سی سال از زمانی که گروهی از روشنفکران ایرانی، هسته اولیه یکی از پرمخاطبترین و تاثیرگذارترین نشریات ایران را پایه گذاری کردند میگذرد، اما اینک مجله «گفتگو» در یکی از غمبارترین شرایط ایران، به پایان راه رسیده است.
****
فصلنامه گفتگو، حاصل کار جمعی روشنفکرانی است که جهانی میاندیشیدند و پلی بودند بین اندیشهورزان ایرانی و غیرایرانی در سه دهه اخیر.
گفتگو طی سی سال و ۹۶ شماره، تلاش کرد تا مفاهیم مدرن و جهانی مطرح در عالم فلسفه، سیاست و جامعهشناسی را، باتوجه به نیازهای جامعه ایران تبیین کند.
این فصلنامه اما به پایان کار خود رسیده است. آن گروهی که در دهه بیست زندگی خود گفتگو را آفریدند، حال زنانی و مردانی هستند در آستانه میانسالی که جبر حکومت، جور یا دست روزگار، گروهی را راهی غربت کرده است و تعدادی را خانهنشین.
در چنین وضعیتی، مراد ثقفی، سردبیر و مدیر مسوول این فصلنامه، تصمیم به توقف انتشار نشریهای گرفته که موضوعاتی چون «جامعه مدنی»، «همزیستی مسالمتآمیز»، «دموکراسی» و «هویت ایرانی» را وارد گفتمان سیاسی ایران کرد. ثقفی پسر برادر همسر «روحالله خمینی» است، اما فردی مدرن و توسعهگراست و مجله او در همه سه دهه گذشته، پرچمدار مدرنیسم از راه توسعه، از جمله با ایجاد بحثهای نظری و مربوط به توسعه شهری و رفاه شهروندی بوده است.
تحریریه روشنفکران عرفی ایران
«رامین جهانبگلو»، فیلسوف و استاد دانشگاه تورنتو، در رابطه با نحوه تشکیل هسته اولیه فصلنامه گفتگو به «ایرانوایر» گفت: «یک دهه پیش از آغاز انتشار گفتگو، گروهی بودیم که فراتر از دوستی و مراوده با یکدیگر، در حوزههای مختلف نظری همکاری داشتیم.»
دهه شصت شمسی، سالهای بحرانی برای ایران بود، سالهای جنگ ایران و عراق، سرکوب خشن فعالان سیاسی در ایران و آغاز موج جدیدی از ورود پناهندگان سیاسی ایرانی به اروپا.
آنسالها مراد ثقفی در پلیتکنیک لوزان سوئیس، رشته برق الکترونیک میخواند و رامین جهانبگلو، در سوربن پاریس، فلسفه.
به گفته آقای جهانبگلو، در سالهای دهه شصت بود که بههمراه مراد ثقفی تصمیم گرفتند گروهی تشکیل دهند بهمنظور تولید محتوای نظری برای فعالان سیاسی در ایران.
اعضای آن گروه، کار را با ترجمه آثار تولید شده در اروپا و نوشتن جزوههایی در رابطه با مبانی نظری سرفصلهای علوم سیاسی شروع کردند.
یک دهه بعد، اعضای آن گروه، هرکدام بهدلیلی به ایران بازگشتند. در ایران بود که مراد ثقفی بههمراه پدرش «رضا ثقفی»، فصلنامه گفتگو را با همکاری همان حلقه دوستان اروپا پایهگذاری کرد.
رامین جهانبگلو در مورد چگونگی تصمیمگیری در رابطه با ساختار فصلنامه گفتگو، میگوید: «در دورهای که فرانسه بودم، در نیمه دوم دهه هشتاد میلادی، همکاری خود را با مجلهای فرانسوی به نام «اسپریت» آغاز کردم. این مجله در مورد مسائل سیاسی روز کار میکرد و ساختاری متفاوت با دیگر ژورنالها داشت. طی صحبتی که با آقای ثقفی داشتم، تصمیم گرفته شد که گفتگو را با ساختار مشابهی منتشر کنیم. یعنی تعدادی مقاله اصلی داشته باشیم، بخشی داشته باشیم بهعنوان روزنامه و …»
اینگونه بود که فصلنامه گفتگو، بهعنوان یک ژورنال روشنفکری، بدون خط سیاسی مشخصی که میتوانست در رابطه با تمامی مفاهیم و تمهای سیاسی مطرح آن روزگار باشد با موضوعاتی چون «جامعه مدنی»، «همزیستی مسالمتآمیز»، «دموکراسی» و «هویت ایرانی» وارد فضای مطبوعات کشور شد.
آقای جهانبگلو تاکید دارد که گفتگو قصد داشت مخاطبانی از تمامی طیفهای فعال سیاسی دهه هفتاد شمسی داشته باشد.
در این نشریه، روشنفکرانی چون «کاوه بیات»، «زیبا جلالی نائینی»، «رضا آذری»، «کاوه احسانی»، «اعظم خاتم»، «رامین کریمیان»، «سهراب مستوفی»، «محمد هنجنی»، «فاطمه صادقی»، «محمد مالجو»، «بیژن خواجهپور خویی»، «علی هنری»، «زریر مرآت»، «احمد اشرف»، «کیان تاجبخش» و «بابک دربیکی»، قلم زدهاند.
آقای جهانبگلو در رابطه با اضافه شدن کاوه بیات به هیات تحریریه این فصلنامه گفت: «در همان روزها من و مراد ثقفی، با کاوه بیات که یک مورخ صاحب نظر بود آشنا شدیم و او را به همکاری دعوت کردیم. همان زمان بیژن خاجهپور خویی نیز از اروپا به ایران بازگشت و به حلقه اصلی مجله پیوست. بیژن در حوزه اقتصاد مینوشت.»
نفر بعدی، زیبا جلالی نائینی بود. او از دوستان قدیمی مراد ثقفی بود که پیگیری مسائل مربوط به زنان را در این فصلنامه برعهده گرفت.
رامین جهانبگلو در رابطه با خانم جلالی نائینی اضافه کرد: «او از روزهای اول روی موضوع کنفرانس پکن اجلاس سازمان ملل متحد درباره زنان کار میکرد که قرار بود در چین برگزار شود.»
رامین جهانبگلو نیز در این فصلنامه، گذشته از مقالات حوزه فلسفه، گفتوگو با روشنفکران غیرایرانی را برعهده داشت که بعدها کتاب پرخوانندهای با جمعآوری آن مصاحبهها، منتشر کرد.
در هر شماره فصلنامه گفتگو، با یکی از روشنفکران یا متفکران تاثیرگذار جهان، گفتوگویی منتشر میشد. به مرور دیگر چهرههایی تاثیرگذار در حوزههای مختلف به خانواده گفتگو پیوستند.
درهای دفتر این فصلنامه البته به روی علاقمندان نیز باز بود. اگر صاحبنظری قصد برقراری گفتگو یا حتی به چالش کشیدن نظریات مطرح شده در این ژورنال را داشت، میتوانست بهراحتی با اعضای تحریریه تماس بگیرد.
از جمله اقدامات فصلنامه گفتگو برای ارتباط بهتر با مخاطبان، برگزاری جلساتی آزاد با حضور نویسندگان بود. در هفته یک روز، دانشجویان و دیگر کسانی که قصد دیدار و گفتگو با اعضای هیات تحریریه این فصلنامه را داشتند، میتوانستند به دفتر آن مراجعه کرده با نویسندگان به بحث بنشینند.
مراد ثقفی این ایده را از ژورنالهای مشابه اروپایی با خود به ایران آورده بود.
گفتگو جایگاه خود را مییابد
فصلنامه گفتگو، بهسرعت جای خود را در بین نشریات آن سالها باز کرد. تا جایی که بلافاصله بعد از انتشار شماره اول، از طرف انجمن صنفی معماران ایرانی با این فصلنامه تماس گرفته میشود و پیشنهاد داده میشود تا در خصوص مباحث مربوط «سنت و تجدد»، کنفرانسی با همکاری هیات تحریریه گفتگو و معماران شاخص ایرانی برگزار شود؛ گزارش سه جلسه کنفرانس برگزار شده در این رابطه، در شمارههای بعدی مجله منتشر شده است.
رامین جهانبگلو در این رابطه اضافه کرد: «پیش از دوران ریاست جمهوری "محمد خاتمی"، مجله گفتگو از زوایای مختلفی به موضوع تقابل "سنت و تجدد" در ایران پرداخت.»
تنها پس از انتشار چند شماره، گفتگو جایگاهی چنان تاثیرگذار در بین نشریات آن زمان پیدا میکند که روشنفکرانی ایرانی یا غیرایرانی شروع به ارسال آثار خود کردند. در سال ۱۹۹۶، سردبیر مجله اسپری، به دعوت رامین جهانبگلو به ایران و دفتر گفتگو آمد.
جهانبگلو در رابطه با آن دیدار میگوید: «به پیشنهاد سردبیر مجله اسپریت، شماره ویژهای با همکاری دو مجله منتشر شد. مقالات نویسندگان اسپریت به فارسی ترجمه و در گفتگو منتشر شد و مقالات نویسندگان گفتگو به فرانسه ترجمه و در اسپری منتشر شد.»
استقبال از گفتگو به حدی بود که بسیاری از اندیشمندان در حوزههای مختلف شروع به ارسال مقالاتشان کردند. از همین رو بود که بهمرور، گفتگو امکان انتشار مقالات گوناگونی را در حوزههای دیگری مانند سینما، کتاب و … پیدا کرد.
کیان و گفتگو
تقریبا همزمان با فصلنامه گفتگو با محوریت روشنفکری عرفی، «کیان» با محوریت روشنفکری دینی منتشر میشد.
در آن سالها «اکبر گنجی»، «عبدالکریم سروش»، «ماشاالله شمس الواعظین»، «آرش نراقی» و «محسن کدیور»، در ماهنامه کیان مشغولبهکار بودند.
بهرغم تفاوت دیدگاهها و خط مشی، هیات تحریریه دو ژورنال تاثیرگذار روشنفکری آن روزهای ایرانِ با هم ارتباط خوبی داشتند.
بهغیر از مراد ثقفی که سردبیر گفتگو بود، دیگر اعضای تحریریه از جمله رامین جهانبگلو، با کیان نیز همکاری داشتند.
رامین جهانبگلو در این رابطه توضیح داد: «دورهای بود که تحریریه کیان و گفتگو وارد یک سلسله مباحثی شدند، نمایندگان روشنفکری دینی و روشنفکری عرفی.»
در در اولین دوره جشنواره مطبوعات که هر دو مجله حضور داشتند، سلسله مباحثی بین اعضای هیات تحریریه گفتگو و کیان برگزار شد.
رامین جهانبگلو به این سوال ایرانوایر که «در خصوص تاثیر حلقه کیان بر دوم خرداد بسیار سخن گفته شده، بهنظر شما گفتگو چه تاثیری در شکلگیری اندیشه اصلاحی در کشور داشت؟» پاسخ داد: «تفاوت گفتگو با دیگر مجلات در این بود که این مجله، معرف یا نماینده یک خط سیاسی خاص نبود. ما با طرح یک سری پرسشهای فلسفی و اجتماعی، مباحث جدیدی را در کشور مطرح میکردیم.»
او افزود: «در مقابل اما کیان یک خط پارتیزانی داشت که عملا بعد از تبدیل آن به روزنامههای "جامعه" و "توس" بیشتر قابل لمس بود. از سوی دیگر، اعضای کیان بعد و قبل از انتشار آن مجله، با دولتهای مختلف نسبت نزدیکتری داشتند. اما ما در گفتگو فاصله بیشتری با حاکمیت داشتیم و از سوی دیگر، بهدلیل تفاوت بنیادین دیدگاههای اعضای اصلی نسبت به خوانشهای جدید از سوژهها، بسیار بازتر رفتار میکردیم.»
گفتگو تا آخرین روز با توجه به «گفتوگوها» و «مباحثی» که در کشورهای دیگر دنیا در جریان است، سوژههای هر شماره را انتخاب میکرد؛ سوژههایی که با توجه به ظرفیتهای کشور به آن پرداخته میشد، اما همچنان جهانی باقی ماند.
در مقابل اما کیان با خط مشخص دستاندرکاران آن، بهمنظور ایجاد تحول سیاسی در ایران منتشر میشد.
گفتگو و موضوعاتی بدون تاریخ مصرف
همین نگاه جهانی بود که باعث شد اولین شماره گفتگو با موضوع «جامعه مدنی» بر روی کیوسکهای روزنامه فروشی برود.
در سالهای ابتدایی دهه هفتاد شمسی، موضوع جامعه مدنی بهتازگی مطرح شده و مورد توجه و استقبال اندیشمندان در دنیا، از اروپای شرقی تا آمریکای لاتین، قرار گرفته بود.
موضوع شماره اول فصلنامه گفتگو، پیشنهاد مشترک مراد ثقفی بود و رامین جهانبگلو بود. آقای جهانبگلو بهدلیل تحقیق بر جنبشهای خشونت پرهیز در اروپای شرقی، و مراد ثقفی بهدلیل پژوهش بر روی اندیشههای ضد خشونت در این حوزه، در سطح بینالمللی صاحب نظر بودند و آغازگر مباحثی پیرامون آن در ایران.
از همان زمان بود که عبارت «جامعه مدنی»، وارد گفتمان سیاسی ایران شد.
رامین جهانبگلو در رابطه با میزان «فهم» جامعه آن روز ایران از مفاهیمی که در گفتگو مطرح میشد، از جمله «جامعه مدنی»، به ایرانوایر گفت: «آن موضوع به ما بهعنوان روشنفکر ربطی نداشت، اما فکر میکنم که توانستیم یک سری مفاهیم پایه روشنفکری مدرن را برای نسلی در ایران باز کنیم. آن نسل بعدها توانستند براساس همان مفاهیم، به عمل در حوزه سیاست بپردازند.»
آقای جهانبگلو به این سوال که «اما بیش از سی سال است که جامعه ایران همچنان درگیر تعریف جامعه مدنی، حقوق و وظایف آن است، آیا آن زمان که مفهوم جامعه مدنی را مطرح میکردید، گمان میبردید که برای این مدت طولانی جامعه درگیر آن باقی بماند؟» پاسخ داد: «نه. فکر نمیکردیم انقدر طولانی شود، اما مطمئن بودیم که مفهوم جامعه مدنی و دیگر مفاهیم مطرح شده در طول سالهای انتشار گفتگو، تبدیل به مفاهیمی مرکزی و محوری در ایران خواهند شد.»
او با اشاره به این موضوع که تفاوت بزرگ اعضای هیات تحریریه فصلنامه گفتگو با دیگر همنسلانشان، غیرسیاسی و سیاستزده بودنشان بود، اضافه کرد: «در زمانهای که اکثر همسن وسالهای ما جذب گروهها و احزاب سیاسی شده بودند و به دنیا از دریچه سیاست نگاه میکردند، ما بهرغم آگاهی از مباحث سیاسی مطرح در کشور، دنیا را از زاویه دیگری میدیدیم.»
آقای جهانبگلو در ادامه، به طرح مفهوم «گفتوگو تمدنها» در یکی از اولین شمارههای فصلنامه گفتگو اشاره کرده و گفت: «سالها پیش از طرح این مفهوم توسط دوم خردادیها، ما در مورد مفاهیم گفتوگو فرهنگها و گفتوگو تمدنها کار را آغاز کردیم، چرا که آثار تولید شده توسط متفکران در سراسر دنیا در این رابطه را میخوانیدم و جای خالی آن را در ایران احساس میکردیم.»
گفتگو به آخرین فصل خود رسید و انتشار آن متوقف شد؛ اما موضوعاتی که این فصلنامه به آنها پرداخت، همچنان موضوعات چالش برانگیز در ایران هستند؛ مفاهیمی که اگرچه سالها از ورود آنها به ایران توسط هیات تحریریه گفتگو میگذرد، اما همچنان در بین فعالان سیاسی و اجتماعی محل بحث هستند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر