تازهترین فصل سرگذشت خانواده «کیان پیرفلک»، احضار آنها به دادسرا است؛ کیان ۱۰ ساله با شلیک ماموران کشته شده، پدر در همان تیراندازی چنان زخمی شده که هنوز نمیتواند راه برود، مادر به دلیل افشاگریاش از کار تعلیق شده و حالا این خانواده باید به دستگاه قضایی هم پاسخگو باشد.
پدر و مادری که سرپرستی رادین ۳ ساله، برادر کیان را برعهده دارند، در حالی که نه میتوانند کار کنند و نه از سلامت کامل برخوردارند، برای آنچه دادستان «ثبت شکایت به عنوان اولیای دم» و «تحقیقات تکمیلی برای شناسایی عاملان جنایت» عنوان کرد، به دادسرا احضار شدند. با این حال، با توجه به آنچه که از شامگاه چهارشنبه۲۵آبان تا امروز بر این خانواده رفته است، نمیتوان به ادعای دادستان ایذه در مورد احضار والدین کیان به دادگاه اعتماد کرد.
***
تصویر تکان دهنده کودکی در یخ
اولین ویدیویی که از حادثه کشته شدن کیان پیرفلک، کودک ۱۰ ساله اهل ایذه منتشر شد، بسیار تکان دهنده بود؛ تصویر کودکی خونین، خوابیده در کاور پلاستیکی مخصوص جنازه، با قطعات یخ در اطرافش، آن هم وسط اتاق یک خانه که صدای شیون و فریاد در آن به گوش میرسد.
«سجاد پیرفلک»، عموی کیان، در روزهای بعد به روزنامه «اعتماد» گفت که خانواده از ترس اینکه ماموران جنازه کیان را تحویل بگیرند و دیگر ندهند، آن را به روستا برده و قالبهای یخ روی آن گذاشتند، اما بعد برخی آشنايان و اقوام وساطت كرده و تضمين دادند كه اگر خانواده پيكر كيان را به سردخانه تحویل دهد، آن را برای خاکسپاری به خانواده تحويل خانواده میدهند.
بلافاصله روایتهای متعدد از شب حادثه منتشر شد. از یک سو خبرگزاریهای وابسته به حکومت از حضور گروههای تروریستی در ایذه و تیراندازی آنها به خودروی خانواده کیان نوشتند و از سوی دیگر، روایتهای غیررسمی از حضور سنگین نیروهای امنیتی در آن شب در ایذه و تیراندازی آنها حکایت داشت. تا اینکه «زینب مولاییراد»، مادر کیان، روز جمعه۲۷آبان در مراسم خاکسپاری پسرش در میان هزاران نفری که در مراسم شرکت کرده بودند، جزییات حادثه را شرح داد:
«به شوهرم گفتم خيابانها شلوغ است، بيا از کمربندی برويم. رسيديم جلوی هلالاحمر، نيروهای امنيتی با لباس گاردی يک طرف ايستاده بودند و نیروهای لباس شخصی روبهرویشان و در طرفی ديگر. يكی از آنها داد زد برگرديد. كيان گفت بابا، اين دفعه را به پليسها اعتماد كن و برگرد. ميثم [پدر كيان] درجا دور زد اما ماشين را به رگبار بستند.»
حرفهایش شعر شد، شعار شد
در میان روایتهای متعدد از حادثه و اعتراض شدید گروههای حقوقبشر داخلی و خارجی به سرکوب کور از سوی نیروهای امنیتی، که موجب کشته شدن کودکانی چون کیان شده، تصاویری از این کودک منتشر شد؛ تصاویری که کیان را برای مردم ایران و ناظران جهانی از یک نام به یک شخصیت تبدیل کرد.
کیان پیرفلک در ویدیوهایی که از او منتشر شد، کودکی بود علاقمند به محیطزیست، دانش آموختن و نوآوری. او در ویدیویی که در شبکههای اجتماعی بارها و بارها منتشر شد، صحبت خود را با گفتن «به نام خدای رنگین کمان» آغاز کرد و بعد، قایق کوچکی را که ساخته بود توی یک تشت آب آزمایش کرد.
معلم او در شبکههای اجتماعی از علاقه کیان به دانش روباتیک خبر داد. در تصاویر دیگری، کیان در حال کاشتن درخت برای حفظ محیطزیست دیده شد. جملات او وقتی که گفت «به نام خداوند رنگین کمان» یا وقتی که گفت «پس نتیجه میگیریم که کار میکنه»، بلافاصله بین ایرانیان دهن به دهن چرخید، از «احسان حاجصفی» کاپیتان تیم ملی، تا «علیرضا عصار» خواننده؛ جملاتی که در شعارها، سرودهها و نطقها جای گرفت.
در همین روزها، «میثم پیرفلک»، پدر کیان، برای درمان زخمهای ناشی از آن تیراندازی، در بیمارستانی در اهواز بارها تحت عمل جراحی قرار گرفت. در روزهای بعد، تصاویری از او منتشر شد که نشان میداد خطر مرگ از سر او گذشته، اما به دلیل آسیبهای ناشی از حادثه، نمیتواند بنشیند یا راه برود.
روایت حکومت از قتل کیان را قبول نداریم
تلاش حکومت برای معرفی قاتل یا قاتلان کیان پیرفلک از میان معترضان یا افرادی تحت عنوان تروریست، علیرغم روایت واضح و روشن مادر کیان از حادثه، ادامه یافت.
جمهوری اسلامی در حالی تیراندازی به خودرو پراید خانواده کیان را کار تروریستها خواند که یکی از اعضای خانواده کیان در گفتوگو با «ایرانوایر» اعلام کرد در آن شب شهر کاملا در دست نیروهای لباس شخصی و یگانویژه بود. به گفته او در چنین شرایطی، امکان فعالیت یک عده تروریست در شهر ایذه وجود نداشت.
سرانجام روز ۲۹آذر، نیروهای حفاظت اطلاعات سپاه، به خانهای در روستای «پرسوراخ» در قلعهتل، منطقهای تاریخی در ۲۲ کیلومتری شهر ایذه، یورش برده و با سلاح جنگی و خودکار، به محل شلیک کردند.
بر اثر حمله به این خانه، دو شهروند به نامهای «حسن سعیدی» و «محمود احمدی» کشته شده و فردی به نام «عباس کورکور»، مشهور به «مجاهد کورکور»، بازداشت شد. رسانههای رسمی در ایران، ویدیو این واقعه را با عنوان «عملیات دستگیری قاتلان کیان پیرفلک» منتشر کرده و مدعی شدهاند این افراد کسانی هستند که به خودرو خانواده پیرفلک تیراندازی کرده، و در ایذه دست به عملیات تروریستی زدهاند.
چند روز بعد از این اتفاق، در حالی که دستگاههای امنیتی تاکید داشتند که در عملیات خود در روستای پرسوراخ دو تن از قاتلان کیان را کشته و یک نفر را دستگیر کردهاند، خانواده کیان با انتشار بیانیهای این تلاش حکومت را رد کرد.
در این بیانیه با توجه به شواهد میدانی، هویت شلیک کنندگان به خودرو خانواده کیان نزد «وجدانهای بیدار» کاملا «واضح» است، آمده بود: «ما تحت هیچ شرایطی روایتهای جعلی و غیرواقعی از قتل جاویدنام کیان و مجروح شدن میثم پیرفلک را نمیپذیریم.»
خانواده کیان در ادامه بیانیه اعلام کردند که هیچ شکایتی «از اسامی مطرح شده در رسانههای رسمی و شهروندان ایذهای در بازداشت» ندارند و «انتساب عملیاتهای تروریستی و خرابکارانه به قوم اصیل، نجیب، وطن دوست و آزادیخواه بختیاری را دور از شان و جایگاه این قوم بزرگ» میدانند.
آنها در این بیانیه همچنین اعلام کردند که «پیشاپیش رضایت خود را نسبت به تمامی کسانیکه از میان مردم ایذه با جعل روایت حادثه به عنوان قاتل کیان پیرفلک معرفی شوند»، اعلام میکنند.
غضب حکومت علیه خانواده کیان
سجاد پیرفلک، عموی کیان، درباره زینب مولاییراد، مادر کیان به روزنامه «اعتماد» گفت که او معلم خوشنام هنر است و همه زندگیاش را صرف تربيت درست و متفاوت كيان كرده بود. عموی کیان در ادامه با اشاره به علاقه کیان به هنر، دانش آموختن و محیط زیست، اضافه کرد که مادر كيان كه شخصيت والایی دارد، همه اینها را در وجود اين پسر نهادينه ساخته بود.
حالا این «معلم خوشنام هنر»، از رفتن به هنرستان منع شده است. زینب مولاییراد روز یکم بهمن در هنرستان فاطمیه شهرستان ایذه، محل کار خود حضور یافت، اما به او گفته شد که باید به حراست اداره مراجعه کند. حراست آموزشوپرورش ایذه نیز بعد از مراجعه به او گفت که تا اطلاع ثانوی حق رفتن به هنرستان را ندارد.
مادر کیان پیش از آن هم هدف پروپاگاندای چهرههای نزدیک به حکومت قرار گرفته بود و حتی در مقطعی، ناچار شده بود درباره حسابهای خود در شبکههای اجتماعی، اعتراف اجباری کند.
در نهایت باوجود اظهارنظر واضح و شفاف اعضای خانواده کیان درباره حادثه تیراندازی به خودرو خود، از سوی دستگاه قضایی احضار شدهاند. سخنان معلم هنرستان از روایت دستگاههای امنیتی و شبکههای پروپاگاندای حکومتی همچنان باورپذیرتر است و حکومت چارهای ندارد که باز هم به سراغ خانواده کیان برود تا شاید بتواند وادارشان کند تا روایت خود را پس بگیرند.
ثبت نظر