موضوع ترور «محمد خاتمی» توسط یکی از محافظانش پس از ۲۴ سال، بار دیگر مطرح شده است. این موضوع اما در آن زمان چندان بازتابی در رسانهها پیدا نکرد، باوجود اینکه آن محافظ پس از آزادی خود، تمایل به توضیح اتفاقات رخ داده برایش داشت.
اینک «فرشاد طولابی» پس از ۲۴ سال، روایت خود را از آن اتفاقات بیان و تقاضای دیدار با خاتمی کرده است.
***
روایت مطرح از طرح ترور خاتمی در سال ۱۳۷۸
در سال ۱۳۷۸ این خبر مطرح شد که یکی از محافظان محمد خاتمی به چند مرجع تقلید مراجعه کرده و خطاب به آنها گفته، اگر فتوا دهند، حاضر است رییسجمهور را ترور کند و این مراجع تقلید به اداره اطلاعات قم گزارش داده بودند و این فرد دستگیر شد.
دو سال بعد، این فرد در اعتراض به صفر شدن سوابق خدمت و قطع شدن حقوقش، بههمراه خانواده خود مقابل مجلس تحصن کرد. فرشاد طولابی همچنین به برخی رسانهها نیز سر زد و گفت که پس از مدتی بازداشت، بدون بازخرید شدن، از سپاه پاسداران اخراج شده و این نهاد به اصطلاحِ رایج، سوابق او را نیز صفر کرده، انگارنهانگار که ۱۱ سال از کارکنان این نهاد بوده است.
طولابی گفت که عضو سپاه خرمآباد بوده و فرماندهان این نهاد از گرایشهای افراطیاش خبر داشتهاند، به گونهای که در سفر خاتمی به این شهر، به او اجازه ندادند که جزو تیم محلی حفاظت باشد.
به گفته او، با این حال پس از افشای موضوع و بازداشت، فرماندهان حفاظت انصار و همچنین سپاه ولی امر که مسوولیت حفاظت از «خامنهای» را دارند، برای رفع اتهام از خود مدعی شدهاند که «ما از طرح تو خبر داشتیم، اما تو را زیر نظر داشتیم و میخواستیم اطلاعات بیشتر کسب کنیم و بههمین دلیل بازداشتت نکردیم.»
باوجود این گرایشها، او به سپاه حفاظت انصار منتقل شده که مسوولیت حفاظت از رییسجمهور و دیگر مقامات را برعهده دارد. برخی از نیروهای این نهاد، محافظ همراه وزرا هستند و برخی محافظ همراه رییسجمهور، رییس مجلس و رییس قوهقضاییه. برخی از نیروهای این نهاد نیز محافظ مستقیم رییسجمهور یا سران دو قوه دیگر نیستند و در بخشهای مختلف این سه قوه، ورود و خروج افراد یا موضوعات دیگر حفاظتی را کنترل میکنند و بهاصطلاح، عضو حفاظت فیزیکی هستند. در روزهای اخیر نیز رسانهها نوشتهاند که او عضو حفاظت فیزیکی یا محافظ حلقه دوم بوده و محافظ همراه خاتمی نبوده است.
خبر بازداشت طولابی در سال ۱۳۷۸ در رسانهها بازتابی پیدا نکرد. شاید به این دلیل که رسانهها در آن زمان درگیر موضوع انتخابات مجلس ششم بودند و یا اینکه نزدیکان خاتمی تمایلی نداشتند این خبر درز کند. چند ماه بعد اما «سعید حجاریان» ترور شد و حتی پس از ترور او نیز چهرههای اصلاحطلب باوجود حمله به تئوریسینهای خشونت، اشارهای به این موضوع نمیکردند.
دو سال بعد نیز سخنان فرشاد طولابی تنها در حد ستونهای کوتاه در رسانهها بازتاب پیدا کرد. در آن زمان رسانههای موسوم به «دوم خردادی» توقیف شده بودند و تنها روزنامههایی چون «همبستگی» و «آفتاب یزد» شروع به انتشار کرده بودند.
در سالهای بعد نیز خبرهایی درباره خنثی شدن طرح ترور خاتمی در برخی از سفرهای استانی منتشر شد، اما هیچ کدام از این طرحها به اندازه طرح فرشاد طولابی جدی نبود.
سال ۱۳۸۸ و در اوج رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری، رسانهها گزارشی درباره بمبگذاری در هواپیمای حامل محمد خاتمی، رییسجمهور پیشین، منتشر کردند.
سال ۱۳۹۶، «صفرعلی موسوی»، فرمانده سپاه حفاظت هواپیمایی، درباره آن ماجرا گفت که «مسافرین بازرسی شدند، ولی مشخص نشد کار چه کسی بوده است. این بمب دستساز بود و تایمر داشت و وقتی هواپیما را بازرسی کردیم متوجه وجود آن شدیم.»
چهار سال پیش از آن نیز «محمد جواد خوش نواز»، فرمانده سپاه حفاظت انصار گفته بود: «همزمان با سفر آقای خاتمی، در یک پرواز دیگری در آن مسیر یک مشکل پیش آمد، اما موضوع مرتبط با موضوع سفر وی نبود؛ یعنی بعد مشخص شد مباحث دیگری دخیل بوده و صرفا موضوع آقای خاتمی نبود.»
روایت جدید از ترور خاتمی
موضوع ترور خاتمی بار دیگر در روزهای گذشته مطرح شده است. شاید یکی از دلایل این موضوع، انتشار خاطرات سال ۱۳۷۹ «هاشمی رفسنجانی» است. هاشمی نوشته که «حسن روحانی» از قول آقای «علی ربیعی» گفت یکی از محافظان آقای خاتمی، قصد ترور او را داشته و دستگیر شده است.
سایت «جماران» نیز بهنقل از یکی از اعضای ارشد تیم حفاظت از خاتمی نوشته که طولابی قصد داشته خاتمی را در آستانه سفر فرانسه در آبان ۱۳۷۸ ترور کند و برنامه او به این صورت بود که هنگام بازگشت رییسجمهور از ملاقات با رهبر جمهوری اسلامی، او را ترور کند.
به این ترتیب، او مامور نگهبانی در یکی از درهای بین دفتر ریاستجمهوری و دفتر رهبر جمهوری اسلامی بوده است.
جماران همچنین نوشته که او برای گرفتن مجوز شرعی برای ترور یا فتوا، به دیدار برخی از مراجع تقلید رفته و آنان این موضوع را به دفتر خاتمی و نهادهای امنیتی اطلاع دادهاند.
این عضو ارشد تیم حفاظت از خاتمی گفته است: «پس از اینکه از طریق یکی از مراجع تقلید از چنین قصدی مطلع شدیم و فرد یاد شده شناسایی شد، او را به مرخصی تشویقی فرستادیم. اما در همان مدت مرخصی که هنوز دوران وزارت آقای مهاجرانی ادامه داشت و برخی طیفها مخالف سیاستهای دوره مسوولیت وی بودند، یک بمب صوتی مقابل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی لرستان واقع در خرم آباد را منفجر کرد و دستگیر شد.»
این سخنان را میتوان به نوعی گاف امنیتی و نشانهای از بههم ریختگی امنیتی مجموعه حفاظت از مقامات جمهوری داشته است.
فرشاد طولابی نیز در مصاحبه با روزنامه «اعتماد» گفته که یک بار زمانی که خرمآباد بوده و یک بار زمانی که در تیم حفاظت از خاتمی بوده، برای او نامههای تهدیدآمیز فرستاده است.
او همچنین گفته است: «اگر اراده میکردم، میتوانستم خاتمی را از طریق روشهایی چون مسمومیت، انفجار، اسلحه کمری، قناصه و دورزن و...، ترور کنم.» اما «زيباترين نوع ترور برای من اين بود كه خاتمی را بغل کنم و با خودم منفجر كنم. تا بگويند اين فرد چقدر باور به اين مساله داشت.»
ترور ناکام هاشمی توسط یکی از ماموران کمیته انقلاب
علاوهبر این طرح ناکام ترور خاتمی، ترور ناکام هاشمی رفسنجانی در مراسم دهه فجر در سال ۱۳۷۲ و ترور سعید حجاریان توسط چهرههای درون حکومت انجام شده است.
هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود درباره ترور خود نوشته است: «چند دقیقه از صحبت من گذشته بود که صدای چهار شلیک تیر از راه دور شنیده شد. اول خیال کردم لامپهای برق ترکیده، ولی شعارهای مردم و مرگ بر منافق و اجتماع مردم در ضلع غربی مرقد، روشن کرد که گلوله شلیک شده.»
او نوشته که نام فرد مهاجم «کوروش نیک اختر»، و از نیروهای کمیته انقلاب سابق و نیروی انتظامی وقت بوده است.
هاشمی نوشته که برخی پیشنهاد کرده بودند اعلام شود شلیک در شلوغی در اثر ضربه دست مامور به ماشه اسلحه بوده است، و افزوده که با «توجه به حضور خبرنگاران داخلی و خارجی و مهمانان خارجی در داخل و انبوه مردم، درست نبود که خبر سانسور شود.»
درباره این ترور نیز روایتهای مختلفی مطرح شد و برخی آن را هشداری از درون حاکمیت به او، بهدلیل درگیریهای باندهای مختلف قدرت دانستند.
ثبت نظر