یک سال از کشته شدن«مهسا (ژینا) امینی» در بازداشت پلیس امنیت اخلاقی و آغاز انقلاب «زن، زندگی، آزادی» بهعنوان بزرگترین موج اعتراضات علیه کلیت نظام جمهوری اسلامی میگذرد. حکومت با قتلعام، اعدام، شکنجه، تجاوز جنسی، بازداشتهای گسترده و احکام سنگین، به معترضان پاسخ داد. صدها تن از معترضان کشته و چندین تن اعدام شدند. «ایرانوایر»، هویت ۳۳۹ تن از کشتهشدگان را احراز کرده است. هزاران تن دراثر تیراندازی بیرویه ماموران حکومت آسیبهای جبرانناپذیر دیدهاند، از جمله صدها تن از معترضان از ناحیه چشم دچار آسیب جدی شدهاند. دهها گزارش از مرگ زیر شکنجه، آزار و تجاوز جنسی به ثبت رسیده است. حملات سازمانیافته شیمیایی به دانشآموزان مدارس، که از مهمترین گروههای معترض بودهاند، در دستکم ۲۹ استان کشور به ثبت رسیده است. بسیاری از این جنایات میتوانند مصداق جنایت علیه بشریت باشند، اما با وجود تمامی این جنایات، اعتراضات و مقاومت همچنان ادامه دارد.
درحالیکه بخش اعظمی از نیروها و سازمانهای مخالف جمهوری اسلامی هنوز در تقلای حلوفصل اختلافات و رسیدن به نقطه تفاهم و همکاری هستند، بخشهای دیگری از جامعه که به سرعت توانستهاند اختلاف نظرها را کنار بگذارند و وارد مرحله همکاری باهم شوند، خود را برای کمک به جنبش و معترضان متشکل میکنند. در این مجموعه یادداشتها تلاش خواهم کرد به فعالیت و شیوه تشکلیابی گروههای مردم نهادی بپردازم که از بطن اعتراضات اخیر سربرآوردند.
***
بهنظر می رسد با آغاز جنبش «زن، زندگی، آزادی»، شاهد شکلگیری تشکلهای نوینی هستیم که هریک بهنحوی بخشی از خلاء سازماندهی را پر میکنند. در میان این گروهها، جامعه پزشکان و کادر درمان به معنای واقعی کلمه نقشی حیاتی ایفا کردهاند. در طول اعتراضات، حکومت ایران بهشکلی نظاممند از آمبولانسها برای جابهجایی نیروی سرکوب و حمله به معترضان استفاده کرده، مجروحان اعتراضات را هدف قرار داده، آنها را از بیمارستانها ربوده یا مانع درمان آنها شده و پزشکانی که مجروحان را درمان کردهاند بازداشت کرده و یا کشته و برای ارائه گزارشهای دروغین درباره علت مرگ، پزشکان و کادر درمان را تحت فشار قرار داده است.
در چنین شرایطی، تعدادی از پزشکان، کادر درمان و گروههای سلامت در ایران و سراسر جهان، خود را ذیل عنوان «گروههای سلامت آیدا»، متشکل کردهاند تا بهصورت داوطلبانه به معترضان و جنبش «زن، زندگی، آزادی» کمک کنند.
گروههای سلامت آیدا
گروههای سلامت آیدا؛ آنها نام خود را به احترام دکتر «آیدا رستمی» برگزیدهاند. دکتر رستمی از جمله پزشکانی بود که بهصورت مخفیانه مجروحان اعتراضات را درمان میکرد و ۲۱آذر۱۴۰۱ کشته شد. حکومت، مرگ او را ناشی از تصادف اعلام کرد، اما خانواده او آثار جراحت، شکنجه و تعرض را بر روی بدن او دیده بوند.
گروههای سلامت آیدا، خود مجموعهای از تشکلهای کوچکتر را شامل میشود که بهتدریج و در جریان اعتراضات شکل گرفتند. انجمن بینالمللی پزشکان و کادر درمان ایران (آیفا) در ایالات متحد، گروه پارسی مد در آلمان و فرانسه، بنیاد کیان مستقر در کانادا، گروه کادر درمان ایرانی کانادایی، گروه پزشکان ایرانی کانادایی برای حقوقبشر، گروه برای آزادی مستقر در اروپا، گروه زن زندگی آزادی در دانشگاه یوسی اس اف، گروه زن زندگی آزادی در دانشگاه ملبورن، و گروه اتحاد کادر درمان برای ایران، ازجمله تشکلهای عضو گروههای سلامت آیدا هستند.
دکتر «هما فتحی»، از اعضای آیفا دراینباره میگوید: «در طول اعتراضات، پزشکان و اعضای کادر درمان در داخل و خارج کشور کمکم به این نتیجه رسیدند که اگر بخواهند تاثیر بهتری داشته باشند، باید نوعی همبستگی میان خودشان ایجاد کنند و هرکدام بر یک مساله تمرکز کنند.»
شکلگیری گروههای سلامت آیدا بهعنوان یک چتر سازمانی که بیشاز ده سازمان و گروه مردمنهاد فعال در حوزه درمان و سلامت را گردهم آورده است، باعث شده افرادی با تخصصها و مهارتهای متنوعی در کنار هم بهصورت هماهنگ فعالیت کنند و این فعالیتها، طیف گستردهای از نیازهای اساسی جنبش را پوشش دهد.
فعالیتهای گروه سلامت آیدا؛ از درمان مجروحان و کمک به آسیبدیدگان روحی، تا مستندسازی نقض حقوقبشر
فعالیت گروههای سلامت آیدا، سطوح و ابعاد متنوعی دارد. خدمات پزشکی از راه دور به آسیبدیدگان اعتراضات جزو مهمترین فعالیتهای این گروهها است. مجروحان میتوانند با اعضای این گروهها تماس بگیرند و از طرق مختلف، مشاوره پزشکی دریافت کنند. این گروهها همچنین میتوانند مجروحان را به پزشکان مورد اعتماد در داخل کشور متصل کنند. تامین تجهیزات پزشکی و نیازهای دارویی در برخی شهرها در شرایط اضطراری و همچنین تامین بخشی از هزینههای درمان، بخش دیگری از فعالیت گروههای سلامت آیدا است. دکتر فتحی میافزاید «مواردی بوده که در برخی شهرها بهدلیل تعداد بالای زخمیها کمبود لوازم پانسمان، کمبود سرم یا کمبود دارو ایجاد شده و ما توانستیم از شهرهای اطراف این نیازها را برطرف کنیم. یا مواردی بود که پروتز چشم یا پروتز پا نیاز بوده و ما توانستیم هزینههای آن را تامین کنیم. ما با جمعآوری کمک مالی این مبالغ را برای تامین خدمات پزشکی هزینه میکنیم، اما این تامین هزینهها گاهی از خدمات پزشکی فراتر میرود. برای مثال، در میان اعضای گروههای سلامت آیدا، تشکلی است که به دهها خانواده از آسیبدیدگان یا بازداشتشدگان، کمک هزینه ماهانه برای امرارمعاش میرساند.»
گروههای سلامت آیدا همچنین در ارائه خدمات در حوزه سلامت روان هم فعال هستند. برای مثال «بنیاد کیان»، خدمات ویژهای در حوزه مشاوره و روان درمانی به آسیبدیدگان اعتراضات اخیر ارائه میکند. بخش دیگری از فعالیتهای این گروهها معطوف به آگاهیرسانی از طریق انتشار گزارشها و مقالات در نشریات تخصصی پزشکی و رسانههای عمومی است. یکی از این نمونهها، گزارش سازمان آیفا درباره سیاستهای درمانی جمهوری در مقابل همهگیری کووید است که تاثیر مرگبار سیاستهای غلط حکومتی بر تعداد قربانیان را در مقایسه با سیاستهای کشورهای همسایه نشان میدهد.
یکی از مهمترین ابعاد فعالیت گروههای سلامت آیدا، در حوزه مستندسازی نقض حقوقبشر است؛ در شرایطی که دسترسی مستقیم نهادهای حقوقبشری و سازمانهای بینالمللی به قربانیان و بررسی میدانی شرایط ناممکن است. نهادهایی که ارتباط نزدیکی با قربانیان یا دسترسی به اطلاعات آسیبدیدگان و کشتهشدگان دارند، میتوانند نقشی کلیدی در ثبت موارد نقض حقوقبشر و جمعآوری اسناد و شواهد را بر عهده بگیرند: این دقیقا کاری است که برخی از اعضای گروههای سلامت آیدا بر آن متمرکز هستند. برای نمونه، آیفا چندین گزارش و فهرست درباره اعتراضات اخیر منتشر کرده است که حاوی اطلاعاتی بسیار ارزشمند برای ثبت موارد نقض حقوقبشر است. از این میان، میتوان به فهرستی از پزشکان و کادر درمان که کشته یا بازداشت شدهاند، و آرشیوی از گواهی فوت برخی از جانباختگان اعتراضات اخیر اشاره کرد که در وبسایت آیفا منتشر شده است.این سازمان همچنین گزارشهایی درباره سوءرفتار حکومت ازجمله درباره سوءاستفاده از آمبولانسها بهعنوان وسیله انتقال نیروهای سرکوب و بازداشتشدگان منتشر کرده است. در وبسایت این سازمان، همچنین نقشهای از پراکندگی جغرافیایی مسمومیتهای دانشآموزان در سراسر کشور بههمراه مجموعهای از گزارشهای تحلیلی و آموزشی دیده میشود.
گروههای سلامت آیدا همچنین در حوزه حمایتگری و تاثیرگذاری بر سیاستمداران و قانونگذاران در کشورهای مختلف نیز فعال است، ازجمله گروه پزشکان ایرانی کانادایی برای حقوقبشر، بیلبوردهایی در تورنتو نصب کرده است تا درباره سالگرد کشته شدن ژینا آگاهیرسانی کنند. گروه کادر درمان ایرانی کانادایی، جلساتی مکرر با سیاستمداران و قانون گذاران داشتهاند تا بتوانند حمایت آنها را بهویژه در رابطه با وضعیت بازداشتشدگان جلب کنند.
همزمان با این فعالیتها، گروههای سلامت آیدا، ارتباطی نزدیک با سازمانهای صنفی و نهادهای مدنی و حقوقبشری دارند. دکتر فتحی دراینباره میگوید: «ما با نهادهای مختلف در ارتباط هستیم. ازجمله با کانون بینالمللی دانشگاهیان ایران (آیکویا) در زمینه تهیه گزارشهایی درباره دانشجویان همکاری داریم. همچنین با جامعه رنگینکمانی همکاری نزدیک داریم و گزارشی از وضعیت اعضای این جامعه و رنجی که در ایران به آنها تحمیل میشود تهیه کردهایم که بهزودی برای سازمان ملل ارسال خواهیم کرد.»
چالشهای یک همکاری موثر فرامرزی
دکتر فتحی به چالشهای متعددی بر سر راه فعالیت این گروهها اشاره میکند، نیاز به منابع مالی برای تامین مخارج خدمات درمانی و حمایتی مجروحان و خانوادههای آنان، فشارهای شدید روحی بر اعضا بهخاطر تماس هرروزه با روایتهای دردناک مجروحان یا قربانیان شکنجه و تجاوز، نیازهای تکنیکی و تخصصی ازجمله طراحی و مدیریت وبسایت، پیگیریهای حقوقی، حسابداری و غیره، که در اکثر موارد خارج از حوزه تخصص اعضای گروههاست. اما او معتقد است بزرگترین چالش بر سر راه فعالیتهای گروه، انطباق میان آموزشهای خشک و تخصصی پزشکی و شرایط و نیازهای متنوع کنشگری است. «اکثر پزشکان اینگونه آموزش داده میشوند که بتوانند یک تیم را رهبری کنند. حالا تصور کنید یک عده آدمی که برای رهبری آموزش دیدهاند، دورهم جمع شدهاند و همه میخواهند رهبری کنند، اما کارهایی در مقابل ماست که نیاز به سرباز وظیفه دارد. به همین خاطر، تمرین تواضع و تمرین کار گروهی برای ما چالشبرانگیز بوده، اما خوشحالم که بگویم ما توانستیم از پس این چالش بربیاییم. پزشکی که روز اول آمده بود و میگفت من فقط میخواهم کار درمان انجام دهم، الان شش ماه است که همراه ماست و در تکمیل دیتابیس، مدیریت حسابهای کاربری در شبکههای اجتماعی و شناساندن گروه ما به جامعه ایرانی فعالیت میکند.»
او چالش مهم دیگر این گروه را، جدا کردن سیاست از کنشگری میداند. «ما همه آدمهای سیاسی هستیم. مگر میتوان در این شرایط ایران سیاسی نبود؟ ولی چالش این بود که نگذاریم گرایشات سیاسی ما بر فعالیتهای گروه اثر بگذارد. درحالیکه از تمام گرایشات سیاسی افرادی در میان اعضای ما وجود دارند، چالش ما این بوده که بهواسطه این اختلافات سیاسی، همکاریها قطع نشود.»
اما مهمترین چالش از نظر او، جدا شدن از تربیت تاریخی در یک نظام دیکتاتوری بوده است. «بهواسطه تربیت شدن در یک نظام دیکتاتوری و جنسیت زده، ما نیاز داشتیم که با باورهای درونیمان که محصول آن نظام جنسیتزده و استبدادی است بجنگیم و مراقبت کنیم که در دام دیکتاتور کوچک درون مان نیفتیم، و این باعث شود بخواهیم همه را مدیریت و کنترل کنیم، یا در دام رقابت بیافتیم.»
بهنظر میرسد نیروهایی که اساسا تجربه و آموزشی در حوزه سازماندهی و کنشگری نداشتهاند، تنها بهواسطه درکی صحیح از شرایط اضطراری، موفق شدهاند تشکلهایی فراجناحی و موثر بسازند که نیروهای سیاسی باسابقه که اساسا برای سازماندهی و همکاری حول یک هدف مشترک تشکیل شده و آموزش دیدهاند، در تشکیل آنها ناموفق بودهاند. شاید اگر جامعه ایرانی و بینالمللی بهدنبال حمایت از تشکلهایی هستند که بازتابی واقعی از مقاومت، همبستگی و مبارزه انقلابی در ایران باشد، باید چشم امید به چنین تشکلهایی داشته باشند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر