این مجموعه، چهرههایی را معرفی میکند که مجلس شورای اسلامی سکوی پرتاب آنها شده است. نگارنده با این پیش فرض که «انقلاب»، «آقازادگی»، «چکمه» و «عمامه»، به خودی خود چهار رانت مهم برای ورود به قدرت در نظام جمهوری اسلامی و ثروتاندوزی بوده و هست و افراد متصل به این چهار گروه برای رسیدن به قلههای ثروت و قدرت نیاز به رانت نمایندگی نداشته و ندارند، در گزینش مصادیق این مجموعه، تمرکز را روی نمایندگانی قرار داده که پیش از ورود به مجلس، کم نامونشان بودهاند و در سابقه آنها هیچیک از این چهار رانت برجسته نبوده است؛ هرچند کمتر نمایندهای را میتوان پیدا کرد که با رجال سیاسی جمهوری اسلامی رابطه فامیلی نداشته یا دورهای را هرچند کوتاه، در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سپری نکرده باشد. ولی مهم این است که این دو در کارنامه آنها برجسته نبوده و نمایندگی مجلس نقش مهمی در بالا رفتن آنها از نردبان قدرت ایفا کرده است.
***
اتهام به فساد مانع کسب و کار نیست، اگر در خط آقا باشی

او که در هر دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی صلاحیتش توسط هیات نظارت بر انتخابات رد شده ولی شورای نگهبان او را به میدان رقابتها باز گردانده است، کسی نیست جز «فریدون حسنوند»، نماینده اندیمشک.
سخنگوی شورای نگهبان در جریان انتخابات مجلس یازدهم از رد صلاحیت ۹۰ نماینده دوره دهم خبر داد و اتهام آنها را فساد مالی و بعضا فساد سیاسی عنوان کرد. یکی از این مفسدان اقتصادی (به گفته سخنگوی شورای نگهبان) که صلاحیتش رد شده بود، فریدون حسنوند، نماینده اندیمشک بود. ولی دو هفته بعد شورای نگهبان صلاحیت او را تایید کرد تا برای رقابت با سایر رقبا، راهی اندیمشک شود.
«دیدهبان شفافیت و عدالت» به ریاست «احمد توکلی» در توییتی از وجود اسناد و مدارک معتبر در خصوص فساد مالی حسنوند خبر داد، نسبت به تصمیم شورای نگهبان ابراز تعجب کرد و آن را باورنکردنی خواند.

اما حسنوند با این رویه چندان بیگانه نبود، چرا که در جریان انتخابات مجلس نهم نیز همین اتفاق برایش افتاده بود. ولی آن بار شورای نگهبان در تایید صلاحیتش تاخیر داشت، به طوری که تاییدیه دقیقه ۹۰ به کارش نیامد و او فرصت بازسازی وجهه خود و جلب آرا را از دست داد تا غایب مجلس نهم نام گیرد؛ هرچند بیرون ماندن از مجلس خللی در موقعیت او ایجاد نکرد، چراکه با امضای «محمود احمدینژاد»، راهی بوشهر شد تا به عنوان استاندار این استان جنوبی، تجربه تازهای به سوابق خود اضافه کند.
تنها پرونده مالی که در طول سالهای گذشته فریدون حسنوند در آن درگیر بوده و نامش در دادگاه عنوان شده است، پرونده «شهرام جزایری» بود که گفته میشود حدود ۲۰ میلیون در مجلس ششم از او پول گرفته بود. در این پرونده، شهرام جزایری محکوم و زندانی شد ولی حسنوند مثل سایر نمایندگانی که از او پول گرفته بودند، محکوم نشد و حتی صلاحیتش برای مجلس هفتم و هشتم تایید و او در هر دو انتخابات بعد نیز پیروز شد.
حسنوند سال گذشته در مصاحبهای با سیمای جمهوری اسلامی، دریافت پول از شهرام جزایری را تکذیب کرد و گفت: «اگر گرفته بودم، الان نماینده نبودم.»
حال آن که فریدون حسنوند در نطقی که در روز ۱۰ بهمن ۱۳۸۰ در صحن علنی مجلس در اعتراض به عنوان شدن نامش در این پرونده و رسانهای شدن نامش به عنوان مفسد اقتصادی قرائت کرد، اصل اتهام و دریافت پول از جزایری را تکذیب نکرد، فقط گفت حاضرم اموالم بررسی شود و اگر اموال خودم، خانواده و فامیلم در دوره نمایندگی زیادتر شده باشد، از مجلس اخراج شوم. ضمن این که هیچ کدام از نمایندگانی که از شهرام جزایری پول گرفته بودند، بابت این دریافتی، رد صلاحیت نشدند. مشهورترین آنها «مهدی کروبی» و «الیاس حضرتی» بودند که صلاحیتشان برای مجلس هفتم تایید شد.
به هر ترتیب، حسنوند از دوره ششم که به مجلس پا گذاشت تا امروز، در هر شش دوره انتخابات نامزد بوده و جز در دوره نهم که به دلیل تایید صلاحیت دقیقه نودی نتوانست رای لازم را کسب کند، همواره پیروز انتخابات بوده است که نشان میدهد موقعیت خود را در اندیمشک به عنوان کاندیدای بدون رقیب تثبیت کرده است.
حسنوند آن قدر در شورای نگهبان نفوذ دارد که بتواند تاییدیه صلاحیت خود را بهرغم اتهامهایی که بر او وارد میکنند، بگیرد؛ نفوذی که «الیاس نادران»، نماینده تهران آن را «جادوی نفت» میداند:

فریدون حسنوند، مجهز به جادوی نفت کیست؟
فریدون حسنوند زاده اندیمشک و متولد سال ۱۳۴۴ است. پدرش کارگر راه آهن و کشاورز بود. او پیش از ورود به مجلس ششم، عضو سازمان اطلاعات استان خوزستان بود؛ یک بچه اطلاعاتی که با مداحی، شهرتی در اندیمشک برای خود دست و پا کرده بود و با همین شهرت پا به مجلس ششم گذاشت.
حسنوند را در آغاز به کار مجلس ششم، تقریبا کسی نمیشناخت؛ یک جوان ۳۴ ساله شهرستانی، سیه چرده و لاغر اندام که تقریبا ردیفهای آخر مجلس مینشست. اما یک چیز او را به چهرهای رسانهای تبدیل کرد؛ فریادهایش در دفاع از رهبری. در مجلسی که انتقاد به رهبری نقل و نبات هر جمعی بود، همین فریادها و البته روی گشاده، حسنوند را به چهرهای مطبوعاتی تبدیل کرد. در واقع در میان نمایندگان فراکسیون اقلیت مجلس، اگرچه او جوان و گمنام بود ولی سینه چاک ولایتفقیه بود و همین او را مطرح کرد.
حسنوند غیر از این که وانمود میکرد و میکند که بسیار ولایی و حزباللهی است ولی بازی قدرت را خوب میشناسد و برای ماندن در قدرت میداند کجا از رهبری خرج کند، کجا کنار اصلاحطلبان بایستد و چهگونه با هر صاحب قدرتی، صمیمانهترین رابطه را برقرار کند.
او در گفتوگویی با برنامه «دستخط» در سیمای جمهوری اسلامی به این روابط متکثر خود اشاره میکند و میگوید: «سال ۱۳۸۸، وقتی انتخابات برگزار شد، مرحوم آقای کردان من را دعوت کرد و گفت شما به منزل ما بیایید، با شما کار دارم. گفت نظر مجموعه دوستانی که در آن شورا برای مناظرهها تصمیم میگیرند که چه بگوییم و چه نگوییم و چه بحثی مطرح شود، حفظ حرمت آقای کروبی و احترام به ایشان است. گفتم از من چه کاری برمیآید؟ گفتند شما با این مجموعه ارتباطاتی دارید، از طرف ما بگویید، چون ما اطلاع داریم افرادی که در ستاد ایشان هستند- که اسم در آن جلسه آمد و الان نمیخواهم اسم ببرم- احتمالاً آقای کروبی را به مسیری در مناظره میبرند که شاید ساختارشکنیهایی صورت گیرد.»
همین روابط نیز سبب شدند در مجلس دهم که جمعیت قابل توجهی از اصلاحطلبان و اعتدالگرایان حضور داشتند نیز به ریاست کمیسیون انرژی برسد و این کرسی را در مجلس یکدست اصولگرای یازدهم هم حفظ کرد. اتفاقا همکاری خوبی، هم با «بیژن زنگنه»، وزیر اصلاحطلب نفت دولت «حسن روحانی» داشت و هم با «جواد اوجی»، وزیر نفت دولت اصولگرای رئیسی دارد.

بازی با قدرت زیر نقاب اصولگرایی ولایی؛ برای همه کار میکند؟ رانت نمایندگی چه کمکی به افراد برای بالارفتن از نردبان قدرت میکند؟
«علی افشاری»، فعال سیاسی جمهوریخواه و از اعضای سابق دفتر تحکیم وحدت در این خصوص به «ایرانوایر» میگوید: «توزیع رانت در نظام جمهوری اسلامی با هدف ایجاد و تقویت جناح وفادار به خود و ایجاد رقابت میان حامیان انجام میشود. رانت مجلس یکی از مجاری توزیع قدرت در این نظام اقتدارگرا است. خصوصا در سطح نیروهای جوان، مجلس جایی است که آینده را به آنها نشان میدهد تا بتواند حمایت آنها را جلب کند. با این وجود، درست است که این نظام بر ولایتفقیه و بنیادگرایی دینی اسلامی بنیان گذاشته شده ولی در عمل سیاست حامیپروری متوجه شخص ولایت فقیه است، نه آن ایده کلان. در این راستا، مجلس رانت مهمی است برای پرورش و جلب حامیان.»
این فعال سیاسی بر این باور است که رانت نمایندگی با جمهوری اسلامی ایجاد نشده بلکه آن را یک سنت در نظام سیاسی ایران در طول ۱۰۰ سال گذشته میداند و میگوید: «یکی از دلایلی که مشروطه واقعی هیچ وقت در ایران پا نگرفت، آن بود که مجلس در اختیار نخبگان حاکم قرار گرفت. خیلی کم بودند کسانی که از کف جامعه آمده، محصول یک نظام حزبی یا جامعهمدنی و سازمانیافته باشند. در آن دوره، اصناف و نمایندگان اصناف را در مجلس داشتیم ولی عملا مجلس در اختیار خانها، روحانیت متنفذ، نمایندگان دربار، اشرافیت قاجار، زمینداران، بزرگان عشایر و… بود و جز دورهای کوتاه که انتخابات آزاد داشتیم و مواردی استثنایی در دوران پهلوی، این رانت توزیع میشد بین کارگزاران و مقربان نظام.»
او میافزاید: «خیلی از افرادی که بدون سوابق سیاسی وارد این مناسبات قدرت میشدند، مشغول ثروتاندوزی میشدند.»
به گفته علی افشاری، رانت نمایندگی در سنت سیاسی ایران همیشه دخلهایی بوده است که ایجاد ثروت و اموال میکردند و حساب و کتابی هم برقرار نبود. افراد تا زمانی که حمایت خود را نشان میدادند و مورد قهر سلطان قرار نمیگرفتند، از این خوان بهرهمند بودند. این سنت تا دوره مدرن هم تداوم یافته، فقط کمی متشکلتر شده است و معدود افرادی هم که با نیت خیر و انگیزه خوب وارد شده، گرفتار همین مناسبات میشوند.»
این فعال سیاسی جمهوریخواه با بیان این که برخلاف نمایندگان کلانشهرها، کسی برای ورود به مجلس هزینه نمیکند و احزاب هزینه این افراد را میپردازند و برای آنها اثرگذاری در سیاستگذاری و اجرا مهم است، نمایندگان شهرهای کوچک با ورود به مجلس وارد مناسباتی میشوند که میشود گفت اینها دیگر قوه مقننه را نمایندگی نمیکنند بلکه در تمام امور اجرایی حوزه انتخابیه دخالت دارند و در ذیل پروژههایی که به حوزه انتخابیه میبرند، با افراد ذینفوذ آن منطقه گره میخورند و وارد مناسبات مالی میشوند. اگرچه این مساله را نمیتوان به همه نمایندگان شهرستانی تعمیم داد ولی افراد زیادی بودند که با جیب خالی به مجلس رفتند و وقتی بیرون آمدند، برای چند نسل بعد از خود هم ثروت اندوخته بودند.
چه عاملی سبب میشود که بسیاری از نمایندگان مجلس بدون نگرانی نسبت به عواقب عملکرد خود، منافع شخصی را بر منافع عمومی ترجیح دهند؟
علی افشاری در پاسخ میگوید: «به دلیل روال غلط و سنت ناپسند حاکم بر نظام سیاسی ایران، ارجحیت دادن به منافع شخصی بر منافع کلان یک قاعده بوده و هست؛ یعنی آنی که روی اصول میایستد و از منافع کلان جامعه دفاع میکند، همیشه یک استثنا است و اتفاقا بخش مسلط قدرت نیز از چنین نمایندگانی خوشش نمیآید و او را مزاحم میپندارند. متاسفانه قدرت در جمهوری اسلامی نه تنها از نمایندگانی که دنبال منافع شخصی هستند بدش نمیآید بلکه از طریق نهادهای اطلاعاتی میکوشد دامهایی ایجاد کند تا آنها را به فساد آلوده کند تا زبانشان کوتاه باشد.»
رمز انتخاب چندباره در اندیمشک
فارغ از روابط درون قدرت و بازیگری حساب شده فریدون حسنوند، نگاهی به عملکرد او نشان میدهد که برای رای آوردن در انتخابات مجلس در این شهر کوچک، علاوه بر داشتن شهرت پس از پنج دوره نمایندگی مجلس، روابط او با طیفی از مردم این شهر هیچگاه قطع نبوده است. حسنوند با ۲۰ سال نمایندگی مجلس، هنوز مداحی را کنار نگذاشته است و در هر مناسبت مذهبی در این شهر مداحی میکند. او پای ثابت مراسم مذهبی و بانی نذریهای قابل توجه محرم و اربعین است.
فیلم حسنوند در حال توزیع نذری در مراسم اربعین
ضمن این که به دلیل تبدیل شدن به چهرهای اثرگذار در مجلس و دولت (تکیه بر کرسی ریاست کمیسیون انرژی)، او قادر است پروژههای متعددی را به اندیمشک ببرد و در هر پروژه عمرانی در این شهر، اسم و امضای او ثبت است.
فریدون حسنوند با ۲۰ سال سابقه نمایندگی مجلس، یکی از ۲۵ هزار کاندیدایی است که برای انتخابات مجلس دوازدهم ثبت نام کرده و قطعا مثل سایر کاندیداها، منتظر اعلام نتایج تعیین صلاحیتها است.
او که دو بار به اتهام فساد مالی صلاحیتش توسط هیات نظارت رد و توسط شورای نگهبان تایید شده، اینبار با یک اتهام تازه نیز مواجه است. برخی رسانهها در دسامبر سال ۲۰۲۱ خبری از روابط نامشروع او با خانمی از مدیران یکی از شرکتهای نفتی خبر دادند؛ خبری که هیچگاه به صورت رسمی تایید نشد ولی به نظر میرسد تعیین صلاحیتش در انتخابات پیش رو میتواند معیاری برای صحت یا کذب این خبر باشد؛ هرچند این گونه سخن گفتن در صحن علنی مجلس هر فسادی را معاف از رسیدگی میسازد: «جريان فتنه سعی كرد با برنامهريزی كودتای ۱۸ تير، كودتای تحصن در مجلس و خروج از حاكميت، فتنه ۸۸، ارتباط با ديكتاتورهای ساقط شده منطقه قبل از انتخابات ۸۸، نفوذ به بدنه اطلاعات و دادن اطلاعات فوق محرمانه پروژههای صلحآميز هستهای به بيگانگان، كودتای فرهنگی مطبوعاتی و همراهی با ضد انقلاب و رسانههای غربی برای براندازی و هتك حرمت به حضرت سيدالشهدا در عاشورای حسينی و اهانت به اعتقادات مذهبی مردم، از جمله اقدامات جريان فتنه برای براندازی نظام با طراحی استكبار و سرويسهای اطلاعاتی بود. سران اين جريان نه تنها اجازه بيان شرطگذاری (برای شرکت در انتخابات) ندارند بلكه بايد از ملت و نظام مقدس الهی و خون شهيدان عذرخواهی و طلب بخشش كنند.»
ثبت نظر