close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

درباره هیستری جمعی چه می‌دانیم و چرا مسمویت‌ زنجیره‌ای هیستری جمعی نیست؟

۱۶ اسفند ۱۴۰۱
رقیه رضایی
خواندن در ۱۰ دقیقه
در حالی‌ که بسیاری از کاربران شبکه‌های اجتماعی و تحلیل‌گران می‌گویند این مسمومیت‌ها ناشی از حملات با گازهای سمی هستند، عده‌ای از «هیستریای جمعی» سخن گفته‌اند
در حالی‌ که بسیاری از کاربران شبکه‌های اجتماعی و تحلیل‌گران می‌گویند این مسمومیت‌ها ناشی از حملات با گازهای سمی هستند، عده‌ای از «هیستریای جمعی» سخن گفته‌اند
درباره هیستری جمعی چه می‌دانیم و چرا مسمویت‌ زنجیره‌ای هیستری جمعی نیست؟
«ایران‌وایر» ابعاد هیستریای جمعی را در گفت‌وگو با «حسن نایب‌هاشم»، پزشک و فعال حقوق‌بشر و «سعید پیوندی»، جامعه‌شناس و استاد «دانشگاه لورن» فرانسه مورد بررسی قرار داده است.
«ایران‌وایر» ابعاد هیستریای جمعی را در گفت‌وگو با «حسن نایب‌هاشم»، پزشک و فعال حقوق‌بشر و «سعید پیوندی»، جامعه‌شناس و استاد «دانشگاه لورن» فرانسه مورد بررسی قرار داده است.

بیش از ۱۰۰ روز از نخستین رویداد مسمومیت دانش‌آموزان دختر در قم می‌گذرد. در این مدت هزاران دانش‌آموز که اکثریت قریب به اتفاق آن‌ها دختر هستند، با علایمی نظیر سردرد، سرگیجه، شکم‌درد، حالت تهوع، بی‌حالی عمومی و مشکلات تنفسی در بیمارستان‌های شهرهای مختلف ایران بستری شده‌اند.

با وجود گستردگی این موضوع و افزایش روزبه‌روز قربانیان، مقامات جمهوری اسلامی هنوز دلیل مشخصی برای این موضوع اعلام نکرده‌اند. تنها روز دوشنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۱، وزارت بهداشت دولت «ابراهیم رئیسی» در گزارشی کلی و بدون اشاره به جزییات تایید کرد: «بخشی از دانش‌آموزان با یک ماده محرک تحریک‌ کننده که عمدتا استنشاقی است، مواجهه پیدا کردند.» 

این در حالی‌ است که گمانه‌زنی‌ها درباره منشا بروز این علایم هنوز ادامه دارند. در حالی‌ که بسیاری از کاربران شبکه‌های اجتماعی و تحلیل‌گران می‌گویند این مسمومیت‌ها ناشی از حملات با گازهای سمی هستند، عده‌ای از «هیستریای جمعی» سخن گفته‌ و عنوان کرده‌اند که آن‌چه عامل بروز علایم این دختران داشن‌آموز است، نه مسمومیت با گازهای سمی بلکه نوعی اضطراب و رفتار هیستریک است.

آیا آن‌چه امروز در مدارس، خوابگاه‌های دانشجویی دخترانه و برخی مدارس پسرانه ایران در جریان است، یک واکنش روانی یا هیستریای جمعی است؟

«ایران‌وایر» ابعاد این موضوع را در گفت‌وگو با «حسن نایب‌هاشم»، پزشک و فعال حقوق‌بشر و «سعید پیوندی»، جامعه‌شناس و استاد «دانشگاه لورن» فرانسه مورد بررسی قرار داده است.

***

قصه هیستریای جمعی از کجا شروع شد؟

یازدهم اسفند ۱۴۰۱، کاربری با نام «علیرضا دوستدار»، استادیار رشته اسلام‌شناسی و مردم‌شناسی دین در «دانشگاه شیکاگو» امریکا، در رشته توییتی با اشاره به یک مورد بیماری دسته‌جمعی بین دختران مدرسه‌ای در فلسطین در سال ۱۹۸۳، این سوال را مطرح کرد که آیا آن‌گونه که آن واقعه، هیستریای جمعی یا «ام‌اس‌آی» خوانده شده، وقایع ایران نیز یک هیستریای جمعی است یا خیر؟!

او در این رشته توییت با اشاره به مورد مشابهی بین دختران مدرسه‌ای در افغانستان در سال ۲۰۰۹ و مقصر دانستن «طالبان»، گمانه‌زنی‌ها درباره این‌ که هر دو این وقایع بیماری جمعی روان‌تنی هستند را بازنشر و سوال کرده بود: «آیا ممکن است مسمومیت‌های اخیر در مدارس ایران شبیه این موارد باشد؟»

علیرضا دوستدار در ادامه توییت خود نیز به موارد مشترک هر سه واقعه پرداخته و عواملی چون ظلم و سرکوب، علایم بیماری مشابه، منشا مرموز و مبهم، شیوع بیشتر در مدارس دخترانه، شیوع کمتر در میان بزرگ‌سالان و بهبود نسبتا سریع را در اثبات ایده خود مبنی بر این‌ که وقایع امروز مدارس ایران «بیماری جمعی روان‌تنی» (Mass Dociogenic Illness)، «اضطراب جمعی» و «هیستری جمعی» است، به‌کار گرفته بود.

او در پایان نیز با این شرط که فرضیه‌اش درست باشد، نوشته بود: «عامل اصلی این شرایط، ظلم، تبعیض و سرکوب است، راه‌حل آن‌ هم باید از راه سیاست بگذرد.»

یک روز بعد از انتشار این رشته توییت، وب‌سایت بخش جهانی «بی‌بی‌سی» نیز با انتشار گزارشی، همین پرسش را مطرح کرد.

بی‌بی‌سی جهانی در این گزارش در همکاری با بخش فارسی بی‌بی‌سی و بخش راستی‌آزمایی (Reality Check) بی‌بی‌سی انجام شده، از طریق گفت‌وگو با دو کارشناس غیرایرانی، مهم‌ترین روش اثبات مسمومیت بودن یا نبودن این وقایع را دسترسی به ماده‌ای که عامل بروز علایم در دانش‌آموزان می‌شود، مطرح کرده است؛ خواسته‌ای که از ابتدای شروع این وقایع، بارها و بارها توسط فعالان مدنی، حقوق‌بشر و پزشکان مطرح اما با واکنش‌های عمدتا غیرمعقول از سوی مقامات جمهوری اسلامی مواجه شده است. به طوری که مثلا پیش‌تر، رییس دانشگاه علوم پزشکی قم از مسوولان مدارس دختران خواسته بود از هوای بازدم دانش‌آموزان با نایلون فریزر نمونه‌برداری کنند یا وزیر آموزش و پرورش که از ابتدا این مسمومیت‌ها را انکار می‌کرد، بدون اشاره به چرایی و چیستی بروز این علایم، از والدین عذرخواهی کرد.

در این گزارش بی‌بی‌سی جهانی، هم‌چنین با تاکید بر این‌ که علایم زودگذر بوده‌اند، آن را ادله‌ای برای طرح این پرسش که آیا این یک مورد جدید از هیستریای جمعی در تاریخ است یا خیر، عنوان کرده است.

از زمان انتشار این رشته توییت و گزارش بی‌بی‌سی جهانی، بحث‌های مختلفی پیرامون این ایده مطرح شده است. گروهی از فعالان زنان ایمن ایده را زن‌ستیزانه خوانده‌ و با تاکید بر تاریخ ضدزن و بیش‌مردانه علم روان‌پزشکی و پزشکی که هیستریا را بیماری زنانه تلقی کرده، گفته‌اند زنان بسیاری را که در طول تاریخ به دلایل اجتماعی ناشی از تبعیض جنسیتی، شرایط نامساعد جسمی و روانی را تجربه می‌کردند، صرفا به دلیل زن بودن در بیمارستان‌های روانی بستری و از حقوق خود محروم کرده‌اند.

گروهی دیگر نیز با تاکید بر این‌ که شواهد دال بر مسمومیت دانش‌آموزان هستند، این فرضیه را کاملا مردود دانسته‌اند. بسیاری از آن‌ها یک رشته توییت از روزنامه اینترنتی «فرازدیلی» بازنشر کرده‌اند که در آن با شاهدان عینی در مدرسه «خلیج فارس» اسلام‌شهر صحبت شده است. این دانش‌آموزان گفته‌اند کسانی را دیده‌اند که پوشش آن‌ها به نوعی بوده که حتی جنسیت‌شان قابل تشخیص نبوده است و آن‌ها به سرایدار مدرسه حمله کرده و او را کتک زده و سپس در حیاط مدرسه گاز انداخته‌اند.»

 

هیستری جمعی چیست؟

بر اساس تعاریف علمی، از جمله تعریفی که مجله علمی پژوهشی «ساینس دایرکت» به نقل از «دفترچه نورولوژی بالینی» ارایه کرده، هیستری جمعی نوعی بیماری جمعی روانی جسمانی است که با عناوین دیگری مانند «هیستری اپیدمی» یا «سرایت هیستریک» نیز شناخته می‌شود. این بیماری زمانی رخ می‌دهد که علایمی مشترک بدون علت پزشکی مشخص در بین شمار گسترده‌ای از اعضای یک جامعه دیده شود.

در طول تاریخ موارد بسیاری از هیستری جمعی شناسایی شده‌اند؛ از جمله در جریان «شکار جادوگرها» در قرن هفدهم و هجدهم میلادی، رفتار زنان بسیاری که کلیسا و جامعه قرون‌وسطایی آن‌ها را «جادوگر» خطاب می‌کرد، به‌عنوان نوعی هیستری جمعی شناخته می‌شود.

تصویری از دادگاه «جادوگر سالم» که در اواخر قرن هفدهم و تا اواسط قرن هجدهم میلادی در ماساچوست امریکا ادامه داشت
تصویری از دادگاه «جادوگر سالم» که در اواخر قرن هفدهم و تا اواسط قرن هجدهم میلادی در ماساچوست امریکا ادامه داشت

در قرن بیستم میلادی و در جریان اوج پارانویای جنگ جهانی دوم، شهر «ماتون» در ایالت ایلینویز امریکا مملو از گزارش‌هایی بود که مردی مرموز روی قربانیان خود گاز می‌پاشد. اولین مورد، «آلین کرنی» بود که بوی شیرین و ناخوشایندی را در اتاق خواب خود توصیف کرد که منجر به فلج شدن پاها و پایین تنه او شده بود. وقتی شوهر کرنی آن شب از سر کار برگشت، مرد غریبه‌ای را بیرون از خانه خود دید. داستان این زوج در صفحه اول روزنامه محلی منتشر شد. به زودی کل شهر مملو از گزارش‌هایی شد که مشاهدات و علایم مشابه داشتند. این مهاجم مرموز هرگز پیدا نشد.

عکس فوق مربوط به واقعه‌ای است که تحت عنوان هیستری اپیدمی در میانه جنگ جهانی دوم در شهر ماتون امریکا مشهور شد
عکس فوق مربوط به واقعه‌ای است که تحت عنوان هیستری اپیدمی در میانه جنگ جهانی دوم در شهر ماتون امریکا مشهور شد

مواردی که علیرضا دوستدار از فلسطین و افغانستان مطرح کرده است نیز به عنوان موارد شرقی هیستریای جمعی شناخته می‌شوند. با این‌ وجود، بسیاری از پزشکان و روان‌شناسان درباره موارد هیستریای جمعی با شک و تردید عمل می‌کنند. حتی آنان که به وجود چنین بیمار جمعی جسمی روان‌شناختی باور دارند نیز شاخصه‌‌های متعددی را برای آن بر می‌شمارند که لزوما درباره آن‌چه برای دختران مدرسه‌ای در ایران رخ داده است، صادق نیستند.

 

اطلاعات و داده‌های ما محدود است

سعید پیوندی، استاد دانشگاه لورن فرانسه معتقد است در شرایطی که حکومت داده‌های این وقایع را منتشر نمی‌کند، هر نوع گمانه‌زنی، از جمله هیستری جمعی بودن، بخشی از فرایند طبیعی جامعه برای درک اتفاقی است که در حال وقوع است. 

او توضیح می‌دهد: «نبود اطلاعات و شفافیت در کنار گفته‌های ضد و نقیض مسوولان و بی‌عملی آن‌ها، همه باعث شده‌اند که جامعه دچار هراس جمعی شود و این واکنش همراه با خشم و اضطراب خانواده‌ها هم طبیعی است. کسی نمی‌داند که در پی عوارض اولیه کوتاه‌مدت، چه عوارض بعدی و بلندمدتی به‌ روی بچه‌ها وجود خواهد داشت. در جامعه‌ای که بین حکومت و مردم هیچ اعتمادی در میان نیست و مردم به شفافیت، صداقت و کارایی دولت اعتقادی ندارند، راه برای همه نوع تفسیری باز می‌شود و خیلی‌ها هم ممکن است فکر کنند کار خود دولت یا دستگاه‌های آشکار و پنهان حکومتی است.»

او ادامه می‌دهد: «مردم البته برای تفسیرها و فرضیه‌های خود دلایل مهمی هم دارند. گستردگی مسمومیت‌ها در گستره جغرافیایی و تداوم آن در طول زمان بدون آن که دولت اطلاعات قانع کننده‌ای در اختیار افکار عمومی بگذارد، سبب شده است افکار عمومی به کسانی در خود حکومت یا در دستگاه‌های وابسته به آن شک کنند.»

این استاد جامعه‌شناسی معتقد است: «در نبودن شفافیت و اطلاعات عینی و دقیق، جامعه فقط از طریق همین فرضیه‌ سازی‌ها سعی می‌کند ماجرا را برای خود قابل درک و فهم کند. یک عده به‌سراغ تاریخ رفته‌اند؛ چه تاریخ دنیا و چه تاریخ خود ایران که حمله به مدارس دخترانه، اذیت و آزار دختران، اسیدپاشی و حمله با مواد شیمیایی بوده است. در این موارد، هدف دختران، آموزش آن‌ها و ترساندن‌شان بوده است. کسانی هم به نمونه‌های برخورد با آموزش دختران توسط اسلام‌گرایان افراطی مانند طالبان یا  داعش اشاره می‌کنند.  برای همین نیز همه این فرضیه‌ها (در کنار هیستری جمعی) مطرح هستند.»

 

علایم دانش‌آموزان، مسمومیت با گاز آرسن است، نه هیستری جمعی

حسن نایب‌هاشم، پزشک ایرانی معتقد است که با وجود اندک بودن اطلاعات و داده‌ها، همین علایمی که دانش‌آموزان با آن به بیمارستان مراجعه کرده‌اند، کافی است تا از مسمومیت بودن آن اطمینان حاصل کرد.

او می‌گوید علایم هیستری جمعی یا پنیک جمعی اصولا هم‌پوشانی خاصی با علایم مسمومیت حاضر ندارد. 

به باور او، بروز پنیک جمعی نمی‌تواند قاعده باشد بلکه استثنا است: «عمده کسانی که مسموم شده‌، علایم مشابهی را نشان داده‌اند که بیان‌گر این است یک پدیده معین ارگانیک و جسمی باعث بروز این علایم شده است. این کاملا از یک پدیده روانی متفاوت است. هیستری البته می‌تواند به هر شکلی در بیاید ولی این‌که افراد علایم کاملا یکسانی را نشان دهند و هیستری باشد، منتفی است.»

اشاره این پزشک به گزارش‌هایی مبنی بر داشتن علایم مشابه و تقریبا یکسان بین تمام دانش‌آموزان دختر مسموم شده است که از آن جمله می‌توان به درد شکم، احساس سرما، لرز، بی‌حالی و سرگیجه یاد کرد.

به باور نایب هاشم، این‌ها علایمی هستند که به وضوح نمی‌توانند صرفا جنبه روانی، عصبی و هیستریک داشته باشند. 

او هم‌چنین تاکید می‌کند که این ادعا که ممکن است پنیک اتک جمعی باشد نیز منتفی است چون در پنیک اتک علایم دیگری مثل تپش قلب و بی‌قراری نیز وجود دارد که در آن فرد با احساس اضطراب شدید مواجه است و البته این علایم با علایم عمده افرادی که مبتلا شده‌اند، منطبق نیستند و حتی هم‌پوشانی هم به قدری حداقلی است که می‌توان از پایه این فرض، یعنی هیستری جمعی یا پنیک جمعی بودن مسمومیت‌ها را رد کرد. 

نایب هاشم در پایان نیز با تاکید بر این که علایم یاد شده دانش‌آموزان دختر احتمالا در اثر مسمومیت با گاز «آرسن» یا «فسفین» است، می‌گوید: «چند سال پیش هم در یک معدن در اصفهان، تعدادی از کارگران با گاز آرسن یا آرسنیک مسموم شده بودند و علایم آن‌ها تقریبا منطبق بر علایمی بود که امروز دانش‌آموزان در ایران دچار آن شده‌اند.»

اشاره این پزشک و فعال حقوق‌بشر ایرانی به مسمومیت دست‌کم ۲۸ کارگر پالایشگاه «مجتمع معدن مس سرچشمه» در اصفهان است که در تیرماه سال ۱۳۹۳ به وقوع پیوست. بر اساس گزارش‌ها، آن زمان مسوولان پالایشگاه درصد گاز آرسنیک حوضچه‌ها را به قصد آنالیز بهتر مس افزایش داده بودند و کارگران که از صبح زود سر کارشان حاضر شده بودند، حدود هشت ساعت در معرض گاز آرسنیک قرار داشتند اما مسوولان پالایشگاه به آن‌ها نگفتند که درصد گاز آرسنیک حوضچه‌ها افزایش یافته است.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

اخبار

ادامه سرکوب و بازداشت معترضان؛ ارسال پیامک توسط وزارت اطلاعات

۱۶ اسفند ۱۴۰۱
خواندن در ۱ دقیقه
ادامه سرکوب و بازداشت معترضان؛ ارسال پیامک توسط وزارت اطلاعات