری مستقیم است. تصویر او نشاندهنده جای دهها گلوله ساچمهای از نوع شاتگان «پرنده زن» است.

در تصویری دیگر از «فریده صلواتیپور» که طبق اخبار منتشر شده هر دو چشم خود را از دست داده است، در محل برخورد، دستکم هجده ساچمه از همین نوع به چشم میخورد.

همچنین، در بررسی مدارک پزشکی «بنیتا»، دختر خردسالی که در اصفهان مورد اصابت گلوله ساچمهای قرار گرفته نیز، با اصابت تعداد بسیار زیادی گلوله ساچمهای به صورت و سر مواجه شدیم.
از سوی دیگر، به جز غزل رنجکش، دو نفر دیگر از آسیبدیدگان از ناحیه چشم، در گفتوگو با «ایرانوایر» تایید کردهاند که ضارب چشمانشان، آنها را دنبال میکرده و سپس هدف شلیک قرار داده است.
این موارد نشان میدهد که در برخی آسیبدیدگیها از ناحیه چشم، به شکل مشخص و عامدانه، قربانیان هدف گلوله قرار گرفتهاند.
مدارک پزشکی چه میگویند؟
دکتر «روزبه اسفندیاری»، پزشک سابق اورژانس تهران و پژوهشگر پزشکی هستهای، ضمن بررسی چندین پرونده پزشکی که در اختیار ما قرار گرفت، تایید کرد که نیروهای سرکوبگر با سه نوع سلاح باعث آسیبهای مختلف به چشمهای معترضان شدهاند؛ دو نوع سلاح گرم با گلولههای ساچمهای و پینتبال و سلاح سرد باتوم.
این در حالی است که طبق اطلاع «ایرانوایر» در بسیاری از موارد، کادر درمان در محافظت از آسیبدیدگان، موارد مختلفی و گاه غیرمرتبطی را به عنوان دلیل آسیبدیدگی ثبت کردهاند؛ مثل «برخورد جسم سخت/تیز» یا «آب مروارید.»
دکتر اسفندیاری توضیح میدهد که چشم سه لایه دارد به عنوان سفیدی چشم، عروق و داخلیترین لایه که عصبها هستند. در برخی از موارد، ساچمهها به داخلیترین لایهها نفوذ کردهاند و در برخی دیگر حتی باعث جدا شدن لایهها شدهاند که در این موارد، چشم میتواند از دست رفته باشد.
به عنوان مثال در خصوص پرونده بنیتا، این پزشک توضیح میدهد: «دستکم ۱۰ ساچمه در صورت این بچه دیده شده است. تیر مستقیم از روبهرو به او برخورد کرده است. تیر به عمق چشم او رسیده و در آن ناحیه گیر کرده است. بنیتا یکی از بدترین مواردی بود که ما بررسی کردیم.»
در نمونهای دیگر، آسیبدیده مورد اصابت گلوله پینتبال قرار گرفته است: «پینتبال معمولا پلاستیک است که باعث پارگی پلک چشم و بیرونزدگی عدسی چشم شده است. بخشهای مختلف چشم آسیبدیده را بخیه زدهاند، اما او به چندین عمل نیاز دارد. بینایی آسیبدیده مدام در حال کاهش است. بستگی دارد بعد از تمامی عملها، بدن آسیبدیده چه واکنشی داشته باشد. در مواردی امکان بازگشت بینایی وجود دارد.»
قربانی این پرونده، به «ایرانوایر» گفته است که ضارب او را دنبال میکرده و مورد هدف قرار داده است.
در مدارک برخی از آسیبدیدهها عنوان شده است که فرد هنگام مراجعه به بیمارستان و معاینه، در حد تشخیص تعداد انگشتان دست پزشک بینایی داشتهاند، برخی فقط به نور واکنش داشتهاند و برخی هیچ واکنشی نداشتهاند.
در مدارک مورد بررسی «ایرانوایر»، نوع دیگری از آسیب نیز وجود داشته است. وقتی نیروهای سرکوب، با باتوم به بالای چشم معترض ضربه وارد کردهاند.
روزبه اسفندیاری میگوید: «جسم سخت بالای پلک او خورده و پارگی در ناحیه پیشانی بوده است. اما پلک را هم دچار پارگی کرده است. در اینگونه موارد، شخص به صورت غیر ارادی اسپاسم عضلانی دارد و با کاهش دید مواجه میشود.»
این بیمار مورد عمل جراحی پیوند پلک چشم قرار گرفت.
میزان آسیبزنندگی گلولههای ساچمهای و پینتبال
ساچمهها؛ گلولههای اسلحه شاتگان دارای سه نوع اصلی است: پرندهزن (birdshot)، ساچمه درشت یا باکشات (buckshot)، تکساچمه یا اسلاگ (slug).
طبق اسناد منتشر شده و اسنادی که «ایرانوایر» بررسی کرده است، گلولههایی که در شلیک به چشم معترضان مورد استفاده قرار گرفته است، در بیشتر موارد گلوله های ساچمهریز پرنده زن در ابعاد مختلف است.
گلولههای پرندهزن از ساچمههای ریز تشکیل شدهاند که دایره تاثیر گستردهتر، اما شدت تاثیر کمتری دارند. تعداد این ساچمهها و ابعاد آنها متفاوت و معمولا از ۱.۷۵ میلیمتر تا ۵.۸ میلیمتر متغیر است. برد موثر گلولههای پرندهزن معمولا حدود ۴۵ متر است.

پینتبال؛ تفنگهای پینتبال نوعی از سلاحهای بادی هستند و از یک مخزن گلوله و پمپ هوای فشرده تشکیل شدهاند که گلولهها را با فشار شلیک میکنند.

این سلاح به شکل گسترده در سرکوب اعتراضات اخیر مورد استفاده قرار گرفته و گزارشاتی ثبت شده است که نشان میدهد ماموران امنیتی از ساچمههای فلزی یا لاستیکی سخت که مخصوص سلاح شاتگان است به جای گلوله معمولی پینتبال استفاده میکنند. تصاویری از استفاده از تفنگهای پینتبال ساخت شرکت آمریکایی TippMann در سرکوب اعتراضات منتشر شده است.

نابینا شدن معترضان در فرانسه، گزارش خبرگزاری میزان
یکی از نزدیکترین موارد مشابه شلیک به چشم معترضان در فرانسه و در جریان جنبش «جلیقه زردها» اتفاق افتاده است. نوامبر ۲۰۱۸ بود که این جنبش در پی افزایش قیمت سوخت و مالیاتها شکل گرفت و ادامه پیدا کرد. یک سال پس از آغاز این جنبش، ۴۰ معترض به شکل جدی از ناحیه چشم آسیب دیدند.
گلولههایی که باعث آسیبهای جدی به معترضان جنبش جلیقهزردها شد، با عنوان LBD شناخته میشود که گلولههایی «غیرکشنده» دارند و به عنوان نمونه، برای بازداشتن افراد از فرار مورد استفاده قرار میگیرند.

«گاوندال» ۲۸ ساله از ۱۹ژانویه۲۰۱۹، بینایی چشم چپ خود را از دست داد.
اگرچه این سلاح غیرکشنده تعریف میشود، اما باعث آسیبهای جدی به چشمان معترضان این جنبش شد. پیگیریهای معترضان برای محکوم کردن این مساله همچنان ادامه دارد و هنوز در بسیاری از موارد به نتیجه نرسیده است. مثل شکایت ثبتشده توسط گاوندال که هنوز به نتیجه نرسیده است.
اما در نهایت فرانسه پذیرفت که این اقدام، «خشونت پلیس» تعریف شود و پیگیریهای قضایی صورت بگیرد.
همان زمان، در آبان ۱۳۹۸ که جمهوری اسلامی معترضان آن خیزش مردمی را به گلوله بست، خبرگزاری «میزان» مربوط به قوهقضاییه، نسبت به خشونت پلیس فرانسه علیه معترضان گزارشی منتشر کرد و نوشت ۲۳ نفر از معترضان نابینا شدهاند.
اما مقامات جمهوری اسلامی و همچنین قوهقضاییه در خصوص قربانیان آسیبدیده و همچنین اطلاعرسانیهای انجام شده توسط پزشکان و رسانهها، هیچ اقدامی انجام نداده است.
آسیبدیدگانی که مورد گفتوگو «ایرانوایر» قرار گرفتند، در این خصوص میگویند که در صورت ثبت شکایت، از سویی با خطر بازداشت مواجه خواهند شد و از سوی دیگر «شکایت به کجا ببریم؟ همان دستگاه قضایی که معترضان را زندانی و اعدام میکند؟»
چرا اقدام جمهوری اسلامی میتواند جنایت علیه بشریت باشد؟
ماده هفت «اساسنامه رم» که سند موسس دادگاه بینالمللی کیفری است، به تعریف مفهوم «جنایت علیه بشریت» میپردازد. این معاهده اقدام به جنایاتی «جدی و فاحش» به عنوان بخشی از حمله علیه یک «گروه غیرنظامی» که به شکل گسترده و سازمان یافته و به صورت آگاهانه انجام شود» را، مصداق جنایت علیه بشریت میداند.
ماده هفت این اساسنامه در یازده بند به مصادیق این نوع از جنایت میپردازد. در آخرین بند این ماده آمده است: «اعمال غیرانسانی با خصوصیاتی مشابه که به قصد وارد آوردن عمدی درد و رنج شدید، یا آسیب رساندن جدی به بدن، یا سلامت جسمی یا روانی افراد صورت گیرد.»
آنچه در این بند تشریح شده و همچنین تعریف ماده هفت از جنایت علیه بشریت، با موضوع این گزارش و الگوهای رفتاری بهدست آمده از مواردی که بررسی شده است، مطابقت دارد.
ماده هفت، قربانیان جنایت علیه بشریت را «یک گروه غیرنظامی» تعریف میکند که با شرایط قربانیان موضوع این گزارش مطابقت دارد. معترضان اعتراضات اخیر و آسیبدیدگانی که مورد تحقیق «ایرانوایر» قرار گرفتند، غیرنظامی تعریف میشوند.
همین ماده، سه اصل را برای تشخیص «جنایت علیه بشریت» برشمرده است؛ گسترده بودن اقدام، نظاممند و عامدانه بودن و آگاهانه بودن آن.
موارد ثبتشده معترضانی که به واسطه نیروهای امنیتی از ناحیه چشم دچار آسیب جدی شدهاند، گستردگی این الگوی رفتاری را در شهرها و استانهای مختلف ایران و فراتر از یک شهر یا منطقه نشان میدهد؛ از جمله استانهای تهران، البرز، اصفهان، آذربایجان غربی، فارس و کردستان.
حمله به یک گروه گسترده و نظاممند محسوب میشود اگر در تعداد زیاد و موارد متعدد روی دهد و شامل چند مورد تصادفی نباشد، بلکه نشانگر یک الگوی رفتاری مشخص باشد که مکررا و در شرایط مختلف تکرار شده باشد.
در خصوص معیار دیگر یعنی نظاممند بودن این اقدام، به موارد ذکر شده در گزارش برمیگردیم، مثل نمونههای غزل رنجکش، فریده صلواتیپور و بنیتا که نشانگر هدفمند بودن شلیک به صورت معترضان است. همچنین تعداد بالای موارد که به شهادت پزشکان رسیده است؛ از جمله ۵۰۰ آسیبدیده تنها در سه بیمارستان تهران و ۸۰ آسیبدیده در کردستان.
پس میتوان حقیقت را چنین بیان کرد که تیراندازی به چشم معترضان تصادفی نبوده و حاکی از وجود یک الگوی رفتاری در میان نیروهای امنیتی است که ضاربان یک الگوی رفتاری عامدانه و نظاممند داشتهاند.
معیار سوم، آگاهی حکومت از وجود حمله به غیرنظامیان با مختصات مذکور است. با توجه به شهادتهای پزشکان، نامهنگاریهای آنها و گزارشهای محرمانه به مقامات، آگاهی حکومت از این الگوی رفتاری، انکارناپذیر است.
اما جمهوری اسلامی مقابل این جنایت نه تنها اقدامی انجام نداد، بلکه پزشکان مورد تهدید، برکناری و حتی بازداشت قرار گرفتند.
«ایرانوایر» حکایت قربانیان این جنایت را در گزارشهایی جداگانه منتشر خواهد کرد.
ثبت نظر