سه روز پس از کشتهشدن «داریوش مهرجویی» و همسرش «وحیده محمدیفر»، بخشهایی از مستند ساخته شده درباره او در شبکههای اجتماعی دستبهدست میشود؛ مستندی به نام «گام لامینور» که «بیبیسی فارسی» و «حسن صلحجو» هنگام حضور مهرجویی و همسرش در اروپا ساختهاند، ولی هنوز بهطور کامل پخش نشده است. مهرجویی در بخشی از این ویدیوها به همسرش میگوید: «نترس، بیا روسری تو بردار. دیگه روسری تموم شد». جای دیگری هم میگوید: «این کلاهی که چهل سال سرمون گذاشتن رو دیگه نمیخوام».
در بخش دیگر از این مستند، او و همسرش رو به دوربین میگویند زنده باد آزادی، قاتلین در میان ما هستند؛ باید مواظب باشین».
در این بخشها، داریوش مهرجویی سخنان بسیار صریحی علیه حکومت جمهوری اسلامی و در همراهی با اعتراضهای اخیر بیان میکند.
***
زندگی در کابوس
همزمان با انتشار این ویدیوها، واکنشها به قتل مهرجویی و همسرش از سوی سینماگران و دیگر چهرههای سرشناس ایرانی ادامه دارد.
«مهراب قاسم خانی»، فیلمنامهنویس، در اینستاگرام نوشت: «انگار داریم توی یه کابوس زندگی میکنیم که هیچوقت تموم نمیشه. توی یه شبی که هیچ وقت صبح نمیشه. دیگه حتی انتظار طلوع رو هم نمیکشیم. سیاهی پشت سیاهی. نکبت پشت نکبت…».
«هنگامه قاضیانی»، بازیگری که سال گذشته بهخاطر همراهی با اعتراضات مردم مدتی بازداشت شد، در پستی نوشت که قتل داریوش مهرجویی و همسرش «یک تیتر ساده» نیست. «این مرگ حق نیست، مظلومانهترین مرگ است».
«عادل فردوسیپور»، مجری سابق برنامه ۹۰ هم، با انتشار پستی برای تسلیت بهخاطر کشته شدن مهرجویی و همسرش، نوشت: «ما آویختهها به کجای این شب تیره بیاویزیم».
تعدادی از کاربران و چهرههای شناخته شده هنری و ورزشی نیز، به نبود امنیت اشاره کردند. «تهمینه میلانی»، کارگردان سینما، در پستی اینستاگرامی، از نبود امنیت انتقاد کرده است. او با بیان اینکه نبود مهرجویی یک فاجعه است پرسیده: «امنیت کجاست؟! خانواده سینما شوکه و بههمریخته است؛ و خواهان رسیدگی به این فاجعه هولناک».
«علی کریمی»، ملیپوش سرشناس سابق تیم فوتبال ایران هم با انتشار عکسی از مهرجویی و همسرش در شبکه «ایکس»، در کنایه به مقامات جمهوری اسلامی که بارها از امنیت بالا در ایران سخن گفتهاند، نوشت: «در ایران هیچی نداریم، عوضش امنیت داریم».
نبود او یک فاجعه ملی است
برخی از سینماگران در پیامهای خود، هرجویی را یک شخصیت ملی و نبود او را یک فاجعه ملی دانستند. ازجمله «هانیه توسلی»، بازیگر، که با انتشار پستی در اینستاگرام، قتل داریوش مهرجویی و همسرش را یک «فاجعه ملی» خواند. او نوشت: «کاری که زندگی و سرنوشت و جهان هستی با ما میکند، هولناک است. تمامی هم ندارد. سالی که گذشت مصیبت کم بود؟ این همه جوان غرق خون و مادران و پدران داغدار کم بود؟ مرگ تلخ کولبران و کمر شکسته کارگران و آمار خودکشیها کم بود؟ امنیت و آرامش و رفاه برای ما چه معنی دارد؟ داریوش مهرجویی سرمایه ملی است. می فهمید؟»
«نیکی کریمی»، بازیگر سرشناس و کارگردان سینما، در واکنش به اعلام خانه سینما مبنیبر سه روز عزای عمومی اهالی سینما، خواستار اعلام عزای عمومی در ایران شد.
او در یک استوری اینستاگرامی با انتشار عکس آقای مهرجویی نوشت: «خواستار عزای عمومی در ایران هستیم، نه فقط برای سینمای ایران». او در دو فیلم «سارا» و «پری» به کارگردانی داریوش مهرجویی بازی کرد و در فیلم «میکس» هم در نقش خودش، حضوری کوتاه داشت.
«علی مصلح»، روزنامهنگار و منتقد سینما، درباره اهمیت سینمای مهرجویی و تاثیرگذاری آن بر سینمای ایران به «ایرانوایر» گفت که به نظرش داریوش مهرجویی نهتنها مهمترین فیلمساز زنده ایران تا قبل از این حادثه بوده، بلکه جزو پنج فیلمساز شاخص و برتر کل تاریخ سینما ایران است.
علی مصلح توضیح داد که مهرجویی بیش از پنج دهه توانست تداوم کار خود را حفظ کند و در این مدت، فیلمهای بسیار خوبی ساخت. در کارنامه مهرجویی حدود ۱۰ فیلم بسیار با کیفیت دیده میشود.
تنوع آثار مهرجویی از نظر محتوا هم، از ویژگیهای دیگر کاری او بوده است. مصلح توضیح داد که مهرجویی میتوانست در ژانرها و با موضوعهای مختلف فیلمهایی بسازد که بتواند هم منتقدان را راضی نگه دارد و هم با مخاطب ارتباط برقرار کند؛ از سینمای کمدی و ملودرام گرفته، تا فیلمهای اجتماعی با موضوعهای ملتهب و سینمای فلسفی مثل هامون.
او گفت: «فیلم هامون یک استثنا در سینمای ایران است. فیلمی است درباره تردیدهای فلسفی و بنیادین یک انسان است، ولی در سه دهه نسلهای مختلفی با آن ارتباط برقرار کردند، علاوهبر اینکه فیلمی است جدی و عمیق، هر سلیقهای از دیدنش راضی میشود.» نکته دیگری که این منتقد سینما و روزنامهنگار اشاره کرد، ماجراجویی مهرجویی در سینما بود. او گفت که مهرجویی روی یک خط حرکت نمیکرد، فیلمسازی تجربهگرا بود که خودش را تکرار نمیکرد. مصلح گفت: «شاید این ویژگی مهرجویی در ۱۰ -۱۵ سال اخیر ضعیف شد، ولی بهنظرم هم به لحاظ مضمون و هم به لحاظ فرم فیلمسازی، بسیار بازیگوش، ماجراجو و تجربهگرا بود».
به گفته علی مصلح، مجموعه این عوامل باعث شده است که او مهرجویی را یکی از پنج فیلمساز برتر تاریخ سینمای ایران بداند.
«مانی حقیقی»، کارگردان سرشناس سینمای ایران هم در گفتوگو با «بیبیسی فارسی» گفت که داریوش مهرجویی کارگردانی بود که اجازه نمیداد ایدئولوژی حاکم در ایران بر سینمای او تاثیر بگذارد. مانی حقیقی به فیلمهای اقتباسی مهرجویی از جمله «سارا» که از نمایشنامه «اوژن یونسکو»، نمایشنامهنویس نروژی اقتباس شده اشاره کرد و گفت مهرجویی این فیلم را چنان با مسائل مردم ایران منطبق کرد، که همه تماشاگران ایرانی آن را درک و لمس کردند.
مانی حقیقی در بخش دیگری از سخنان خود، به شوک وارد شده به جامعه ایران، بهویژه نگرانی و سرخوردگی بهوجود آمده در جامعه هنری ایران درباره نوع قتل مهرجویی نیز اشاره کرد و گفت که تنها ۲۵ سال از قتلهای زنجیرهای ۱۳۷۷ میگذرد و حداقل خواسته مردم ایران این است که آن جنایتها دیگر تکرار نشود. او گفت: «حداقل درخواستی که میتوان داشت این است که هرچه سریعتر مشخص شود که باعث این جنایت چه کسی بوده و امیدوار باشیم که کار به سر کشیدن واجبی در زندان اوین نکشد».
مرگ خالق سینمای روشنفکری تاثیرگذار
نوع قتل فجیع داریوش مهرجویی و همسرش و مشکوک بودن اخباری که در مورد آن منتشر میشود، باعث شد کاربران شبکههای اجتماعی در پیامهای خود، به فعالیتهای اخیر او که پیامهای اعتراضی داشته اشاره کنند.
«پیام عمادالدین باقی»، فعال سیاسی، نگاه کسانی را بازتاب داد که در این سه روز از شباهت قتل او با قتل «داریوش و پروانه فروهر» سخن گفتند. باقی در شبکه اجتماعی ایکس با اعلام اینکه موضعگیری شتابزده موجب تحقق اهداف قاتلان میشود نوشت: «قتل هولناک داریوش مهرجویی، فیلمساز برجسته ایران و همسرش، دقیقا به سبک قتل داریوش فروهر و همسرش، قطعا پیام واضحی در یادآوری قتلهای زنحیرهای دهه۷۰ دارد. با تداعی قتل دو داریوش و همسرانشان به یک شیوه، در پی القای چه پیامی هستند؟»
برخی از کاربران، تصویری از استوری اینستاگرامی نیکی کریمی را منتشر کردند که در آن تصویری از یادداشت قدردانی مهرجویی از علی کریمی، «علی دایی» و «الناز رکابی»، بهعنوان قهرمانان واقعی ورزش ایران اشاره شده بود.
مهرجویی در این پیام که ۱۰آبان ۱۴۰۱ در اوج اعتراضات جنبش «زن، زندگی، آزادی» نوشته بود، «کشتار کودکان و نوجوانان بیگناه» را به مردم ایران تسلیت گفته و شهامت ورزشکاران یاد شده را در حمایت از «خواستههای به حق» زنان ایران، ستوده بود.
چنین پیامی از سوی مهرجویی برای کسانی که سینما و نوع کار او را بهخوبی میشناسند، البته عجیب نبوده است. داریوش مهرجویی با ساخت فیلم «گاو»، یکی از پیشگامان موج نو سینما ایران بوده است. موجی که خصلت روشنفکرانه داشت و پیش از انقلاب هم با مشکلات مختلفی مواجه میشد، اما داریوش مهرجویی در همان سالها توانست تاثیرگذار باشد. علی مصلح توضیح داد که فیلم های مهرجویی از جمله «آقای هالو»، «پستچی» و «دایره مینا»، از نظر اجتماعی تاثیرگذار بود، تا جایی که دایره مینا باعث شد سازمان انتقال خون تاسیس شود.
فیلمهایی با محوریت شخصیت زنان
این روزنامهنگار و منتقد سینما، همچنین توضیح داد که چهار فیلم «سارا»، «پری»، «بانو»، و «لیلا» که داریوش مهرجویی در دهه هفتاد با محوریت شخصیتهای زن ساخت، نقش مهمی در باز کردن فضا برای پرداختن به سوژههایی در ارتباط با مسائل زنان ایفا کرد.
«شقایق نوروزی»، بازیگر سابق تلویزیون و فعال حقوق زنان، درباره نسبت کار داریوش مهرجویی با چالشهای زنان در مسیر رسیدن به حقوق خود بهعنوان انسانهای برابر، به ایرانوایر گفت که مهرجویی جزو کارگردانانی بود که دغدغه اجتماعی و سیاسی داشت. به گفته او، مهرجویی در همین راستا به موضوع زنان هم پرداخت و تلاش داشت که موضوعهایی مرتبط با چالشهای زنان بر سر رسیدن به حقوقشان را در آثارش بازتاب بدهند.
بااینحال به گفته شقایق نوروزی، جمهوری اسلامی آنقدر روی هنرمندان با اعمال سانسور و تهدیدهای جانی و مالی فشار وارد کرده و میکند که داریوش مهرجویی و دیگر کارگردانان مرد روشنفکر سینمای ایران، مجال و فضای امنی پیدا نکردند که ارتباط موثری با جنبشهای اجتماعی، ازجمله جنبش زنان برقرار کنند. ازاینرو، او معتقد است که تصویری که مهرجویی از یک زن در کارهایش بازنمایی کرد، همیشه از منظر یک مرد به آن پرداخته شد.
خالق «هامون»، روشنفکرانهترین فیلم پس از انقلاب ۱۳۵۷، حالا سوژه بحث کاربران شبکههای اجتماعی است. دیالوگی از «حمید هامون» در دو روز گذشته بارها بازنشر شده است: «خواب میبینم در سردابههای قرون وسطی سلاخی میشوم». جملهای که انگار پیشآگاهی مهرجویی در مورد خودش بوده است.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر
حواس مردم به هر راهی شده باید از موضوع های عمده و اصلی پرت شود.
این هم خودش تا حدودی چاره ساز است.
روحشان شاد. حیف شدند.
منتظر حوادث بعدی باشید.