اظهارات مقامهای دولتی درباره حمله روز هفتم بهمن به سفارت جمهوری آذربایجان در تهران که یک کشته بر جای گذاشت، چند پرسش و چند ابهام ایجاد کرده است. از نحوه برخورد مامور پلیس دم در تا تاخیر طولانی ضارب برای یافتن همسرش که گفته تصور میکرده در سفارت پناه گرفته است. ابهامهای مربوط به این حمله و اظهارات رسمی درباره آن چیست؟
***
طی سالهای اخیر جمهوری آذربایجان و جمهوری اسلامی هرگز همسایگانی صمیمی نبودهاند، میلیونها شهروند آذری [ترک] در ایران و جمعیت عمدتا شیعه جمهوری آذربایجان در کانون این رابطه نه چندان دوستانه هستند؛ ویژگیهایی که دو طرف، آنها را به عنوان ابزاری برای تهدید علیه خود از طرف دیگر میبینند.
تمام این مسائل باعث میشود، حمله صبح جمعه ابعادی گسترده بیابد، در سطح منطقه، بینالمللی و بین دولت مرکزی ایران و شهروندان ترک یا آذری.
جهان مقابل جمهوری اسلامی
در حالیکه در طی اعتراضات سراسری کارزارهایی برای تعطیلی سفارتخانههای جمهوری اسلامی در کشورهای غربی به راه افتاده است و همزمان اروپا در حال تصمیمگیری برای تروریستی خواندن سپاه پاسداران جمهوری اسلامی است، حمله به سفارت جمهوری آذربایجان در تهران کاتالیزوری برای بایکوت هرچه بیشتر حکومت ایران در عرصه بینالمللی شد.
دولت آذربایجان، بلافاصله این حمله را تروریستی خواند و اعلام کرد که سفارتخانهاش در تهران را تعطیل میکند و مهلتی ۲۴ ساعته به جمهوری اسلامی داد برای تخلیه کردن سفارت خانهاش در این کشور.
اگرچه شامگاه جمعه سفارت جمهوری اسلامی در باکو طی بیانیهای خبر از آن داد که فعالیتهای خود را طبق روال ادامه خواهند داد.
با این حال این وزارتخانه در دومین بیانیه خود درباره این حمله، که ظهر جمعه منتشر شد نوشت که جمهوری اسلامی «باید به تعهدات خود مبنی بر تضمین امنیت سفارت و ایمنی کارکنان آن بر اساس کنوانسیون وین در مورد روابط دیپلماتیک عمل میکرد.»
ترکیه و روسیه اولین کشورهایی بودند که حادثه حمله به سفارت جمهوری آذربایجان در تهران را محکوم کرد.
همزمان در شبکه اجتماعی توییتر در کشور ترکیه بخشی از شهروندان این کشور خواستار تعطیلی سفارت ترکیه در تهران و حمایت تمام قد از جمهوری آذربایجان شدند.
اوکراین، آمریکا، فرانسه، بریتانیا و … نیز جمهوری اسلامی را به دلیل حمله به سفارت آذربایجان محکوم کردند.
جمهوری آذربایجان و ترکیه، فرد کشته شده، «اورخان عسگروف» مدیر حراست امنیتی سفارتخانه، را «شهید» خواندند. رسانههای جمهوری آذربایجان نیز مدعی شدند فرد ضارب عضو یک نیروی نظامی بوده است.
انتشار دو فیلم و چندین سوال بیپاسخ
از لحظه حمله به سفارت آذربایجان دو فیلم منتشر شده است، فیلمی از خارج از سفارت و فیلمی از داخل.
اول فیلم دوربینهای مداربسته خارج از سفارت منتشر شد. در این فیلم فرد ضارب، با خودروی پراید، با ماشینی که از قبل مقابل در سفارت پارک شده است، برخورد میکند، به سرعت از ماشینش پیاده میشود، بدون بستن در ماشین با اسلحهای در دست به سمت سفارت میرود.
نحوه برخورد سرباز نگهبان سفارت با این صحنه شبهات زیادی در افکار عمومی ایجاد کرد. زبان بدن سرباز درون کیوسک نگهبانی و مرد ضارب نشان از عدم بیگانگی آنها میدهد. در صحنهای گویا دو مرد حتی به یکدیگر سلام میکنند.

عدم برخورد جدیتر سرباز نگهبان با فرد ضارب، اما توجیهی منطقی دارد. نگهبانان سفارتخانهها در ایران مسلح نیستند؛ این سرباز نگهبان نیز طبق پروتکلهای حفاظت از اماکن دیپلماتیک در ایران به همین دلیل اجازه درگیر شدن با فرد ضارب را نداشت. او باید با مقام بالاتر تماس میگرفت که در ادامه این فیلم دیده میشود، یک دستگاه بیسیم، احتمالا به همین مقصود در دست دارد.
فیلم دوم با دقایقی تاخیر منتشر شد، تصویر داخل سفارت.
در ثانیه پنجم این فیلم، ورود دو نفر به داخل سفارت را میبینیم، از لای در نیز ماشین پارک شده مقابل سفارت دیده میشود.
در ثانیه یازده، چیزی توجه فرد دوم را جلب میکند، او به سمت در برمیگردد و در را باز میکند.
کارکنان سفارت خانهها در تمامی دنیا آموزشهای لازم برای مواجه با حملات تروریستی را میبینند. یکی از اصلیترین موارد آن نیز پناه گرفتن در پشت درهایی هست که «یک طرفه» از درون باز میشود.
کسی که در سفارت را به روی مهاجم باز میکند، یا آموزشهای لازم برای مقابله با حمله به اماکن دیپلماتیک را ندیده، یا دلیل دیگری برای باز کردن در و عملا راه دادن ضارب به درون سفارتخانه دارد.
بهخصوص که یکی از شبکههای تلویزیونی آذربایجان تصاویری از جدار خارجی در سفارت جمهوری آذربایجان را منتشر کرده که حداقل جای اصابت سه تیر بر آن دیده میشود؛ این تصویر ثابت میکند که اگرچه در هیچ کدام از دو فیلم مدار بسته منتشر شده دیده نشده، اما ضارب شلیک را از خارج از سفارت آغاز میکند.
روایتهای رسمی اوضاع را پیچیدهتر میکند
سردار رحیمی، رییس پلیس پایتخت، در اولین اظهارنظر رسمی جمهوری اسلامی در رابطه با حمله صبح به سفارت آذربایجان ادعا کرد که فرد ضارب به همراه دو فرزند خردسال به این سفارتخانه حمله کرده است.
این در حالی است که در هیچ کدام از دو فیلم مداربستهای که منتشر شده، رد پایی از این «دو فرزند خردسال» دیده نمیشود.
ساعتی بعد کانال تلگرامی «سپاه قدس» برای اولین بار «انگیزه» ضارب را «ناموسی» عنوان کرد.
ایسنا در گزارشی نوشت که در تحقیقات اولیه متهم مدعی شده است: «فروردین ماه امسال همسرم به سفارت آذربایجان در تهران مراجعه کرده و دیگر به منزل مراجعه نکرده است. وی انگیزه خود از حمله به سفارت جمهوری آذربایجان را اینگونه بیان میکند که در مراجعات مکرر به سفارت جمهوری آذربایجان در تهران هیچ پاسخی از آنها دریافت نمیکردم و تصور میکردم همسرم در سفارت جمهوری آذربایجان در تهران حاضر است و حاضر به دیدار با من نیست. امروز صبح تصمیم گرفتم با اسلحه کلاشنیکفی که از قبل تهیه کرده بودم به سفارت مراجعه کنم.»
این گزارش توضیح نمیدهد که چرا ضارب که دیگر هویت او افشا شده بود، «یاسین حسینزاده»، ۵۳ ساله، برای پیگیری وضعیت همسرش یازده ماه صبر کرده است؟

یا مشخص نبود که به جای یکی از کنسولگریهای جمهوری آذربایجان در استانهای شمال غربی ایران مسیر هفتصد کیلومتری تا تهران را پیموده است؟
خبرگزاری میزان، ارگان رسانهای قوه قضاییه جمهوری اسلامی، اما این روایت را تایید میکند. میزان در این رابطه نوشت که بررسی سوابق متهم نشان میدهد متهم در ۲۹ فروردین ۱۴۰۱ شکایتی را مبنی بر مفقودی همسرش در ارومیه ثبت کرده است.
همسر ضارب اهل باکو بوده است. پرونده مفقودی پس از پیگیری و مشخص شدن اینکه همسر او به جمهوری آذربایجان بازگشته است در این موضوع خاص بسته میشود و پس از آن، این فرد موضوع را از وزارت خارجه و سفارت جمهوری آذربایجان پیگیری میکرده است.
در ابتدای سال همسر فرد مهاجم با کمک دو نفر دیگر از اعضای خانوادهاش به جمهوری آذربایجان میرود و دیگر برنمیگردد.
روایت رسمی جمهوری اسلامی تناقضات دیگری نیز داشت. از جمله اینکه برخی رسانهها او را اهل ارومیه معرفی کردند برخی دیگر اهل خوی.
انتشار گفتوگوی رییس پلیس پایتخت با یاسین حسینزاده چند گره دیگر به داستان اضافه کرد.
او در این گفتوگو بدون اشاره به اینکه چطور اسلحه سنگینی مانند کلاشنیکف بهدست آورده است، میگوید صبح روز جمعه به سفارت مراجعه کرده است تا دست همسرش را که «طبقه چهارم» سفارت زندگی میکند، بگیرد و ببرد.
یاسین حسینزاده در این «اعترافات» میگوید قصد داشته ساعت شش یا هفت به سفارت حمله کند، چرا که آن ساعت کسی در سفارت حضور ندارد. اما او ساعت هشت و نیم به سفارت حمله کرده است. از سوی دیگر میگوید: «در ذهن خودم آنالیز میکردم که چطور همهشان را بکشم و بروم.»
از سوی دیگر تاکید میکند که نامهای از سفارتخانه دارد مبنی بر اینکه همسرش در سفارتخانه نیست، اما توضیح نمیدهد چرا فکر میکرده که همسرش در سفارتخانه است.
خبرگزاری رکنا نیز گفتوگویی با دو فرزند یاسین حسینزاده منتشر کرد با این تیتر «سکوت سفارت در خروج غیرقانونی مادر خانواده» که دختر خانواده میگوید به پدرش گفته است که مادرش در سفارت نیست؛ اما چون خانواده مادرش به پدرش گفته بودند او در سفارت است، پدرش این دروغ را باور کرده بود.
در این گفتوگو همچنین ادعا میشود که «گلنار علیوا» همسر یاسین حسینزاده، فروردین ماه به صورت غیرقانونی از ایران خارج شده است، اما برای این موضوع دلیلی عنوان نمیشود.
با توجه به سابقه تاریخی جمهوری اسلامی در ایجاد «بحران»های قابل کنترل در مواقع خاص، طبیعی بود که توضیح رسمی حکومت برای افکار عمومی قابل باور نباشد.
شایعات و اخبار نادرست
سناریوی حمله مردی به سفارتخانه یک کشور خارجی در میانه بزرگترین بحران داخلی و خارجی جمهوری اسلامی، برای یافتن همسرش، برای وفادارترین اذهان به جمهوری اسلامی نیز جای سوالهای پرشماری را باقی میگذاشت.
با این حال شماری از شایعات منتشر شده در فضای مجازی از جمله عضویت فرد ضارب در لشکر «حسینیون»، لشکری از شیعیان آذربایجان برای حضور در سوریه، هیچ منبع قابل استنادی ندارد.
اگرچه نحوه ورود ضارب به سفارت که به جای انتخاب مسیر مستقیم٬ از کنار دیوار به سمت در سفارت میرود؛ باز کردن دهانش هنگام شلیک در فضای بسته سفارت برای پاره نشدن پرده گوشهایش هنگام شلیک حداقل نشان از آشنایی با اصول اولیه رزمی را میدهد.
همچنین فیلمی که با عنوان خروج سریع اعضای سفارت ایران در باکو منتشر شده بود، مربوط به گذشته است. افراد درون فیلم نیز رانندگان سفارت هستند.
انگیزه ضارب هرچه که بود، اگرچه در کوتاهمدت توانست در راستای تلاشهای جمهوری اسلامی برای ایجاد بحرانهای فرامرزی با هدف سوق دادن توجهها به خارج از کشور همچون حمله به پایگاههای احزاب کُرد در عراق و مانورهای نظامی در مرز آذربایجان، عمل کند اما در حقیقت نظام را وارد بحرانی در رابطه با همسایگانش کرد که شاید مدتها حل آن طول بکشد.
ثبت نظر