مرجان صحرایی، شهروند خبرنگار
انتشار ویدیویی از بازی تیمهای بانوان «زارعباتری» سنندج و «سپاهان» اصفهان در برف و سرمای سنندج که روز یکشنبه ۲۵ دی ۱۴۰۱ برگزار شده بود، واکنش برانگیز شده است. این بازی که چهار ساعت طول کشید، به دلیل وضعیت جوی و بارش شدید برف در سنندج، بارها با تصمیم داور مسابقه متوقف شد. در نهایت، سپاهان با نتیجه دو بر یک به پیروزی رسید و تا جایگاه دوم جدول صعود کرد.
چرا این بازی با وجود مخاطرات جدی برای سلامت بازیکنان و داوران مسابقه، باید ادامه پیدا میکرد؟ تصاویر نشان میدهند راه رفتن بازیکنان در زمین مسابقه با مشکلاتی همراه میشد و هر لحظه امکان داشت دختران تیمهای سنندج و اصفهان به صورت جدی مصدوم شوند.
***
بازی در چه شرایطی برگزار شد؟
سایت «طرفداری» در مورد وضعیت این مسابقه نوشته است: «مسابقه دو تیم در سرمای شدید، زیر بارش برف سنگین و با تاکید داور و نماینده فدراسیون فوتبال برگزار شد.»
«زهره جلالی»، کاپیتان زارعباتری سنندج هم در گفتوگو با خبرگزاری «ایرنا» گفته است: «از ابتدای بازی، بارش برف شروع شده بود. شرایط چمن هم به گونهای نبود تا بتوانیم بازی کنیم. داور در هر صورت سوت بازی را زد اما بعد از ۱۰ دقیقه از بازی، شدت برف زیاد شد و خط زمین مشخص نبود. چمن کاملا سفیدپوش شد.»
جلالی در مورد شرایط این بازی پس از صدور دستور برای ادامه مسابقه گفته است: «این فوتبال نبود، سرسره بازی بود و باعث آسیبدیدگی بازیکنان میشد. بازیکنانی که در زمین بودند، دعا میکردند که جان سالم به در ببرند. کمکداورها کنار زمین در حال لیز خوردن بودند. وزن کفشهای ما به دلیل بارش برف، به سه کیلو میرسید. مجبور شدیم برای تشخیص داور، لباسهای آبی بپوشیم، چون لباس اصلی ما که سفید بود، گلی میشد و داور قدرت تشخیص نداشت.»
آیا سنندج آن روز باز بود؟
این بازی در حالی برگزار شد که روز یکشنبه به دلیل سرمای شدید هوا و بارش برف، بسیاری از فعالیتهای عادی در سنندج و شهرهای اطراف به حالت تعلیق درآمده و مدارس و ادارات دولتی تعطیل شده بودند اما تیم فوتبال دختران زارعباتری با سپاهان دیدار کرد.
تصمیم برای برگزاری دو تیم فوتبال دختران در حالی گرفته شد که روز پانزدهم دی ۱۴۰۱، فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی دیدار تیمهای مردان «ملوان» و «نفت» مسجدسلیمان را به دلیل بارش برف در ساعات قبل از آغاز مسابقه با تاخیر آغاز کرد. در همان روز به دلیل بارش برف در تبریز هم دیدار تیمهای «تراکتور» و «استقلال» به تعویق افتاد.
دختران سنندجی و اصفهانی اما «باید» در زمین حاضر میشدند.
چرا دختران سنندجی باید در هر شرایطی بازی میکردند؟
آنچه نباید فراموش کرد، این است که باشگاه زارعباتری سنندج در جریان خیزش سراسری ایرانیان و پس از آن که «وریا غفوری»، فوتبالیست سابق استقلال و اهل استان کردستان توسط نهادهای امنیتی بازداشت شد، در بیانیهای در حمایت از این ورزشکار، ضمن محکوم کردن بازداشت او، خواستار آزادی بی قید و شرط غفوری شده بود؛ رفتاری که طی ماههای اخیر از کمتر باشگاهی در فوتبال ایران، چه در بخش مردان و چه در بخش زنان دیده شده است.
به نظر میرسد عدم لغو این بازی نیز به نوعی به تبعیضهایی برمیگردد که جمهوری اسلامی و نهادهای مرتبط با آن در ورزش در قبال زنان اجرا کردهاند.
از طرفی، به دلیل قراردادهای پایین زنان فوتبالیست، عدم حمایت مالی از فوتبال زنان و تبعیضهای روشن دیگری که سرچشمه گرفته از ایدئولوژی جمهوری اسلامی هستند، شاید لغو یک بازی هزینههای مالی را برای دستاندرکاران ورزش و خصوصا ورزش زنان ایران داشت.
آنچه باز هم نباید فراموش کرد، این است که «مهدی تاج»، رییس کنونی فدراسیون فوتبال و عضو سابق اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اصفهان، در دهه ۶۰ خورشیدی به عنوان نیروی اطلاعاتی در سرکوبهای معترضان کردستان و سنندج حضوری فعال داشته است و هرگز رابطهای حسنه با مردم، فوتبال، بازیکنان و تیمهای شهرهای کُردنشین ایران ندارد.
آیا تبعیضها در سنندج فقط مختص فوتبال زنان هستند؟
این وضعیت در استان کردستان بیشتر به چشم میآید و تنها مختص فوتبال نیست؛ استانی که به دلیل فقر اقتصادی و عدم سرمایهگذاری بخش خصوصی، برعکس استانهایی مانند تهران، اصفهان، آذربایجان شرقی، کرمان، خوزستان، خراسان و شهرهای دیگر، جای خالی باشگاههای خصوصی و قدرتمند به شدت در آن احساس میشود.
اگر در مواردی، تیمهایی همچون زارعباتری سنندج و «راهیاب ملل» مریوان در زمینه فوتبال و تیم «شیدای» کردستان در زمینه بسکتبال سری میان سرها برآورده باشند اما پس از مدت کوتاهی به دلیل عدم حمایت جدی، نمیتوانند با تیمها و باشگاههای بزرگ رقابت کنند. نتیجه چنین وضعیتی، مهاجرت آنها به شهرهای بزرگتر و جذب در تیمها و باشگاههای برتر است.
در تابستان ۱۳۹۸، درست چند روز پس از پایان رقابتهای یازدهمین دوره لیگ فوتبال ایران، تیم راهیاب ملل مریوان که به مقام چهارمی لیگ دست یافته بود، با انتشار مطلبی در اینستاگرام رسمی این باشگاه، از خداحافظی با لیگ فوتبال زنان خبر داد.
در بخشی از این نامه خداحافظی آمده بود: «به امید روزی که امکان ایجاد شرایط یکسان برای فوتبال بانوان مشابه آقایان فراهم شود تا امکان رشد و توسعه فوتبال بانوان فراهم گردد؛ موضوعی که الان به هیچ وجه فراهم نیست. سه سال با وجود مشکلات مالی، شرکت راهیاب به احترام بانوان محترم حداکثر سعی خود را در سنندج و مریوان به عمل آورد ولی حداقل استقبال برای حمایت از بانوان، حتی توسط خود بانوان هم نشد.»
تبعیض جنسیتی نیز بخش دیگری از مشکلاتی است که هم بازیکنان و هم مربیان ورزش زنان کردستان به آن انتقاد دارند.
پیش از این، «سروه ضرغامیان»، سرمربی تیم بسکتبال بانوان شیدای کردستان به ایرنا گفته بود: «متاسفانه بر بخش ورزش بانوان استان نگاه تبعیض جنسیتی حاکم است. اما دیگر زمان آن فرا رسیده است که این مرز شکسته شود و این مساله از بین برود. بانوان ما با توجه به محدودیتها و عدم حمایت از آنها، در اغلب رشتههای ورزشی در کشور سرآمد هستند، در صورتی که در بخش بانوان حتی اجازه تصمیمگیری در بخشهای مدیریتی به آنها داده نمیشود و آقایان در تمامی بخشهای مدیریتی بر آنها حاکم هستند.»
همچنین «پرستو چپری»، سرپرست تیم تنیس روی میز «وچان» کردستان به ایرنا گفته است: «اداره کل ورزش و جوانان استان حمایت کاملی از تیمهای آقایان حاضر در لیگهای برتر کشوری دارد، در حالی که نیمی از آن متوجه تیمهای بانوان نیست.»
وضعیت در شهرستانها بسیار وخیمتر از سنندج است اما ستارهها و استعدادها به راه خود ادامه دادهاند. در شهر سقز، عنوان فنیترین ورزشکار به «نیان شامحمدی»، تکواندوکار سقزی داده شد یا «کویستان خسروی» از همین شهر که سابقه حضور در تیمهای فوتسال و فوتبال را داشته و از سال ۱۳۸۵ عضو تیم ملی فوتبال بانوان ایران بوده نیز از ستارههای همین جغرافیا است.
با این وجو،د بیشتر این استعدادها شاید به دلیل فراهم نبودن امکانات و در شرایطی که رقم قراردادهای آنها در بعضی موارد به یک پنجاهم و گاهی یک صدم بازیکنان مرد نمیرسد، نمیتوانند برای شهر و استان خود افتخار آفرینی کنند و این جز در سایه نگاه تبعیض آمیز جمهوری اسلامی نسبت به زنان و دختران اتفاق نمیافتد.
از سویی، این وضعیت فقط شامل قراردادها یا مبالغ دریافتی ورزشکاران فوتبال نمیشود. موضوع اصلی، امکانات است. کمبود امکانات نه تنها ورزشکاران که حتی شهروندان عادی این مناطق که با قصد سلامتی ورزش میکنند را نیز دچار مشکلاتی میکند.
در شهر سقز تنها دو استخر وجود دارد و در هر دو مورد، زمان اختصاص یافته برای زنان بسیار کم است، به شکلی که تنها سه روز در هفته و آن هم فقط قبل از ساعت ۱۲ ظهر زنان امکان استفاده از آن را دارند. از طرف دیگر، به علت نزدیک بودن این دو استخر به همدیگر، بخش زیادی از شهروندان امکان دسترسی به آنها را ندارند.
سایر فضاهای ورزشی نیز وضع به همین منوال است. شمار سالنهای سرپوشیده که در آنها زنان بتوانند به برخی ورزشها بپردازند، کم است. در فضای عمومی و پارکها نیز اختصاص این امکانات در کمترین میزان است. همه اینها در حالی است که در سالهای اخیر فعالیت زنان در عرصههای ورزشی، چه ورزش قهرمانی و چه ورزش روزمره بیشتر شده است اما امکانات و زیرساختهای لازم به آن میزان توسعه پیدا نکردهاند. بدتر از آن، برخی اقدامات در راستای محدودسازی زنان نیز رخ دادهاند؛ از جمله آن، بحث ساخت و یا اختصاص بخشی از یک پارک به عنوان پارک بانوان بود که در چند سال قبل یکی از زنان عضو شورای شهر سقز به جد دنبال آن بود اما با مقاومت فعالان مدنی، جلوی این کار گرفته شد.
ثبت نظر