میلاد عبدی، شهروندخبرنگار
پنجم مهر سال گذشته بود که نیروهای امنیتی «داود رضوی»، عضو هیات مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه را دستگیر و به زندان «اوین» منتقل کردند.
«میلاد عبدی»، دانشجوی زندانی که در زمان بازداشت با داود رضوی همبند بود، حالا بعد از یکسال که از بازداشت این فعال صنفی میگذرد، برای یادآوری حبس ناعادلانه این فعال صنفی از تجربه خود نوشته است.
***
داود رضوی در دادگاهی با ریاست قاضی «ابوالقاسم صلواتی» به پنج سال حبس تعزیری، دو سال محرومیت از فعالیت در فضای مجازی و فعالیت در گروههای سیاسی و احزاب محکوم شده است.
او را از زمانیکه وکیلبند ما شد، شناختم. من در آن زمان مسوول کتابخانه بودم و در بخش خدمات، تقسیم غذا و شستوشوی سالن و توالتهای زندان هم کار میکردم. داود رضوی به بهبود وضعیت زندان کمک میکرد. در آن زمان دو وکیلبند دیگر هم بودند و به تازگی سالن پنج را خالی کرده و به سالن ما انتقال داده بودند. تقسیمبندی زندانیان و ایجاد هماهنگی همراه با سازش بین این دو سالن را ایشان برعهده گرفته بود.
بعضی شبها من به اتاق ایشان میرفتم و با هم صحبت میکردیم. ما دانشجویان زندانی بیشتر ساکت بودیم و در بخش خدمات مشغول به کار شده بودیم. داود رضوی در تغییر این روند کمک و هماهنگی بین ما ایجاد میکرد. یا به عنوان مثال، وقتی ساعت ملاقات فرا میرسید، بیشتر از خود ما به دنبال حضور بهموقع زندانیان سیاسی در قرار ملاقات بود. به دنبال ما میآمد، خواب بودیم یا در حیاط مشغول بودیم، ایشان بود که ما را پیدا میکرد.
داود رضوی حتی زمان آزادی هم تا سرتیپ ما را همراهی میکرد. زمان خداحافظی ما را در آغوش کشید و جمله دردناکی گفت: «ما را فراموش نکنید، ما را به یاد بیاورید!»
حالا یک سال از حبس داود رضوی میگذرد و برای مبارزه با فراموشی زندانیان سیاسی، پرونده او را مرور میکنم.
پنجم مهر سال گذشته بود که طی تماس تلفنی به خانواده خود خبر داد در بند ۲۰۹ زندان اوین حبس است. ماموران امنیتی با هجوم به محل زندگیاش، او را بازداشت کردند. کمی قبلتر، در اردیبهشت سال ۱۴۰۱ و در آستانه روز جهانی کارگر هم ماموران امنیتی به خانه او حمله و با شکستن در منزل، توام با خشونت، زندگیاش را تفتیش کرده بودند. وسایل شخصی او و دخترش را هم ضبط کردند، آنهم در شرایطی که داود رضوی در خانه نبود.
او را ۲۱ روز در انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین نگه داشتند و سپس به بند ۲۴۰ همین زندان منتقل کردند. ۲۷ آذر بدون اطلاع قبلی، این فعال صنفی زندانی را به اندرزگاه شش زندان «تهران بزرگ» یا همان «فشافویه» فرستادند. در تمام این مدت، داود رضوی در بازداشت موقت بود.
قاضی صلواتی ۱۵ اسفند در دادگاه انقلاب، پس از گذراندن پنج ماه بلاتکلیفی، داود رضوی را با اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی» محاکمه کرد.
۲۰ فروردین ۱۴۰۲، او را از فشافویه به بند شش زندان «اوین» منتقل کردند و او همچنان در همین بند دوران حبس خود را میگذراند و من مطمئن هستم که همچنان به زندانیان سیاسی یاری میرساند.
۱۷ خرداد ۱۴۰۲، حکم پنج سال حبس تعزیری و دو سال محرومیت از فعالیت در فضای مجازی و فعالیت در گروههای سیاسی و احزاب را به او ابلاغ کردند و در ۱۱ تیر سال جاری، همین حکم عینا در شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر تایید شد.
در این یک سال، داود رضوی با مشکلات جسمانی که حبس در انفرادی و زندان برایش به همراه داشت، مواجه شده است؛ از جمله خونریزی معده و مشکلات گوارشی که باعث اعزام او به بیمارستان و بستری شدن شد.
آقا داود در زندان به آرتروز و زانودرد هم مبتلا شده است. بنا به نظر پزشک زندان، برای او فیزیوتراپی تجویز کردهاند. کاهش بینایی مساله دیگری است که زندان به جسم او تحمیل کرده است.
داود رضوی، این زندانی سیاسی و فعال صنفی کارگری تنها پیگیر مطالبات و حقوق کارگران بود اما با حکمی ناعادلانه و با چنین شرایط جسمی سختی که دارد، همچنان در حبس به سر میبرد.
ثبت نظر