حملات ارتش اسراییل به مواضع جمهوری اسلامی ایران در سوریه، از جمله پایگاههای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که سالهاست آغاز شده، در ماههای اخیر ابعاد تازهتری پیدا کرده است. در روزهای نوروز، حملات نظامی اسراییل به مواضع جمهوری اسلامی در سوریه، باعث کشته شدن دستکم دو درجهدار نیروی قدس شعبه عملیات خارجی سپاه شده است. آیا جمهوری اسلامی و اسراییل در وضعیت یک مخاصمه یا درگیری مسلحانه قرار دارند؟
***
ابعاد درگیری نظامی اسراییل با جمهوری اسلامی پس از پایان جنگ هشت ساله با عراق، برای ایران بیسابقه است. اسراییل حمله به مواضع جمهوری اسلامی در سوریه را از سال ۱۳۹۵، یعنی ۷ سال پیش آغاز کرده است.
در کمتر از دو سال بعد از شروع حملات، اسراییل اعلام کرده بود که ۲۰۰ حمله به مواضع حکومت ایران در سوریه انجام داده که به معنی آن است که بهطور متوسط، هفتهای دو بار حمله صورت گرفته است.
اسراییل در ابتدا از پذیرش مسوولیت این حملات خودداری میکرد، اما از نیمه سال ۱۳۹۷، این حملات بهطور علنی اعلام میشود، بهطوری که اینک ارتش آن کشور، تعداد و هویت نظامیان کشته شده جمهوری اسلامی را هم اعلام می کند. به بیان دیگر، اسراییل ۷ سال است که در یک کشور ثالث، یعنی سوریه، در حال حمله نظامی به اهداف جمهوری اسلامی شامل پایگاه و انبارهای نظامی سپاه، کارگاههای ساخت سلاح و محمولههای تسلیحاتی است.
با این همه، حملات اسراییل به مواضع جمهوری اسلامی، محدود به اهدافی در خارج از ایران نبوده، بلکه به دفعات مراکز اتمی، کارگاههای نظامی از جمله مراکز ساخت پهپاد یا هواپیماهای بدون سرنشین را هدف قرار داده و حتی نظامیان جمهوری اسلامی را در داخل خاک ایران کشته است.
«محسن فخریزاده» معاون وزارت دفاع و فرد پشتپرده برنامه اتمی، و «حسن صیاد خدایی»، سرهنگ نیروی قدس، از جمله این افراد هستند.
پس از ترور صیاد خدایی، رسانههای اسراییلی گفته بودند که ماموران اسراییل، از «یدالله خدمتی»، یک افسر ارشد نیروی قدس در تهران بازجویی کرده بودند. جمهوری اسلامی شش ماه بعد اعلام کرد که چهار نفر را به اتهام آدم ربایی و همکاری با اسراییل اعدام کرده که به نظر میرسید افرادی بودهاند که در ارتباط با بازجویی اسراییل از افسر ارشد نیروی قدس، دخالت داشتند.
حملات نظامی اسراییل در داخل ایران بهطور عمده از سوی افراد دولتی آن کشور تایید نمیشد، اما اسراییل پس از کشتن فخری زاده و حمله به مراکز اتمی نطنز، این ملاحظه را هم کنار گذاشت و مسوولیت این اقدامات را بهعهده گرفت.
در برابر، جمهوری اسلامی ایران عمدتا به تهدیدات لفظی و وعده «تلافی» و «انتقام» روی آورده. به اهدافی در اقلیم کردستان عراق که آن را اسراییلی میخواند -اما هم عراق و هم اسراییل آن را تکذیب می کنند- حمله کرده و در مواردی کشتیهایی که صاحبان آن اسراییلی هستند را در آبهای بینالمللی هدف حملات محدود پهپادی قرار داده، اما مسوولیت آن را رسما نپذیرفته است. دامنه این اقدامات در ماههای اخیر بهنظر می رسد که فراتر رفته و به حملات محدودی در خاک اسراییل رسیده است.
«علی خامنهای» در سال ۱۳۹۸ پس از کشته شدن «قاسم سلیمانی»، فرمانده وقت نیروی قدس، گفته بود که او دست فلسطینیها در کرانه غربی رود اردن را «پر کرد»، یعنی سلاح در اختیار آنها قرار دارد. مقطعی که بهنظر می رسد، آغاز تلاش علنی جمهوری اسلامی برای افزایش فشار نظامی به اسراییل از طریق گروه های نیابتی بود که حکومت ایران آن را «نیروی مقاومت» میخواند.
بهمن ۱۴۰۱ حملهای به یکی از مراکز نظامی جمهوری اسلامی در اصفهان انجام شد که در منطقه مسکونی قرار دارد.
رسانههای اسراییلی این حمله را به تلافی حمله محدود چند ساعت پیش از آن در خاک اسراییل عنوان کردند که نشان میداد جمهوری اسلامی برای عملیات در داخل اسراییل، انگیزه یافته است. رفتاری که پیش از آن بهنظر میرسید با هدف جلوگیری از بالارفتن تنش و احتمال آغاز درگیری گسترده، از آن خودداری میکرد.
حالا درگیریهای ایران و اسراییل علنی، روزمره و با تلفات مشخصتری است. حمله نوروزی اسراییل به خاک سوریه که به کشته شدن دستکم دو درجهدار نیروی قدس منجر شده، به تلافی حمله اخیر در داخل این کشور و کشته شدن یک افسر اسراییلی تعبیر شده است. اما وضعیت کنونی را هنوز نمیتوان یک جنگ تمام عیار نظامی یا «وضعیت مخاصمه مسلحانه بینالمللی» بین دو کشور ایران و اسراییل دانست.
واژه مخاصمه مسلحانه بینالمللی از نظر معنا، همان جنگ مسلحانه بین دستکم دو دولت یا دو کشور مستقل از هم است و بهکار بردن واژه تخاصم، مفهوم و ماهیت حقوقی گستردهتر و مشخصی دارد که آن را نمیتوان برای هر درگیری نظامی میان کشورها به کار برد. مخاصمه مسلحانه بینالمللی، وضعیتی است که مثلا طی هشت سال بین ایران و عراق وجود داشت.
وضعیت کنونی بین ایران و اسراییل همانند هفتههای پیش از ۳۱شهریور۱۳۵۹ بین ایران و عراق است. عراق تا پیش از حمله سراسری به ایران، پیدرپی و برای هفتهها، به اهدافی عمدتا مرزی در داخل ایران حمله میکرد و ایران هم متقابلا پاسخهای محدودی به این حملات پراکنده میداد، اما تا زمانی که یکی از دو کشور یعنی عراق رسما بهصورت سراسری و گسترده و تداوم به ایران حمله نکرد و سپس اعلان جنگ هم داد، وضعیت بین دو دولت وضعیت تخاصم یا درگیری مسلحانه نبود.
برای اعلام یک وضعیتی جنگی، قصد و نیت دستکم یکی از طرفها لازم است، در حالی که نه اسراییل و نه جمهوری اسلامی، تاکنون چنین قصدی نداشتهاند و عملی که نشانگر چنین نیتی باشد از خود بروز ندادهاند.
از این نظر، حملات سالهای اخیر «مخاصمه مسلحانه» بینالمللی نیست، بلکه در رده تبادل آتش محدود و پراکند، ناپیوسته و حتی تجاوز نظامی با اهداف یکدیگر است. این وضعیت تاکنون ۷ سال طول کشیده و ممکن است برای مدت نامشخص و طولانی دیگری هم ادامه داشته باشد و دو طرف از یکدیگر تلفات و کشته بگیرند، اما با تداوم وضعیت کنونی و کیفیت فعلی حملات، هرگز به آستانه نامیده شدن جنگ و مخاصمه مسلحانه بینالمللی همانند جنگ ایران و عراق، نرسد.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر